ماه رمضان فرصتی برای عفو و گذشت
در آیات متعددی از قرآن کریم، همچون آیه ۵۱ و ۵۲ سوره بقره، انسانها به این مهم رهنمون شدهاند که خداوند مهربان از گناهان سنگینی همچون گناه بنی اسرائیل در گوساله پرستی، و گناهان دیگر، پس از آگاهی و بیداری و توبه از زشتی عمل شان، گذشت کرده، آنان را بخشیده است. این کتاب آسمانی، افزون بر آن که بر توبه پذیری خداوند متعال اصرار میورزد، ناامیدی از عفو و بخشش خداوند متعال را به عنوان بزرگترین گناه معرفی میکند؛ و از زبان حضرت ابراهیم نقل میفرماید: چه کسی از رحمت پروردگارش مأیوس میشود جز گمراهان؟! در روایت آمده که امام سجاد فردی را مشاهده کردند که به خاطر دیوانگی میخندید، پرسیدند: «چرا چنین میکند؟» گفتند: کسی را کشته و از ترس عذاب الهی دیوانه شده است، فرمود: گناه و ناامیدی او از رحمت خداوند، بیشتر از قتلی است که مرتکب شده است.
بنابر این انسان در هر شرایطی باشد و هر قدر آلوده به گناه گردد، باز باید به سوی خدا برگردد، و ضمن تقاضای عفو و بخشش، از رحمتش مأیوس نباشد که این یأس، کفر و ضلالت و جزء بزرگ ترین گناهان است. تقاضای عفو و گذشت از خداوند متعال، یکی از مهمترین خواستههای معصومان(علیهم السلام) بوده است. امیر مؤمنان علیه السلام در مناجات شعبانیه این گونه درخواست میکند: خدایا، من بندهای هستم که میخواهم از آلودگی آنچه بدان با تو روبه رو شدم از بی حیایی خودم در پیش روی تو، خود را پاک سازم و از تو گذشت میخواهم زیرا گذشت، وصف شناسای کرم توست. بررسی آموزههای دینی نشان دهنده آن است که یکی از بهترین زمانها برای درخواست عفو و گذشت از گناهان و خطاها، ماه مبارک رمضان است، چنانکه مروری بر ادعیه پرشمار ماه مبارک رمضان به روشنی گویای این مطلب است. امام زین العابدین (علیه السلام) در سحرهای ماه رمضان این گونه دعا میکردن: ای معبود منا فضل تو وسیع تر و بردباریت بزرگتر از آن است که مرا به کردار و گناهم بسنجی، از من در گذر در گذر در گذرای آقای من ای آقای.
اما آنچه در این مختصر در پی آنیم آن است که قرآن کریم شرط عفو و گذشت خداوند متعال از گناهان و خطاها را، عفو و گذشت مؤمنان از یکدیگر دانسته میفرماید: آنها باید عفو کنند و چشم بپوشند آیا دوست نمیدارید خداوند شما را ببخشد؟! و خداوند آمرزنده و مهربان است بررسی آموزههای اسلامی نشان میدهد که (گذشت) یکی از اصول اساسی در برخورد با لغزش افراد است. قرآن کریم، حتی در همان آیاتی که قصاص را حق اولیای مقتول میداند، گذشت و چشم پوشی از خطای قاتل و تبدیل قصاص به خونبها را نیز به عنوان یک ارزش برتر مطرح میسازد.
[سیمای واقعی گذشت و بزرگواری]
سیره عملی پیشوایان بزرگ اسلام، سیمای واقعی گذشت و بزرگواری را نشان میدهد. در گزارشهای تاریخی نقل شده است که مردی از خویشان امام سجاد نزد آن حضرت آمد و در برابرش ایستاد و سخنان تندی گفت و به حضرت دشنام داد. امام سجاد به او پاسخ نداد، تا او رفت، امام سجاد علیه السلام به همنشینان خود فرمود: «آنچه این مرد گفت، شما شنیدید، اکنون دوست دارم همراه من بیایید تا نزد او برویم، و پاسخ مرا به او بشنوید». آنها عرض کردند: میآییم، و ما دوست داریم، شما هم پاسخ او را بگویید، و ما هم آنچه میتوانیم به او بگوییم. پس آن جناب به راه افتاد، در حالی که این آیه را میخواند: والکاظمین الغیظ والعافین عن الناس والله یحب المحسنین: پرهیزکاران، خشم خود را فرو میبرند، و به مردم عفو و گذشت ان میکنند، خداوند نیکوکاران را دوست دارد.
حضرت امام سجاد علیه السلام به راه خود ادامه داد تا به خانه آن مرد ناسزاگو رسید، پس صدا زد و فرمود: «به او بگویید علی بن الحسین علیهما السلام است». آن مرد در حالی که آماده شرارت بود، از خانه بیرون آمد، و یقین داشت که امام سجاد علیه السلام برای تلافی، به آنجا آمده است، آنگاه امام سجاد علیه السلام و به او فرمود: «ای برادر! تو اندکی پیش از این نزد من آمدی، و آنچه خواستی به من گفتی، پس اگر آنچه گفتی در من وجود دارد، از درگاه خدا میخواهم مرا در مورد آن چیزها بیامرزد، و اگر از من نیست، خدا تو را بیامرزد». وقتی که آن مرد، چنین برخوردی از امام سجاد علیه السلام دید، بین دیدگان آن حضرت را بوسید و گفت: «آری، چیزی که در شما نبود، به شما نسبت دادم، و من خودم به آنچه گفتم سزاوارترم».
عفو و گذشت، گاه، موجب پشیمانی و اصلاح مجرم میشود و گاه بر جرئت و جسارت او در تکرار عمل ناپسندش میافزاید. انسانهای با فضیلت و بزرگوار، اگر طرف مقابل را از کردار خود پشیمان و شایسته عفو و بخشش ببینند، به سادگی از او در میگذرند؛ چنانکه امیرمؤمنان علیه السلام میفرماید: هنگامی که بر دشمنانت پیروز شدی، عفو را شکرانه این پیروزی قرار بده. اما اگر به این نتیجه برسند که عفو مجرم، او را گستاخ تر میسازد و گذشت بزرگوارانه آنان، حمل بر ضعف یا ترس تلقی میشود، مجرم را به خاطر جرمش تحت تعقیب قانونی قرار میدهند تا به کیفر عمل خود برسد. امام زین العابدین (علیه السلام) در رساله حقوق خود میفرماید: «حق کسی که به تو بدی کرده آن است که از او بگذری، ولی اگر عفو او را مضر دانستی، میتوانی او را عقوبت کنی؛ خداوند متعال میفرماید: و کسی که بعد از مظلوم شدن یاری طلبد، ایرادی بر او نیست. قرآن کریم و روایات پیشوایان معصوم علیهم السلام ، افزون بر آنکه عفو و گذشت بندگان خدا از یکدیگر را زمینه ساز عفو خداوند دانسته و اجر عفو کننده را بر خداوند متعال میدانند.
شایان ذکر است که اصرار اسلام بر عفو و گذشت از اشتباهات دیگران در حقوق شخصی است، اما ترحم و دلسوزی بر متجاوزان به حقوق جامعه را هیچ عقل سلیمی نمیپذیرد چنانکه زنی از اشراف، مرتکب سرقت شده بود و قرار شد حد سرقت بر او جاری شود. سران قبیله، از بیم آن که اجرای حد موجب سرافکندگی آنان در بین سایر مردم شود، فردی را برای شفاعت، نزد پیامبر اسلام صلى الله علیه وسلم فرستادند. آن حضرت پس از اطلاع از مضمون پیام، با خشم زیاد فرمود: «ای اسامه، تو را نبینم که درباره تعطیل نمودن حدی از حدود خداوند شفاعت کنی!». آن گاه در جمع مهاجر و انصار حضور یافته، چنین فرمود: علت هلاکت اقوام گذشته این بود که هرگاه شخص صاحب نفوذی از آنان دزدی میکرد، حد خداوند را بر او اجرا نمیکردند، ولی اگر فرد ضعیفی دست به این کار میزد، حکم قانون رابر او عملی میساختند. به خدا سوگند، حتی اگر دخترم فاطمه (علیها السلام) دزدی کند، دستش را قطع خواهم کرد.
خلاصه آنکه در لحظات افطار و سحر از لغزش دیگران درگذریم تا خداوند نیز از گناهان و خطاهای ما درگذرد. قرآن کریم به پیامبر دستوری فراتر از عفو و گذشت میدهد و میفرماید: بدی را از راهی که بهتر است دفع کن، و پاسخ بدی را به نیکی ده، ما به آنچه آنها میگویند و توصیف میکنند آگاه تریم.
از امام صادق (علیه السلام) روایت شده است که: امام علی بن الحسین علیهما السلام هرگز غلامان و کنیزان را تنبیه نمیکرد و همین که ماه رمضان فرا میرسید بیش از مواقع دیگر این امر را رعایت میکرد. روش او چنان بود که هر گناه و خطایی را که غلام یا کنیزی مرتکب میشد به نام وی در دفتری ثبت و ساعت و روز وقوع آن را نیز یادداشت میکرد و از عقوبت آنان خودداری میکرد، و در این باره چیزی به آنان نمیگفت تا آنکه آخرین شب ماه مبارک رمضان فرا میرسید. در شب عید فطر همه آنها را به حضور میطلبید. دفتر را میشود و خطاها و اشتباهات هر یک را به او میگفت… سپس در حالی که در میان آنها ایستاده بود دست به دعا بلند میکرد و به آنان نیز اشاره میکرد که با وی بخوانند و خود با چشمانی گریان چنین میگفت: «بار الها، تو خود امر کردی، از آن کس که بر ماستم کرده درگذریم. اکنون به فرمان تو آنان را بخشیدم. پس تو نیز ما را ببخش. زیرا که تو به بخشش از ما سزاوارتری. بارالها، تو کریمی، پس درهای رحمت و کرمت را بر روی ما نیز بگشا. همان طور که هر کس از درگاه تو مسئلت نموده از دریای احسان و بخشش تو بهرهمند گردیده، مرا نیز در زمره نیکان قرار بده و توفیق نیکی و احسان عنایت فرما. ای خدای کریم.
منبع: فرصتهای از ماه خدا، محمدمهدی فجری، صص127-119، مؤسسه بوستان کتاب، قم، چاپ أول، 1393