مریم(س)، دست پرورده خاص خداوند
از آیات پیش گفته چنین برمی آید که وی دارای شهود و ارتباط مستقیم با فرشتگان بوده و فرشتگان درمحراب عبادت به نزد ایشان رفته و با او گفت وگو کرده و راهنمایی می کردند تا چگونه عبادت کند. از این روست که ایشان را سازه الهی دانسته اند.
مریم(س)، دست پرورده خاص خداوند
نویسنده:رحمان صادق زاده
در میان مردان می توان الگوها و اسوه های بسیاری را معرفی کرد که در این میان پیامبر(ص)، و اهل بیت ایشان(ع) از اسوه های مطلق و کامل قلمداد می شوند و از اسوه های دیگر می توان به حضرت ابراهیم(ع) با یک استثنا و دیگر پیامبران(ع) در مواردی که قرآن گزارش و تایید کرده است، اشاره کرد؛ اما در میان زنان، قرآن از چهار زن سخن به میان آورده است.
در میان این چهار نفر، دو تن از گذشتگان هستند که حضرت مریم (س) دختر عمران و حضرت آسیه همسر فرعون(س) هستند و دو تن از امت محمد(ص) یعنی حضرت خدیجه (س) و حضرت فاطمه(س) است. البته در قرآن از حضرت ساره(س) همسر حضرت ابراهیم(ع) یاد شده ولی به عنوان یک الگو معرفی نشده است.
نویسنده در این مطلب بر آن است تا توصیف و تبیین قرآن را از زندگی حضرت مریم(س) بیان کند تا علت اسوه شدن دانسته شود و معلوم گردد که در چه زمینه هایی ایشان الگوی زنان می باشد
مریم دختر عمران، سازه الهی
مریم دختر عمران پسر مائان از مادری به نام حنه ولادت یافت و قبل از ولادت، پدرش را از دست داد و کفالت او را زکریا به عهده گرفت و او براساس نذری که مادر کرده بود، خادم کنیسه بیت المقدس شد. روزی برای آوردن آب به غاری رفت و در آنجا جبرئیل(ع) به صورت انسان و جوانان زیبا بر وی تمثل یافت. در او از روح الهی دمید و او به فرمان خدا به عیسی بن مریم(ع) باردار شد. (نگاه کنید: تاریخ طبری، ج1، ص 345)
خداوند در آیات قرآنی هیچ گزارشی از تولد پیامبری چون حضرت عیسی(ع) و مادرش نداده است؛ زیرا در این مادر و فرزند معجزات و دلایل روشنی بر حقانیت پیامبری و وحی و مانند آن است که خداوند از آن گزارش می دهد تا هم انسان ها شناختی از حکمت و قدرت خداوند پیدا کنند و هم روش زندگی آنان را سرمشق سبک زندگی خود قرار دهند.
برخلاف باورهای برخی از مسیحیان، حضرت مریم(س) و فرزندش، انسانی همچون سایر انسان ها هستند؛ از این رو مرگ و هلاکت به سراغ آنان می رود و همچنین نیازمند گردش در جامعه و خرید و فروش، خورد و خوراک و خواب و مانند آن می باشند. (مائده، آیات 17 و 75)
پدر حضرت مریم(س) عمران نام داشت. (آل عمران، آیات 35 و 36؛ تحریم، آیه 12) وی مردی خوشنام از دیدگاه مردم بود. (مریم، آیه 28) لذا هیچ اتهامی از بدی و سوء از او نقل نشده و همگان او را به نیکنامی و خوشنامی می شناختند. حتی برخی بر این باورند که او در زمان خود امام جماعت مردم در عبادت بود. (روح المعانی، ج3، جزء3، ص 222؛ جامع البیان، ج3، جزء3، ص 264)
برخی گفته اند که حضرت عمران(ع) پسری به نام هارون داشته است، از این رو مردم از حضرت مریم(س) با عنوان خواهر هارون یاد می کنند. (مریم، آیه 28؛ مجمع البیان، ج5 و 6، ص 719؛ التبیان، ج7، ص 122)
البته به نظر می رسد که این اصطلاح «اخت هارون» (مریم، آیه 28) یک اصطلاح برای بیان ارتباط قبیله ای باشد. در قبایل دوازده گانه از فرزند بنی اسرائیل(ع) افراد به نام قبیله یا عشیره ها خوانده می شدند. در حقیقت این اصطلاح برای بیان این است که ایشان از عشیره و طائفه هارون(ع) برادر حضرت موسی(ع) بوده است. (امالی سیدمرتضی، ج4، ص 106؛ معالم التنزیل، بغوی، ج3، ص 236) این کاربردها در جوامع عربی و غیرعربی نیز برای مخاطب قرار دادن افراد وجود داشته و دارد.
به هرحال، خانواده حضرت مریم (س) از طرف پدری به هارون (ع) متصل می شود.(همان) درحقیقت نسبت حضرت مریم (س) به حضرت هارون (ع) و از آنجا به بنی اسرائیل (ع) و حضرت اسحاق (ع) و حضرت ابراهیم (ع) می رسد. (مریم، آیات 16 و 58؛ روح المعانی، ج9؛ جزء 16، ص 156).
این خانواده درمیان یهودیان عصر حضرت مریم (س) معروف به پاکی و خوشنامی بودند و درمیان ایشان شخصیت های بزرگی وجود داشته و از اعتبار و بزرگی و شرافت بهره مند بودند. (مریم، آیات 27 و 28)
مادر مریم (س) نیز زنی خوشنام از دیدگاه مردم بود. (مریم، آیه 28) وی زنی معتقد به ربوبیت خدا و علاقه مند به سعادت نسل خود بود. (آل عمران، آیات 35 و 36) مادرمریم، زمانی که مریم (س) را باردار و آبستن بودند، نذر می کند که او را خادم کنیسه مقدس قرار دهد.
خداوند این نذر را می پذیرد و خلقت او را متعادل و نیکو و درمحیط مناسبی قرارمی دهد تا به بهترین شکل پرورش یابد. (آل عمران، آیات 35 تا 37) درحقیقت، حضرت مریم (س) تحت عنایت الهی همانند حضرت موسی (ع) رشد پیدا می کند (طه، آیه 41)؛ از این رو حضرت مریم (س) به عنوان یک سازه خاص و صنعت ویژه الهی به عنوان معجزه ای برای مردم مطرح می شود. (آل عمران، آیه 36، 37؛ مجمع البیان، ج 1و 2، ص 739) چنانکه گفته شد، خانواده حضرت مریم (س) خانواده هارونی و مشهور به خوشنامی بودند. همچنین حضرت مریم (س) همچون حضرت عیسی فرزندش، در کودکی به سخن در آمد و سخن گفتن او درهنگام تولد از معجزات و آیات الهی بوده است. (مومنون، آیه 50؛ تفسیر کبیر، فخررازی، ج 8، ص 279؛ روح المعانی، ج 10، جزء 18، ص، 56) لذا پس از تولد حضرت مریم (س) از آن جایی که عمران وفات کرده بود، میان سران کنیسه نزاع و درگیری برای سرپرستی و کفالت ایشان در می گیرد؛ چرا که از همان آغاز تولد ایشان معجزاتی دیده شد و هرکسی دوست می داشت تا عهده دار سرپرستی او شود و از این راه نام و نشانی برای خود کسب کند. (آل عمران، آیه 44؛ روح المعانی ج 3، جزء 3،ص 219).
همین درگیری موجب می شود تا به حکم قرعه گردن نهاده شود؛ زیرا به مصداق القرعه لکل امر مشکل؛ قرعه راهکاری برای هر امر مشکل و غیر قابل حل است. بنابر این، میان سران کنسیه یهودی، قرعه انداخته می شود.
از آن جایی که خداوند پرورش او را به عهده گرفته است، حضرت زکریا (ع) از پیامبران آن دوره را مامور می کند تا این مسئولیت را به عهده گیرد. از این رو کفالت و سرپرستی حضرت مریم (س) به حضرت زکریا (ع) به حکم قرعه و انتخاب الهی واگذار می شود؛ (آل عمران، آیه 37) چرا که عمران ازدنیا رفته بود و کسی می بایست کفالت و سرپرستی او را به عهده می گرفت که از سوی خداوند پیامبری به نام زکریا (ع) برای این مسئولیت انتخاب می شود. (تفسیر نورالثقلین، ج 1، ص 338، حدیث 139؛ المیزان ج 3، ص 215)
این حکایت خود گواه روشنی بر این معناست که خداوند عهده دار پرورش مستقیم مریم (س) شد تا سازه ای خاص برای مسئولیت و ماموریتی خاص و استثنایی داشته باشد.
خداوند در آیاتی دیگر به اشکال مختلف بر این نکته تاکید می کند که حضرت مریم (س) زنی برگزیده از سوی خداوند با پرورش خاص و استثنایی برای مسئولیتی استثنایی بوده است. (آل عمران، آیه 42 و آیات دیگر)
کودکی و کرامات حضرت مریم (س)
همسر عمران یعنی مادر مریم (س) دوست می داشت که فرزندی را که باردار است، فرزند پسر باشد تا مسئولیت پیامبری و خدمتکاری خدا و خانه او را به عهده گیرد؛ اما هنگامی که فرزند دختری به دنیا می آورد، به حکم قضا و قدر تن می دهد و بر پایه نذری که داشت، دختر را به خدمتکاری خانه خدا می فرستد، درحالی که امید داشت تا با تولد پسر، فرزندش نقش مهمتری در هدایت خلق به عهده می گرفت. (آل عمران، آیات 35 و 37)
آن حضرت، نام دخترش را خود برمی گزیند. (همان) از اینجا می توان دریافت که حضرت عمران پیش از تولد مریم(س) از دنیا رفته و مسئولیت نامگذاری را مادر به عهده گرفته است.
حضرت مریم(س) به کنیسه سپرده می شود و در آنجا زیرنظر حضرت زکریا(ع) از سران کنیسه و یکی از پیامبران بنی اسرائیل، پرورش می یابد. از آیات پیش گفته بر می آید که حضرت مریم(س) دوران کودکی خود را با رشد جسمانی و معنوی خارق العاده ای می گذراند.
این بدان معنا بود که خداوند برای مسئولیتی خاص او را پرورش می دهد. مریم(س) دراین دوره نیز با آنکه کودک و یا نوجوانی بود، دارای کرامات چندی بود که حتی حضرت زکریا(ع) را به شگفتی می آورد. به این معنا که کرامت او محدود به سخن گفتن در گهواره همچون حضرت عیسی(ع) نبود، بلکه پس از آن بارها از او کراماتی دیده شد که بر مقام و منزلت او افزود.
از جمله کراماتی که خداوند برای حضرت مریم(س) نقل می کند، برخورداری روزانه او از رزق و روزی الهی بوده است. حضرت زکریا(ع) هرگاه به محل و محراب عبادت حضرت مریم(س) وارد می شد، با رزق و روزی های شگفت انگیزی مواجه می شد. مثلا در غیر فصل انگور، در نزد ایشان انگور تازه می یافت. (آل عمران، آیات 36 و 37؛ جامع البیان، ج 3، جزء 3، ص 244)
خداوند در آیه 12 سوره تحریم نیز از منزلت و شخصیت بس بلند و قابل تکریم و احترام حضرت مریم(س) سخن به میان می آورد. در حقیقت هدف از عنایت خاص خداوند و عطای کراماتی چون رزق و روزی هر روزه و قرار گرفتن بر سفره الهی در محراب عبادت زمینه ساز این معنا بود تا او را به کراماتی خوشنام سازد و جایگاه او را برای پذیرش مسئولیت مهم تثبیت نماید.
برپایه همین ویژگی ها و کرامات حضرت مریم(س) است که حضرت زکریا(ع) نیز خواهان فرزندی می شود تا هم او را از بی وارثی در آورد و هم عهده دار مقام پیامبری و وصایت گردد و وارث علوم پیامبری شده و هدایت خلق را به عهده گیرد. (آل عمران، آیات 38 تا 40؛ مریم، آیه 6)
حضرت مریم(س) شبانه روز و همواره در محراب عبادت مشغول به پرستش بود. (آل عمران، آیات 36 و 37؛ المیزان، ج 3، ص 174) ایشان از سالکان صراط مستقیم الهی بودند (مریم، آیات 36 و 58؛ المیزان، ج 14، ص 74)
آن حضرت(س) براساس کتب وحیانی و الهی به عبادت می پرداخت و همواره سبک زندگی خویش را بر محور آموزه های وحیانی شریعت بنا می گذاشت. از این رو خداوند او را به تصدیق کننده کتب آسمانی و عامل به کتاب تورات معرفی می کند. (تحریم، آیه 12؛ مجمع البیان، ج 9 و 10، ص 479)
آن حضرت(س) به عنوان یک سازه و صنعت خاص الهی، از عنایت خاص خداوندی برخوردار بود. پس همان گونه که خداوند پرورش جسمی او را با غذاهای بهشتی و آسمانی به عهده داشت؛ همچنین پرورش روحی و روانی او را خود به عهده گرفته بود. لذا خداوند او را به عنوان منعم علیه معرفی می کند که تحت هدایت های ویژه الهی قرار داشته و به مقامات بزرگ انسانی رسیده است. (مریم؛ آیات 16 و 58)
این گونه است که فرشتگان بر او فرود می آیند تا به او دانش و علوم کتب آسمانی از جمله تورات را بیاموزند و او را بر اقامه نماز دستور دهند. در حقیقت شیوه خاصی از نماز را به او آموختند که همراه با دعا (قنوت)، سجده و رکوع بود.
به نظر می رسد که در جامعه یهودی رکوع امری بوده که بدان عمل می شده است. از این رو رکوع کردن با دیگران و نوعی نمازجماعت را به او فرمان می دهند؛ اما نوعی عبادت لفظی و سجده را نیز به ایشان آموختند که خاص آن حضرت(س) بوده است. بنابراین، آن حضرت(س) مأموریت داشت که افزون بر نمازهای جماعت که با دیگران برگزار می کند و این حضور در جماعت بر او فرض بود، می بایست نمازهای خاصی را انجام دهد که اختصاص به او داشت. (آل عمران، آیات 42 و 43)
نوع نمازی که حضرت مریم(س) به جا می آورد از جهاتی با نماز مسلمانان یکسان است؛ زیرا سه رکن از ارکان نماز اسلامی یعنی قنوت، سجده و رکوع را دارا می باشد. (همان و نیز نگاه کنید: کشاف، زمخشری، ج1، ص362)
از آیات پیش گفته چنین برمی آید که وی دارای شهود و ارتباط مستقیم با فرشتگان بوده و فرشتگان درمحراب عبادت به نزد ایشان رفته و با او گفت وگو کرده و راهنمایی می کردند تا چگونه عبادت کند. از این روست که ایشان را سازه الهی دانسته اند.
فضایل مریم(س)
خداوند برای حضرت مریم(س) فضایل اخلاقی و مقامات چندی را برمی شمارد که دراینجا به برخی از آنها اشاره می شود.
از جمله فضایل ایشان می توان به اموری چون اخلاص (مریم، آیه26) ، ادب بویژه در بیان مسائل جنسی (آل عمران، آیه 47، مریم، آیات 16 و 20)، راستگویی و صدیقه بودن (مائده، آیه 75، تحریم، آیه 12)، طهارت از هرگونه پلیدی و آلودگی های روحی و باطنی و ظاهری (آل عمران، آیه42؛ مجمع البیان، ج1و 2، ص745)، عفت و پاکدامنی (نساء، آیه156؛ انبیاء آیه 91؛ تحریم، آیه12)، گریه و انابه در برابر خداوند و پس از استماع آیات الهی (مریم، آیات16و 58)، اهل عبادت و بندگی و خضوع و خشوع در برابر خدا (آل عمران، آیه 43؛ مریم، آیات16 و 58)، اهل رکوع و سجود در برابر خدا (همان)، و دیگر صفات انسانی و اخلاقی پسندیده بودن اشاره کرد به گونه ای که همگان بویژه حضرت زکریا(ع) به ایشان اعتماد داشته (آل عمران، آیات 36 و 38) و با مشاهده وی خواهان پسری از خداوند می شود که همانند مریم(س) اهل تقوا و عفت و صلاح و عفاف و ایمان و اخلاص و مانند آن باشد. (تفسیرکبیر، ج3، ص209)
خداوند ایشان را با عنوان بسیار مهم صدیقه (مائده، آیه 75) می ستاید و او را برگزیده خود دانسته (آل عمران، آیه 42) و فرشتگان (همان) و حتی جبرییل را بر او نازل می کرده است. (مریم، آیات 16 و 19)
اخلاق و فضایل اوست که ایشان را اسوه مردمان ساخته است (تحریم، آیات 11 و 12) و خداوند ایشان را به عنوان برگزیده زنان به جامعه معرفی می نماید تا سبک زندگی او را الگوی زندگی خود قرار دهند. (همان و مریم، آیات 16 و 58؛ آل عمران، آیه36)
درمقام آن حضرت همین بس که نه تنها تحت سرپرستی پیامبری چون زکریا بوده و یا فرشتگان بر او آمد و شد داشته و به آموزش و تربیت او می پرداختند و یا حتی جبرئیل بر ایشان نزول اجلال می فرمودند، بلکه خداوند مستقیم با حضرت مریم گفت وگو می کند و درباره کیفیت فرزنددارشدن وی با او سخن می گوید. (آل عمران، آیه 47) همین برای بزرگی کسی کفایت می کند که خداوند با او درباره مسائل زندگی شخصی او گفت وگو کند و او را دلداری دهد و راهنمایی نماید.
مریم(س) اسوه زنان در عفت و پاکدامنی
حضرت مریم (س) سازه الهی برای کاری عظیم تر بود. خداوند بر آن بود تا معجزه ای دیگر همانند خلقت آدم نشان دهد. آن حضرت (س) می بایست بی زناشویی و بی آنکه با مردی همبستر شود، فرزند را به اعجاز به دنیا آورد.
از این رو خداوند جبرئیل را در شکل جوانی معتدل تمثل کرده و نزد او می فرستد. در همین ملاقات است که پاکدامنی آن حضرت به نمایش گذاشته می شود. از حضرت(س) به هنگام مواجهه با مرد ناشناس در یک جای تنها، می گوید، از تو به خدا پناه می برم و تو نیز اگر اهل تقوا هستی این گونه باش و از او می خواهد متعرض آبروی او نشود و از خدا بترسد و تقوا پیشه گیرد. (مریم، آیات 17 و 18)
این تاکید آن حضرت به لزوم تقواپیشگی از سوی مرد، نشان می دهد که تا چه اندازه نسبت به خداوند و رعایت آموزه های دینی حساس بوده است. وی که از سوی خداوند از هرگونه پلیدی و زشتی پاک شده و اهل عصمت بود، (آل عمران، آیه 36) خواهان عصمت تقوایی از سوی مرد می شود.(مریم، آیه 18)
مریم(س) در این گفت وگو و جاهای دیگر به خوبی نشان می دهد که تا چه اندازه از شخصیتی پاک و روح و روانی باحیا برخوردار بوده و همواره بر حیا و عفت و آبرومندی خود حساس بوده است. (مریم، آیات 18 و 23)
تاکید قرآن بر «بشراً سویاً» درباره جبرئیل(ع) از آن روست تا نشان دهد که جوانی از هر لحاظ مقبول دختران و زنان، در خلوتگاه مریم(س) وارد می شود و آن حضرت(س) به جای رفتار و واکنش طبیعی، هیچ تمایل و گرایش به جوان نشان نمی دهد و در مقابل هرگونه احتمال تعرض، به خدا پناه می برد و مرد را نیز به ذکر الهی و تقوای او می خواند.
جبرئیل(ع) در این دیدار به حضرت بشارت می دهد که بی آنکه مردی او را لمس کند، صاحب فرزندی می شود که پیامبر خداست. البته پیش از این فرشتگان به او مژده فرزندی را داده بودند که بی پدر از او زاده می شود و درگهواره و کهنسالی با مردمان سخن می گوید. (آل عمران، آیات 45 تا 47)
آن حضرت (س) نیز از اینکه بدون ازدواج فرزنددار می شود شگفت زده می شود ولی به حکم آنکه بارها خود کرامات و معجزات بسیاری چون میوه هایی در غیر فصل و غذاهای آسمانی و بهشتی را دیده بود، هرگز منکر این اتفاق نمی شود؛ چرا که توجه به قدرت خداوند و مشیت او، موجب رفع هرگونه تعجب و شگفتی است. (آل عمران، آیه 47؛ مریم، آیات 20 و 21) با این همه ترس و خوف داشت تا متهم به فحشا شود؛ زیرا مردم نمی توانستند بپذیرند که کودکی بی پدر نیز می تواند متولد شود؛ در حالی که حضرت آدم(ع) بی پدر و مادر متولد شده بود، ولی تکرار آن به این شکل برای آنان باورکردنی نبود.
آن حضرت(س) دوره بارداری خود را مخفی نگه می داشت. (مریم، آیات 16 و 22) در این دوره وی دچار حزن و اندوهی شدید شد و فشار روحی بر وی سنگین آمد؛ چرا که اتهام زنا از سوی نادانان و بی آبرویی برای کسی که عفیف و با حیا و پاکدامن است بسیار سخت است. از این رو از سوی خدا و فرشتگان دلداری داده می شود و حتی پس از تولد حضرت عیسی(ع) فرزند به مادر توصیه می کند که غمگین و اندوهگین نباشد. (مریم، آیات 16 تا 26)
آبستنی وی زمانی اتفاق افتاد که وی از خانواده اش برای عبادت بیشتر کناره گیری کرده بود و در شرق بیت المقدس در غاری پناه برده تا در آنجا به عبادت بپردازد. اما در همان جا آن دیدار مهم با جبرئیل رخ می دهد و آبستن می گردد. (همان)
اکنون چه کسی می تواند آبروی او را حفظ کند و او را از اتهام سنگین فحشا و زنا پاک و منزه دارد؟ بی گمان این خداوند است که این صدیقه طاهره را حفظ می کند و به دفاع از او می پردازد. (نساء، آیه156؛ مائده، آیه75) بنابراین، کسی که پاکدامنی پیشه کند اگر در موضع تهمت و اتهامی قرار گیرد خداوند مدافع او خواهد بود و به دفاع از او برخواهد خاست و اجازه نمی دهد تا بنده اش به گناهی ناکرده متهم شود و متحمل عذاب گردد.
در این جاست که کودک در شکم مادر و پس از آن به سخن می آید و مادر را دلداری می دهد و حتی خداوند جبرئیل را به سوی او می فرستد تا به او دلداری دهد و از رنج و فشار روحی که گرفتار آن است رهایی یابد. (مریم، آیات23تا26؛ مجمع البیان، ج5و 6، ص790)از این رو به ایشان امر می شود که روزه سکوت بگیرد و اجازه دهد تا فرزند به نیابت از مادر با مردم سخن بگوید. (مریم، آیات26 تا 29)
در این زمان برای آرامش مادر، خداوند آب را در زیر پای پسرش جاری می کند تا از آن بنوشد و خود را شست وشو دهد و از خرمای تازه درخت خشکیده نخل بخورد تا قدرت و توان یابد؛ در حالی که از درد زایمان به تپه ای بیرون از شهر گریخته بود. (مؤمنون، آیه50؛ مریم، آیات16 تا25)
در اینجا مریم در کنار درخت خشکیده خرما و در محیطی باز و بدون پرستار، کودک خویش را به دنیا می آورد.(همان) و با تغذیه و نوشیدن از خرمای تازه و آب، جان تازه ای می گیرد و با کودکی در آغوش به میان مردم می آید.
مریم همواره در رفاه الهی پرورش یافته است و حتی زمانی که به سوی تپه ای در بیرون شهر بی هیچ امکاناتی می رود باز خداوند به او نعمت خاص عنایات می کند و آسایش و آرامش او را تضمین می کند. (همان؛ مؤمنون، آیه50) چراکه برای مأموریتی بزرگ برگزیده شده بود.
اما آنچه که موجب می شود تا خداوند او را اسوه مؤمنان از زن و مرد و بویژه زنان کند، عصمت و عفت و پاکدامنی اوست به گونه ای که خداوند او را ضرب المثل و نمونه برتر برای پیروی و الگوبرداری معرفی می کند. (سوره تحریم آیات11 و 12)
البته صفات دیگری که در این آیات برای آن حضرت مطرح شده نیز در تحقق این ضرب المثل و الگو بودن نقش دارد که غیر از عفت و پاکدامنی، تصدیق ایشان به ولایت اهل بیت(ع) و کلمات تامات الهی، تصدیق ایشان به کتب آسمانی و عمل براساس آموزه های وحیانی و اهل دعا و نیایش و قنوت بودن ایشان است.
براساس همین آیات، آن چیزی که موجب شد تا ایشان به مقام بزرگ مادری پیامبری استثنایی چون روح الله برگزیده شود، همان عفت و پاکدامنی است که نقش محوری را ایفا می کرد. از اینرو در آیات قرآن مسأله پاکدامنی ایشان را بر نفخ روح حضرت عیسی(ع) در او، مقدم می دارد تا این گونه نقش کلیدی پاکدامنی را در این مسأله گوشزد کرده باشد.
آنچه در این مطلب بیان شد تنها گوشه ای از حقیقت بزرگ اسوه شدن زنی چون حضرت مریم(س) برای همه مؤمنان در طول تاریخ بشریت است که خداوند در این آیات بدان پرداخته است. بازخوانی و تحلیل و تبیین همه آنچه درباره این مقام بزرگ زن آسمانی در قرآن بیان شده نیازمند دقت و وقت دیگری است که بیرون از حوصله این مقال است.
منبع:روزنامه کیهان
ارسال توسط کاربر محترم سایت :hasantaleb
در میان این چهار نفر، دو تن از گذشتگان هستند که حضرت مریم (س) دختر عمران و حضرت آسیه همسر فرعون(س) هستند و دو تن از امت محمد(ص) یعنی حضرت خدیجه (س) و حضرت فاطمه(س) است. البته در قرآن از حضرت ساره(س) همسر حضرت ابراهیم(ع) یاد شده ولی به عنوان یک الگو معرفی نشده است.
نویسنده در این مطلب بر آن است تا توصیف و تبیین قرآن را از زندگی حضرت مریم(س) بیان کند تا علت اسوه شدن دانسته شود و معلوم گردد که در چه زمینه هایی ایشان الگوی زنان می باشد
مریم دختر عمران، سازه الهی
مریم دختر عمران پسر مائان از مادری به نام حنه ولادت یافت و قبل از ولادت، پدرش را از دست داد و کفالت او را زکریا به عهده گرفت و او براساس نذری که مادر کرده بود، خادم کنیسه بیت المقدس شد. روزی برای آوردن آب به غاری رفت و در آنجا جبرئیل(ع) به صورت انسان و جوانان زیبا بر وی تمثل یافت. در او از روح الهی دمید و او به فرمان خدا به عیسی بن مریم(ع) باردار شد. (نگاه کنید: تاریخ طبری، ج1، ص 345)
خداوند در آیات قرآنی هیچ گزارشی از تولد پیامبری چون حضرت عیسی(ع) و مادرش نداده است؛ زیرا در این مادر و فرزند معجزات و دلایل روشنی بر حقانیت پیامبری و وحی و مانند آن است که خداوند از آن گزارش می دهد تا هم انسان ها شناختی از حکمت و قدرت خداوند پیدا کنند و هم روش زندگی آنان را سرمشق سبک زندگی خود قرار دهند.
برخلاف باورهای برخی از مسیحیان، حضرت مریم(س) و فرزندش، انسانی همچون سایر انسان ها هستند؛ از این رو مرگ و هلاکت به سراغ آنان می رود و همچنین نیازمند گردش در جامعه و خرید و فروش، خورد و خوراک و خواب و مانند آن می باشند. (مائده، آیات 17 و 75)
پدر حضرت مریم(س) عمران نام داشت. (آل عمران، آیات 35 و 36؛ تحریم، آیه 12) وی مردی خوشنام از دیدگاه مردم بود. (مریم، آیه 28) لذا هیچ اتهامی از بدی و سوء از او نقل نشده و همگان او را به نیکنامی و خوشنامی می شناختند. حتی برخی بر این باورند که او در زمان خود امام جماعت مردم در عبادت بود. (روح المعانی، ج3، جزء3، ص 222؛ جامع البیان، ج3، جزء3، ص 264)
برخی گفته اند که حضرت عمران(ع) پسری به نام هارون داشته است، از این رو مردم از حضرت مریم(س) با عنوان خواهر هارون یاد می کنند. (مریم، آیه 28؛ مجمع البیان، ج5 و 6، ص 719؛ التبیان، ج7، ص 122)
البته به نظر می رسد که این اصطلاح «اخت هارون» (مریم، آیه 28) یک اصطلاح برای بیان ارتباط قبیله ای باشد. در قبایل دوازده گانه از فرزند بنی اسرائیل(ع) افراد به نام قبیله یا عشیره ها خوانده می شدند. در حقیقت این اصطلاح برای بیان این است که ایشان از عشیره و طائفه هارون(ع) برادر حضرت موسی(ع) بوده است. (امالی سیدمرتضی، ج4، ص 106؛ معالم التنزیل، بغوی، ج3، ص 236) این کاربردها در جوامع عربی و غیرعربی نیز برای مخاطب قرار دادن افراد وجود داشته و دارد.
به هرحال، خانواده حضرت مریم (س) از طرف پدری به هارون (ع) متصل می شود.(همان) درحقیقت نسبت حضرت مریم (س) به حضرت هارون (ع) و از آنجا به بنی اسرائیل (ع) و حضرت اسحاق (ع) و حضرت ابراهیم (ع) می رسد. (مریم، آیات 16 و 58؛ روح المعانی، ج9؛ جزء 16، ص 156).
این خانواده درمیان یهودیان عصر حضرت مریم (س) معروف به پاکی و خوشنامی بودند و درمیان ایشان شخصیت های بزرگی وجود داشته و از اعتبار و بزرگی و شرافت بهره مند بودند. (مریم، آیات 27 و 28)
مادر مریم (س) نیز زنی خوشنام از دیدگاه مردم بود. (مریم، آیه 28) وی زنی معتقد به ربوبیت خدا و علاقه مند به سعادت نسل خود بود. (آل عمران، آیات 35 و 36) مادرمریم، زمانی که مریم (س) را باردار و آبستن بودند، نذر می کند که او را خادم کنیسه مقدس قرار دهد.
خداوند این نذر را می پذیرد و خلقت او را متعادل و نیکو و درمحیط مناسبی قرارمی دهد تا به بهترین شکل پرورش یابد. (آل عمران، آیات 35 تا 37) درحقیقت، حضرت مریم (س) تحت عنایت الهی همانند حضرت موسی (ع) رشد پیدا می کند (طه، آیه 41)؛ از این رو حضرت مریم (س) به عنوان یک سازه خاص و صنعت ویژه الهی به عنوان معجزه ای برای مردم مطرح می شود. (آل عمران، آیه 36، 37؛ مجمع البیان، ج 1و 2، ص 739) چنانکه گفته شد، خانواده حضرت مریم (س) خانواده هارونی و مشهور به خوشنامی بودند. همچنین حضرت مریم (س) همچون حضرت عیسی فرزندش، در کودکی به سخن در آمد و سخن گفتن او درهنگام تولد از معجزات و آیات الهی بوده است. (مومنون، آیه 50؛ تفسیر کبیر، فخررازی، ج 8، ص 279؛ روح المعانی، ج 10، جزء 18، ص، 56) لذا پس از تولد حضرت مریم (س) از آن جایی که عمران وفات کرده بود، میان سران کنیسه نزاع و درگیری برای سرپرستی و کفالت ایشان در می گیرد؛ چرا که از همان آغاز تولد ایشان معجزاتی دیده شد و هرکسی دوست می داشت تا عهده دار سرپرستی او شود و از این راه نام و نشانی برای خود کسب کند. (آل عمران، آیه 44؛ روح المعانی ج 3، جزء 3،ص 219).
همین درگیری موجب می شود تا به حکم قرعه گردن نهاده شود؛ زیرا به مصداق القرعه لکل امر مشکل؛ قرعه راهکاری برای هر امر مشکل و غیر قابل حل است. بنابر این، میان سران کنسیه یهودی، قرعه انداخته می شود.
از آن جایی که خداوند پرورش او را به عهده گرفته است، حضرت زکریا (ع) از پیامبران آن دوره را مامور می کند تا این مسئولیت را به عهده گیرد. از این رو کفالت و سرپرستی حضرت مریم (س) به حضرت زکریا (ع) به حکم قرعه و انتخاب الهی واگذار می شود؛ (آل عمران، آیه 37) چرا که عمران ازدنیا رفته بود و کسی می بایست کفالت و سرپرستی او را به عهده می گرفت که از سوی خداوند پیامبری به نام زکریا (ع) برای این مسئولیت انتخاب می شود. (تفسیر نورالثقلین، ج 1، ص 338، حدیث 139؛ المیزان ج 3، ص 215)
این حکایت خود گواه روشنی بر این معناست که خداوند عهده دار پرورش مستقیم مریم (س) شد تا سازه ای خاص برای مسئولیت و ماموریتی خاص و استثنایی داشته باشد.
خداوند در آیاتی دیگر به اشکال مختلف بر این نکته تاکید می کند که حضرت مریم (س) زنی برگزیده از سوی خداوند با پرورش خاص و استثنایی برای مسئولیتی استثنایی بوده است. (آل عمران، آیه 42 و آیات دیگر)
کودکی و کرامات حضرت مریم (س)
همسر عمران یعنی مادر مریم (س) دوست می داشت که فرزندی را که باردار است، فرزند پسر باشد تا مسئولیت پیامبری و خدمتکاری خدا و خانه او را به عهده گیرد؛ اما هنگامی که فرزند دختری به دنیا می آورد، به حکم قضا و قدر تن می دهد و بر پایه نذری که داشت، دختر را به خدمتکاری خانه خدا می فرستد، درحالی که امید داشت تا با تولد پسر، فرزندش نقش مهمتری در هدایت خلق به عهده می گرفت. (آل عمران، آیات 35 و 37)
آن حضرت، نام دخترش را خود برمی گزیند. (همان) از اینجا می توان دریافت که حضرت عمران پیش از تولد مریم(س) از دنیا رفته و مسئولیت نامگذاری را مادر به عهده گرفته است.
حضرت مریم(س) به کنیسه سپرده می شود و در آنجا زیرنظر حضرت زکریا(ع) از سران کنیسه و یکی از پیامبران بنی اسرائیل، پرورش می یابد. از آیات پیش گفته بر می آید که حضرت مریم(س) دوران کودکی خود را با رشد جسمانی و معنوی خارق العاده ای می گذراند.
این بدان معنا بود که خداوند برای مسئولیتی خاص او را پرورش می دهد. مریم(س) دراین دوره نیز با آنکه کودک و یا نوجوانی بود، دارای کرامات چندی بود که حتی حضرت زکریا(ع) را به شگفتی می آورد. به این معنا که کرامت او محدود به سخن گفتن در گهواره همچون حضرت عیسی(ع) نبود، بلکه پس از آن بارها از او کراماتی دیده شد که بر مقام و منزلت او افزود.
از جمله کراماتی که خداوند برای حضرت مریم(س) نقل می کند، برخورداری روزانه او از رزق و روزی الهی بوده است. حضرت زکریا(ع) هرگاه به محل و محراب عبادت حضرت مریم(س) وارد می شد، با رزق و روزی های شگفت انگیزی مواجه می شد. مثلا در غیر فصل انگور، در نزد ایشان انگور تازه می یافت. (آل عمران، آیات 36 و 37؛ جامع البیان، ج 3، جزء 3، ص 244)
خداوند در آیه 12 سوره تحریم نیز از منزلت و شخصیت بس بلند و قابل تکریم و احترام حضرت مریم(س) سخن به میان می آورد. در حقیقت هدف از عنایت خاص خداوند و عطای کراماتی چون رزق و روزی هر روزه و قرار گرفتن بر سفره الهی در محراب عبادت زمینه ساز این معنا بود تا او را به کراماتی خوشنام سازد و جایگاه او را برای پذیرش مسئولیت مهم تثبیت نماید.
برپایه همین ویژگی ها و کرامات حضرت مریم(س) است که حضرت زکریا(ع) نیز خواهان فرزندی می شود تا هم او را از بی وارثی در آورد و هم عهده دار مقام پیامبری و وصایت گردد و وارث علوم پیامبری شده و هدایت خلق را به عهده گیرد. (آل عمران، آیات 38 تا 40؛ مریم، آیه 6)
حضرت مریم(س) شبانه روز و همواره در محراب عبادت مشغول به پرستش بود. (آل عمران، آیات 36 و 37؛ المیزان، ج 3، ص 174) ایشان از سالکان صراط مستقیم الهی بودند (مریم، آیات 36 و 58؛ المیزان، ج 14، ص 74)
آن حضرت(س) براساس کتب وحیانی و الهی به عبادت می پرداخت و همواره سبک زندگی خویش را بر محور آموزه های وحیانی شریعت بنا می گذاشت. از این رو خداوند او را به تصدیق کننده کتب آسمانی و عامل به کتاب تورات معرفی می کند. (تحریم، آیه 12؛ مجمع البیان، ج 9 و 10، ص 479)
آن حضرت(س) به عنوان یک سازه و صنعت خاص الهی، از عنایت خاص خداوندی برخوردار بود. پس همان گونه که خداوند پرورش جسمی او را با غذاهای بهشتی و آسمانی به عهده داشت؛ همچنین پرورش روحی و روانی او را خود به عهده گرفته بود. لذا خداوند او را به عنوان منعم علیه معرفی می کند که تحت هدایت های ویژه الهی قرار داشته و به مقامات بزرگ انسانی رسیده است. (مریم؛ آیات 16 و 58)
این گونه است که فرشتگان بر او فرود می آیند تا به او دانش و علوم کتب آسمانی از جمله تورات را بیاموزند و او را بر اقامه نماز دستور دهند. در حقیقت شیوه خاصی از نماز را به او آموختند که همراه با دعا (قنوت)، سجده و رکوع بود.
به نظر می رسد که در جامعه یهودی رکوع امری بوده که بدان عمل می شده است. از این رو رکوع کردن با دیگران و نوعی نمازجماعت را به او فرمان می دهند؛ اما نوعی عبادت لفظی و سجده را نیز به ایشان آموختند که خاص آن حضرت(س) بوده است. بنابراین، آن حضرت(س) مأموریت داشت که افزون بر نمازهای جماعت که با دیگران برگزار می کند و این حضور در جماعت بر او فرض بود، می بایست نمازهای خاصی را انجام دهد که اختصاص به او داشت. (آل عمران، آیات 42 و 43)
نوع نمازی که حضرت مریم(س) به جا می آورد از جهاتی با نماز مسلمانان یکسان است؛ زیرا سه رکن از ارکان نماز اسلامی یعنی قنوت، سجده و رکوع را دارا می باشد. (همان و نیز نگاه کنید: کشاف، زمخشری، ج1، ص362)
از آیات پیش گفته چنین برمی آید که وی دارای شهود و ارتباط مستقیم با فرشتگان بوده و فرشتگان درمحراب عبادت به نزد ایشان رفته و با او گفت وگو کرده و راهنمایی می کردند تا چگونه عبادت کند. از این روست که ایشان را سازه الهی دانسته اند.
فضایل مریم(س)
خداوند برای حضرت مریم(س) فضایل اخلاقی و مقامات چندی را برمی شمارد که دراینجا به برخی از آنها اشاره می شود.
از جمله فضایل ایشان می توان به اموری چون اخلاص (مریم، آیه26) ، ادب بویژه در بیان مسائل جنسی (آل عمران، آیه 47، مریم، آیات 16 و 20)، راستگویی و صدیقه بودن (مائده، آیه 75، تحریم، آیه 12)، طهارت از هرگونه پلیدی و آلودگی های روحی و باطنی و ظاهری (آل عمران، آیه42؛ مجمع البیان، ج1و 2، ص745)، عفت و پاکدامنی (نساء، آیه156؛ انبیاء آیه 91؛ تحریم، آیه12)، گریه و انابه در برابر خداوند و پس از استماع آیات الهی (مریم، آیات16و 58)، اهل عبادت و بندگی و خضوع و خشوع در برابر خدا (آل عمران، آیه 43؛ مریم، آیات16 و 58)، اهل رکوع و سجود در برابر خدا (همان)، و دیگر صفات انسانی و اخلاقی پسندیده بودن اشاره کرد به گونه ای که همگان بویژه حضرت زکریا(ع) به ایشان اعتماد داشته (آل عمران، آیات 36 و 38) و با مشاهده وی خواهان پسری از خداوند می شود که همانند مریم(س) اهل تقوا و عفت و صلاح و عفاف و ایمان و اخلاص و مانند آن باشد. (تفسیرکبیر، ج3، ص209)
خداوند ایشان را با عنوان بسیار مهم صدیقه (مائده، آیه 75) می ستاید و او را برگزیده خود دانسته (آل عمران، آیه 42) و فرشتگان (همان) و حتی جبرییل را بر او نازل می کرده است. (مریم، آیات 16 و 19)
اخلاق و فضایل اوست که ایشان را اسوه مردمان ساخته است (تحریم، آیات 11 و 12) و خداوند ایشان را به عنوان برگزیده زنان به جامعه معرفی می نماید تا سبک زندگی او را الگوی زندگی خود قرار دهند. (همان و مریم، آیات 16 و 58؛ آل عمران، آیه36)
درمقام آن حضرت همین بس که نه تنها تحت سرپرستی پیامبری چون زکریا بوده و یا فرشتگان بر او آمد و شد داشته و به آموزش و تربیت او می پرداختند و یا حتی جبرئیل بر ایشان نزول اجلال می فرمودند، بلکه خداوند مستقیم با حضرت مریم گفت وگو می کند و درباره کیفیت فرزنددارشدن وی با او سخن می گوید. (آل عمران، آیه 47) همین برای بزرگی کسی کفایت می کند که خداوند با او درباره مسائل زندگی شخصی او گفت وگو کند و او را دلداری دهد و راهنمایی نماید.
مریم(س) اسوه زنان در عفت و پاکدامنی
حضرت مریم (س) سازه الهی برای کاری عظیم تر بود. خداوند بر آن بود تا معجزه ای دیگر همانند خلقت آدم نشان دهد. آن حضرت (س) می بایست بی زناشویی و بی آنکه با مردی همبستر شود، فرزند را به اعجاز به دنیا آورد.
از این رو خداوند جبرئیل را در شکل جوانی معتدل تمثل کرده و نزد او می فرستد. در همین ملاقات است که پاکدامنی آن حضرت به نمایش گذاشته می شود. از حضرت(س) به هنگام مواجهه با مرد ناشناس در یک جای تنها، می گوید، از تو به خدا پناه می برم و تو نیز اگر اهل تقوا هستی این گونه باش و از او می خواهد متعرض آبروی او نشود و از خدا بترسد و تقوا پیشه گیرد. (مریم، آیات 17 و 18)
این تاکید آن حضرت به لزوم تقواپیشگی از سوی مرد، نشان می دهد که تا چه اندازه نسبت به خداوند و رعایت آموزه های دینی حساس بوده است. وی که از سوی خداوند از هرگونه پلیدی و زشتی پاک شده و اهل عصمت بود، (آل عمران، آیه 36) خواهان عصمت تقوایی از سوی مرد می شود.(مریم، آیه 18)
مریم(س) در این گفت وگو و جاهای دیگر به خوبی نشان می دهد که تا چه اندازه از شخصیتی پاک و روح و روانی باحیا برخوردار بوده و همواره بر حیا و عفت و آبرومندی خود حساس بوده است. (مریم، آیات 18 و 23)
تاکید قرآن بر «بشراً سویاً» درباره جبرئیل(ع) از آن روست تا نشان دهد که جوانی از هر لحاظ مقبول دختران و زنان، در خلوتگاه مریم(س) وارد می شود و آن حضرت(س) به جای رفتار و واکنش طبیعی، هیچ تمایل و گرایش به جوان نشان نمی دهد و در مقابل هرگونه احتمال تعرض، به خدا پناه می برد و مرد را نیز به ذکر الهی و تقوای او می خواند.
جبرئیل(ع) در این دیدار به حضرت بشارت می دهد که بی آنکه مردی او را لمس کند، صاحب فرزندی می شود که پیامبر خداست. البته پیش از این فرشتگان به او مژده فرزندی را داده بودند که بی پدر از او زاده می شود و درگهواره و کهنسالی با مردمان سخن می گوید. (آل عمران، آیات 45 تا 47)
آن حضرت (س) نیز از اینکه بدون ازدواج فرزنددار می شود شگفت زده می شود ولی به حکم آنکه بارها خود کرامات و معجزات بسیاری چون میوه هایی در غیر فصل و غذاهای آسمانی و بهشتی را دیده بود، هرگز منکر این اتفاق نمی شود؛ چرا که توجه به قدرت خداوند و مشیت او، موجب رفع هرگونه تعجب و شگفتی است. (آل عمران، آیه 47؛ مریم، آیات 20 و 21) با این همه ترس و خوف داشت تا متهم به فحشا شود؛ زیرا مردم نمی توانستند بپذیرند که کودکی بی پدر نیز می تواند متولد شود؛ در حالی که حضرت آدم(ع) بی پدر و مادر متولد شده بود، ولی تکرار آن به این شکل برای آنان باورکردنی نبود.
آن حضرت(س) دوره بارداری خود را مخفی نگه می داشت. (مریم، آیات 16 و 22) در این دوره وی دچار حزن و اندوهی شدید شد و فشار روحی بر وی سنگین آمد؛ چرا که اتهام زنا از سوی نادانان و بی آبرویی برای کسی که عفیف و با حیا و پاکدامن است بسیار سخت است. از این رو از سوی خدا و فرشتگان دلداری داده می شود و حتی پس از تولد حضرت عیسی(ع) فرزند به مادر توصیه می کند که غمگین و اندوهگین نباشد. (مریم، آیات 16 تا 26)
آبستنی وی زمانی اتفاق افتاد که وی از خانواده اش برای عبادت بیشتر کناره گیری کرده بود و در شرق بیت المقدس در غاری پناه برده تا در آنجا به عبادت بپردازد. اما در همان جا آن دیدار مهم با جبرئیل رخ می دهد و آبستن می گردد. (همان)
اکنون چه کسی می تواند آبروی او را حفظ کند و او را از اتهام سنگین فحشا و زنا پاک و منزه دارد؟ بی گمان این خداوند است که این صدیقه طاهره را حفظ می کند و به دفاع از او می پردازد. (نساء، آیه156؛ مائده، آیه75) بنابراین، کسی که پاکدامنی پیشه کند اگر در موضع تهمت و اتهامی قرار گیرد خداوند مدافع او خواهد بود و به دفاع از او برخواهد خاست و اجازه نمی دهد تا بنده اش به گناهی ناکرده متهم شود و متحمل عذاب گردد.
در این جاست که کودک در شکم مادر و پس از آن به سخن می آید و مادر را دلداری می دهد و حتی خداوند جبرئیل را به سوی او می فرستد تا به او دلداری دهد و از رنج و فشار روحی که گرفتار آن است رهایی یابد. (مریم، آیات23تا26؛ مجمع البیان، ج5و 6، ص790)از این رو به ایشان امر می شود که روزه سکوت بگیرد و اجازه دهد تا فرزند به نیابت از مادر با مردم سخن بگوید. (مریم، آیات26 تا 29)
در این زمان برای آرامش مادر، خداوند آب را در زیر پای پسرش جاری می کند تا از آن بنوشد و خود را شست وشو دهد و از خرمای تازه درخت خشکیده نخل بخورد تا قدرت و توان یابد؛ در حالی که از درد زایمان به تپه ای بیرون از شهر گریخته بود. (مؤمنون، آیه50؛ مریم، آیات16 تا25)
در اینجا مریم در کنار درخت خشکیده خرما و در محیطی باز و بدون پرستار، کودک خویش را به دنیا می آورد.(همان) و با تغذیه و نوشیدن از خرمای تازه و آب، جان تازه ای می گیرد و با کودکی در آغوش به میان مردم می آید.
مریم همواره در رفاه الهی پرورش یافته است و حتی زمانی که به سوی تپه ای در بیرون شهر بی هیچ امکاناتی می رود باز خداوند به او نعمت خاص عنایات می کند و آسایش و آرامش او را تضمین می کند. (همان؛ مؤمنون، آیه50) چراکه برای مأموریتی بزرگ برگزیده شده بود.
اما آنچه که موجب می شود تا خداوند او را اسوه مؤمنان از زن و مرد و بویژه زنان کند، عصمت و عفت و پاکدامنی اوست به گونه ای که خداوند او را ضرب المثل و نمونه برتر برای پیروی و الگوبرداری معرفی می کند. (سوره تحریم آیات11 و 12)
البته صفات دیگری که در این آیات برای آن حضرت مطرح شده نیز در تحقق این ضرب المثل و الگو بودن نقش دارد که غیر از عفت و پاکدامنی، تصدیق ایشان به ولایت اهل بیت(ع) و کلمات تامات الهی، تصدیق ایشان به کتب آسمانی و عمل براساس آموزه های وحیانی و اهل دعا و نیایش و قنوت بودن ایشان است.
براساس همین آیات، آن چیزی که موجب شد تا ایشان به مقام بزرگ مادری پیامبری استثنایی چون روح الله برگزیده شود، همان عفت و پاکدامنی است که نقش محوری را ایفا می کرد. از اینرو در آیات قرآن مسأله پاکدامنی ایشان را بر نفخ روح حضرت عیسی(ع) در او، مقدم می دارد تا این گونه نقش کلیدی پاکدامنی را در این مسأله گوشزد کرده باشد.
آنچه در این مطلب بیان شد تنها گوشه ای از حقیقت بزرگ اسوه شدن زنی چون حضرت مریم(س) برای همه مؤمنان در طول تاریخ بشریت است که خداوند در این آیات بدان پرداخته است. بازخوانی و تحلیل و تبیین همه آنچه درباره این مقام بزرگ زن آسمانی در قرآن بیان شده نیازمند دقت و وقت دیگری است که بیرون از حوصله این مقال است.
منبع:روزنامه کیهان
ارسال توسط کاربر محترم سایت :hasantaleb
/ج