در منابع و کتابهای کلام اسلامی؛ یکی از مباحث نبوّت، گفتوگو در مورد «نبوت عامه» و «نبوت خاصه» است که در ذیل به تعریف و تفاوت میان آنها اشاره میشود.
الف. نبوّت عامّه
با قطع نظر از نبوت یک یا چند پیامبر، اصل و اساس لزوم ارسال پیامبران، نزول وحى، و اینکه هر پیامبرى باید معجزهاى داشته باشد و هر موضوع کلی که ارتباط با تمام پیامبران دارد، در «نبوت عامه» مورد بررسی قرار میگیرد.[1] به عبارت دیگر، گفتوگو در مورد «نبوت عامه»، پیش نیاز مسائل مرتبط با «نبوت خاصه» است.
ب. نبوّت خاصّه
در «نبوت خاصه» در مورد پیامبری یک نبی و رسول، سخن به میان میآید. برای نمونه؛ در مورد پیامبری حضرت محمد(ص) که آخرین پیامبر و کتاب او آخرین کتابها و رسالت او آخرین رسالتها است و قرآن معجزه جاویدان او تا روز قیامت است و هیچکس توان مبارزه با آنرا ندارد، به طور جداگانه بحث میشود.[2]
با توجه به آنچه گفته شد؛ «نبوت عامه» و «نبوت خاصه» تفاوتهایی دارند که به برخی از آنها اشاره میشود:
1. «نبوت عامه»، از طریق برهان عقلی ثابت میشود؛[3] اما راههای شناخت «نبوت خاصه» متفاوت است، به عنوان نمونه، اندیشمندان دینی، پیامبری حضرت محمد(ص) را از چند راه اثبات میکنند:
1-1. معجزه جاوید آنحضرت؛ یعنی قرآن کریم که ملتها را برای اثبات حقانیت خود به مبارزهطلبی دعوت کرده است.[4] آنجا که فرمود: «مثل قرآن بیاورید»،[5] در مرحله بعد میفرماید: «اگر میتوانید ده سوره همانند قرآن»،[6] سپس «یک سوره»[7] و بالأخره فرمود: «یک جمله مثل قرآن»[8] بیاورید که در هر چهار مرحله شکست خوردند و نتوانستند مانند آنرا بیاورند.
2-1. بشارت پیامبران قبلی؛[9] قرآن در این زمینه میفرماید: «و به یاد آورید هنگامى را که عیسى بن مریم گفت: “اى بنیاسرائیل! من فرستاده خدا به سوى شما هستم در حالیکه تصدیق کننده توراتى میباشم که قبل از من فرستاده شده، و بشارتدهنده به پیامبرى که بعد از من میآید و نام او احمد است».[10]
2. برخی از سرفصلهایی که در «نبوت عامه» مطرح میشود، عبارت است از: بحث از لزوم یا سزاوار بودن مبعوث شدن پیامبران برای هدایت و ارشاد انسان، شناخت پیامبران راستگو از مدعیان دروغین پیامبری، ادله لزوم بعثت، و … .[11] اما در نبوت خاصه پیامبری؛ مانند رسول اکرم(ص)؛ مباحثی نظیر خاتمیت، جهانگیر بودن دعوت، جاوید بودن معجزه آنحضرت؛ یعنی قرآن،[12] مطرح میشود.
الف. نبوّت عامّه
با قطع نظر از نبوت یک یا چند پیامبر، اصل و اساس لزوم ارسال پیامبران، نزول وحى، و اینکه هر پیامبرى باید معجزهاى داشته باشد و هر موضوع کلی که ارتباط با تمام پیامبران دارد، در «نبوت عامه» مورد بررسی قرار میگیرد.[1] به عبارت دیگر، گفتوگو در مورد «نبوت عامه»، پیش نیاز مسائل مرتبط با «نبوت خاصه» است.
ب. نبوّت خاصّه
در «نبوت خاصه» در مورد پیامبری یک نبی و رسول، سخن به میان میآید. برای نمونه؛ در مورد پیامبری حضرت محمد(ص) که آخرین پیامبر و کتاب او آخرین کتابها و رسالت او آخرین رسالتها است و قرآن معجزه جاویدان او تا روز قیامت است و هیچکس توان مبارزه با آنرا ندارد، به طور جداگانه بحث میشود.[2]
با توجه به آنچه گفته شد؛ «نبوت عامه» و «نبوت خاصه» تفاوتهایی دارند که به برخی از آنها اشاره میشود:
1. «نبوت عامه»، از طریق برهان عقلی ثابت میشود؛[3] اما راههای شناخت «نبوت خاصه» متفاوت است، به عنوان نمونه، اندیشمندان دینی، پیامبری حضرت محمد(ص) را از چند راه اثبات میکنند:
1-1. معجزه جاوید آنحضرت؛ یعنی قرآن کریم که ملتها را برای اثبات حقانیت خود به مبارزهطلبی دعوت کرده است.[4] آنجا که فرمود: «مثل قرآن بیاورید»،[5] در مرحله بعد میفرماید: «اگر میتوانید ده سوره همانند قرآن»،[6] سپس «یک سوره»[7] و بالأخره فرمود: «یک جمله مثل قرآن»[8] بیاورید که در هر چهار مرحله شکست خوردند و نتوانستند مانند آنرا بیاورند.
2-1. بشارت پیامبران قبلی؛[9] قرآن در این زمینه میفرماید: «و به یاد آورید هنگامى را که عیسى بن مریم گفت: “اى بنیاسرائیل! من فرستاده خدا به سوى شما هستم در حالیکه تصدیق کننده توراتى میباشم که قبل از من فرستاده شده، و بشارتدهنده به پیامبرى که بعد از من میآید و نام او احمد است».[10]
2. برخی از سرفصلهایی که در «نبوت عامه» مطرح میشود، عبارت است از: بحث از لزوم یا سزاوار بودن مبعوث شدن پیامبران برای هدایت و ارشاد انسان، شناخت پیامبران راستگو از مدعیان دروغین پیامبری، ادله لزوم بعثت، و … .[11] اما در نبوت خاصه پیامبری؛ مانند رسول اکرم(ص)؛ مباحثی نظیر خاتمیت، جهانگیر بودن دعوت، جاوید بودن معجزه آنحضرت؛ یعنی قرآن،[12] مطرح میشود.