اله, به معنی معبود و نفی الهیت از غیر خدا, به معنی توحید عبادی است. توحید در عبادت، یعنی تنها خدا را مطاع و قبلة روح و جهت حرکت و ایده آل قرار دادن و طرد هر مطاع و جهت و قبله و ایده آل دیگر؛ یعنی برای خدا خم شدن و راست شدن، برای خدا قیام کردن، برای خدا خدمت کردن، برای خدا زیستن، برای خدا مردن، آنچنانکه ابراهیم گفت:«وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذی فَطَرَ السَّمواتِ وَ الْاَرْضَ حَنیفاً وَ ما اَنَا مِنَ الْمُشْرِکینَ» انعام/79 «…اِنَّ صَلوتی وَ نُسُکی وَ مَحْیایَ وَ مَماتی لِلّهِ رَبِّ الْعالَمینَ لا شَریکَ لَهُ وَ بِذلِکَ اُمِرْتُ وَ اَنَا اَوَّلُ الْمُسلِمینَ» انعام/162 و 163
[روی دل و چهرة قلب خود را حق گرایانه به سوی حقیقتی کردم که ابداع کنندة همة جهان علوی و سِفلبی است؛ هرگز جزء مشرکان نیستم … همانا نمازم، عبادتم، زیستنم و مردنم برای خداوند، پروردگار جهانهاست. او را شریکی نیست. به این فرمان داده شده ام و من اولین تسلیم شدگان به حق هستم.]این توحید ابراهیمی، توحید عملی اوست. کلمة طیّبة «لا اِلهَ اِلاّ اللهُ» بیش از هر چیزی ناظر بر توحید عملی است؛ یعنی جز خدا شایستة پرستش نیست.
درباره مفهوم «اله» و «الوهیت» بحثهاى زیادى میان صاحب نظران، انجام گرفته که در کتب تفسیر قرآن، مضبوط است.معنایى که به نظر ما رجحان دارد اینست که «اله» به معناى «پرستیدنى» یا «شایسته عبادت و اطاعت» است مانند «کتاب» به معناى «نوشتنى» و چیزى که شأنیت نوشتن را دارد.
طبق این معنى، الوهیت صفتى است که براى انتزاع آن باید اضافه عبادت و اطاعت بندگان را نیز در نظر گرفت.و هر چند گمراهان، معبودهاى باطلى را براى خودشان برگزیده اند اما کسى که شایستگى عبادت و اطاعت را دارد همان کسى است که خالق و رب ایشان مى باشد.و این حد نصاب اعتقادى است که مى بایست هر کسى درباره خداى متعال داشته باشد یعنى علاوه بر اینکه خدا را به عنوان واجب الوجود و آفریدگار و کردگار و صاحب اختیار جهان مى شناسد باید او را شایسته عبادت و اطاعت نیز بداند و به همین جهت، این مفهوم در شعار اسلام (لا اله الا الله) اخذ شده است.
آموزش عقاید, مصباح یزدی, ص 83
[روی دل و چهرة قلب خود را حق گرایانه به سوی حقیقتی کردم که ابداع کنندة همة جهان علوی و سِفلبی است؛ هرگز جزء مشرکان نیستم … همانا نمازم، عبادتم، زیستنم و مردنم برای خداوند، پروردگار جهانهاست. او را شریکی نیست. به این فرمان داده شده ام و من اولین تسلیم شدگان به حق هستم.]این توحید ابراهیمی، توحید عملی اوست. کلمة طیّبة «لا اِلهَ اِلاّ اللهُ» بیش از هر چیزی ناظر بر توحید عملی است؛ یعنی جز خدا شایستة پرستش نیست.
درباره مفهوم «اله» و «الوهیت» بحثهاى زیادى میان صاحب نظران، انجام گرفته که در کتب تفسیر قرآن، مضبوط است.معنایى که به نظر ما رجحان دارد اینست که «اله» به معناى «پرستیدنى» یا «شایسته عبادت و اطاعت» است مانند «کتاب» به معناى «نوشتنى» و چیزى که شأنیت نوشتن را دارد.
طبق این معنى، الوهیت صفتى است که براى انتزاع آن باید اضافه عبادت و اطاعت بندگان را نیز در نظر گرفت.و هر چند گمراهان، معبودهاى باطلى را براى خودشان برگزیده اند اما کسى که شایستگى عبادت و اطاعت را دارد همان کسى است که خالق و رب ایشان مى باشد.و این حد نصاب اعتقادى است که مى بایست هر کسى درباره خداى متعال داشته باشد یعنى علاوه بر اینکه خدا را به عنوان واجب الوجود و آفریدگار و کردگار و صاحب اختیار جهان مى شناسد باید او را شایسته عبادت و اطاعت نیز بداند و به همین جهت، این مفهوم در شعار اسلام (لا اله الا الله) اخذ شده است.
آموزش عقاید, مصباح یزدی, ص 83