بهشت و دوزخ در باطن و درون اين جهانند. ما اين آسمان و زمين و كرات مختلف را با چشم خود ميبينيم امّا عوالمي كه در درون اين جهان قرار دارند نميبينيم و اگر ديد و درك ديگري داشتيم هم اكنون ميتوانستيم آنها را ببينيم چنانچه در اين عالم موجودات بسياري هستند كه امواج آنها با چشم ما قابل درك نيستند، همچنين ملکوت و باطن عالم دنيا براي ما قابل درک نيست چنانچه قرآن مي فرمايد: «كَلاَّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ» اگر علم اليقين داشتيد، دوزخ را مشاهد ميكرديد… . از پارهاي از احاديث استفاده ميشود كه بعضي از مردان خدا درك و ديدي در اين جهان داشتند كه بهشت و دوزخ را نيز با چشم حقيقت ميديدند. براي اين موضوع ميتوان مثالي ذكر كرد: فرض كنيد فرستندة نيرومندي در يك نقطه زمين وجود داشته باشد كه به كمك ماهوارههاي فضائي امواج آن به سراسر زمين پخش شود و به وسيلة آن نغمة دل انگيز تلاوت قرآن با صدائي فوق العاده دلنشين و روحپرور در همه جا پخش گردد، و در نقطه ديگري از زمين فرستنده ديگري با همان قدرت وجود داشته باشد كه صدائي فوق العاده گوش خراش و ناراحت كننده روي امواج ديگري در همه جا پراكنده شود.
هنگامي كه ما در يك مجلس عادي نشستهايم صداي گفتگوي اطرافيان خود را ميشنويم امّا از آن دو دسته امواج «روحپرور» و «آزار دهنده» كه در درون محيط ما است و همه جا را پر كرده است هيچ خبري نداريم، ولي اگر دستگاه گيرندهاي ميداشتيم كه موج آن با يكي از اين دو فرستنده تطبيق ميكرد فوراً در برابر ما آشكار ميشدند امّا دستگاه شنوائي
ما در حال عادي ازدرك آنها عاجز است.
عالم آخرت و بهشت و دوزخ، محيط بر اين عالم هستند، و به اصطلاح اين جهان در شكم و درون آن جهان قرار گرفته، درست همانند عالم جنين كه در درون عالم دنيا است، زيرا ميدانيم عالم جنين براي خود عالم مستقلي است، امّا جداي از اين عالمي كه در آن هستيم نيست، بلكه در درون آن واقع شده است، عالم دنيا نيز نسبت به عالم آخرت، همين حال را دارد، يعني در درون آن قرار گرفته است.
اگر ميبينيم قرآن ميگويد وسعت بهشت به اندازة وسعت آسمانها و زمين است به خاطر آن است كه انسان چيزي وسيعتر از آسمان و زمين نميشناسد تا مقياس سنجش قرار داده شود، لذا قرآن براي اين كه وسعت و عظمت بهشت را ترسيم كند آن را به پهنه آسمانها و زمين تشبيه كرده است، و چارهاي غير از اين نبوده، همانطور كه اگر كودكي كه در شكم مادر قرار دارد عقل ميداشت و ميخواستيم با او سخن بگوئيم بايد با منطقي صحبت كنيم كه براي او در آن محيط قابل درك باشد.
از آنچه گفتيم پاسخ اين سؤال نيز روشن شد كه اگر وسعت بهشت به اندازه زمين و آسمانها است پس دوزخ كجاست؟ زيرا طبق نظر اوّل دوزخ نيز در درون همين جهان قرار گرفته و وجود آن در درون اين جهان منافاتي با وجود بهشت در درون آن ندارد (همانطور كه در مثال امواج فرستندة صوتي ذكر شد) و امّا طبق پاسخ دوّم كه بهشت و دوزخ محيط بر اين جهان باشند جواب باز هم روشنتر است زيرا دوزخ ميتواند محيط بر اين جهان باشد و بهشت محيط بر آن، و از آن هم وسيعتر.[1]جايگاه بهشت براي انساني كه در نشئه مادة عنصري زندگي ميكند و بسياري از داوريها و انتظارات او صبغة عنصري و مادي دارد. براي هر چيز، جا و مكان مادي تصور ميكند و فرايند همه چيز را در راستاي زمان و مكان طبيعي مينگرد. حال اگر از او پرسيده شود جاي مسئلة 4 = 2 + 2 كجاست؟ خواهد گفت براي اين مسائل جائي نيست اساساً علوم و دانشهاي بشري ذاتاً مجرد از ماده است و زمان و مكان ندارد و از جان انسان بيرون نيست ـ بهشت و جهنم نيز از محدودة تاريخ دنيايي و زمان و مكان خارج است و قبل، بعد .كي و كجاي دنيوي بر نمي دارد،….
بنابراين ديدگاه نبايد بهشت و جهنم و بسياري از معارف قطعي اسلام را در چارچوب زمان و مكان دنيايي ارزيابي كرد. آنها آسماني است و انديشة آسماني ميطلبد و براي نامحرمان هرگز درهاي آسمان گشوده نخواهد شد، …. مراد از آسمانها همان مقام يا مقامهاي عالي انسانيت است كه بهشت را در خود جاي داده است،[2]…
مشهور بين متكلمين اين است كه بهشت در آسمانها و زير عرش قرار دارد امّا جهنم زير طبقات زمين ميباشد. از خواجه نصير طوسي نقل شده كه از مكان بهشت و جهنم اطلاع نداريم امّا ممكن است از آيه (عندها جنة المأوي) عند سدره المنتهي استفاده شود در آسمانها است و همچنين از (و في السماء رزقكم و ما توعدون)[3]در كتاب گرانسنگ بحارالانوار ميفرمايند: دليل روشني در رابطه با مكان بهشت و جهنم نداريم اكثر بزرگان ميگويند در بالاي آسمانها و زير عرش قرار دارد زيرا كه خداوند ميفرمايند: «عند سدرة المنتهي عندها جنة المأوي» و پيامبر فرموده: سقف بهشت عرش خداوند است و امّا جهنم زير طبقات زمين است. امّا خود علامة مجلسي ميفرمايند: حق اين است كه بگوييم علم اينها در انحصار خداوند است ما نميدانيم.[4] و همچنين سعدالدين تفتازاني ميفرمايند: ما قطع نداريم به مكان بهشت و جهنم ولي اكثر علما ميگويند بهشت در بالاي آسمانها و جهنم در زير طبقات زمين قرار دارد.[5]
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. تفسير نمونه، آية الله مكارم و عدهاي از نويسندگان، تهران، دارالكتب الاسلامية، جلد 3، ذيل آيه 134، سورة آل عمران.
2. معاد و جهان پس از مرگ، آيه الله مكارم شيرازي، قم، انتشارات هدف، ص 39 و بعد از آن.
3. تاريخ جهنم، جورج مينوا، ترجمه حسين علي عربي، قم، ناشر مؤسسه پژوهش امام خميني، 1379.
پي نوشت ها:
[1] . مكارم شيرازي، ناصر و عدهاي از نويسندگان، تفسير نمونه، تهران، دارالكتب الاسلامية، ج3، ذيل آيه 134، سورة آل عمران.
[2] . جوادي آملي، عبدالله، معاد در قرآن، قم، نشر اسراء، چاپخانه اسوه، 1381، ج 5، ص 242 ـ 244.
[3] . سبحاني، جعفر، محاضرات في الالهيات، قم، انتشارات جامعه مدرسين، ص 668.
[4] . مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، بيروت، مؤسسه الوفا، ج 8، ص 206.
[5] . تفتازاني، شرح المقاصد، عالم الكتب، بيروت، جزء 5، ص 112.