خانه » همه » مذهبی » مأخذ شناسي تاريخ امام حسين عليه السلام

مأخذ شناسي تاريخ امام حسين عليه السلام

مأخذ شناسي تاريخ امام حسين عليه السلام

ارزش و اعتبار كتب منتشر شده در رابطه با مقتل امام حسين يكسان نيست، چه بسا خيلي از كتب معروف در اين زمينه، تحريف ساز ترين كتاب در واقعه‌ی عاشورا باشد كه به همين دليل لازم است پژوهشگرانه و واقع بينانه در وادي شور و حماسه‌ی حسيني قدم زد تا به سر منزل مطلوب امام حسين كه عبوديت و بندگي خداي متعال است نائل شد.

b08d2e76 85cb 4b3c b3ee 7c94266947d6 - مأخذ شناسي تاريخ امام حسين عليه السلام

0023410 - مأخذ شناسي تاريخ امام حسين عليه السلام
مأخذ شناسي تاريخ امام حسين عليه السلام

 

نويسنده:مجيد ملكي خوزاني
منبع : اختصاصي راسخون

 

00234101 - مأخذ شناسي تاريخ امام حسين عليه السلام

چكيده.
ارزش و اعتبار كتب منتشر شده در رابطه با مقتل امام حسين يكسان نيست، چه بسا خيلي از كتب معروف در اين زمينه، تحريف ساز ترين كتاب در واقعه‌ی عاشورا باشد كه به همين دليل لازم است پژوهشگرانه و واقع بينانه در وادي شور و حماسه‌ی حسيني قدم زد تا به سر منزل مطلوب امام حسين كه عبوديت و بندگي خداي متعال است نائل شد. نگاه به كتب مقتل بايستي بر مبناي اصول و قواعد تاريخ نگاري واقع شود. هر خبر مشهور در لسان مردم جامعه محققاً صحيح نيست و از آن طرف هم نمی‌شود به صرف اينكه هر خبري ضعيف بود آنرا جعلي دانست، بلكه عمده سبك و مبناي مورخين در نقل مطالب اينست كه گويند حداقل اگر مطالب از منابع ضعيف هم نقل می‌شود بايستي اسم منبع را لزوماً ذكر كرد.
كليد واژه: مأخذ شناسي امام حسين، منابع عاشورا، مقتل نويسي.
مقدمه.
نگاهي گذرا به متون ومنابع عاشورا افزون بر اينكه می‌تواند براي پژوهشگراني كه در زندگاني امام حسين و حماسه‌ی عاشورا فعاليت می‌کنند، به كار آيد بيشتر می‌تواند ارزش و اعتبار دیدگاه‌های گوناگوني را كه در حوزه عاشورا پژوهي از منظر مستندات مختلف ابراز شده است آشكار سازد. منابع عاشورا به دو بخش مستقل و غير مستقل تقسيم می‌شود كه در بخش نخست شامل «متون منتشر نشده» و «متون نشر يافته» است و منابع غير مستقل و غير اختصاصي تنها شامل نشر یافته‌ها آن هم به ترتيب تاريخي می‌باشد. تا در ضمن نماياندن طبقات هر كدام از ناقلان جايگاه تاريخي هر يك از اين كتب هم به اجمال نشان داده شود.

منابع مستقل :
 

1. متون منتشر نشده: شمار اين منابع را نمی‌توان فهميد زيرا خبر دقيق و موثقي از ماندن يا نماندن آن‌ها در دست نيست و يافتن اين منابع بيشتر اهتمام نويسندگان سده‌های نخست تاريخ اسلام را درثبت و ضبط تاريخ عاشورا می‌طلبد كه می‌تواند احياگران ميراث اسلامي را به تكاپو وا دارد تا برخي از آن‌ها را از گنجینه‌های کتابخانه‌های جهان و از ميان نسخه‌های خطي بازمانده از قرون گذشته بيرون آورده و منتشر كنند؛ كه برخي از اين دست منابع بدين شرح است:
1. مقتل اصبغ ابن نباته (1 ) از اصحاب سر شناس حضرت علي كه پس از واقعه‌ی عاشورا در سال 64 هجري در گذشت چنان كه واضح است ايشان كتاب مقتلي را با عنوان «مقتل الحسين» نوشته بود ( 2) كه متأسفانه اينك اثري از آن نيست. معروف است اصبغ اولين كسي است كه «مقتل الحسين» نوشته است (3).
2. مقتل ابومخنف لوط بن يحيي غامدي كه به اعتقاد رجالي نامور شيعي ابو عبداله كشي وي از اصحاب حضرت علي و امام حسين بود. اما ملاقات وي با حضرت امير از ديدگاه غير از كشي مردود است. علی‌ای حال از اين كتاب اثري ديده نشده و كتاب هائي هم كه در ميان مردم به مقتل ابومخنف معروف است، هيچكدام در اصل مقتل ابومخنف نيست و اين كتب را می‌شود به دو دسته تقسيم كرد:
1. كتاب هائي كه در اين صد سال اخير توسط ناشران ناآگاه انتشاريافته و به غلط نام «ابومخنف» به آن‌ها چسبانده شده كه در جعلي بودن آن‌ها همه دانشوران و كتب شناسان شيعه اتفاق نظر دارند (4).
2. آن دسته كتابهائي كه از ميان متون متأخر به ویژه از تاريخ طبري استخراج و با نام هائي چون «مقتل الحسين» و «وقعه الطف» و به نام ابومخنف چاپ شده كه ارزش اينگونه کتاب‌ها بسته به ارزش و اعتبار منابعي است كه اگر هم از منابع قديمي و كتب دسته اول تاريخي نقل شده باشند و هم گردآورندگان آن‌ها در استخراج، تحقيق و تصحيح مقدار دقت و تبحّر را دارا بوده باشند می‌توان گفت كه اين كتب «ابومخنفي» چاپ شده داراي ارزش و اعتبار است.
3. مقتل الحسين به روايت عمار بن اسحاق دهني كه طبري از او نقل می‌کند.
4. مقتل الحسين از جابر بن يزيد جعفي از اصحاب امام باقر و صادق.
5. مقتل الحسين هشام بن محمد بن سائب كلبي و 31 كتاب ديگر كه مرحوم آقا بزرگ طهراني در الذريعه ج 20 صفحه 321 آن را نقل كرده است.
2. متون نشر يافته: اين منابع انگشت‌شمار است و نيمي از آن‌ها از ميان منابع غير مستقل يعني از کتاب‌های مفصل تاريخ استخراج شده است كه عبارتند از:
1. تسميه من قتل مع الحسين از فضيل بن زبير كوفي اسدياز اصحاب امام باقر و صادق است كه كامل الزيارات و تفسير قمّي از او روايت نقل می‌کند.
2. ترجمه امام الحسين از كتاب طبقات كبير ابن سعد.
3. كتاب الفضائل احمد حنبل.
4. معجم الكبير طبراني.
5. انساب الاشراف بلاذري.
6. استشهاد الحسين محمد بن جرير طبن.
7. كامل الزيارات ابن قولويه قمي.
8. مقتل الحسين اخطب خوارزم.
9. ترجمه ريحانه رسول الله الامام الحسين از ابن عساكر.
ذكر نكاتي چند پيرامون اين كتاب مشهور خالي از فايده نيست:
نويسنده تاريخ دمشق حدود يك جلد از تاريخ طويل خود را به عاشورا و امام حسين اختصاص داده است كه در مجموع 401 روايت نقل كرده كه اگر روایت‌های تكراري را كه بيش از 150 روايت است حذف كنيم، تنها 250 روايت می‌ماند كه غالب اين روايات در فضائل امام حسين، سال و روز ولادت و شهادت امام، و پيشگوئي‌هاي پيامبر اكرم و امام علي درباره امام حسين است و درنتيجه فقط حدود 10 روايت در مورد مقتل و چگونگي شهادت امام حسين و كيفيت برخورد سپاهيان عمرسعد و جنایت‌های آنان آورده يعني ابن عساكر با برنامه‌ای حساب شده و تنظيم شده دست به چند تحريف زده است:
1. از بيان صدها روايت و اخبار مفصّلي كه حاكي از وحشي گري و جنایت‌های تكان دهنده‌ی سپاهيان يزيد در فاجعه‌ی عاشورا است تنها به 10 روايت كوتاه قناعت كرده تا آيندگان يزيد و اتباعش را با اين جنی‌های دلخراش به ميز محاکمه‌ی تاريخ نكشاند.
2. پيشگوئي‌هائي از پيامبر و حضرت علي از كشته شدن امام حسين به دست خواننده می‌دهد كه هر چند خيلي از آن‌ها از نگاه مكتب شيعه اثني‌عشري صحيح است لكن هدف ابن‌عساكر اين است كه در باور خواننده چنين بگنجاند كه امام حسين ناچار از كشته شدن بود زيرا تقديرش قبل از شهادتش مقّدر شده بود كه نبي اكرم بارها از آن خبر داده است پس مقصر اصلي قضا و قدر يعني سرنوشت امام حسين است نه يزيد و سپاه او؛ لذا با توجه به اينكه بيشتر اهل سنت قائل به جبر بوده و انسان را در كارهاي خود داراي اختيار نمی‌دانند، به راحتي می‌تواند يزيد را از اين جرم عظيم تبرئه كند. ابن عساكر هيچ سخني از فلسفه‌ی قيام عاشورا و اهداف مقدس و بزرگ امام حسين به ميان نمی‌آورد، لذا اين كتاب مطالبش را پيرامون عاشورا مغرضانه و در جهت اهداف جوامع اموي نگاشته است.
10. مثير الاحزان از ابن نماي حلي.
11. اللهوف از علي بن موسي بن جعفر معروف به سيد بن طاووس.
آثار پر بار و ماندگار سيد بن طاووس نزد بزرگان شيعه، جايگاه والائي را داراست و هميشه مورد استناد و اعتماد انديشمندان در حوزه معارف اسلامي بوده است. آن استقبالي كه در ميان خواص و عوام از كتاب لهوف شده است هرگز از كتاب ديگري در حوزه عاشوررا پژوهي نشده است. بيش از ده مترجم آنرا به فارسي ترجمه کرده‌اند و ده‌ها ناشر هر ساله متن و ترجمه آنرا منتشر می‌کنند كه می‌توان گفت در نوع خود پر رونق ترين كتاب است.
12. استشهاد الحسين از حافظ ابن كثير و برخي كتب ديگر.

منابع غير مستقل:
 

شمار اين منابع فراوان است زيرا هر متن منقدم از متون معتبري كه سخني درباره امام حسين و عاشورا داشته باشد می‌تواند مورد مراجعه و استناد واقع شود و در شمار اين بخش از منابع آورده شود؛ كه اهم اين كتب چنين هستند:
1. مثالب العرب از هشام كلبي 2. الامامه و السياسه ي دينوري 3. انساب الاشراف 4. بلاغات النساء 5. اخبار الحلوار دينوري 6. تاريخ يعقوبي 7. تاريخ طبري 8. مقاتل الطالبين ابوالفرج اصفهاني 11. امالي صدوق 12. عيون اخبار الرضا شيخ صدوق 13. معاني الاخبار 14. علل الشرايع از شيخ صدوق 15. الارشاد شيخ مفيد 16. روضه الواعظين فتال نيشابوري 17. احتجاج طبرسي 18. مناقب آل ابن طالب ابن شهر آشوب 19. كامل ابن ايثر 20. اشد الغابه از ابن اثير و نزديك به 40 اثر ديگر (5).

تفاوت متون مستقل و غير مستقل :
 

متون مستقل به طور اختصاصي و صد در صد مربوط به حوزه عاشورا است لكن متون غير مستقل، شامل مطالب تاريخي است كه بخش مهمي از ان مربوط به عاشورا و بخشي غير از آن است مثل تاريخ دمشق از ابن عساكر، مناقب ابي طالب از ابن شهر آشوب سروي مازندراني. لكن منابع دست اول از حيث اعتبار و قدمت تاريخي همان منابع غير مستقل معرفي شده است.

كتاب شناسي توصيفي. انتقادي عاشورا.
 

قبل از آنكه به بررسي كتب تحريف ساز و تحريف ستيز در مقوله‌ی عاشورا پژوهي پرداخته شود لازم است فضاي عموم كتب مقتلي تصوير سازي شود كه نويسندگان اين كتب هر كدام با چه نگاهي به مقتل حضرت حسين عليه السلام نگارش کرده‌اند و خصوصيات خيلي ازط اين كتب به چه منوال است؟
1. کتاب‌ها غالبا تكرار مكررات و نقل منقولات است لذا اقتضاء می‌کند كه دانشور عاشورا از ميان اين كتب سراغ منابع دست اول و مصادر اوليه منقولات برود.
2. بسياري از كتب را نيز واعظان و روضه‌خوانان فقط براي خود گردآوري کرده بودند كه بعدا همان‌ها با مطالب صحيح و سقميش همگي چاپ شد مثل منتخب طريحي و كتاب روضه الشهداء ملا حسين كاشاني.
3. متون اوليه تاريخي در سده‌های پيشين توسط اكابر از علما نگاشته می‌شد يعني مقتل‌نگار يك عالم تحرير مسلط به فضاي تاريخي، رجالي، حديثي و … بود به خلاف عموم كتبي كه از عصر قاجار در زمينه مقتل سيدالشهدا به نگارش در آمد كه عالم نويس نبوده و لحاظ رعايت اصول و موازين مقتل نگاري و واقعه نويسي در آن‌ها رعايت نشده است.
4. برخي از كتب را نويسندگان آن‌ها در دوران جواني، هنگامي كه چندان تجربه نياموخته بودند و در علم فرهيخته و ورزيده نبودند نوشته‌اند كه با مراجعه به كتبي كه در دوران پختگي علمي نوشته‌اند ناسازگار است.
5. بسياري نيز با اعتقاد به اينكه «تسامح در ادله‌ی سنن جايز است» به مقتل‌نويسي پرداخته‌اند.
6. برخي با نگاه غلوآميز و افراطي‌گرايانه دست به نگارش حوادث عاشورا زده‌اند و موارد ديگر كه اين موارد مقدمه‌ای می‌شود جهت تبيين ضرورت مطرح كردن كتب تحريف ساز و تحريف‌ستيز. زيرا اين عوامل بعضا منشأ و ريشه نگارش كتب و وقايع انحرافي و جعلي عاشورا در طول تاريخ شده است؛ لذا براي عاشوراپژوهاني كه بخواهند در آسيب‌شناسي متون مذهبي تحقيق كنند اين مقدمه ضروري می‌نمود.
دفع توهم: ممكن است برخي بگويند اين قبيل كتبي كه قرار است در بوته‌ی نقد قرار گيرند، قطع نظر از تحريف‌شناسي عاشورا، خود داراي جنبه‌ای مثبت و كارآيي هاي مناسب و مطالب صحيحي هم هستند و بالاخره ارزش مطالعه را دارد. جواب اين توهم اين است كه اين مقال تنها درپي تحريف شناسي عاشورا است و نظر به جنبه‌های ديگر ندارد و آن جنبه‌ها را نفي نمی‌کند و ترديدي نيست كه اثبات شيء نفي ما عدا نمی‌کند. انصاف اينكه اصل در اين كتب هم شناسائي امام حسين و عاشورا بوده و از حيث علّت تأليف علت الهي و حسيني در پي نگارش اكثر قريب به اتفاق آن‌ها بوده است. اكنون به معرفي اجمالي اين كتب و مطالب انتقادي نگاشته شده در اين متون می‌پردازیم:

كتب تحريف ساز.
 

1. مقتل الحسين منسوب به ابو مخنف: اصل كتابي كه ابومخنف در مقتل امام حسين عليه‌السلام نوشته بود از گزند روزگار در امان نمانده و به دست ما نرسيده است. مرحوم محدث نوري در ساختگي بودن كتاب ابومخنفي كه در دست مردم است با صراحت فرموده است: افسوس كه اصل مقتل بي‌عيب ابومخنف در دسترس نيست و مقتل موجود را كه به او نسبت می‌دهند مشتمل است بر بعضي مطالب نادرست و مخالف با اصول مذهب كه آن را دشمنان دانا و دوستان نادان به جهت پاره‌ای از اغراض سوء در آن داخل کرده‌اند و از اين جهت از اعتبار و اعتماد افتاده است و بر منفردات آن هيچ اطميناني نيست. مرحوم محدث قمّي رضوان الله عليه هم مطالب استادش حاجي نوري را تأييد می‌کند و ردّ مطالب ابي‌مخنف مذكور را از استادش گرفته است (6).
2. كتاب نورالعين في مشهد الحسين كه نخستين بار دويست سال پيش در مصر چاپ شد و به ابراهيم بن مهران نيشابوري اسفرايني نسبت داده شده كه برخي از محققين اين انتساب را به شدت رد کرده‌اند (7) امّا از جهت اعتبار: همه نويسندگاني كه در عاشوراپژوهي با تأمل و تحقيق قلم زده‌اند به ساختگي و غير مستند بودن اين كتاب تصريح کرده‌اند. شهيد قاضي طباطبائي آنرا از كتب بسيار ضعيف و غير قابل اعتماد و معجوله و ضعيفه و مجهول‌المؤلف وصف كرده (8) و نوشته است: مقتل اسفرايني پر از جعليات و نقلیات قصه‌سرايان است. مرحوم شيخ عباس قمي نيز سخني در ردّ اعتبار اين كتاب دارد. برخي از تحريفات اين كتاب عبارتند از: پرانده شدن و فرار كردن برخي از اصحاب امام در شب عاشورا و پيوستن به سپاه عمر سعد، سر شكستن حضرت زينب كبري هنگام ديدن سر امام حسين بر بالاي ني و …
3. روضه الشهدا: اين كتاب از ملاحسين واعظ كاشفي است. در اينكه روضه الشهدا از كتب تحريف‌ساز پيرامون عاشورا است ترديدي نيست و گستره‌ی تأثيرگذاري آن در اين دايره بسيار بيشتر از ساير كتب است. لكن نگارش مقاله‌ای پيرامون روضه‌الشهدا با نقل نقض و ابرام‌هائي كه درباره شخصيت كاشفي و كتاب او و عواملي كه باعث جهاني شدن اين كتاب بين تمام شيعيان دنيا شده است خالي از ارزش تاريخي و علمي نيست. امّا اجمال قضيه اين كه كتاب‌شناسان و عاشورا پژوهان همواره از آن انتقاد كرده، نامعتبر بودن آنرا ياد آورده‌اند (9) هر چند بسياري بر اين باورند كه اصطلاح «روضه خواني» پس از انتشار آن كتاب پيدا شده زيرا روضه‌خوان به كسي گفته می‌شد كه از روي كتاب روضه‌الشهدا می‌خواند. سبك روضه‌الشهدا داستاني است لذا همين عامل به عنوان دليل به وجود آمدن تحريفات و تخيّلات و بافته هائي در اين كتاب كافي است و بسياري از تحريفات عاشورا از اين كتاب ريشه گرفته است.
4. منتخب طريحي يا كتاب «الفخري»: اين كتاب به مرحوم طريحي نجفي صاحب مجمع البحرين نسبت داده می‌شود كه مجموعه منبرهائي است در قالب مرثيه با روايت و مطالب گريه آور كه گفته شده مرحوم طريحي می‌خوانده و بعد آن‌ها را جمع آوري نموده است لذا منتخب را نه می‌توان تاريخ يا مقتل ناميد و نه می‌توان آنرا كتاب حديثي يا روائي دانست.
بسياري از كتاب پژوهان و محدثين اين كتاب را به باد انتقاد گرفته و گفته‌اند منتخب طريحي، بر مطالب موهوي مشتمل است مثل عروسي قاسم الحسن يا امان نامه خواستن امام و مواردي ديگر (10). البته برخي از علما هم قائل هستند به اينكه در جلالت قدر و عظمت علمي صاحب مجمع البحرين كه نگارنده‌ی منتخب است ترديدي نيست (11).
لذا با توجه به اينكه اين كتاب مورد استفاده عموم مردم بوده احتمال اينكه تحريف‌سازان واقعه‌ی عاشورا و مقرضين تحريف در اين كتاب كرده باشند بسيار زياد است. با اين همه منتخب طريحي همواره مطلوب طبع روضه خوانان حتي بسياري از مولفاني كه پيرامون عاشورا تأليفي داشته‌اند بوده است و فراوان از آن نقل قول کرده‌اند و از آنجا كه كتابي مشهور و متداول است، ديگر بدون تحقيق آن كتاب را منبع و مأخذ اقوال و نوشتار خود قرار داده‌اند. البته موارد زيادي از مطالب آن هم بدون اشكال و صحيح است.
5. اسرار الشهاده: يكي ديگر از كتبي است كه معرکه‌ی آراء و اقوال می‌باشد و اقوال افراط و تفريطي در آن بسيار زياد است. نويسنده كتاب مرحوم فاضل دربندي است كه اعتقاد دارد پروردگار عالم جهان و آنچه در او است را آفريده براي اينكه عزاي حضرت سيد الشهدا در آن به پا شود (12)؛ و اين نشان از ارادات زائد الوصف نويسنده به حضرت امام حسين عليه السلام است، لذا حين روحيه باعث نگارش زبان حال هائي در اين كتاب شده كه ديگر از مرحله زبان حال فراتر رفته و بيشتر شبيه به افسانه يا ناخواسته تحريف شده است. مرحوم محدث نوري كه معاصر با نويسنده اسرار الشهاده است می‌نویسد: اخبار ضعيف بي اصل و مأخذ به همراه موارد وهن زيادي در اين كتاب است به حدی كه مخالفين يعني اهل سنت در كتب خود نوشتند كه شيعه «بيت كذب» است و اگر كسي منكر كلام آن‌ها بشود كافي است براي اثبات ادعاي خود كتاب اسرار الشهاده را به ميدان آورد (13). مرحوم حاجي نوري در جاي ديگري با صراحت بيشتر و تيزتر به ميدان آمده و ريشه و تاريخچه مطالب تحريفي اين كتاب را بيان می‌فرماید (14).هر چند صاحب كتاب را از علماي بزرگ و باسواد زمان خود نام مي بردو از مطالب مندرج در آن اظهار تعجب می‌کند. برخي ديگر از بزرگان چنين برداشتي از مطالب اسرار الشهاده دارند كه: فاضل دربندي از شدت خلوص و صفاي نفسي كه داشت، در اين كتاب اموري را نقل كرده كه در کتاب‌های معتبر يافت نمی‌شود و با اتكا به قاعده‌ی تسامح در ادله‌ی سنن اين كار را كرده، غافل از اينكه به مجرد يافتن برگه‌ای يا دست خط مجهولي، رسيدن روايت صدق نمی‌کند (15).
شهيد مطهري نيز در جاي جاي حماسه حسيني به شدت به مطالب اسرار الشهاده انتقاد كرده از رأي و نظر محدث نوري دفاع كرده و تمامي مطالب آنرا موهون و اكاذيب و جعليات می‌داند (16).
برخي ديگر از كتاب تحريف ساز عاشورا نيز كتاب ناسخ التواريخ، الدمعه الساكبه و تظلم الزهرا می‌باشد كه ضرورت پيرامون آن 5 كتاب اول بيشتر احساس می‌شد كه توضيحاتي اجمالي و تلگرافي درباره آن‌ها نگاشته شود.

كتب تحريف‌ستيز.
 

تعداد كتاب هائي كه مقابل تحريفات نگاشته شده است به مراتب كمتر از كتبي است كه عنوان كتاب ضعيف السند يا مجهول يا تحريف را دارند. دليل آنرا شايد ريشه در مباني نقل مطالب تاريخي و عنايت آن‌ها حتي به كتب ضعيف دانست يا اينكه اعتقاد داشته‌اند كه در زمينه حضرت ابا عبداله بايد خيلي تسامح كرد و آسان گرفت لذا خيلي از مواردي كه به عنوان تحريف نام برده می‌شود را اصلا «تحريف» نمی‌دانند، يا صحيح دانسته يا نهايتاً زبان حال می‌دانند و دلائلي ديگر كه می‌تواند انگيزه نگارش نكردن چنين كتبي باشد. امّا اجمالاً كتبي كه به طور صريح و آشكار و با تمام قوا در اين عرصه قلم فرسائي نموده‌اند چنين است:
1.لولو و مرجان: اثر مرحوم محدث نوري استاد مرحوم شيخ عباس قمّي (رضوان الله عليهما)، موضوع اين كتاب دو شرط صدق و اخلاص از شرايط سخنراني است كه در جاي جاي موضوع صدق به موارد تحريفي حادثه‌ی عاشورا در كتب مقتلي می‌پردازد و دروغ مصلحت آميز در مقتل خواني، توريه و زبان حال و اين قبيل موارد را مطرح نموده و در هر حال ساختن روايت را حرام می‌داند و در بحث نقل هر مطلب تاريخي دو ضابطه و پيش شرط را مطرح می‌نماید:
1. لزوم تخصص كامل در نقل از شخص مورد وثوق و اطمينان 2. اعتبار مؤلف كتاب دليل بر اعتبار كتاب نيست بلكه بايستي مطالب هر كتاب مقتل تاريخي با آرا و مباني تاريخي، حلاجي و پژوهش شده و صحيح از سقيم جدا بشود.
محدث نوري اعتقاد دارد كه با توجه به آیه‌ی شریفه‌ی و اجتنبوا قول الزور (حج 30) كه خداوند می‌فرماید: از قول دروغ كناره گيري كنيد. (طبق يكي از معاني كه مفسّرين براي اين آيه کرده‌اند) و آيات و احاديث ديگر، تكليف مردم در برابر روضه‌های دروغ و روضه خوانان دروغ پرداز اينست كه از آن‌ها دوري بايد كرد و سخنانشان را هرگز نبايد پذيرفت. ايشان به ساختگي بودن برخي اخبار مشهور، همچنين به دروغ بودن بعضي از روضه‌های بسيار معروف و گريه آور تصريح كرده كه برخي از آن‌ها دراين مقال آورده می‌شود:
1. اينكه ليلا مادر حضرت علي اكبر، در كربلا بوده است (17).
2. حضرت در روز عاشورا چند حمله كرده و در هر حمله ده هزار نفر را كشته است (18).
3. دنباله‌ای كه به دورغ به آخر زيارت وارث بسته‌اند كه البته اصل زيارت وارث از معتبرترين زيارات مأثوره است. امّا عبارت «السلام علي ابيضكم و علي اسودكم …» را كه بعضي می‌خوانند هم جسارت ارتكاب بر بدعت و هم جسارت افزون بر كلام و فرموده‌ی امام معصوم می‌داند و هم آنرا متضمن چند دروغ واضح می‌داند (19).
4. ذكر چند نمونه اعمال خرافي و بدعت‌ها مثل غسل اويس قرني و آش ابوالدراء و …(20).
5. ايشان معتقد است درباره شخصيت هاني بن عروه مطالب ضدّ و نقيضي در كتب تاريخي نقل شده است و لذا نزد علما هاني به حدّ وثاقت نرسيده و شخصيتش داراي ابهام است.
6. رسيدن اهل بيت به كربلاي معلّي دراولين اربعين امام حسين به نحوي كه سيد بن طاووس در لهوف ذكر نموده منافات دارد با امور بسيار و دلائل و قرائن زيادي كه خلاف آنرا مي گويدو براي مردود دانستن ورود اهل بيت به كربلا در اولين اربعين 7 دليل و چندين شاهد و قرينه نقل می‌کند (21) لازم به ذكر است مرحوم سيد علي بن طاووس در كتاب لهوف پس از نقل بازگشت اهل بيت به كربلا در اولين اربعين ملتفت به اشكالات وارده بر اين نقل شده، لهذا در كتاب اقبال الاعمال جلد 3 صفحه 100 در اعمال روز بيستم ماه صفر المظفّر تصريح می‌کند كه ورود به كربلا دراولين چهلم بعيد است.
7. اينكه عطیه‌ی كوفي نه دختر جابر بن عبداله بوده و نه مملوك و عبد و غلام جابر بلكه عطيه اولاً مرد بوده، ثانياً خود از محدثين شيعه و از اعيان كوفه بوده و دوست و همسفر جابر در سفر به كربلا بوده است (22).
8. انتقاد از فاضل دربندي و اينكه اعتماد بر مطالب اسرار الشهاده كاشف از قلت بصيرت ناقل و خواننده است هر چند براي فاضل دربندي احترام قائل بوده‌اند (23).
9. داستاني كه می‌گوید امام حسين مثل پادشاهان با دبدبه و كبكبه، با خدم و حشم از مدينه خارج شده هر سطر آن را اعتقاد دارد كه مشتمل بر چندين دروغ است (24) لازم به ذكر است كه اين مطلب در چندين كتاب من جمله در لهوف سيد بن طاووس هم هست كه برخي از تاريخ نگاران عاشورا معناي اين نقل تاريخي را توجيه و درست کرده‌اند.
10. اتهام بي خبري به امام سجاد به وسیله ي جعل قصه‌ای كه به صورت پرسش و پاسخ‌های مفصلي ساخته شده كه در پايان از زبان امام حسين می‌گویند كه فرموده است: بدان در ميان خیمه‌ها غير از من و تو مردي نمانده است (25)، اشاره دارد به همان جملاتي كه از زبان امام زين العابدين مشهور است كه فرمود كو اكبر؟ كو اصغر، كو عباس، كو قاسم، و امام در جواب هر سؤال می‌فرماید: شهيد شد.
11. خبر عجيبي كه می‌گوید به هنگام وداع آخر امام حسين، چون كسي نبود امام را سوار كند، حضرت زينب كبري امام را سوار كرد و بين اين دو بزرگوار مكالمات بسياري ردّ و بدل شد كه مرحوم محدث نوري می‌فرماید در اين خبر الحق و الانصاف جاي گريستن است امّا نه بر اين مصيبت بي اصل و نصب بلكه در بستن چنين دروغ هائي بر امام معصوم در بالاي منابر بايد گريست (26).
12. قصه‌ی زعفر جنّي.
13. افسانه‌ی عروسي قاسم بن الحسن (27).
14. اينكه سپاه عمر سعد لعين چند هزار نفر بوده است (28).
15. قصه‌ی آب آوردن حضرت ابوالفضل العباس در كودكي براي امام حسين (29).
16. داستان دزد راهزن و فاسدي كه از غبار خاك پاي زائران كربلا از جهنّم رهيد و تمام حق الناس هايش بخشيده شد و بهشتي شد (30).
17. داستان دختر امام حسين به هنگام وداع كه نوزادش دختر مسلم بن عقيل را به ياد پدرش آورد (31).
18. بستن پاهاي امام سجاد از زير شكم شتر تا نيفتد، كه ايشان قبول ندارد و ناقل اصلي اين مطلب را اسرار الشهاده فاضل دربندي می‌داند كه حال اين كتاب معلوم است (32).
19. اينكه آيا می‌شود روضه خوان به جاي نقل تاريخ و روايت، منبع روضه‌ها را خواب و رويا قرار دهد يا نمی‌شود؟ (33).
مرحوم واعظ خياباني صاحب وقايع الايام می‌نویسد: مبادا نظر سوء به مطالب لولو و مرجان پيدا كني زيرا كه محدث نوري اولاً با روضه خوان‌های راستگو اصلاً كاري ندارد، ثانياً عالمانه و علمي اقدام به نگارش اين كتاب كرده و عناد و دشمني با شخص خاصي نداشته و كاملاً علمي بحث و انتقاد كرده است، ثالثاً نگارش اين چنين كتبي كار هر بافنده‌ای نيست. اطلاع از وضع كتاب لهوف، منتخب طريحي، ابومخنف، اسرار الشهاده، محرق القلوب و … و دانستن صحيح و سقيم، ضعيف و قوي از مطالب اين كتب هر يك عمري بدست می‌آید حال آنكه محدث نوري در نيم سطر ضوابط و پيش شرط‌ها و مباني نگاه و مطالعه و نقل مطالب تاريخي و مقتلي را آورده است پس چرا قدر آنرا نمی‌دانیم؟ (34).
البته هيچ كس مثل مرحوم شهيد مطهري رحمه الله عليه اين كتاب را نستوده. در جائي می‌گوید در دنيا شايد چنين كتابي وجود نداشته باشد، يا اينكه می‌گوید: لولو و مرجان درست يك قيام به وظیفه‌ی بسيار مقدسي است كه اين مرد بزرگ كرده است (35).
تأليف اين كتاب هم به عنوان اولين كتاب تحريف ستيز روي محدث قمّي، سيد محسن امين، شيخ محمد حسين كاشف الغطاء و محمد تقي ارباب مشهود است چرا كه این‌ها پس از لولو و مرجان بود كه اقدام به تأليف كتبي با محتواي ردّ و نقض و تصحيح بعضي مطالب مقتل حضرت سيد الشهدا نمودند.
ذكر اين تذكر لازم است كه برخي از موارد انتقادي موجود در لولو و مرجان و بسياري از مواردر ديگر كه در اين مقال نوشته نشد امّا مرحوم محدث به آن‌ها اعتراض داشت، مورد نقض و ردّ و اشكال برخي ديگر از عاشورا پژوهان می‌باشد كه نهايتاً بعضي مطالب تحريفي را تحريف نمی‌دانند و ردّ می‌کنند مانند كتاب تحريف ستيز دوم، ثوره التنزيه از سيد محسن امين صاحب اعيان الشيعه كه مورد مناقشه قرار گرفت و بر آن ردّيه هاي متعددي نوشته شد (36).
2. ثوره التنزيه: اين كتاب حاوي آخرين آراي صاحب اعيان الشيعه در عاشورا پژوهي است زيرا ايشان قبل از اين كتاب كتب ديگر تحريف ستيزي با ارائي دار دكه البته نظرات اين كتاب تاعتقادات صددرصدي صاحب كتاب خواهد بود. ناگفته نماند كه مرحوم سيد امين در نقد تعزيه خواني، طبل، شيپور، قمه زني و … در كتاب المجالس السنتيه مطالبي دارند كه دفاع و همسو بودن مرحوم سيد ابوالحسن اصفهاني (رحمه الله عليه) با ايشان در تأليف اين 5 جلد كتاب بسيار مؤثر بوده كه البته بسيار مورد نقد قرار گرفت به خلاف لولو و مرجان كه كسي از آن نقد نكرده و ردّيه اي عليه آن نگاشته نشده است (37) برخي از انتقاداتي كه مرحوم امين به عنوان تحريف می‌دانند چنين است:
1. اينكه شب عاشورا از امام حسين پرسيدند كه چرا از خيمه بيرون آمديد؟ فرمودند: خارهاي بيابان را جمع می‌کنم كه فردا كودكانم پس از شهادت من از خیمه‌ها فرار می‌کنند خار در پايشان نرود.
2. اين خبر ضعيف السند بالا را كتاب الدمعه الساكبه جلد 4 صفحه 372 از هلال بن نافع نقل می‌کند كه او از ياران امام بود در حاليكه اين يار نزديك امام «نافع بن هلال» بود كه به شهادت رسيد نه هلال بن نافع كه از سپاه عمر سعد بود.
3. ايشان آمدن زين العابدين عليه السلام از كوفه به كربلا براي دفن پيكر پدرش با قبیله‌ی بني اسد را قبول ندارد كه بسيار مورد نقد شديد قرار گرفته است.
4. گفتگوي حضرت زينب (سلام الله علی‌ها) با ابوالفضل العباس (عليه السلام) آنگاه كه شمر براي او و برادران مادرش امان نامه آورد.
تفاوت لولو و مرجان با ثوره التنزيه: لولو و مرجان فقط به اخبار ساختگي و روضه‌های دروغين می‌پردازد يعني بيشتر به باورها و روضه‌ها و گفته‌ها نظر دارد در حاليكه ثوره التنزيه بيشتر به كردارها و رفتارها، آداب عزاداري و روضه خواني می‌پردازد (38).
انتشار رساله التنزيه در عراق، لبنان و ايران تأثيرات متناقضي گذارد به حدی كه دو طيف موافق كه علاقه مندان به بازخواني مقتل امام حسين و فرهنگ عزاداري بود به «امويين» و گروه مخالف كه اكثراً روضه خوان بودند به «علويون» نام گذاري شد. شگفت اينكه در ميان علما هم اختلاف افتاد. همانطور كه ذكر شد امثال مرحوم سيد ابوالحسن اصفهاني، مرجع مقتدر وقت و برخي علماي بزرگ جبل عامل و بعضي نويسندگان معروف نجف از سيد محسن و كتابش جانبداري كرده تا جائي كه مرحوم سيد ابوالحسن اصفهاني به حرمت برخي اعمال در عزاداري و عاشورا فتوا داد و بعضي ديگر چون مرحوم عبد الحسين شرف الدين و بعض علماي نجف در صف مخالفين بودند (39).
3. حماسه‌ی حسيني: كه از مجموع پنج هزار سخنراني شهيد مطهري درقالب 3 جلد پياده شد و چهل و چند بار تجديد چاپ شد كه تقريباً تمام مطالبش را از پژوهش‌های محدث نوري گرفته است و حماسه حسيني شرح لولو و مرجان است و عموماً تحريفاتي كه نقل می‌کند همان تحريفاتي است كه محدث نوري در لولو و مرجان نام برده است.
4. از نفس المهموم تا منتهي الامال: مرحوم محدث قمّي در عاشورا پژوهي و تحريف شناسي، راه درازي را در اين دو كتاب پيموده است. او در اين سفر علمي كه پيوسته علاوه بر تحقيق و توقيق با تقوا و پارسائي نيز تؤام بود به حقايق زيادي رسيده است كه توجه به آنها می‌تواند بسياري از گره‌ها را در تحريف شناسي عاشورا باز كند.

مسير تحريف شناسي و مقتل نگاري محدث قمّي.
 

درست است كه گام نخست مرحوم محدث قمّي كه نفس المهموم است در مقايسه با كارهاي ديگران بسيار مستحكم و با اتقان است امّا در مقايسه با گام‌های بعدي خودش از اتقان كمتري برخوردار است؛ و دليلش اينست كه در نفس المهموم به بحارالانوار مرحوم مجلسي اعتماد كامل كرده و به واسطه بحار گاهي از کتاب‌های كم اعتبار روايت كرده است امّا ايشان در تأليف منتهي الامال اولاً فقط چند مورد معدود از بحار روايت كرده و در عوض به كلمه کلمه‌ی كتاب لولو و مرجان به دقت عنايت می‌کند تا جائي كه سعي كرده حتي خبري را كه استادش محدث نوري در صحت آن ترديد كرده بود نقل نكند. ثانياً اخبار و روايات نامعتبر را اصلاً نياورده است (40) و ثالثاً در جاي جاي گزارش مقتل نويسي خود هر گاه لازم ديده به تحريف زدائي پرداخته است. نمونه هائي از اين تحريف ستیزی‌ها در ذيل آورده می‌شود:
1. عمر سعد تقريباً 25 ساله بود، نه اينكه ريشش سفيد بوده و سن حدود 50 سال داشته (41).
2 . قصه‌ی دامادي قاسم بن الحسن صحت ندارد (42).
3. ارباب مقاتل معتبره از حال اهل بيت امام حسين در شام غريبان چيزي نقل نكرده اند و بيان نشده كه چه حالي داشته‌اند (43).
4. نامعتبر بودن خبر مسلم جصّاص (گچ بر، گچ كش) و اينكه حضرت زينب سر خود را به چوبه محمل زده نيز بعيد است از حضرت زينب با آن عظمت و صبر و حلم (44).
5. الحاق سر مبارك حضرت سيد الشهدا به بدن و دفن سر مبارك توسط حضرت زين العابدين را قبول ندارند.
6. آمدن اهل بيت در اولين اربعين را مستبعد و بلكه مردود می‌دانند.
سخن آخر اين است كه اگر عاشورا پژوهي، باب مقتل امام حسين را از دو كتاب الارشاد و شيخ مفيد و منتهي الامال تحقيق كند تقريباً دقیق‌ترین كتاب مقتل خواهد بود (45).

پي نوشت ها :
 

1. فهرست شيخ طوسي ص 38
2. قاموس الرجال شوشتري ج 2 ص 165
3. الذريعه الي تصانيف الشيعه ج 22/24
4. لولو و مرجان ص 150 – تاريخ امام حسين ج 1 ص 895
5. تاريخ امام حسين ج 1 ص 10
6. لولو و مرجان ص 150 . نفس المهموم ترجمه مرحوم كمره اي ص 24 . تأملي در نهضت عاشورا ص 20. 17
7. اهل البيت في المكتبه العربيه، سيد عبد العزيز طباطبايي ص 655 . هدايه العارفين ج 1 ص 8
8. تحقيق درباره اولين اربعين حضرت سيد الشهدا، سيد قاضي طباطبايي ص 60، 221، 294
9. رياض العلماء افندي ج 2 ص 190. كتابشناسي تاريخي امام حسين، محمد اسفندياري ص 88. تأملي در نهضت عاشورا، رسول جعفريان ص 317
10. لذريعه ج 22 ص 420، منتهي الامال ج 1 ص 754، لولو و مرجان ص 183
11. مجله حوزه شماره 27 مصاحبه با آيت الله العظمي نوري همداني.
12. اسرار الشهاده ص 5
13. لولو و مرجان با اندكي تصرف و تلخيص ص 185
14. لولو و مرجان ص 160
15. الذريعه ج 2 ص 279
16. حماسه حسيني ج 1 ص 55، ج 3 ص 262
17. لولو و مرجان ص 90
18. همان ص 90
19. همان ص 97
20. همان ص 101
21. همان ص 155. 143
22. همان ص 155
23. همان ص 161
24. لولو و مرجان ص 168
25. همان ص 170
26. همان ص 170 با اندكي تلخيص.
27. همان ص 183
28. همان ص 184
29. همان ص 191
30. همان ص 79
31. همان ص 155
32. همان ص 265
33. همان ص 272
34. وقايع الایی‌ام ص 272
35. مجموعه آثار شهيد مطهري ج 17 ص 71 و 131
36. كتابشناسي تاريخي امام حسين، محمد اسفندياري ص 135 و 155
37. المجالس السفينه ج 1 ص 6 و 7
38. ثوره التنزيه ص 32
39. اقناع اللائم سيد محسن امين ص 32
40. منتهي الامال ج 1 ص 216
41. همان ص 215
42. همان ص 275
43. همان ص 291
44. همان ص 296
45. به نقل از محقق و كتاب شناس بزرگوار حجه الاسلام مجيد هادي زاده.

منابع :
1. شوشتری، قاموس الرجال شوشتري ج 2، بیروت، بی تا، بی جا.
2. آقا بزرگ تهرانی، محمد محسن، ج 22/24، بی جا، بی تا، 1355
3. نوری، حسین بن محمد تقی، لولو و مرجان، بی جا، بی تا.
4. كمره اي، نفس المهموم، بی تا، بی جا، 1375
5. جعفریان، رسول، تأملي در نهضت عاشورا، قم، 1376، دلیل ما.
6. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار شهيد مطهري ج 17، تهران، صدرا، 1375
7. اسفندیاری، محمد، كتابشناسي تاريخي امام حسين، بی تا، بی جا.

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد