پیامبران آمدند تا قدرت فکرى بشر را تقویت کنند و با هر گونه خرافات و با هر رنگ آن – حتى اگر به پیشرفت اهدافشان کمک کند – سرسختانه مبارزه کنند. به نمونه ذیل دقت کنید: یگانه فرزند پسر پیامبر، به نام «ابراهیم»، در مدینه درگذشت. پیامبر در مرگ وى غمگین و درد مند بود و بى اختیار اشک از چشمان او سرازیر مى شد. روز مرگ او، آفتاب گرفت. مردم، گرفتگى خورشید را نشانه بزرگى مصیبت پیامبر دانستند. پیامبر براى خنثى کردن این ادعا و جلوگیرى از رسوخ خرافات به سنت، بالاى منبر رفت و فرمود: «ایها الناس! ان الشمس و القمر آیتان من آیات اللَّه لایکسفان لموت احد و لا لحیاته ؛تاریخ یعقوبى، ج 2، ص 87. مردم! آفتاب و ماه، دو نشانه بزرگ از نشانه هاى قدرت خدا هستند، و هرگز براى مرگ و زندگى کسى نمى گیرند».
آن گاه آنان را به خواندن نماز آیات براى گرفتگى ماه و خورشید راهنمایى کرد و بعد از منبر پایین آمد و با مردم، نماز آیات خواند.
آن گاه آنان را به خواندن نماز آیات براى گرفتگى ماه و خورشید راهنمایى کرد و بعد از منبر پایین آمد و با مردم، نماز آیات خواند.