طلسمات

خانه » همه » مذهبی » مقام و درجه كدام يك از 14 معصوم بالاتر است چون بعضي امام علي ـ عليه السلام ـ و بعضي ها امام زمان (عج) را از همه بالاتر مي دانند چرا؟

مقام و درجه كدام يك از 14 معصوم بالاتر است چون بعضي امام علي ـ عليه السلام ـ و بعضي ها امام زمان (عج) را از همه بالاتر مي دانند چرا؟

همانطور كه انبياء با وجود اشتراك در فضيلت پيامبري، به دليل ويژگي خاص عصر و زمان، از نظر درجه و مقام معنوي با يكديگر تفاوت داشته اند؛[1] ائمه-ع- نيز با وجود يكساني در مقام امامت، هر يك موقعيت ويژه اي داشته­اند.ائمه ـ عليهم السلام ـ از دو مقام ولايي و منزلت معنوي برخوردار بوده اند. از نظر مقام ولايي، ائمه-ع- به عنوان وصي و جانشين پيامبر، همگي از وجوب اطاعت برخوردارند. ولي در بُعد مقام معنوي، هر يك داراي موقعيت خاصي اند كه به جهت اختلاف مراتب كمال، به آن نائل آمده اند. با توجه به آن شخصيت خاص است كه هر امامي مي تواند مسئوليت امامت را در زمان خود ايفا نمايد. لزوم تبعيت از مقام ولايي امام، از لوازم مقام امامت بوده و نياز به دليل خاصي ندارد.
در عين حال احاديث فراواني درباره وجوب اطاعت از امام وارد شده است. در حديثي  رسول اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ فرموده: الائمة بعدي اثني عشر اولهم علي بن ابي طالب و آخر هم القائم المهدي هم خلفائي و اوصيايي و حجج الله علي امتي، المقر ّبهم مؤمن و المنكر لهم كافر.[2]ائمه پس از من دوازده نفر مي باشند اولين آن ها علي بن ابي طالب و آخرين آن ها مهدي قائم است. ايشان جانشينان و اوصيا وحجت هاي الهي بر امتم هستند، شخص اقراركننده ي به آن ها، مؤمن و فردي كه آنان را انكار نمايد، كافر است.)

مقام و مرتبه معصومين-ع-.
شكي نيست كه ائمه-ع- با پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ از نظر مقام و موقعيت معنوي در يك درجه نمي باشند. پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ فخر كائنات و از همه انسان ها از جمله امامان، برتر است. پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ فرموده: من سرورِ آدم در روز قيامت هستم و اولين كسي كه قبرش شكافته مي شود، و اولين شفاعت كننده و اولين شفاعت شده مي باشم.[3]واين كه پيامبر پس از سفر معراج خود، امامت نمازِ با انبياء در بيت المقدس را بر عهده داشته، بيانگر فضيلت ايشان بر همه پيامبران مي باشد.[4]به همين دليل نويسندة كتاب «مَشرعة بحارالانوار» پس از بيان اين نكته كه علامه مجلسي در ج 25 بحارالانوار،سي و سه حديث دربارة فضيلت برخي معصومين بر بعضي ديگر آورده،اين نكته ارزنده را متذكر مي شود كه «اگر حديثي ديده شود كه پيامبر را با ائمه ـ عليهم السلام ـ از حيث فضيلت مساوي دانسته است،بايد كنار گذاشته يا تأويل برده شود.»[5]درباره امامان معصوم ـ عليهم السلام ـ نيز بايد بدانيم كه امام علي ـ عليه السلام ـ برتر از ساير ائمه مي باشد. در حديثي ازامام صادق ـ عليه السلام ـ به نقل از پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ گفته شده: ما در امر (وجوب اطاعت به آن چه فرمان مي دهيم) و فهم و (علم به) حلال و حرام. در يك مسير هستيم. و اما رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ و علي ـ عليه السلام ـ براي آن دو برتري مي باشد.[6]پس از امام علي ـ عليه السلام ـ بعيد نيست كه امام حسن و امام حسين-عليهماالسلام- نسبت به ساير ائمه-ع- برتر باشند. به دليل سخن ابن عباس كه از پيامبر نقل نموده: علي بن ابي طالب ـ عليه السلام ـ برترين خلق خدا غير از من است،وحسن و حسين دو سرورِ جوانان اهل بهشت،و پدر آن دو از آن دو برتر است… [7]و نيز بخاطر برخي از آيات و احاديثي كه درباره برتري «اهل بيت» و «عترت» آمده است.[8]پس از آن چه كه درباره برتري امام علي ـ عليه السلام ـ نسبت به همه ائمه و امام حسن و حسين-ع- نسبت به ساير ائمه بيان شد، درباره برتري ساير ائمه-ع- نسبت به يكديگر به طور يقين نمي توان سخن گفت. هرچندمي دانيم كه امام باقر و امام صادق ـ عليهماالسلام – ، خصوصاً امام صادق ـ عليهالسلام ـ به لحاظ شرايط زماني خودتأثير عميقي در دين اسلام و تحكيم اصول تشيع،داشته است. لذا عقل حكم مي كند كه آن دو را برتر به معناي كسب ثواب بيشتر بدانيم.و نيز عقل ايجاب مي كند كه باتوجه به جايگاه ويژه امام زمان،وي را نسبت به مابقي افضل به معناي علم و عمل بيشتر،قلمداد نمائيم،هر چند توقف و خودداري از ابراز نظر در جايي كه دليل يقيني در دست نداريم،بهتر است.[9]مرحوم كراجكي در كتاب ارزنده كنزالفوائد پيرامون فضيلت امامان-ع- نسبت به يكديگر مي گويد:واجب است كه معتقد باشيم برترين امامان ـ عليهم السلام ـ ،اميرالمؤمنين علي بن ابيطالب بوده و جايز نيست،كسي جز ايشان،اميرالمؤمنين  ناميده شود… و اين كه برترين ائمه-ع- پس از اميرالمؤمنين،فرزندش حسن،وپس ازآن حسين است-عليهم السلام-. و برترين امام نسبت به بقيه، پس از حسين-ع- امام زمان مهدي ـ عليه السلام ـ مي باشد.سپس مابقي ائمه-ع- پس از ايشان،بنابر آنچه كه در حديث آمده و به نظر مي رسد.[10]

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. كراجكي، محمد، كنزالفوائد، ج1،ص 246،انتشارات دارالذخائر، قم.
2. بحارالانوار، ج 25، باب 12، ص 352-363.
 
پي نوشت ها:
[1] . ر.ك: بقره/ 253، اسراء/ 21 و 25.
[2] . شيخ علي، بحراني، مثار الهدي، بيروت، دارالمنتظر، چاپ اول، 1405 هـ ، ص 678-679.
[3] . حسين فيروزآبادي، سيدمرتضي، فضائل الخمسة من الصحاح الستة، چاپ چهارم، بيروت، مؤسسة الاعلمي للمطبوعات، 1402 هـ، ج 1، ص 57.
[4] . ر.ك: بيومي مهران محمد، السيرة النبوية الشريفة،، بيروت، دارالنهضة العربية، 1990، ج 1، ص 274.
[5] . ر.ك: آيت الله محسني، شيخ محمد آصف ، مشرعة بحارالانوار، قم، مكتبة العزيزي، چاپ اول، 1381 ش، ج 1، ص 463.
[6] . مجلسي، محمدباقر، مرآة العقول، تهران، دارالكتب الاسلامية، چاپ دوم، 1363، ج 3، ص 178.
[7] . همان، داراحياء التراث العربي، 1403 هـ ، ج 25، ص 360.
[8] . همان، باب 6، ص 212.
[9] . ر.ك:آيت الله محسني، شيخ محمدآصف، مشرعة بحارالانوار، قم، مكتبة العزيزي، چاپ اول، 1381، ج 1، ص 463.
[10] . كراجكي محمد، كنزالفوائد، قم، دارالذخائر، چاپ اول، 1410 هـ ، ج 1، ص 246.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد