1.در قرآن کریم آیاتی دربارة حضرت عیسی وارد شده که نه مرگ آن حضرت را مشخّص می سازد و نه حیات کنونی او را تأیید می کند و سرانجام دربارة سخن یهودیان که معتقد بودند آن حضرت را به دار آویختند و او را کشتند چنین می فرماید نه او را به دار آویختند و نه او را کشتند. حق تعالی به حضرت عیسی نوید رهایی او از چنگال دشمنان را چنین خاطرنشان می سازد: «إذ قال الله یا عیسی إنّی مُتوفّیک و رافعک إلیّ و مطهّرکَ من الّذین کَفروا و جَاعِلُ الّذین اتّبعوکَ فَوقَ الّذین کفروا إلی یوم القِیمة ثمّ إلیَّ مرجعکم فأَحْکُمُ بینکم فیما کنتم فیه تَخَتلِفون» آل عمران/55 [ای عیسی من تو را برمی گیرم و به سوی خود می برم و از کسانی که کافر شدند پاک می سازم و کسانی را که از تو پیروی کردند تا روز قیامت برتر از کسانی قرار می دهم که کافر شدند.سپس بازگشت همة شما به من است و در میان شما در آنچه اختلاف داشتید داوری می کنم.] بنابراین، خداوند در حال حیات حضرت عیسی(ع) به او خطاب می کند که من تمامْ حقیقت تو را می گیرم: «إنّی متوفّیک» ولی معلوم نیست این توفّی و اخذ تامّ قبلاً رخ داده یا در آخر الزّمان رخ می دهد؟!؛ چنان که معلوم نیست مراد از «رافعک إلیّ» یعنی تو را به به سوی خود می برم، این است که فقط روح تو را بالا می برم، یا روح و جسم هر دو را؛ چنان که مسیحیان می گویند: عیسی کشته شد و دفن گردید و سپس از میان مردگان برخاست و مدت کوتاهی در زمین بود و بعد به آسمان صعود کرد. امام باقر(ع) فرمود: حضرت عیسی(ع) شبی را که به جانب آسمان بالا رفت به اصحابش خبر داد. اصحاب هنگام غروب آفتاب همگی نزد او گرد آمدند. عیسی(ع) آنان را در خانه ای نگاه داشت و سپس از چشمه ای که در زاویة آن خانه بود، در حالی که سرش را تکان می داد تا آب هایش به سوی آنان بریزد بیرون آمد. سپس به آنان گفت: خدای متعال به من وحی کرده که هم اکنون مرا به سوی خود بالا برد. و مرا از یهودیان پاک کند. اکنون کدام یک از شما حاضرید به شکل من درآید و به جای من کشته و به دار آویخته گردد و با من در درجه و مقامم همراه باشد؟ جوانی از آنان گفت: یا روح الله من حاضرم. عیسی(ع) به او فرمود: آری تو همان هستی. سپس عیسی(ع) به آنان گفت: یکی از شما پیش از آن که صبح کند دوازده بار به من کافر می شود. مردی از آنان گفت: یا نبی الله من آن کس هستم؟ عیسی گفت: آیا در نفس خودت می یابی همان کس باشی؟ بعد به آنان فرمود: به زودی بعد از من سه فرقه می شوید. دو فرقه بر خدا دروغ بسته و جایگاهشان آتش است. فرقه ای که تابع «شمعون» اند بر خدا راستگویند و جایشان بهشت خواهد بود. این بگفت و در حالی که همگان او را می دیدند خدا او را از زاویة خانه به سوی خود بالا برد. بعد گوید: یهودیان همان شب در طلب عیسی برآمدند. مردی را که عیسی خبر داده بود که تا پیش از صبح دوازده بار به او کافر شود گرفتند. همچنین جوانی را که شبح عیسی به او القاء شده بود کشتند و به دار آویختند. مرد دیگر نیز تا قبل از صبح دوازده بار به عیسی(ع) کافر شد (نور الثقلین 1/345، ح 154) علاّمه طباطبایی پس از نقل حدیث مزبور می گوید: نزدیک به همین روایت از ابن عبّاس و قتاده و دیگران نقل شده. برخی از ایشان گفته است: آن کس که شبح عیسی به او افتاد همان بود که یهودیان را به جایگاه عیسی راهنمایی کرد تا او را گرفته بکشند و برخی دیگر غیر آن کس را گفته است. به هر تقدیر، قرآن کریم نفیاً یا اثباتاً از این جریان ساکت است (المیزان 3/252) از حضرت رضا(ع) نقل شده عیسی(ع) زنده از زمین به سوی آسمان برده شد و در بین آسمان و زمین روحش قبض شد و چون او را به آسمان بالا بردند روحش را به او برگرداندند؛ چنا ن که خداوند فرمود: «إذ قال الله یا عیسی إنّی متوفّیک و رافعک إلیّ و مطهّرک»، «و کنت علیهم شهیداً ما دمتُ فیهم فلمّا توفّیتنی کنتَ أنتَ الرْقیب علیهم و أنت علی کل شیءٍ شهید» (همان، ص 252) امام صادق(ع) نیز می فرماید: خداوند عیسی بن مریم(ع) را مبعوث کرد و به او نور، علم، حکم و همة دانش پیامبران گذشته را عطا کرد و افزون بر آن انجیل را نیز بر او نازل کرد و او را به سوی بیت المقدس به جانب بنی اسرائیل فرستاد تا آنان را به ایمان به خدا و رسول و عمل به کتاب و حکمتش دعوت کند. بیشتر بنی اسرائیل در برابر دعوت او راه طغیان و کفر پیش گرفتند و چون ایمان نیاوردند عیسی(ع) آنان را نفرین کرد. خداوند گروهی از اشرارِ آنان را مسخ کرد تا نشانه ای برای دیگران شده عبرت گیرند، ولی متأسفانه آنان طغیان و کفر را بیشتر کردند. عیسی(ع) در بیت المقدس ماند و مدّت 23 سال آنان را دعوت و به نعمت هایی که نزد خداست ترغیب می کرد تا وقتی که یهود او را جستجو کرده بالاخره مدّعی کشته شدن و به دار آویختنش گشتند، ولی قطعاً خدا آنان را بر عیسی(ع) مسلّط نکرد، بلکه موضوع برایشان مشتبه گردید و اصلاً یهودیان به عذاب و کشتن و به دار آویختن حضرت مسیح(ع) قدرت پیدا نکردند؛ زیرا قدرت پیدا کردنشان تکذیب قول خداوند است که می فرماید: خدا عیسی را پس از توفّی و اخذ تامّ به سوی خود بالا برد (نور الثقلین 1/346) تذکّر: احتمال اسرائیلی بودن برخی از این روایات ضعیف نیست. بنابراین، در پذیرش مشترکات با اهل کتاب احتیاط لازم است اما انچه قطعی و تردید نابردار است کلام الهی است که به صراحت کشته شدن حضرت عیسی (ع) را نفی می کند.بنگرید: آیة الله جوادی آملی،تفسیر موضوعی قرآن ج 4 (معاد در قرآن)
2.به فرض حضرت عیسی (ع) زنده باشد دلیلی بر این نیست که او پیامبر آخر الزمان باشد . افزون بر آن قرآن مجید پیامبر اسلام را پیامبر خاتم معرفی کرده است و این مساله با اینکه دیگری پیامبر آخر الزمان باشد تناقض دارد .
2.به فرض حضرت عیسی (ع) زنده باشد دلیلی بر این نیست که او پیامبر آخر الزمان باشد . افزون بر آن قرآن مجید پیامبر اسلام را پیامبر خاتم معرفی کرده است و این مساله با اینکه دیگری پیامبر آخر الزمان باشد تناقض دارد .