خانه » همه » مذهبی » مراحل نمازگزاري تا انس با نماز

مراحل نمازگزاري تا انس با نماز

مراحل نمازگزاري تا انس با نماز

رشد اخلاقي و عرفاني به نوعي تربيت روحي نياز دارد و هر فرد براي دست يابي به فضايل اخلاقي و کمال مي بايست تربيت گردد تا پس از گذراندن مراحل مختلف، رشد معنوي خود را محقق کند. در غير اين صورت، بدون توجه به اين مراحل و بدون آگاهي هاي کافي در چگونگي سير و سلوک، رسيدن به مراحل رفيع اخلاقي و روحي ممکن نيست. به همين دليل، عرفا و علماي اخلاق نيز همواره به کمک استاد و رهنمودهاي او به مراحل بالاي اخلاقي رسيده اند.

af343325 4979 47c1 9b0b 19fbf2c1eac5 - مراحل نمازگزاري تا انس با نماز
mve24 - مراحل نمازگزاري تا انس با نماز
مراحل نمازگزاري تا انس با نماز

رشد اخلاقي و عرفاني به نوعي تربيت روحي نياز دارد و هر فرد براي دست يابي به فضايل اخلاقي و کمال مي بايست تربيت گردد تا پس از گذراندن مراحل مختلف، رشد معنوي خود را محقق کند. در غير اين صورت، بدون توجه به اين مراحل و بدون آگاهي هاي کافي در چگونگي سير و سلوک، رسيدن به مراحل رفيع اخلاقي و روحي ممکن نيست. به همين دليل، عرفا و علماي اخلاق نيز همواره به کمک استاد و رهنمودهاي او به مراحل بالاي اخلاقي رسيده اند.
نماز يکي از مهم ترين و عالي ترين نمادهاي عرفاني و اخلاقي است. اهل معرفت گويند: «باب عبادات مطلقاً ثناي معبود است، منتها هر يک از آن ها ثناي حق است، به نعتي از نعوت و اسمي از اسما؛ مگر نماز که ثناي حق است به جميع اسماء و صفات» پس براي رسيدن به مراحل عالي نمازگزاري آن هم به طور پايدار و آگاهانه، گذراندن مراحل مقدماتي ضروري است؛ مراحلي که طي کردن آن ها جز در سايه تربيت و رهنمود استاد ممکن نيست. نمازگزار با گذراندن اين مراحل، با نماز انس مي گيرد که با توجه به اهميت و ضرورت انس با نماز، در اين فصل به بيان اين مراحل مي پردازيم.
برخي از افراد به طور مقطعي و برخي به صورت دايمي نماز مي خوانند. بعد از برطرف شدن عوامل بي ميلي به نماز (نمازگريزي)، فرد وارد مرحله نمازگزاري مي شود. بحث ما در مورد کساني است که در مرحله نمازگزاري قرار دارند. براي رفع نماز گريزي، برطرف کردن عوامل بي ميلي به نماز بسيار مفيد است. بسياري از نمازگزاران در همان مراحل اوليه باقي مي مانند و به کندي رشد مي کنند. آن ها هر چند نماز مي خوانند، ولي از ابتدا تا انتهاي نماز، هيچ گونه انس قلبي با اين کار خود ندارند و عملي بدون شناخت انجام مي دهند. برخي از افراد از اين مرحله گذر کرده و بخشي از نماز خود را با رعايت آداب ظاهري و باطني به جا مي آورند، ولي در طول نماز نمي توانند به اين حالت خود استمرار بخشند.
رسيدن به اين مرحله انس با نماز مشکل و استقرار در آن مشکل تر است . با اين حال ، کساني که هر از چند گاهي انس با نماز را تجربه مي کنند، با ادامه اين فراز و نشيب به تدريج به مرحله انس فراگير و يکپارچه مي رسند و نمازي را برپا مي کنند که وجه جدايي ناپذير آن انس است. از اين رو عرفا در توصيه هاي خود مي گويند: در لحظه اي که متوجه مي شويد، با اختيار منصرف نشويد. اگر يک دقيقه خود را در ياد خدا ديديد با اختيار از اين حالت خارج نشويد و به انصراف و غفلت غيراختياري اهميت ندهيد.
پس با استمرار و تمرين مي توان انس مقطعي را به مرحله بعد يعني انس کامل با نماز ارتقا داد. اين مرحله نيز داراي مراتب و درجات مختلفي است، اما در مجموع انس با نماز، بر دو گونه است: انس اجمالي و انس تفصيلي؛

الف) انس اجمالي

امام خميني رحمه الله در کتاب چهل حديث اين مرحله را چنين بيان مي کند:
و آن چنان است که در عين اشتغال به عبادت، انسان به طريق اجمال، ملتفت باشد که ثناي معبود مي کند، گرچه خود نمي داند که چه ثنايي مي کند و چه اسمي از اسماء حق را مي خواند.(1)
ميرزا جواد آقا ملکي تبريزي اين مرحله را چنين بيان مي کند:
گاهي قلب متوجه وجهي از وجوه نماز است، مثل اين که نمازگزار توجه پيدا کند که در حضور خدا ايستاده است و همين احساس حضور در برابر ذات ذوالجلال او را از حضور نزد هر فعل و قولي از افعال نماز باز مي دارد.(2)
بنابراين، اين مرحله، نوعي حضور و انس قلبي اجمالي براي نمازگزار ايجاد مي کند؛ يعني نمازگزار همين قدر مي داند که در محضر خداوند است و ثناي او مي کند، ولي از معاني و اسرار ثنا آگاه نيست. مثل کودکي که قصيده اي را در مدح کسي مي خواند و از معاني الفاظ آگاه نيست، ولي مي داند که کسي را مدح و ثنا مي کند. با اين حال، همين علم اجمالي به حضور، او را در مسير انس با نماز قرار مي دهد. البته رسيدن به اين مرحله نيز به ايمان قوي و تمرين و رياضت در مراحل پيشين نياز دارد.

ب) انس تفصيلي

پس از اين که فرد اين موضوع را دريافت که نماز ثناي معبود است و بر مرحله انس اجمالي مداومت کرد، به مرحله نهايي، يعني انس تفصيلي پا مي گذارد؛ يعني قلب عابد، در تماميت عبادت حاضر مي شود و مي داند که چگونه حضرت حق را توصيف کند و چگونه مناجات کند. اين مرحله نيز مراتبي دارد که با طي آن ها انسان به عالي ترين مرحله عبادت يعني «عشق» مي رسد که مرحله اي فراتر از انس است و انسان را از معناي حقيقي و آن جهاني عبادت آگاه مي کند.

1. توجه به معناي الفاظ در قرائت

برخي از نمازگزاران در تمام نماز در فکر اداي صحيح واژه ها و ذکرهاي نماز هستند و دقت مي کنند تا حروف به درستي تلفظ شود. هر چند الفاظ، ظاهر نماز است، ولي از همين ظاهر مي توان به باطن و مفهوم حقيقي عبادت دست يافت. از اين رو نمازي که از لحاظ ظاهر صحيح نباشد و الفاظ آن به درستي قرائت نشود، محل اشکال است و شخص نمازگزار اگر نتواند واژه ها و عبارت هاي نماز را صحيح تلفظ کند بايد در جهت فراگيري آن ها بکوشد.
اين مرحله هر چند از مراحل انس تفصيلي است، ولي گذر کردن از آن مشکل و احتمال توقف در اين مرحله زياد است. بسياري از نمازگزاران به همين مرحله قانع مي شوند و معاني و حقايق نماز را در همين معاني خلاصه مي کنند و گمان مي کنند عبادت جز اين صورت، حقيقتي ديگر ندارد.

2. تصحيح صورت افعال نماز

يکي ديگر از جنبه هاي ظاهري نماز، افعال نماز است. انس تفصيلي به نماز سبب تصحيح افعال و اعمال نماز نيز مي شود؛ زيرا در انس تفصيلي ذکرهاي نماز به درستي بايد تلفظ شود و نمازگزار در هنگام تلفظ به معاني آن توجه داشته باشد و هم حرکات و افعال نماز را به درستي انجام دهد.
حاصل اين دو مرحله اين است که فرد در هر لحظه از نماز، ذهنش متوجه همان مرحله بوده و افعال و اذکار نماز را با حضور قلب انجام دهد.

3. درک حقيقت عبادت

اين مرحله مهم ترين مرحله انس با نماز است که به واسطه آن انس تفصيلي به حد کمال مي رسد. رسيدن به اين مرحله، روند نمازگزاري را در مسيري واقعي قرار مي دهد و پرستش آگاهانه و مداوم را شکل مي دهد. در واقع، غرض اصلي از طيّ مراحل قبلي و توجه به جنبه هاي ظاهري، رسيدن به اين مرحله است.

درک حقيقت عبادت با برهان عقلي

گروهي حقيقت عبادت و ذکرهاي آن را از راه برهان هاي عقلي مي فهمند، براي مثال به کمک برهان عقلي، کيفيت رجوع تمامي حمدها و ستايش ها به حضرت حق را متوجه مي شوند، يا حقيقت صراط مستقيم يا حقيقت معاني سوره توحيد را در مي يابند. اين روش، در نزد اين گروه، سبب ايجاد انس تفصيلي مي شود و عبادتي واقعي و مداوم را ايجاد مي کند، ولي در حد ادراک قلبي نيست.

درک حقيقت عبادت با ادراک قلبي

هر چند گروهي حقيقت عبادت و ذکرهاي آن را نخست از راه عقلي درک مي کنند، ولي در ادامه با قلم عقل آن را به لوح قلب مي کشانند و آن را به يک باور دروني تبديل مي کنند. اين مرحله از انس بسيار عميق تر از مراحل پيشين است؛ زيرا وقتي نمازگزار با عقل، حقايقي را درک مي کند و هنوز به مرتبه ايمان قلبي نرسيده است، دل او با عقلش همراهي نمي کند، ولي در مرحله ادراک قلبي، نمازگزار نه تنها با انديشه خود، بلکه با تمامي وجود، خود را در محضر خداوند مي بيند. لازمه رسيدن به اين مرحله دريافتهاي علمي و عملي و تقواي کامل عملي و قلبي است.
اين مرحله، آخرين مرحله انس با نماز است. به اين ترتيب، فرد با نماز انس قلبي پيدا مي کند که در پي آن، انس عملي نيز ايجاد مي شود. البته بعد از مرحله انس، مرحله عشق است که مقامي بسيار رفيع است و چون تنها نصيب انسان هاي برگزيده و اولياي خدا مي شود، در اينجا بدان نمي پردازيم و تنها به ذکر اين نکته بسنده مي کنيم که مرحله عشق، مرحله کشف و شهود است و نمازگزار عاشق، حقايق را با چشم ملکوتي و بصيرت الهي به صورت حضوري و عيني مي بيند. در اين طايفه، حضور قلب در عبادت، به معناي مشاهده تمام حقايقي است که ظاهر عبادت کاشف آن هاست و مشاهده اسراري که گفتار عبادت نيز مؤيد آن است.

تفاوت هاي نمازگزاري و انس با نماز

وي‍ژگي هاي انس

انس مرحله اي از رفتار است که از تداوم و شناخت و انگيزه بيشتري برخوردار است و فرد به دليل شناخت کافي از عمل مورد نظر، انگيزه اي دوچندان براي انجام آن پيدا مي کند. به همين دليل، عمل را به درستي انجام مي دهد و آن را استمرار مي بخشد تا تأثير واقعي آن نمايان شود.
انس با نماز، چنين ويژگي هايي دارد و فرد پس از شناخت و ايجاد انگيزه به مرحله نمازگزاري پا گذاشته و با تداوم در آن، به آثار واقعي نماز دست مي يابد، ولي نمازگزاري بدون انس چنين ويژگي هايي ندارد و چنين نمازهايي، بدون انگيزه و شناخت برپا مي شوند و اثري دروني ندارند. به همين دليل، ادامه نمي يابد و در حدّ نمازهاي مقطعي و فصلي خلاصه مي شوند.

عوامل انس

نيم نگاهي به عوامل انس با نماز، بسياري از تفاوت هاي نمازگزاري صوري با انس با نماز را بيان مي کند. کسي که با نماز انس دارد، نمازش را همراه خضوع و خشوع اقامه مي کند و در نماز حضور قلب دارد. چنين فردي از نماز لذت مي برد و در اين راه تداوم دارد. در مقابل، طبيعي است نمازي که در افعال ظاهري خلاصه شده، بدون توجه به معاني باطني نماز و بدون خشوع و خضوع و حضور قلب برپا شود. در چنين نمازي فرد نمي تواند ارتباط انسان با خداي يگانه را تصور کند و لذت آن را بچشد. از روح بندگي نيز که در انس با نماز حاکم است، در اين گونه نمازگزاري ها خبري نيست؛ زيرا کسي که با نماز انس گرفته، اهل نيايش است، ولي آن ها که فقط آداب ظاهري نماز را به جا مي آورند، مرام نيايش ندارند و نمي توانند از منظر زيبايي شناسي به نماز بنگرند و از آن لذت برند. در مقابل، مي توان گفت: پيش نيازهاي شناختي و عملي، در مورد کسي که با نماز انس دارد محقق شده است و او از امنيت رواني لازم برخوردار است؛ هرچند تداوم در نمازگزاري، عامل بسيار مهمي در استمرار امنيت رواني اوست.

پي نوشت :

1- چهل حديث، امام خميني رحمه الله، حديث بيست و هفتم، ص 434.
2- مجيد بديعي، حضور قلب در نماز از ديدگاه عالمان رباني و عارفاني الهي، به نقل از ميرزا جواد آقا ملکي تبريزي، اسرار الصلوه.

منبع: از نمازگزاري تا انس با نماز (1)

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد