حضرت داود(ع) و حضرت سلیمان(ع) از جمله پیامبرانی بودند که در قرآن کریم به دفعات از آنها نام برده شد. قرآن تصریح دارد که به آنها علم و حکمت داده شد: «و داود و سلیمان را [به خاطر بیاور] هنگامى که درباره کشتزارى که گوسفندان بیشبان قوم، شبانگاه در آن چریده [و آنرا تباه کرده] بودند، داورى میکردند و ما بر حکم آنان شاهد بودیم. ما [حکم واقعى] آنرا به سلیمان فهماندیم و به هر یک از آنان [شایستگى] داورى، و علم فراوانى دادیم و کوهها و پرندگان را با داوود مسخّر ساختیم، که [همراه او] تسبیح [خدا] میگفتند و ما این کار را انجام دادیم».[1]
قدرت و حکومت داود و سلیمان
قرآن در چندین آیه از نعمتهای خود به این دو پیامبر یاد کرده است:
«و به سود شما صنعتِ ساختنِ پوششهاى دفاعى را به او(داود) آموختیم تا شما را از [آسیب] جنگتان محافظت نماید، پس آیا شما شکرگزار حق هستید؟»،[2] اما قدرت و حکومت حضرت سلیمان را بیشتر و بزرگتر میداند:
«و براى سلیمان، تندباد را رام و مسخّر کردیم که به فرمانش به سوى آن سرزمینى که در آن برکت نهادیم، حرکت میکرد و ما همواره به همه چیز داناییم. و از شیطانها کسانى را رام و مسخّر او کردیم که برایش غوّاصى و کارهایى غیر از آن انجام میدادند، و ما نگهبان آنان بودیم».[3]
«و سلیمان وارث داود شد و گفت: اى مردم! [معرفت و آگاهى به] زبان و منطق پرندگان را به ما آموختهاند، و از هر چیزى [که به پیامبران و پادشاهان دادهاند] به ما عطا کردهاند، یقیناً این امتیاز و برترى آشکارى است. و براى سلیمان، سپاهیانش از پریان و آدمیان و پرندگان گردآورى شدند، [و آنان را از حرکت باز میداشتند] تا گروههاى دیگر به آنان ملحق شوند».[4]
علاوه بر اسلام، این دو پیامبر بویژه حضرت داود(ع) نزد یهودیان نیز از مقام بسیار بالایی برخوردار هستند؛ بهطوری که امروزه برخی از نمادها به اسم ایشان است. دوران حکمرانی این دو، اوج شکوه قدرت یهودیان بود و آنان هرگز قدرت و شکوهی مانند دوران آن دو پیامبر نداشت: «قلمرو سلطنت سلیمان از تفسح تا غزه میرسید و تمام ممالک غرب رود فرات را در بر میگرفت. تمام پادشاهان غرب رود فرات تابع او بودند و او با سرزمینهای همسایه در صلح بود».[5]
بنابر متن تورات، خداوند وعده ساختن بزرگترین و مهمترین معبد برای یهودیان را به حضرت داود(ع) داد که یکی از فرزندانش چنین توفیقی خواهد یافت: «تو را به رهبری قوم اسرائیل برگزیدم. در همه جا با تو بودهام و دشمنانت را نابود کردهام. تو را از این نیز بزرگتر میکنم تا یکی از معروفترین مردان دنیا شوی. برای قوم خود سرزمینی انتخاب کردم تا در آن سر و سامان بگیرند. این وطن آنها خواهد بود و قومهای بتپرست، دیگر مثل سابق که قوم من تازه وارد این سرزمین شده بودند، بر آنها ظلم نخواهند کرد. تو را از شر تمام دشمنانت حفظ خواهم کرد. این منم که خانه تو را میسازم. وقتی تو بمیری و به اجدادت ملحق شوی، من یکی از پسرانت را وارث تاج و تخت تو میسازم و حکومت او را تثبیت میکنم. او همان کسی است که خانهای برای من خواهد ساخت و …».[6]
قرآن این حکومت و قدرت را بنابر درخواست و دعای سلیمان، میداند: «[سلیمان] گفت: پروردگارا! مرا بیامرز و حکومتى به من ببخش که بعد از من سزاوار هیچکس نباشد یقیناً تو بسیار بخشندهاى. پس باد را براى او مسخّر و رام کردیم که به فرمان او هرجا که میخواست نرم و آرام روان میشد. و هر بنّا و غواصى از شیاطین را [مسخّر و رام او نمودیم،] و دیگر شیاطین را که با غل و زنجیر به هم بسته بودند [در سلطه او درآوردیم تا نتوانند در حکومت او فتنه و آشوب برپا کنند.] [و به او گفتیم:] این عطاى بیحساب ماست، [به هر کس خواهى] بیحساب ببخش و [از هر کس خواهى] دریغ کن. بیتردید او نزد ما تقرب و منزلتى بلند و سرانجامى نیکو دارد».[7]
در هر صورت، این وعده در زمان سلیمان محقق شد: «در سال چهارم سلطنت سلیمان، درست 480 سال پس از خروج قوم اسرائیل از مصر در ماه زیو که ماه دوم است، بنای خانه خداوند شروع شد. طول خانه خدا سی متر، عرض آن ده متر و ارتفاعش پانزده متر بود».[8] «در سال یازدهم سلطنت او(سلیمان) در ماه … هشتم، تمام کارهای ساختمانی آن درست مطابق طرح داده شده، تکمیل گردید. به این ترتیب، ساختن خانه خدا هفت سال به طول انجامید».[9]
این معبد نزد یهودیان، اعتبار بسیار زیادی داشته است: «خداوند به سلیمان گفت: اگر هر چه به تو میگویم، انجام دهی و از تمام احکام و دستورات من اطاعت کنی، آنگاه آنچه را که به پدرت داود قول دادم، بهجا خواهم آورد و در میان قوم اسرائیل در این خانه ساکن میشوم و هرگز ایشان را ترک نمیکنم».[10] همچنین وجود مسجد الاقصی در این معبد، سبب شده که این مکان برای مسلمانان و یهودیان مقدس باشد.[11]
علت ساخت معبد توسط سلیمان(ع)
به نظر میرسد که علت وعده دادن خداوند به داود(ع) و ساخته شدن آن معبد بزرگ به وسیله سلیمان(ع)، – علاوه بر درخواست شخص حضرت سلیمان – این بود که سلیمان به جهت جنگهای پدرش، به اوج قدرت رسید و ثروت بسیاری را برای حکومت خود به دست آورد و این حکومت دینی قدرتمند نیاز به یک معبد بزرگ و مقدس داشت. مجموع اینها سبب شد که خداوند وعده این معبد را به داود(ع) داد و آنرا در زمان حضرت سلیمان(ع) محقق سازد.
علاوه بر این باید توجه داشت؛ خداوند پیامبرانی را با امکانات و شرایط مختلف نازل کرد تا به مردم این موضوع را بفهماند که در هر شرایطی میتوان ارتباط قوی با خدا داشت؛ چه در حال ثروت و مکنت مانند سلیمان، چه در حال مرض و رنج مانند ایوب، چه در اسارت و زندان مانند یوسف و … .
قدرت و حکومت داود و سلیمان
قرآن در چندین آیه از نعمتهای خود به این دو پیامبر یاد کرده است:
«و به سود شما صنعتِ ساختنِ پوششهاى دفاعى را به او(داود) آموختیم تا شما را از [آسیب] جنگتان محافظت نماید، پس آیا شما شکرگزار حق هستید؟»،[2] اما قدرت و حکومت حضرت سلیمان را بیشتر و بزرگتر میداند:
«و براى سلیمان، تندباد را رام و مسخّر کردیم که به فرمانش به سوى آن سرزمینى که در آن برکت نهادیم، حرکت میکرد و ما همواره به همه چیز داناییم. و از شیطانها کسانى را رام و مسخّر او کردیم که برایش غوّاصى و کارهایى غیر از آن انجام میدادند، و ما نگهبان آنان بودیم».[3]
«و سلیمان وارث داود شد و گفت: اى مردم! [معرفت و آگاهى به] زبان و منطق پرندگان را به ما آموختهاند، و از هر چیزى [که به پیامبران و پادشاهان دادهاند] به ما عطا کردهاند، یقیناً این امتیاز و برترى آشکارى است. و براى سلیمان، سپاهیانش از پریان و آدمیان و پرندگان گردآورى شدند، [و آنان را از حرکت باز میداشتند] تا گروههاى دیگر به آنان ملحق شوند».[4]
علاوه بر اسلام، این دو پیامبر بویژه حضرت داود(ع) نزد یهودیان نیز از مقام بسیار بالایی برخوردار هستند؛ بهطوری که امروزه برخی از نمادها به اسم ایشان است. دوران حکمرانی این دو، اوج شکوه قدرت یهودیان بود و آنان هرگز قدرت و شکوهی مانند دوران آن دو پیامبر نداشت: «قلمرو سلطنت سلیمان از تفسح تا غزه میرسید و تمام ممالک غرب رود فرات را در بر میگرفت. تمام پادشاهان غرب رود فرات تابع او بودند و او با سرزمینهای همسایه در صلح بود».[5]
بنابر متن تورات، خداوند وعده ساختن بزرگترین و مهمترین معبد برای یهودیان را به حضرت داود(ع) داد که یکی از فرزندانش چنین توفیقی خواهد یافت: «تو را به رهبری قوم اسرائیل برگزیدم. در همه جا با تو بودهام و دشمنانت را نابود کردهام. تو را از این نیز بزرگتر میکنم تا یکی از معروفترین مردان دنیا شوی. برای قوم خود سرزمینی انتخاب کردم تا در آن سر و سامان بگیرند. این وطن آنها خواهد بود و قومهای بتپرست، دیگر مثل سابق که قوم من تازه وارد این سرزمین شده بودند، بر آنها ظلم نخواهند کرد. تو را از شر تمام دشمنانت حفظ خواهم کرد. این منم که خانه تو را میسازم. وقتی تو بمیری و به اجدادت ملحق شوی، من یکی از پسرانت را وارث تاج و تخت تو میسازم و حکومت او را تثبیت میکنم. او همان کسی است که خانهای برای من خواهد ساخت و …».[6]
قرآن این حکومت و قدرت را بنابر درخواست و دعای سلیمان، میداند: «[سلیمان] گفت: پروردگارا! مرا بیامرز و حکومتى به من ببخش که بعد از من سزاوار هیچکس نباشد یقیناً تو بسیار بخشندهاى. پس باد را براى او مسخّر و رام کردیم که به فرمان او هرجا که میخواست نرم و آرام روان میشد. و هر بنّا و غواصى از شیاطین را [مسخّر و رام او نمودیم،] و دیگر شیاطین را که با غل و زنجیر به هم بسته بودند [در سلطه او درآوردیم تا نتوانند در حکومت او فتنه و آشوب برپا کنند.] [و به او گفتیم:] این عطاى بیحساب ماست، [به هر کس خواهى] بیحساب ببخش و [از هر کس خواهى] دریغ کن. بیتردید او نزد ما تقرب و منزلتى بلند و سرانجامى نیکو دارد».[7]
در هر صورت، این وعده در زمان سلیمان محقق شد: «در سال چهارم سلطنت سلیمان، درست 480 سال پس از خروج قوم اسرائیل از مصر در ماه زیو که ماه دوم است، بنای خانه خداوند شروع شد. طول خانه خدا سی متر، عرض آن ده متر و ارتفاعش پانزده متر بود».[8] «در سال یازدهم سلطنت او(سلیمان) در ماه … هشتم، تمام کارهای ساختمانی آن درست مطابق طرح داده شده، تکمیل گردید. به این ترتیب، ساختن خانه خدا هفت سال به طول انجامید».[9]
این معبد نزد یهودیان، اعتبار بسیار زیادی داشته است: «خداوند به سلیمان گفت: اگر هر چه به تو میگویم، انجام دهی و از تمام احکام و دستورات من اطاعت کنی، آنگاه آنچه را که به پدرت داود قول دادم، بهجا خواهم آورد و در میان قوم اسرائیل در این خانه ساکن میشوم و هرگز ایشان را ترک نمیکنم».[10] همچنین وجود مسجد الاقصی در این معبد، سبب شده که این مکان برای مسلمانان و یهودیان مقدس باشد.[11]
علت ساخت معبد توسط سلیمان(ع)
به نظر میرسد که علت وعده دادن خداوند به داود(ع) و ساخته شدن آن معبد بزرگ به وسیله سلیمان(ع)، – علاوه بر درخواست شخص حضرت سلیمان – این بود که سلیمان به جهت جنگهای پدرش، به اوج قدرت رسید و ثروت بسیاری را برای حکومت خود به دست آورد و این حکومت دینی قدرتمند نیاز به یک معبد بزرگ و مقدس داشت. مجموع اینها سبب شد که خداوند وعده این معبد را به داود(ع) داد و آنرا در زمان حضرت سلیمان(ع) محقق سازد.
علاوه بر این باید توجه داشت؛ خداوند پیامبرانی را با امکانات و شرایط مختلف نازل کرد تا به مردم این موضوع را بفهماند که در هر شرایطی میتوان ارتباط قوی با خدا داشت؛ چه در حال ثروت و مکنت مانند سلیمان، چه در حال مرض و رنج مانند ایوب، چه در اسارت و زندان مانند یوسف و … .