قبل از بيان راهكارهاي مقابله با ترس و درمان آن لازم است عواملي را كه باعث شدّت يا ضعف ترس مي شوند را بيان نمائيم.
برخي از عوامل مؤثر در شدّت و ضعف ترس:
1. ميزان رشد شناخت و معرفت:
ترس انسان در هر موردي، به ميزان «شناخت عواقب خطر» بستگي دارد. كساني كه به دليل ضعف شناخت، به نتايج خطر پي نبرده اند، هرگز هراسي در دل نمي نمايند. به همين دليل كودكان در اوايل طفوليت ترسي از آتش نداشته و به راحتي به اشياي سوزان دست مي زنند امّا پس از مدّتي تجربه و درك نتايجِ آن، ياد مي گيرند كه از اين عمل اجتناب نمايند، همچنين كساني كه خداي را شناخته و آثار ارتباط با او را درك كرده اند و به خطرات مخالفت با وي آگاه باشند، از سرپيچي دستورات او هراس دارند.
جوانان، مردان و زناني كه در ارتكاب گناهان نه تنها احساس ترس از خداوند ننموده بلكه با خوشحالي و افتخار از دستورات خداوند سرپيچي مي نمايند، رشد شناختي و معرفت الهيِ ضعيف و كودكانه اي دارند.[1]2. ميزان ترس از خدا:
در انسان هر چه قدر ترس از قدرت و عظمت الهي بيشتر باشد، ترس از غير خدا به همان ميزان كمتر خواهد شد. بدين معنا كه هرقدر معرفت الهي بيشتر گردد ترس از غير خدا (مانند حوادث، دردها و مشكلات) كاهش مي يابد تا آنجا كه به صفر مي رسد، چون همة قدرت ها از اوست و اگر با او باشيم هيچ قدرتي ياراي مقابله با ما را ندارد.[2]3. شرايط اجتماعي و الگوها:
انسان بايد با كساني كه ترسو هستند معاشرت و دوستي نكند وحتي با آنها مشورت هم نكند. چون اين گونه افراد انسان را هم ترسو مي كنند. و برعكس اگر دوست انسان شجاع باشد در انسان نيز تأثير گذاشته و به تدريج انسان ترس را كنار مي گذارد و مثل دوستش شجاع مي شود.[3]4. ميزان عجز و ناتواني:
اساساً ترس ناشي از احساس ناتواني و ضعف در برابر فرد يا موقعيتي است كه انسان توانايي مقابله با آن را ندارد. ما در كارهايمان بايد، توانايي و قدرت كمك از افراد مورد اعتماد، مطالعه روش هاي مقابله با ترس و حوصله مان را در نظر بگيريم و سعي كنيم كار را به آخر برسانيم تا اين احساس در ما به وجود نيايد كه ما هيچ كاري را به پايان نمي توانيم برسانيم و عجز و ناتواني در ما پيدا نشود.[4]روشهاي مقابله با ترس:
1. شرطي سازي تقابلي:
يكي از روش هايي كه روان شناسان براي معالجة ترس، پيشنهاد مي كنند؛ كم كردن قدرت انگيزة ترس آور و به عبارت ديگر، همراه ساختن محرك ترس با يك چيز نشاط آور است. اين كار سبب مي شود كه از قدرت انگيزة
ترس آور، كاسته شود.[5]2. تلقين:
تلقين نيز وسيله خوبي است براي مبارزه با ترس. اگر انسان به خود تلقين كند ترسو نيست؛ دلير و شجاع است، بسيار مفيد خواهد بود. هر موقع در كاري ترسيديم به خود بگوئيم شجاع هستيم و مي توانيم هر كاري را كه بخواهيم انجام دهيم. اگر بخواهيم و به خدا توكّل كنيم هيچ قدرتي نمي تواند جلوي ما را بگيرد.[6]3. الگوي مناسب:
انسان اگر در زندگي خودش از يك الگوي مناسب پيروي كند؛ الگويي كه خيلي شجاع و نترس باشد و در كارهايش موفّق باشد خيلي راحت تر مي تواند با تمسّك به اين الگو كه در دل انسان جاي دارد، بر روحية ترس غالب آيد. مثلاً اگر دوستي داريد كه يك فرد كامل است سعي كنيد از رفتارهاي او الگوبرداري كنيد و همان كارها را انجام دهيد تا مثل او بشويد. در اين صورت خواهيد ديد كه به راحتي شما تبديل به يك جوان شجاع و نمونه براي همسالان خود مي شويد.[7]4. ايمان به خالق هستي:
ترس، ناشي از احساس عجز در برابر قدرتي است كه سبب سلب نعمت يا لذّتي از فرد گرديده و يا او را به رنج و سختي مي كشاند، در حالي كه انسان عارف و با ايمان، آنچه در راه خدا از دست مي دهد را از بين رفته نمي داند و رنجي كه در اين راه متحمّل مي شود را بي ثمر نمي داند و بدين ترتيب دليلي براي وجود ترس در او باقي نمي ماند. كسي كه تنها تكيه اش ماديات و لذايذ مربوط به آن است، هميشه در معرض ترس از دست دادن آنهاست و از اينكه مبادا از برخي لذايذ محروم گردد و يا براي رسيدن به آنها با خطري مواجه شود در هراس است، امّا كسي كه تكيه گاه اصلي او وجودي است كه هيچگونه تغيير و تزلزلي در او راه ندارد و هدف اصلي او جلب رضاي خالق هستي و قرب معنوي به اوست از مواجهه با نوسانات در امور مادي و لذايذ آن هراسي به دل راه نمي دهد، او برخورداري و يا سلب نعمت از بندگان را به دست تواناي پروردگار و براي آزمايش بندگان مي داند.[8]5. پيش از آنكه آمادگي كاري را پيدا كنيم به آن كار اقدام نكنيم تا دچار ترس و دلهره نشويم.[9]6. سعي كنيم كارهايي را انجام دهيم كه در صورت عدم توانايي مورد مؤاخذه قرار نگيريم.[10]
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. ماركارت هايد، ترس و ترسهاي مرضي، ترجمه شمس زند، انيس.
2. هربرت فنسترهايم، آموزش كنترل ترس روش جديد براي غلبه بر ترس، ترجمه مهدي قراچه داغي، انتشارات علمي.
3. ترس را تجربه كنيم، دكتر سوزان جفرز، ترجمه گنجي زاده، نشر نسل انديس، 1379.
4. روان شناس ترس، محمد باقر كجباف، انتشارات آواي نور.
پي نوشت ها:
[1] . مصباح، علي، و ديگران، روان شناسي رشد، ناشر سمت، چاپ اول، 1374، ج1، ص460.
[2] . همان، ص461.
[3] . همان، ص462.
[4] . همان، ص464.
[5] . بهشتي، احمد، تربيت كودك در جهان امروز، دفتر تبليغات اسلامي، چاپ سوم، 1377، ص 156.
[6] . همان، ص 158.
[7] . روان شناسي رشد، ج1، ص467.
[8] . همان، ص471.
[9] . رشيدپور، مجيد، تربيت كودك از ديدگاه اسلام، ناشر سازمان انجمن اولياء و مربيان، چاپ ششم، 1378، ص 33.
[10] . همان، ص 33.