خانه » همه » مذهبی » مشروطیت یعنی چه؟ توضیح دهید.

مشروطیت یعنی چه؟ توضیح دهید.

تعریف مشروطیت همراه با پیچیدگی‌های بسیاری است که مستلزم بررسی دقیق و تامل می باشد به صورت خلاصه ؛ مشروطه لفظ عربی است به معنای مقید در مقابل مطلق است . واژه مشروطیت معادلی برای اصطلاح فرانسوی Constitution, constitutionne است که این لفظ در فرانسه از کلمه لاتین Contitutio گرفته شده که به معنای اول دلالت بر عمل تشکیل و مجموعه سازی دارد و به معنای دوم منظور از آن قانون اساسی یک ملت Cantion است که شامل مجموعه‌ای از مقررات قضایی و قواعد می‌شود که بایستی حاکم و ناظر بر کل روابط میان حکومت و مردم باشد که تحت آن زندگی می‌کنند. در یک جمع بندی مشوطیت عبارت است از : 1 . اعتقاد به لزوم حاکمیت قانون اساسی . 2 . دکترین یا نظام حکومتی که در آن ، قدرت حاکمه از طریق قانون اساسی محدود می گردد و با رویه های تعدیل و توازن ، از تمرکز قدرت جلوگیری به عمل می آید تا حقوق اساسی افراد و گروه ها حفظ شود . ( فرهنگ علوم سیاسی ، علی آقا بخشی ، نشر مرکز ؛ جهت مطالعه بیشتر ر.ک : تجربه‌‌ مشروطیت‌ ، تالیف: حسینیان، روح الله ، نشر مرکز اسناد انقلاب اسلامی ، 1385 )
در ادامه جهت آشنایی با چگونگی پیدایش و سرانجام مشروطیت در ایران مطالبی ارائه می شود :
1. اگر بخواهیم از نظر دوره زمانی به بررسی این موضوع بپردازیم می توان آغاز دوره اول مشروطیت را 13 مرداد 1285 ش. که قیام با شکوه مردم ایران، مظفرالدین شاه را مجبور به امضاى فرمان مشروطیت کرد، نام برد.
2. اما اگر بخواهیم مهمترین ریشه و زمینه تاریخی این قضیه را بررسی نماییم , باید گفت:
پیروزى جنبش تحریم تنباکو به رهبرى میرزاى بزرگ شیرازى، دو جریان مهم تاریخى را بهوجود آورد.
نخست، ظهور قدرت بى رقیب مراجع دینى در صحنه ى سیاسى کشور و رهبرى علما در بسیج توده ها، که به شکسته شدن استبداد و از هم پاشیدن قدرت استعمار در ایران کشید. و آنان را به عنوان مظهر آرمان هاى ملى مطرح کرد.
دوم، رشد افکار سیاسى، براى فراهم آوردن زمینه ى تحولات بنیادین در نظام ادارى و سیاسى ایران، و شکل گیرى نهضتى بزرگ تر در قالب قیام مشروطیت.
ناصرالدین شاه در آستانه ى جشن پنجاهمین سال سلطنت خود در سال 1313 هـ . ق.، هنگامى که از زیارت حضرت عبدالعظیم باز مى گشت، به دست میرزا رضا کرمانى ترور شد.حادثه ى ترور شاه در حقیقت، نقطه ى پیوند نهضت مشروطه با اندیشه هاى سیاسى سیدجمال الدین افغانى به شمار مى رود.
پس از آن که ناصرالدین شاه به قتل رسید، مظفرالدین شاه (با ضعف هاى بسیارى که داشت) بر تخت سلطنت نشست. در زمان وى اوضاع مملکت رفته رفته وخیم تر شد.دامنه ى مبارزات ملت، گسترده تر و زمینه براى آگاه کردن مردم فراهم شد. واعظان و سخنرانان نیز در گوشه و کنار، مردم را به حقوق خود آشنا، ظلم ها و فساد حکومت را بازگو، و آن ها را به مبارزه و پیوستن به نهضت دعوت مى کردند.
مردم که از حکومت استبداد با عنوان «ضل اللّه» به ستوه آمده بودند، و «ظل الشیطان» بودن آن را از زبان علماى دین مى شنیدند، و به چشم خود ظلم هاى مقامات کشورى و لشکرى به خصوص شاهزادگان و رجال وابسته به دربار را مى دیدند، دست به شورش زدند. قیام آنان در چندین شهر، به خاک و خون کشیده شد و سرانجام مردم تهران به رهبرى جمعى از روحانیون برجسته ى شهر در سال 1323 هـ . ق. به سوى حرم حضرت عبدالعظیم حسنى روانه شدند و ضمن اعلام تحصن، خواستار اجراى قوانین اسلام و تأسیس عدالتخانه،جهت رسیدگى به درخواست ها و شکایات مردم شدند.
این تحصن بزرگ با وجود توطئه هایى که براى شکستن آن سامان یافت، مظفرالدین شاه را مجبور کرد به درخواست مردم تن دردهد و در ذیقعده ى 1323 هـ . ق. دست خطى خطاب به صدراعظم (عین الدوله)، براى تأسیس عدالتخانه ى دولتى، صادر کند. این دست خط یکى از اسناد نهضت مشروطیت است که ماهیت اسلامى نهضت در آغاز آن را ثابت مى کند.
این فرمان اگر چه اختیارات شاه را محدود نمى کرد، ولى به خاطر این که اصل تساوى طبقات مختلف را در برابر قانون و محاکم اعلام مى کرد، متحصنان را بعد از یک ماه بر آن داشت به تهران بازگردند، ولى سرپیچى دولت از اجراى دست خط و وعده هاى شاه و دستگیرى و تبعید عناصر نهضت، موجب گسترش قیام هاى مردمى از تهران به سوى شهرستان ها شد.
این بار جمعى از افراد نهضت، همراه چندتن از علماى بزرگ، راه قم را پیش گرفتند. و در حرم حضرت معصومه(علیها السلام) متحصن شدند. جمع کثیرى نیز ناآگاهانه در سفارت انگلیس بست نشستند. و اعطاى قانون اساسى، افتتاح مجلس شوراى ملى و برکنارى عین الدوله از مقام صدارت اعظمى را خواستار شدند.
مظفرالدین شاه هم به ناچار پس از عزل عین الدوله، در تاریخ 14 جمادى الثانى 1324 هـ . ق. فرمانى خطاب به صدراعظم صادر کرد و دستور داد، مجلسى مشورتى از منتخبین شاهزادگان، علما، اعیان و اشراف، ملاّکین، تجار و اصناف تشکیل گردد، و در امور دولتى و مصالح عامه مشاوره به عمل آورده و آراء خود را توسط دولت به عرض شاه برسانند، که پس از توشیح به مورد اجراء گذاشته شود.
مردم که خواسته هاى خود را در این فرمان نمى یافتند، دست از تحصن نکشیدند. شاه نیز مجبور شد در 16 جمادى الثانى 1324 هـ . ق. فرمان دیگرى در تکمیل فرمان قبلى صادر کند. طبق دست خط جدید، دولت مأمور برگزارى انتخابات و تشکیل مجلس شوراى اسلامى شد بدین ترتیب علما از قم به تهران بازگشتند و متحصنان سفارت نیز از تحصن خارج شدند و آرامش نسبى برقرار شد.
از نکات قابل توجه در فرمان هاى مظفرالدین شاه که بر اثر فشار مردم و اوج گرفتن نهضت، مجبور به صدور آن ها شد، این است که در دست خط اوّل وعده ى تشکیل مجلس شوراى ملى را داده بود، ولى در دست خط دوم به دلیل خواست مردم مجبور شد دستور تشکیل مجلس شوراى اسلامى را صادر کند. این خود نشان از تأکید مردم، نمایندگان نهضت و صفوف اوّل مبارزه بر خواسته هاى اسلامى دارد که البته با کارشکنى هاى کارگزاران دربار و فرنگ رفته ها، در عمل دچار تحریف شد. تأکید بر اسلامى بودن مجلس شورا از آن جا ناشى مى شد که هدف از نهضت مشروطیت، آن چنان که از تلگراف ها، شب نامه ها، بیانیه ها و سخنرانى ها آشکار بود، بهوجودآوردن نظام اسلامى بر پایه ى قوانین الهى و شریعت اسلام بود و بى شک تحریف و تبدیل خواسته ى ملت مسلمان به یک نظام با مدل غربى، خیانتى نابخشودنى نسبت به آرزوها و انقلاب ملتى بود که در راه آرمان هایش رنج فراوان کشیده بود.

بررسی علل و عوامل شکست انقلاب مشروطه

مهمترین علل و عوامل شکست مشروطه را مى توان به دو دسته خارجى و داخلى تقسیم کرد:

1. عوامل خارجى

اتحاد دولت هاى روسیه و انگلیس در مقابل خطر روزافزون آلمان و متعاقب آن تقسیم ایران در قرارداد 1907 م. و نیز اشغال ایران در جنگ اول به دست قدرت هاى درگیر، از عوامل خارجى داراى نقش در شکست مشروطه اند.
دولت روسیه در جریان استبداد صغیر و به توپ بستن مجلس دخالت داشت، لیاخوف فرمانده روسى قزاق ها جز به امر دولت متبوعش نمى توانست چنین کار مهمى را انجام دهد. حضور نیروى نظامى روس ها در شمال و اشغال چند شهر بزرگ و جنایت هاى بى شمارى که توسط آن ها انجام گرفت، از عوامل اصلى شکست مشروطه تلقى مى شود. تأثیر حضور انگلیسى ها در جنوب نیز کم تر از آن نبود و در عمل با ورود روسیه از شمال و انگلیسى ها از جنوب، از دولت مشروطه ایران جز نامى برجاى نمانده بود. از عوامل اصلى ناکامى دولت مردان در سامان دادن به اوضاع، همین حضور روزافزون بیگانگان و دخالت هاى بى شمار سفارت خانه هاى خارجى در امور داخلى ایران بود. گرچه نباید فراموش کرد که بسیارى از دولت مردان وقت، شیفته همین اشغال گران بودند.
با آغاز جنگ جهانى اول، تعداد نیروهاى بیگانه به سرعت افزایش یافت و ایران صحنه جنگ دولت هاى متخاصم شد. میراث جنگ اول براى ایران قحطى، گرسنگى، بیمارى و سرانجام مرگ و میر بسیارى از مردم و نیز فقر و پریشانى بازماندگان بود. در این شرایط، کم تر کسى مى توانست به فکر مشروطه باشد. حتى بسیارى از مردم همه این ها را از بلاى مشروطه مى دیدند.

2. عوامل داخلى

از جمله عوامل داخلى شکست مشروطه، مى توان به ماهیت کاملا متفاوت نیروهاى مشروطه خواه اشاره کرد. مشروطه انقلابى نبود که بر خواست و اندیشه یک طبقه یا نیروى اجتماعى خاص استوار باشد. گروه ها و نیروهاى اجتماعى متعددى مشروطه را ایجاد کردند. عنوان مشروطه نیز ابتدا اندیشه و خواسته اى مبهم بود که هرکس آن را به رأى خود تفسیر مى کرد. بعد از پیروزى مسلماً همه این خواسته هاى کاملا متفاوت نمى توانست به اجرا در آید و لذا درگیرى ها و اختلافات براى به کرسى نشاندن رأى خود و حذف رقیبان آغاز شد. فقدان فرهنگ گفتوگو به دلیل حاکمیت طولانى استبداد در ایران باعث مى شد این اختلافات به جاى آنکه با بحث و گفتگو خاتمه پذیرد به درگیرى هاى فیزیکى، رواج تهمت و افترا و سرانجام ترور و خشونت ختم گردد. به عبارت دیگر، جناح هاى مختلف در عصر
مشروطه هرکدام هدف و مقصدى خاص را دنبال مى کردند و نقطه اشتراک آنان تنها در نفى وضع موجود بود. این اختلافات وسیع، ائتلاف آنان را شکننده کرد و باعث از هم پاشیدن آن گردید.
به هر دلیل، هنوز چندى از مشروطه نگذشته بود که امیدهاى اولیه بر باد رفت. آن خوش بینى هاى پیشین و ساده اندیشى بسیار ـ که در پرتو آن تصور مى شد مشروطه همه چیز را اصلاح خواهد کرد ـ از میان رفت و اختلاف هاى بسیار پدید آمد و دولت مرکزى را بیش از پیش ناتوان ساخت. به تدریج اطراف کشور ناامن گردید و دولت مشروطه نیز نتوانست امنیت را برقرار کند. افزون بر این، دخالت نیروهاى بیگانه، دولت را به مجموعه اى بى اراده و ناتوان تبدیل کرد. روس و انگلیس، به دولت مشروطه اهمیت نداده، آن را در خور توجه نمى دانستند. در سال هاى پرآشوب مشروطه تا پایان جنگ جهانى اول، بسیارى از مردم از گرسنگى، بیمارى و جنگ جان باختند. اوضاع چنان آشفته بود که مردم آرزو مى کردند وضعیت پیش از نهضت به جامعه باز گردد. در این ناامنى، یک حکومت مستبد و قدرتمند به آسانى مورد پذیرش مردم واقع مى شد. حتى بسیارى از بنیانگذاران جنبش ضد استبدادى به این نتیجه رسیده بودند که تنها یک دیکتاتور مى تواند آرامش را به ایران بازگرداند. بدین ترتیب، مردم ایران پس از سال ها تلاش براى از میان بردن استبداد دوباره در قالب سلسله پهلوى به آن تن دادند.
در جریان مشروطه، روحانیت خسته از درگیرى و دلسرد از سیاستمداران از صحنه سیاست کناره گرفت و میدان را به سود مستبدان و حامیان آنان خالى گذارد.

پیامدهاى مشروطه

انقلاب مشروطه با همه مشکلات و ناکامى هایش آثار عمده اى از خود برجاى نهاد. برخى از این آثار عبارتند از:
1. مفاهیمى مانند قانون اساسى ، مجلس ، آزادى ، انتخابات و تفکیک قوا با این انقلاب مطرح شد و رسمیت یافت. البته مجلس به زودى مورد هجوم قرار گرفت و در قالب نهادى وابسته به کارش ادامه داد; ولى اصل وجود قانون اساسى و مجلس که در سخت ترین دوره ها نیز برقرار ماند و در مقاطع خاصى نیز تعدادى از نمایندگان مخالف دولت به آن راه یافت، با آثار سیاسى مهمى همراه بود.
2. تجربیات ارزشمند انقلاب مشروطه در زمان وقوع انقلاب اسلامى مورد توجه واقع شد. از یک سو نابودى نظام سلطنتى و قطع کامل سلطه بیگانگان بر کشور و توجه به فرهنگ و ارزش هاى خودى مورد توجه قرار گرفت و از دیگر سو، رخنه عناصر بیگانه و فرصت طلب در مشروطه، هوشیارى انقلابیان مذهبى را براى جلوگیرى از تکرار این امر در انقلاب اسلامى برانگیخت. در نهایت این تجربیات لزوم حفظ وحدت میان نیروهاى انقلاب، را گوشزد کرد.
منبع: انقلاب اسلامى و چرایى و چگونگى رخداد آن ، جمعی از نویسندگان، قم: انتشارات معارف، 1380 ، صص49-50 .
منابع :
1. انقلاب اسلامی ایران(علل,مسائل ونظام سیاسی) ,استاد عباسعلى عمید زنجانى .
2. انقلاب اسلامی چرایى و چگونگى رخداد انقلاب اسلامى , نشر معارف.
3. حدیث پیمانه , حمید پارسانیا .
4. محمدعلى (همایون) کاتوزیان، اقتصاد سیاسى ایران ، ترجمه محمدرضا نفیسى و کامبیز عزیزى.
5 .رسول جعفریان، بررسى و تحقیق در نهضت مشروطیت ایران .
6. مهدى ملک زاده، تاریخ انقلاب مشروطیت ایران.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد