مرز لغو و سرگرمی مفید -کار لغو و بیهوده
۱۳۹۸/۰۴/۱۶
–
۷۴۹ بازدید
سلام .
اینکه آیه قرآن هست و میگه مومنان از لغو روی گردان هستند، منظور کار هایی هست که فایده ای ندارد یا منظور این است که از انجام کار های حرام دوری میکنند؟
در پاسخ به مطالبی توجه کنید : وَ الَّذِینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ.( مومنون : 3 )1- کار لغو آن کارى است که فایده نداشته باشد، و بر حسب اختلاف امورى که فایده عاید آنها مى شود مختلف مى گردد. چه بسا فعلى که نسبت به امرى لغو، و نسبت به امرى دیگر مفید باشد.پس کارهاى لغو در نظر دین، آن اعمال مباح و حلالى است که صاحبش در آخرت و یا در دنیا از آن سودى نبرد و سر انجام آن، منتهى به سود آخرت نگردد مانند خوردن و آشامیدن به انگیزه شهوت در غذا که لغو است، چون غرض از خوردن و نوشیدن گرفتن نیرو براى اطاعت و عبادت خدا است. بنا بر این اگر فعل هیچ سودى براى آخرت نداشته باشد، و سود دنیایى اش هم سر انجام منتهى به آخرت نشود، چنین فعلى لغو است و به نظرى دقیقتر، لغو عبارت است از غیر واجب و غیر مستحبّ.2- خداى عز و جل در وصف مؤمنین نفرموده که به کلى لغو را ترک مى کنند، بلکه فرموده: از آن اعراض مى کنند، چون هر انسانى هر قدر که با ایمان باشد در معرض لغزش و خطا است، و خدا هم لغزش هاى غیر کبائر را، در صورتى که از کبائر اجتناب شود بخشیده و فرموده است: إِنْ تَجْتَنِبُوا کَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ وَ نُدْخِلْکُمْ مُدْخَلًا کَرِیماً .
به همین جهت خدا مؤمنین را به این صفت ستوده که از لغو اعراض مى کنند، و اعراض غیر از ترک به تمام معنا است. ترک امرى است عدمى و اعراض امرى وجودى، اعراض وقتى است که محرک و انگیزه اى، آدمى را به سوى اشتغال به فعلى بخواند و آدمى از آن اعراض نموده به کارى دیگر بپردازد، و اعتنایى به آن کار نکند. و لازمه اش آن است که نفس آدمى خود را بزرگتر از آن بداند که به کارهاى پست اشتغال ورزد، و بخواهد که همواره از کارهاى منافى با شرف و آبرو چشم پوشیده، به کارهاى بزرگ و مقاصد جلیل بپردازد.
ایمان واقعى هم همین اقتضاء را دارد، چون سر و کار ایمان هم با ساحت عظمت و کبریایى و منبع عزت و مجد و بهاء است و کسى که متصف به ایمان است جز به زندگى سعادتمند ابدى و جاودانه اهتمام نمى نماید، و اشتغال نمى ورزد مگر به کارهایى که حق آن را عظیم بداند، و آنچه را که فرومایگان و جاهلان بدان تعلق و اهتمام دارند عظیم نمى شمارد، و در نظر او خوار و بى ارزش است و اگر جاهلان او را زخم زبان بزنند و مسخره کنند، به ایشان سلام مى کند، و چون به لغوى بر خورد کند آبرومندانه مى گذرد.
و از همین جا روشن مى شود که وصف مؤمنین به اعراض از لغو کنایه است از علو همت ایشان، و کرامت نفوسشان.
ترجمه المیزان، ج 15، ص: 9
3- سرگرمی اگر هدفمند باشد و حداقل سود و فایده ای دنیایی مانند شادابی و تنوع و بر طرف کردن خستگی ناشی از کار و فعالیت بر ان مترتب شود و زمینه ساز فعالیت دنیایی و یا آخرتی مانند عبادت باشد لغو محسوب نمی شود و اگر صرفا سرگرمی و اتلاف وقت و عمر بودن نتیجه و ثمر باشد بی شک لغو محسوب می شود .
4- مثلا دیدن فوتبال گاهی به منظور رفع خستگی و ایجاد تنوع وبیرون رفتن از جوو فضای کار و فعالیت و به قصد آماده شدن برای فعالیت های مفید بعدی انجام می شود که مسلما لغو نیست و مطلوب و مناسب است اما گاهی چنین منظوری در کار نیست و صرف دیدن فوتبال خود موضوعیت دارد و هدف تنوع و تغییر حالت و بر طرف کردن خستگی روحی و جسمی نیست که در این صورت لغو محسوب می شود .
به همین جهت خدا مؤمنین را به این صفت ستوده که از لغو اعراض مى کنند، و اعراض غیر از ترک به تمام معنا است. ترک امرى است عدمى و اعراض امرى وجودى، اعراض وقتى است که محرک و انگیزه اى، آدمى را به سوى اشتغال به فعلى بخواند و آدمى از آن اعراض نموده به کارى دیگر بپردازد، و اعتنایى به آن کار نکند. و لازمه اش آن است که نفس آدمى خود را بزرگتر از آن بداند که به کارهاى پست اشتغال ورزد، و بخواهد که همواره از کارهاى منافى با شرف و آبرو چشم پوشیده، به کارهاى بزرگ و مقاصد جلیل بپردازد.
ایمان واقعى هم همین اقتضاء را دارد، چون سر و کار ایمان هم با ساحت عظمت و کبریایى و منبع عزت و مجد و بهاء است و کسى که متصف به ایمان است جز به زندگى سعادتمند ابدى و جاودانه اهتمام نمى نماید، و اشتغال نمى ورزد مگر به کارهایى که حق آن را عظیم بداند، و آنچه را که فرومایگان و جاهلان بدان تعلق و اهتمام دارند عظیم نمى شمارد، و در نظر او خوار و بى ارزش است و اگر جاهلان او را زخم زبان بزنند و مسخره کنند، به ایشان سلام مى کند، و چون به لغوى بر خورد کند آبرومندانه مى گذرد.
و از همین جا روشن مى شود که وصف مؤمنین به اعراض از لغو کنایه است از علو همت ایشان، و کرامت نفوسشان.
ترجمه المیزان، ج 15، ص: 9
3- سرگرمی اگر هدفمند باشد و حداقل سود و فایده ای دنیایی مانند شادابی و تنوع و بر طرف کردن خستگی ناشی از کار و فعالیت بر ان مترتب شود و زمینه ساز فعالیت دنیایی و یا آخرتی مانند عبادت باشد لغو محسوب نمی شود و اگر صرفا سرگرمی و اتلاف وقت و عمر بودن نتیجه و ثمر باشد بی شک لغو محسوب می شود .
4- مثلا دیدن فوتبال گاهی به منظور رفع خستگی و ایجاد تنوع وبیرون رفتن از جوو فضای کار و فعالیت و به قصد آماده شدن برای فعالیت های مفید بعدی انجام می شود که مسلما لغو نیست و مطلوب و مناسب است اما گاهی چنین منظوری در کار نیست و صرف دیدن فوتبال خود موضوعیت دارد و هدف تنوع و تغییر حالت و بر طرف کردن خستگی روحی و جسمی نیست که در این صورت لغو محسوب می شود .