مبانی شناخت و فهم قرآن از دیدگاه امام خمینی (ره)
چکیده
حضرت امام خمینی (رحمةالله علیه) برای شناخت و فهم قرآن به اصول و مبانی ویژهای معتقد است و فهم قرآن را امر تشکیکی و دارای مراتب شمردهاند. ایشان بر این نظر است که مقاصد ظاهری قرآن برای عموم انسانها قابل فهم است. وی علاوه بر تصریح بر این معنا با برخی از مطالبی که درباره قرآن یاد کردهاند، مثل حجّیت ظواهر قرآن، تحدّی قرآن، کتاب هدایت بودن قرآن و دعوت به تدبر در قرآن، به نوعی بر همگانی بودن فهم قرآن استدلال کردهاند. در برخی از موارد که فهم قرآن را اختصاصی دانستهاند، ناظر به بطون قرآن است. حضرت امام (رحمةالله علیه) شرط فهم بطون قرآن را تهذیب نفس و رهایی از هواهای نفسانی دانستهاند و سرّ عدم فهم بطون قرآن را مربوط به عظمت مراتب قرآن خواندهاند
مقدمه
این مقاله در تحلیل این مسأله است که آیا از منظر امام خمینی (رحمةالله علیه) زبان قرآن اختصاصی است و تنها مخصوص گروه خاصی است یا زبان همه مردم است و همان راهی که مردم برای فهم معانی کلمات یکدیگر طی میکنند، در قرآن نیز همان راه طی میشود؟
بیان مسأله
از برخی از عبارتهای امام خمینی (رحمةالله علیه) چنین استفاده میشود که زبان قرآن، اختصاصی است و فهم قرآن برای همگان میسور نیست؛ مانند این سخن که:
قرآن در حد ما نیست، در حد بشر نیست، قرآن سرّی است بین حق و ولیّ الله اعظم که رسول خداست، به تبع او نازل میشود تا میرسد به این جایی که به صورت حروف و کتاب در میآید. (1)
و نیز مانند این سخن که:
قرآن سِرّ است سِرّ سرّ است، سرّ مستسر به سرّ است، سرّ مقنع به سرّ است. (2)
اما از برخی دیگر از عبارات امام (رحمةالله علیه) عمومی بودن فهم قرآن فهمیده میشود؛ نظیر اینکه فرمودهاند:
این دستورات خدایی است، این پیامهای غیبی است که خدای جهان برای حفظ استقلال کشور اسلامی و بنای عظمت و سرفرازی به شما ملت قرآن و پیروان خود فرو فرستاده. آنها را بخوانید و تکرار کنید و در پیرامون آن دقت نمایید و آنها را به کار بندید تا استقلال و عظمت شما برگردد و پیروزی و سرفرازی را دوباره در آغوش گیرید وگرنه راه نیستی و زندگانی سراسر ذلت و خواری را خواهید پیمود و طعمه همه جهانیان خواهید شد. (3)
بیان راه حل
نحوه جمع این بیانات و رفع تعارض ظاهری آنها به این شرح است که قرآن مراتبی دارد. عبارتهایی که بیانگر راز و رمز و سرّ قرآن است، ناظر به مراتب و درجات عالیه قرآن است؛ لذا قاری و مفسر قرآن باید عظمت موقعیت و بلندای معارف این اقیانوس بزرگ را درک کند و برای فهم و درک حقایق آن، اهتمامی جدی نماید و سادهانگاری و قشری نگری و برخورد سرسری با قرآن را کنار گذارد و بداند که با کلام حکیم و عظیم و عزیزی مواجه است و باید با حکمت و عظمت و عزت معنوی به محضر قرآن نایل گردد؛ بنابراین، امام با آن جملات در صدد بیان اختصاصی بودن فهم قرآن نیست؛ زیرا از نظر ایشان، خداوند قرآن را از مقام قرب خود به این عالم ظلمانی و سجن طبیعت تنزّل داده، تا همگان از آن در جهت هدایت و سعادت خویش، بهرهمند گردند. حضرت امام (رحمةالله علیه) در این زمینه میگوید:
بدان که این کتاب شریف، چنانچه خود بدان تصریح فرموده، کتاب هدایت و راهنمای سلوک انسانیت و مربی نفوس و شفای امراض قلبیه و نوربخش سیر الی الله است. بالجمله، خدای تبارک و تعالی به واسطه سعه رحمت بر بندگان، این کتاب شریف را از مقام قرب و قدس خود نازل فرموده و به حسب تناسب عوالم تنزل داده تا به این عالم ظلمانی و سجن طبیعت رسیده و به کسوه الفاظ و صورت حروف درآمده برای استخلاص مسجونین در این زندان تاریک و رهایی مغلولین در زنجیرهای آمال و امانی، و رساندن آنها را از حضیض نقص و ضعف و حیوانیت به اوج کمال و قوت انسانیت، و از مجاورت شیطان به مرافقت ملکوتیین بلکه به وصول به مقام قرب و حصول مرتبه لقاء الله که اعظم مقاصد و مطالب اهل الله است.(4)
بنابراین، اگر در روایات به عظمت قرآن و فضیلت آن بر سایر کلمات تأکید میگردد و فاصلهای میان سخن حق با خلق معین میگردد و از ظهور و بطون قرآن سخن به میان میآید (5) و اگر در کلمات امام از «راز و سرّ و اسرار و رموز قرآن» و «انحصار فهم حقیقت آن برای ذات نبی و ولیّ» سخن میرود،(6) نه بدان جهت است که معانی ظاهری قرآن قابل دسترسی برای همگان نیست و عموم مردم نمیتوانند به مقاصد و پیامهای آشکار قرآن نایل گردند؛ بلکه بدان جهت است که قرآن دارای مراتب و مراحل بلند و بالایی است که فهم هر مرحله نیازمند دقت و عمق ویژهای است که هر کس به حسب سعه وجودی و صلاحیت و طهارت قلبی خویش میتواند از آن استفاده کند.
بنابراین، از منظر امام خمینی (رحمةالله علیه) فهم قرآن عمومی است؛ چون سخن خدای تعالی بر اساس نظام عمومی سخن گفتن عقلا مبتنی است؛ چنان که گوید:
قرآن کریم اشارات بسیار لطیفی دارد، لکن چون برای عموم وارد شده است به یک صورتی گفته است که هم خواص از آن ادراک میکنند، هم عموم از آن ادراک میکنند. قرآن کریم مرکز همه عرفانهاست، مبدأ همه معرفتهاست، لکن فهمش مشکل است.(7)
از منظر امام قرآن مانند سفرهای است که خداوند برای همه بشر پهن کرده است. اگر کسی لیاقت و صلاحیت خویش را در بهرهبرداری از قرآن از دست نداده باشد و خود را به موانع فهم، آلوده نکرده باشد، میتواند از این کتاب عظیم الهی بهرهبرداری کند.
قرآن یک سفرهای است که خدا پهن کرده برای همه بشر، یک سفره پهنی است، هر که به اندازه اشتهایش از آن میتواند استفاده کند؛ اگر مریض نباشد که بیاشتها بشود… از قرآن استفاده میکند. (8)
امام خمینی (رحمةالله علیه) بر این باور است که حتی تمام مردم شرق و غرب میتوانند از قرآن استفاده کنند، استفاده از قرآن از منظر امام، ویژه حکیم و عارف و فقیه و عالم نیست، بلکه عوام نیز میتوانند از این سفره گسترده الهی استفاده کنند؛ چنان که میفرماید:
این کتاب و این سفره گسترده در شرق و غرب و از زمان وحی تا قیامت کتابی است که تمام بشر؛ عامی، عالم، فیلسوف، عارف، فقیه، همه از او استفاده میکنند. (9)
ادلّه همگانی بودن فهم ظاهر قرآن
از مطاوی سخنان امام خمینی (رحمةالله علیه) دلایلی چند درباره عمومی بودن فهم ظاهر قرآن به دست میآید که اینک بیان میشود.
الف. حجیت ظواهر قرآن
یکی از مباحث مهم علم اصول این است که آیا ظواهر قرآن حجت است یا نه. اخباریها و برخی از محدثان، ظواهر قرآن را برای همگان حجت نمیدانند و میگویند: ظواهر قرآن تنها برای کسانی که مخاطب قرآن هستند و افهام آنان قصد شده، حجت است و برای دیگران قابل فهم و تمسک و استدلال نیست. امام خمینی (رحمةالله علیه) ظواهر قرآن را برای همگان حجت میداند و به بنای عقلا بر عمل به ظواهر کلام تمسک مینماید و در این زمینه مینویسد:
بنای عقلا بر عمل بر ظواهر کلام است، مگر اینکه بنای گوینده بر رمز و حذف قراین باشد و نخواهد آن را به دیگران بفهماند وگرنه کلام برای همه قابل تمسک است و نمیتوان روشی را که تمام عقلا در استفاده از کلام دارند، محدود به گروهی خاص کرد.(10)
از منظر امام، اختصاصی بودن کلام به جهت رعایت مصلحتی از مصالح است؛ مانند کسی که نامهای را به دوست خود مینویسد و در آن مطالبی میآورد که افشای آنها زیان نویسنده یا دوستش را به همراه خواهد داشت. او چون احتمال میدهد که نامه به دست دشمن بیفتد؛ از این رو مطالب را به صورت رمز و راز بیان میکند؛ در این صورت ظاهر کلام وی برای دیگران قابل تمسک و استناد نیست؛ اما در مورد قرآن چنین احتمالی وجود ندارد؛ لذا دلیلی برای اختصاصی بودن پیام قرآن وجود ندارد. بنابراین، قرآن خطاب به گروهی خاص نازل نشده است.(11)
ب. تحدّی قرآن
یکی از دلایل دیگر اختصاصی نبودن فهم و زبان قرآن، اعجاز قرآن و وجوه آن است؛ زیرا قرآن با تحدّی و مبارزطلبی، همگان را به آوردن مثل قرآن یا سورهای از آن فرا خوانده است و به تمام عائله بشری از روی اطمینان اعلام میکند که نمیتوانند مانند قرآن را بیاورند. اگر فهم قرآن اختصاصی بود، دیگر این دعوت به تحدّی بیمعنا بود. امام خمینی (رحمةالله علیه) در این باره میفرماید:
قرآن کریم خود در چند جا معجزه بودن خود را به تمام بشر در تمام دورهها اعلان کرده است و عجز جمیع بشر را، بلکه تمام جن و انس را از آوردن به مثل خود ابلاغ کرده. امروز ملت اسلام همین نشانه خدا را در دست دارند و به تمام عائله بشری از روی کمال اطمینان اعلان میکنند که این نشانه پیغمبری نور پاک محمد است، هر کس از دنیای پرآشوب علم و دانش مثل او را آورد ما تسلیم او میشویم.(12)
تلازمی که میان تحدّی قرآن و قابل فهم بودن آن برای مردم برقرار است، به این شرح است که شخص حکیم بر انجام کاری به تحدّی و مبارزهجویی میپردازد که اشخاص طرف تحدّی به نوع آن کار و چگونگی انجامش آگاهی داشته باشند وگرنه انجام تحدّی قبیح خواهد بود؛ بسان کشتیگیری که افراد بیاطلاع از فنون کشتی را به تحدّی فرا بخواند و بگوید: من میتوانم پشت همه شما را به خاک بمالم.
بنابراین، نظر به اینکه خدای تعالی حکیم است و تنها کارهای حکیمانه از او سر میزند، مقتضی است در خصوص قرآن که تحدّی نموده است، خود قرآن برای مخاطبان قابل فهم باشد وگرنه این تحدّی قبیح خواهد بود.
ج. قرآن، کتاب هدایت
از منظر امام قرآن، کتاب معرفت و اخلاق و دعوت به سعادت و کمال است. این دلیلی دیگر بر اختصاصی نبودن فهم قرآن است. امام خمینی (رحمةالله علیه) در زمینه کتاب هدایت بودن قرآن مینویسد:
این کتاب شریف، که به شهادت خدای تعالی کتاب هدایت و تعلیم است و نور طریق سلوک انسانیت است، باید مفسِّر در هر قصه از قصص آن، بلکه هر آیه از آیات آن، جهت اهتداء به عالم غیب و حیث راهنمایی به طرق سعادت و سلوکِ طریق معرفت و انسانیت را به متعلم بفهماند…
در همین قصهی آدم و حوا و قضایای آنها با ابلیس از اول خلقت آنها تا ورود آنها در ارض، که حق تعالی مکرر در کتاب خود ذکر فرموده، چقدر معارف و مواعظ مذکور و مرموز است و ما را به چقدر از معایب نفس و اخلاق ابلیسی و کمالات آن و معارف آدمی آشنا میکند و ما از آن غافل هستیم.
بالجمله، کتاب خدا کتاب معرفت و اخلاق و دعوت به سعادت و کمال است؛ کتاب تفسیر نیز باید کتاب عرفانی اخلاقی و مبیّن جهات عرفانی و اخلاقی و دیگر جهات دعوت به سعادت آن باشد. مفسِّری که از این جهت غفلت کرده یا صرف نظر نموده یا اهمیت به آن نداده، از مقصود قرآن و منظور اصلی انزال کتب و ارسال رسل غفلت ورزیده. (13)
چنان که از اظهارات حضرت امام استفاده میشود، قرآن کریم کتاب هدایت عموم مردم است و روشن است که لازمه هدایتگری قرآن برای عموم مردم آن است که برای زنان نیز قابل فهم باشد.
د. دعوت به تدبر در قرآن
امام خمینی (رحمةالله علیه) همگان را به فراگیری آداب مهم قرائت قرآن و تفکر و تدبر در این کتاب عظیم الهی فرا میخواند و این مطلب، خود یکی از دلایلی است که بر عمومی بودن فهم قرآن و اختصاصی نبودن آن به گروهی خاص دلالت دارد؛ زیرا اگر فهم قرآن اختصاصی بود دیگر معنا نداشت که حضرت امام به پیروی از آیات قرآن کریم، همگان را به تدبر در قرآن فرا خواند و تشویق نماید.
امام خمینی (رحمةالله علیه) در این باره میفرماید:
و دیگر از آداب مهمه آن تفکر است. و مقصود از تفکر آن است که از آیات شریفه جستجوی مقصد و مقصود کند. و چون مقصد قرآن، چنانچه خود آن صحیفه نورانیه فرماید، هدایت به سبل سلامت است و اخراج از همه مراتب ظلمات است به عالم نور و هدایت به طریق مستقیم است، باید انسان به تفکر در آیات شریفه مراتب سلامت را… به دست آورد.(14)
اختصاصی بودن فهم بطون قرآن
فهم قرآن مقول به تشکیک است و مراتبی شدید و ضعیف، کامل و ناقص دارد. فهم مراتب عالی و باطن و ارتباط با اسرار قرآن بهره اولیاء الله و بندگان مخلص الهی است. از نظر امام خمینی (رحمةالله علیه) معانی حقیقی قرآن قابل دسترس ما انسانهای محجوب در طبیعت نیست. قرآن سرّ و سرّ سرّ است؛ اما این مطلب به معنای اختصاصی بودن فهم قرآن نیست؛ زیرا قرآن، ظاهر و باطنی و باطن آن باطنهایی دارد و هر کس به اندازه علم و معرفت و استعدادهای خود میتواند از این اقیانوس موّاج معرفت و منبع جوشان کشف محمدی (صلی الله علیه و آله و سلم)، بهرهمند گردد.
آنان که با حکایتها و ظرافتها و اشارتهای عرفانی سرو کار دارند، از نکات و تنبیهات عرفانی قرآن بهره میبرند و آنان که با برهان و استدلال و منطق ارتباط دارند، از این بعد قرآن استفاده میکنند. فقیهان از آیات الاحکام قرآن استفاده فقهی میکنند و دانشمندان علم اصول و ادبیات و تاریخ و جامعهشناسی و روانشناسی نیز بهرههایی در حوزه تخصّص خود از این منبع فیض الهی میبرند.
وارستگان صاحب آداب قلبی و مراقبات باطنی رشحه و جرعهای از آنچه قلب عوالم «ادبنی ربی» دریافت فرموده، برای تشنگان این کوثر به هدیه آورند.(15)
اما مراتب قرآن آنقدر لایههای تو در تو دارد که در برخی از مراحل آن دیگر علوم رسمیه و معارف قلبیه و مکاشفه غیبیه هم کارساز نیست و ذات نبی ختمی مرتبت (صلی الله علیه و آله و سلم) را لازم دارد تا در محفل انس قاب قوسین به آن حقایق دسترسی پیدا کند.(16)
و این مراتب و بواطن منافاتی با حجیت ظواهر قرآن برای همگان و «بیان للناس» و «رحمة للعالمین» و قابل فهم بودن قرآن و بهرهمندی همگان از این دریای مواج معارف ندارد؛ زیرا هر کس به اندازه سعه وجودی خود و لیاقت و صلاحیت خویش از قرآن بهرهمند میگردد.
حضرت امام خمینی (رحمةالله علیه) در این باره میفرماید:
انگیزه نزول این کتاب مقدس و انگیزه بعثت نبی اکرم برای این است که این کتاب در دسترس همه قرار بگیرد و همه از او به اندازه سعه وجودی و فکری خودشان استفاده کنند.(17)
قرآن یک نعمتی است که همه ازش استفاده میکنند، اما استفادهای که پیغمبر اکرم میکرده است از قرآن، غیر استفادهای است که دیگران میکردند. انّما یعرف القرآن من خوطب به… آن که قرآن برش نازل شده میداند چیست، چه جور نازل شده، کیفیت نزول چیست، چه مقصد در این نزول است و محتوا چیست و غایت این کار چیست، او میداند. آنهایی هم که به تعلیم او تربیت شدهاند، آنها هم برای خاطر تربیت او میدانند. (18)
شرط فهم بطون قرآن
قرآنپژوهی و وارد شدن به علم تفسیر و درک صحیح و کامل قرآن، نیازمند آشنایی با قواعد و مقدمات تفسیر و ضوابط فهم قرآن است. بسیاری از قرآن پژوهان رعایت قواعد و آگاهی به مقدمات تفسیر را از شروط تفسیر میدانند.
حضرت امام خمینی (رحمةالله علیه) علاوه بر فراگیری مقدمات و قواعد فهم قرآن، به زدودن موانع و آراستگی به فضایل و تخلیه رذایل و تخلق به اخلاق الهی به منظور کسب صلاحیت برای دریافت حقایق وحیانی و دستیابی به معارف ربّانی تأکید دارد.
از این امر مهم یعنی دور کردن موانع و آراستگی به فضایل در علوم قرآن به «ادب نفسی» و «علم موهبت» تعبیر شده است و بسیاری از دانشمندان علوم قرآن بر ضرورت برخورداری از آن در تفسیر قرآن تأکید کردهاند.
امام خمینی (رحمةالله علیه) نیز ضمن اشاره به حجابهای ظلمانی و موانع فهم قرآن و دریافت نور به راهکارهای عملی آن حجابها پرداخته، فرمودهاند:
مادامی که انسان در حجاب خود هست، نمیتواند این قرآن را که نور است و به حسب فرمایش خود قرآن نور است، نور را کسانی که در حجاب هستند و پشت حجابهای زیاد هستند، نمیتوانند ادراک کنند. . . تا انسان از حجاب بسیار ظلمانی خود خارج نشود، تا گرفتار هواهای نفسانی است، تا گرفتار خودبینیهاست، تا گرفتار چیزهایی است که در باطن نفس خود ایجاد کرده است… لیاقت پیدا نمیکند که این نور الهی در قلب او منعکس بشود. کسانی که بخواهند… محتوای قرآن را بفهمند و طوری باشد که هر چه قرائت کنند بالا بروند و… به مبدأ نور و مبدأ اعلی نزدیک شوند، این نمیشود الا اینکه این حجابها برداشته بشود.(19)
سِرّ عدم دستیابی به باطن قرآن
از منظر امام خمینی (رحمةالله علیه) عدم دستیابی به حقیقت قرآن مربوط به پیش از نزول قرآن و تنزّل یافتن معانی، در مقام واحدیت است؛ ولی پس از نزول قرآن مسأله فهم به دلیل استفاده از الفاظ بشری، بسیار آسان شده است و به همین جهت قرآن، قابل فهم همگان شده است و فهم آن اختصاصی نیست؛ بنابراین، برخی از مراتب قرآن به دلیل عظمت جایگاه و بلندای موقعیت برای گروههایی از مردم، حتی عارفان و مکاشفان و حکیمان الهی قابل دسترسی نیست؛ لکن این نرسیدن و نفهمیدن مربوط به الفاظ و ارتباط سمعی و بصری کلام نیست، بلکه به دلیل علوّ مراتب و لایههای تو در توی قرآن است که تنها شامل غواصانی چون نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و راسخان در علم میگردد:
فهم عظمت هر چیز به فهم حقیقت آن است و حقیقت قرآن شریف الهی قبل از تنزل به منازل خلقیه و تطوّر به اطوار فعلیه از شئون ذاتیه و حقایق علمیّه در حضرت واحدیت است و آن حقیقت «کلام نفسی» است که مقارعه ذاتیه در حضرات اسمائیه است. و این حقیقت برای احدی حاصل نشود به علوم رسمیه و نه به معارف قلبیه و نه به مکاشفه غیبیه مگر به مکاشفه تامه الهیه برای ذات مبارک نبی ختمی (صلی الله علیه و آله و سلم) در محفل انس «قاب قوسین» بلکه در خلوتگاه سرّ مقام «او ادنی». و دست آمال عائله بشریه از آن کوتاه است مگر خُلّص از اولیاء الله که به حسب انوار معنویه و حقایق الهیه با روحانیت آن ذات مقدس مشترک و به واسطه تبعیت تامه فانی در آن حضرت شدند، که علوم مکاشفه را بالوراثه از آن حضرت تلقی کنند و حقیقت قرآن به همان نورانیت و کمال که در قلب مبارک آن حضرت تجلی کند به قلوب آنها منعکس شود، بدون تنزل به منازل و تطور به اطوار.(20)
حضرت امام در این عبارتها به این نکته توجه میدهند که دریافت حقایق باطنی قرآن قبل از تنزل به منازل خلقیه برای مردم متعارف امکان ندارد. فهم قرآن دارای درجات گوناگون است که برخی از آنها ویژه عارفان و واصلان است و برخی میسور افرادی است که با مبدأ نور اتصال پیدا کردهاند و در مقام غیب گام نهادهاند و برخی از مراتب فهم قرآن ویژه انبیا و اولیا است و برخی از مراتب آن شامل همگان میگردد.
هر کس به هر میزانی که موانع و حجابها را از خود دور ساخته و به طهارت معنوی نایل گشته باشد، میتواند از قرآن بهرهمند گردد و قرائت قرآن او تبدیل به نوری گردد که او را بالا ببرد و حجابهای نفسانی را در نوردد.
در روایات فراوانی چنین آمده است که به قاری قرآن گفته میشود: قرآن بخوان و بالا برو؛ پس هر آیهای که میخواند، پلهای بالا میرود.(21) نظر به اینکه قرآن به زبان مردم نازل شده است (وَما أرْسَلْنا مِنْ رَسُول إِلا بِلِسانِ قَوْمِهِ)(22) همه مردم باید قواعد و شرایط فهم و سخن را رعایت کنند و از اصول تفسیر در فراگیری قرآن پیروی نمایند.
نتیجه
سخن گفتن خداوند به صورت سرّی با بندگان خاص افزون بر پیامهای عمومی و به کارگیری رمز و راز در حروف مقطعه یا بطن که فقط در دسترس محرمان اسرار و راسخان در علم قرار دارد، منافاتی با همگانی بودن فهم قرآن و اختصاصی نبودن فهم قرآن ندارد.
درک بطن و اسرار قرآن علاوه بر آشنایی با قواعد و مقدمات تفسیر نیازمند اطلاعات بیرونی یا مرتبه خاصی از طهارت نفس و زدودن موانع میباشد. بین ظاهر و باطن نوعی ارتباط برقرار است که کشف آن در دسترس محرمان اسرار قرآن میباشد.(23)
زبان قرآن، زبانی آشکار و همگانی و فهم آن عمومی است و بر اساس زبان عرف و محاوره مردم تنظیم شده است؛(24) لکن بدون تسلط بر قواعد زبان عربی و اطلاع از مفردات و معانی الفاظ قرآن و نیز تحجّر در کشف شیوه عمومی فهم عقلا و در نهایت بدون آگاهی از مخصصات و مقیدات و مانند آنها در آیات و روایات، نمیتوان به استنباط و برداشت از قرآن پرداخت و پرداختن به فهم دقیق و استنباط از قرآن، نیازمند اجتهاد و جهاد علمی و عملی است.(25)
پینوشتها:
1- صحیفه امام، ج 19، ص 285.
2- تفسیر سوره حمد، ص 165.
3- کشف اسرار، ص 334.
4- آداب الصلوة، ص 184 ـ 185.
5- بحارالانوار، ج 89، ص 19 و 107.
6- ر.ک: تفسیر سوره حمد، ص 165.
7- صحیفه امام، ج 19، ص 438.
8- تفسیر سوره حمد، ص 173.
9- صحیفه امام، ج 14، ص 387.
10- ر.ک: تهذیب الاصول، ج 2، ص 416.
11- ر.ک: همان.
12- کشف اسرار، ص 47.
13- آداب الصلوة، ص 192 ـ 193.
14- همان، ص 203.
15- صحیفه امام، ج20، ص 92.
16- ر.ک: آداب الصلوة، ص 181.
17- صحیفه امام، ج 14، ص 387.
18- همان، ج 19، ص 355 ـ 356.
19- صحیفه امام، ج 14، ص 388 ـ 389.
20- آداب الصلوة، ص 181.
21- الکافی، ج 2، ص 603.
22- ابراهیم (14): 4.
23- ر.ک: آداب الصلوة، ص 181.
24- ر.ک: شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص 60؛ صحیفه امام، ج 20، ص 408.
25- ر.ک: مبانی کلامی اجتهاد، ص 297 ـ 307.
کتابنامه:
1. آداب الصلوة، امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، 1384.
2. بحار الانوار، محمدباقر مجلسی، مؤسسة الوفاء، بیروت، 1403ق.
3. تفسیر سوره حمد، امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، 1381.
4. تهذیب الاُصول، جعفر سبحانی، تقریرات درس امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، 1381.
5. شرح حدیث جنود عقل و جهل، امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، 1380.
6. صحیفه امام، امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، 1379.
7. الکافی، محمد بن یعقوب کلینی، دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1388ق.
8. کشف اسرار، امام خمینی، انتشارات مصطفوی.
9. مبانی کلامی اجتهاد، مهدی هادوی تهرانی، مؤسسه فرهنگی خانه خرد، 1381.
منبع مقاله:
مجموعه مقالات همایش اندیشههای قرآنی امام خمینی(س)، جلد اول.