طلسمات

خانه » همه » مذهبی » ما شيعيان ايمان داريم که همه پيامبران معصوم هستند؛ پس خدا هيچ پيامبري را نمي فرستد که کامل نباشد. اکنون بنابراين منطق، آيا حضرت آدم × با اطاعت نکردن سخن خدا، مرتکب گناه شد؟!

ما شيعيان ايمان داريم که همه پيامبران معصوم هستند؛ پس خدا هيچ پيامبري را نمي فرستد که کامل نباشد. اکنون بنابراين منطق، آيا حضرت آدم × با اطاعت نکردن سخن خدا، مرتکب گناه شد؟!

با سلام و تحيات به شما پرسشگر محترم و آرزوي موفقيت در شناخت معارف اسلامي و توفيق عمل به آن و با تشکر از لطف و اعتماد جنابعالي،
پاسخ اجمالي پرسش شما اين است که معصوم بودن همه پيامبران الهي صحيح است و از سوي ديگر عصمت حضرت آدم × نيز جاي ترديد ندارد. در داستان خوردن از شجره ممنوعه هم، هرچند ظاهرش مخالفت با دستور خداي متعال است ولي در واقع هيچ خطايي رخ نداده؛ زيرا حضرت آدم × در آن زمان هنوز وارد دنياي تکليف نشده و به مقام نبوت نرسيده و نهي خداي تعالي در اين مورد، مولوي نبود بلکه ارشادي بود. و به بيان دقيق تر اين واقعه، تمثيل و بيانگر فطرت و اختيار انسان است که همانند فرشته نيست و هم ميل به خير دارد هم ميل به شرّ و ممکن است گرفتار فريب شيطان شود و … به اين صورت قرار است در اين دنيا آزمايش شود که آيا راه بندگي خداي متعال را مي پيمايد و بالا مي رود يا از وسوسه شيطان پيروي مي کند و پايين مي رود.
توضيح: براي روشنتر شدن مطلب به کلام برخي از مفسران بزرگ توجه بفرماييد:
اول- در تفسير نمونه آيت الله مکارم با طرح اين پرسش که “گناه آدم چه بود؟” چنين آورده است:
روشن است آدم با آن مقامى که خدا در آيات گذشته براى او بيان کرد، مقام والايى از نظر معرفت و تقوا داشت. او نماينده خدا در زمين بود، او معلم فرشتگان بود، او مسجود ملائکه بزرگ خدا گرديد. اين آدم با اين امتيازات مسلماً گناه نمى‌کند، بعلاوه مى‌دانيم او پيامبر بود و هر پيامبرى معصوم است. لذا اين سؤال مطرح مى‌شود آنچه از آدم سر زد چه بود؟ در اينجا سه تفسير وجود دارد که مکمل يکديگرند: 1- آنچه آدم مرتکب شد “ترک اولى” و يا به عبارت ديگر “گناه نسبى” بود، نه “گناه مطلق”. گناه مطلق گناهانى است که از هر کس سر زند گناه است و درخور مجازات (مانند شرک و کفر و ظلم و تجاوز) و گناه نسبى آن است که گاه بعضى اعمال مباح و يا حتى مستحبّ درخور مقام افراد بزرگ نيست. آنها بايد از اين اعمال چشم بپوشند، و به کار مهمتر پردازند، در غير اين صورت ترک اولى کرده‌اند. فى المثل نمازى را که ما مى‌خوانيم قسمتى از آن با حضور قلب و قسمتى بى حضور قلب مى‌گذرد، درخور شان ما است. اين نماز هرگز درخور مقام شخصى همچون پيامبر | و على × نيست. او بايد سراسر نمازش غرق در حضور در پيشگاه خدا باشد و اگر غير اين کند حرامى مرتکب نشده، اما ترک اولى کرده است. آدم نيز سزاوار بود از آن درخت نخورد هر چند براى او ممنوع نبود بلکه “مکروه” بود.
2- نهى خداوند در اينجا نهى ارشادى است، يعنى همانند دستور طبيب که مى‌گويد: فلان غذا را نخور که بيمار مى‌شوى؛ خداوند نيز به آدم فرمود اگر از درخت ممنوع بخورى از بهشت بيرون خواهى رفت، و به درد و رنج خواهى افتاد، بنا بر اين آدم مخالفت فرمان خدا نکرد، بلکه مخالفت نهى ارشادى کرد.
3- اساسا بهشت جاى تکليف نبود، بلکه دورانى بود براى آزمايش و آمادگى آدم براى آمدن در روى زمين و اين نهى تنها جنبه آزمايشى داشت.(1)
دوم- علامه طباطبايي در تفسير سوره بقره آيات 35 – 39 چنين نوشته و تأکيد کرده است:
از سياق اين آيات: آيه 30 سوره بقره ﴿إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً﴾ و سوره طه آيه 117 ﴿فَقُلْنَا يَا آدَمُ …﴾ و سوره اعراف آيه 19 ﴿وَيَا آدَمُ اسْکُنْ …﴾، بر مي آيد که آدم در اصل، و در آغاز براى اين خلق شده بود که در زمين زندگى کند، و نيز در زمين بميرد و اگر خداى تعالى او را (چند روزى) در بهشت منزل داد، براى اين بود که امتحان خود را بدهند و زشتي آنان هويدا بگردد تا بعد از آن به زمين هبوط کنند. و منظور از اين سوأه و بدي همان عورت است و تمايل حيواني که لازمه اش خوردن و آشاميدن است، پس منظور اصلى از خلقت آدم سکونت در زمين بوده است، … و اگر محکوميت زندگى کردن در زمين، با خوردن از درخت و هويدا گشتن عيب، قضايى حتمى نبود، و نيز برگشتن به بهشت محال نبود، بايد بعد از توبه و بخشيده شدن خطيئه به بهشت برگردند، چون توبه، آثار گناه را از بين مى‌برد.(2)
همان طور که استاد شهيد مطهري بيان کرده است: از جمله مختصّات شيعه اين است که انبياء و ائمّه اطهار ^ را معصوم از گناه، اعمّ از صغيره و کبيره مى‌داند.(3)
و سرانجام و در نتيجه تأکيد مي کنيم که داستان خوردن حضرت آدم و حوا از درخت ممنوعه، هيچ خدشه اي در عصمت و طهارت حضرت آدم × وارد نمي کند و آن داستان، تمثيلي است براي بيان سرشت و ويژگيهاي انسان و اختيار او و چگونگي ارتباطش با خداي تعالي و شيطان در هنگام آزمايش الهي در اين دنياي خاکي؛ پس حضرت آدم گناهي نکرده و معصوم است.
در پايان، اميدواريم توانسته باشيم به پرسش شما پرسشگر محترم جواب قانع کننده اي ارائه کنيم و منتظر پرسشهاي بعدي شما هستيم. همچنين اگر انتقاد يا پيشنهادي داريد با ما مکاتبه کنيد. موفق باشيد و خدا نگهدار شما.
منابع:
1- الميزان في تفسير القرآن، العلامة السيد محمدحسين الطباطبايي، مؤسسة الأعلمي للمطبوعات‌ لبنان- بيروت، الطبعة الثانية 1390 ه. ق.‌
2- تفسير نمونه، آيت الله ناصر مکارم شيرازي و جمعى از نويسندگان‌، دار الکتب الإسلامية، تهران، چاپ دهم 1371 ش‌.
3- مجموعه آثار استاد شهيد مطهري، تهران انتشارات صدرا، چاپ هفتم 1387ش.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد