بنابر آنچه در روایات و تفاسیر آمده، منظور از “صِبْغَةَ اللّهِ” در آیه شریفه “صِبْغَةَ اللّهِ وَ مَنْ احْسَنُ مِنَ اللّهِ صِبْغَةً”،[1] اسلام و یا میثاقی است که خداوند در عهد الست (عالم ذر)[2] در باره ولایت علی (ع) از مردم گرفته است. امام صادق (ع) در این باره می فرماید: مراد از رنگ خدائى، اسلام است.[3] آن حضرت در روایت دیگر فرمود: مراد ولایت امام علی (ع) است که خداوند در عالم میثاق (که از آن تعبیر به عالم ذر می کنند)، از مردم گرفت.[4]
برخی از مفسران نیز گفتهاند: منظور از صبغه، فطرت است.[5] و فطرت توحید و دین اسلام رنگ خدائى است که هر کس آن را برای خود نگه دارد، در عالی ترین مقام انسانیت قرار مىگیرد و این که اسلام را به رنگ الاهى تعبیر نموده شاید بدین جهت باشد که همان طوری که رنگ موجب ظهور اشیاء مىگردد و هر چیزى با رنگ شناخته می شود، ضروری است، اسلام و آثار اسلامى نیز در هر مسلمانى ظاهر گردد.
شایان ذکر است که تعابیری که در باره رنگ خدایی بیان شد قابل جمع با یک دیگر می باشد و اختلافی بین آنان نیست؛ زیرا اسلام، فطرت توحید، ولایت امام علی (ع) در یک راستا قرار دارند.
شهید مطهری (ره) در این زمینه مطالبی را بیان نموده اند که خلاصه آن را بیان می کنیم:
با توجه به معنایی که دین در قرآن دارد، سه واژه “فطرت و صبغه و حنیف” در یک مصداق استعمال شده است، اگر چه از نظر معنا و مفهوم با هم متفاوت اند؛ مانند این آیات: لِلدِّینِ حَنیفا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیها”[6] و “صِبْغَةَ اللّهِ وَ مَنْ احْسَنُ مِنَ اللّهِ صِبْغَةً”[7]
مقصود از “صبغة” بر وزن فعلة نوع رنگ زدن و رنگ کردن (نه فریب دادن) است و از مترادفات آن دو واژه “صبغ” و “صبّاغ” به معنای رنگ کردن و رنگرز می باشد.
در آیه شریفه مراد از “صبغة اللّه” یعنی دین، رنگ خدایی است که خداوند در متن تکوین زده و انسان را به آن زینت داده است.
این تعبیر در قرآن اشاره به عمل غسل تعمید که مسیحیان انجام مىدهند دارد. و بچه های تازه متولد شده و کسانی مىخواهند مسیحى شوند با این غسل، آنان را وارد دین مسیحیت می کنند و به این وسیله رنگ مسیحیت به او مىزنند و این شست و شو کردن را یک نوع رنگ مسیحیت زدن مىدانند. قرآن مىگوید رنگ، آن رنگى است که خدا در متن خلقت زده است… .[8]
ایشان در ادامه می گوید” غسل تعمید اثری ندارد و کسى را که چیزى نیست نمی توان آنچنانى کرد؟! رنگ زدن آن رنگ زدنى است که دست خلقت در متن آفرینش زده است. آنچه پیغمبر ما مىگوید همان اسلام واقعى و همان فطرت واقعى است؛ فطرت واقعى یعنى رنگى که خدا در متن خلقت به روح و روان بشر زده است… .[9]
این پرسش پاسخ تفصیلی ندارد.
[1]. بقره، 138.
[2] برای آگاهی در این باره، نمایه عالم ذر، سؤال 54، در سایت را مطالعه نمایید.
[3]. کلینی، کافی، ج 2، ص 14، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1365ش.
[4]. عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، ج 1، ص 62، چاپخانه علمیه، تهران، 1380 ق.
[5]. طوسى، محمد بن حسن، تبیان فى تفسیر القرآن، ج 1، ص 485، دار احیاء التراث العربى، بی تا، بیروت.
[6]. روم، 30.
[7]. بقره، 138.
[8]. راغب اصفهانى، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص 475، دارالعلم، الدار الشامیة، دمشق بیروت،1412 ق.
[9]. ر.ک: استاد شهید مطهری، مجموعه آثار، ج 3، ص 461.