من با دادن شماره تلفن يك پسر به دوستم گرفتار گناه بزرگي شدم چون دوست پسر اول با دختران زيادي دوست بود مي خواستم آن دوستي از ذهنش پاك شود و حالا خيلي پشيمانم ولي نمي دانم چطور دوستم را از دوستي با اين پسر منصرف كنم. لطفاً مرا راهنمايي فرماييد.

شما قصد داشته ايد كه آن خانم را از رابطه با آن پسر منصرف كنيد، اما راه اشتباهي را انتخاب نموديد و به معصيتي گرفتار شديد. از سوالي كه ارسال كرده ايد معلوم مي شود كه شما نوع ارتباط پسر و دختر را اشتباه نمي دانيد بلكه ارتباط با پسري كه داراي دوست دخترهاي متعدد مي باشد را صحيح نمي دانيد و اين يك اشتباه بزرگ است و نياز به اصلاح دارد و شايد از مشكلي كه چاره جويي كرده ايد مهمتر باشد و اما در خصوص حل مشكلي كه عنوان كرده ايد. متوجه اشتباه شدن و پشيماني از آن، اولين مرحله توبه و جبران است؛ كه الحمدلله شما با لطف و عنايت پروردگار متعال اين مرحله را پشت سرگذاشته و در صدد جبران برآمده ايد. ما در ضمن دعا و آرزوي موفقيت شما در اصلاح اين امر، راهكارهايي را ارائه مي دهيم.
1. ارضاء نيازهاي عاطفي: برقراري ارتباط صميمي با او زمينه را براي شما فراهم مي كند تا مراتب دلسوزي، نگراني و حساسيت خود نسبت به زندگي و آينده او را به اثبات برسانيد. اگر شما اين مرحله را با موفقيت پشت سر بگذاريد خواهيد توانست نيازهاي روحي، رواني و عاطفي او در ايجاد ارتباط دوستي صميمانه كه از ويژگيهاي اين سن است را تأمين نماييد؛ و خلأهاي احتمالي موجود در اين زمينه را براي او پر كنيد. هر چه در ابراز محبت، علاقه و برقراري رابطه عاطفي و صميمي موفق تر عمل كنيد در اصلاح اين امر موفق تر خواهد بود. (البته توجه داشته باشيد كه تا وقتي كه شما خود الگوي صالح و سالمي نباشيد و اظهار ندامت عملي براي او از گذشته نكنيد حرف هاي شما در او اثر ندارد. پس در سخنانتان نيز بگوييد كه اين مباحث براي هر دوي شما لازم است.
2. روشنگري: بعد از برقراري رابطه صميمانه، در يك فضاي كاملاً سالم و صميمي، از مفاسد و ضررهاي اين گونه روابط با او بحث و گفتگو نموده و سعي در روشنگري او نسبت به اين امر نمائيد.
3. هديه كتاب: گاهي از اوقات، يك كتاب خوب مي تواند افكار، عقايد و مسير زندگي انسان را عوض كند؛ بنابراين كتابها، جزوات و يا هر نوشته اي كه به نحوي از مضرات و عواقب اين گونه روابط سخن به ميان آورده است را مي توان به او هديه داد. يكي از اين كتاب ها كتاب جوانان و روابط نوشته ابوالقاسم مقيمي حاجي نشر مركز مديريت حوزه علميه قم است.
4. سرگذشت ديگران: بيان سرگذشت و فرجام مصيبت بار افرادي كه به اين روابط اطمينان كرده و به مشكلات فراواني گرفتار شده اند، مي تواند در تغيير سبك زندگي انسان مفيد و مؤثر واقع شود.
5. ارتقاء سطح معنويت: با اهداء كتابهاي اخلاقي، دعوت به محافل وعظ و اخلاق و شركت در مراسم هاي مذهبي و انجام اعمال عبادي سعي نماييد سطح معنويت، تقوي، خدا ترسي را در او بالا ببريد. زيرا معنويت و پاي بندي به دستورات الهي است كه انسان را از زشتيها باز مي دارد. چنانكه قرآن كريم مي فرمايد: «و نماز را (كه عبادت بزرگ خداست) بجاي آور كه همانا نماز است كه اهل نماز را از هر كار زشت و منكر باز مي دارد»[1].
6. دعا: دعا و نذر و نياز، كارها و مشكلاتي كه به ظاهر و با عقل ما غيرقابل حل به نظر مي رسند را حل مي كند. بنابراين دعا كردن علاوه بر اينكه در ارتقاء سطح روحي و معنوي خود انسان مؤثر است، اميد رسيدن به هدف را نيز تقويت مي كند. چنانكه امام صادق ـ عليه السّلام ـ فرمود: دعاي مؤمن براي برادر خود در پشت سر او مستجاب مي شود و خداوند متعال مي گويد: «براي تو باد مانند آن.»[2] (هر چيزي را كه براي شخص ديگري از خدا بخواهي، خدا آنرا به تو خواهد داد).
7. ارتباط با مركز: شما مي توانيد او را با اين مركز آشنا نموده و با دادن شماره تلفن و آدرس اين مركز، او را به برقراري ارتباط و سؤال نمودن از مسائلي مانند روابط دختر و پسر و مفاسد و عواقب آن، روش انتخاب دوست و چگونگي ارضاء عواطف و احساسات و … ترغيب نماييد. (در روابط دختر و پسر دختران طبق نامه هاي زيادي كه به دست ما رسيده آسيب هايي جدي ديده اند كه بسياري از آنها قابل جبران نيست).
8. ازدواج: اگر شرايط ازدواج را دارد او را توصيه به ازدواج نماييد و اگر شرايط را ندارد از خانواده او بخواهيد تا شرايط را براي او فراهم نمايند زيرا ازدواج نيازهاي روحي، رواني و عاطفي او را از طريق كاملاً شرعي و صحيح تأمين مي كند.
9. نصيحت: اگر در فاميل يك شخص بزرگ، وجيه و توانمندي كه توانايي حل اين قبيل مسائل را دارد وجود داشته باشد و او از آن شخص حرف شنوي دارد، در ميان گذاشتن اين موضوع با او و نصيحت كردن او ممكن است گشايشي در كار باشد.
10. ايجاد موانع: اگر هيچ يك از اين راهكارها مفيد واقع نشد، بايد بر سر راه موانعي از قبيل اطلاع دادن به والدين دختر و پسر ايجاد كرد البته مورد قبل و اين مورد بايد با رعايت مصالح او و با دقت در اين كه اين مسأله به آبروريزي و مفسده بزرگتر منجر نشود، اقدام شود.
11. ايجاد دلزدگي: بايد در دختر دلزدگي ايجاد كرد و رابطه آنها را به هم زد به اين طريق كه نقطه ضعفهاي پسر را به او بگوييد، به او القاء كنيد كه شما دو نفر هم شأن نيستيد، توقعات بالايي كه از عهده پسر بر نمي آيد در دختر ايجاد نماييد، از بي وفايي اين گونه پسرها بگوييد كه در ابراز عشق و علاقه، دروغگو هستند و فقط در پي هوسراني خود بوده و با كوچكترين اختلاف و يا ديدن دختري ديگر، اين ارتباط را قطع خواهند كرد چنانكه اتفاق افتاده است: دختري در شهري كوچك نامه اي از پسري دريافت كرده و تنها يك نامه به پسر داده بود و پسر به دليل يك اختلاف، نامه دختر را در 500 نسخه زيراكس و در سطح شهر پخش كرده بود، دختر پس از اين واقعه در وضعيتي حاد قرار گرفت كه حتي از خانه نيز نمي توانست خارج شود. بايد متوجه بود كه دختران آسيب پذيرتر از پسران هستند پس بايد بيشتر مراقب خود باشند تا استفاده ابزاري از آنها نشود.
همه سر تا به پا يك گوش باشيد
در اين عصر و زمان با هوش باشد
مبـــادا دست ناپاكــان خائــن
بريزد شاخ و بـــرگ آبروتــــان
مبــــادا زير طوفــان هوس ها
شود مدفون به خـــواري آرزوتان
پيام هايي از دختران به دختران:
ـ دردها از خطاهاست، بياييد خطا نكنيم.
ـ هرگاه خانه اي از يخ ساختي، براي آب شدنش گريه نكن.
ـ لبخند: زيباترين و ارزانترين آرايش چهره است.
ـ عشق هاي تلفني به جدايي هاي تلگرافي مي انجامد.
ـ قلبت را به كسي بسپار كه قلب همه هستي براي او مي تپد.
ـ به زبانت هرگز رخصت نده كه پيش از انديشه ات به راه افتد.
ـ دلي كه با خدا ارتباطي ندارد، عروس شيطان است.
ـ خدا نماز را پا كرد تا انسان هيچ گاه تنها نباشد.
ـ عشقي كه با يك نگاه آغاز شود، با يك اخم پايان مي پذيرد.
ـ هيچ متاعي پربارتر از آبرو نيست.
ـ هيچ دلگرمي پايدارتر از ياد خدا نيست.
ـ هيچ پيماني مقدس تر از ازدواج نيست.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. دختران، پندها و هشدارها، محمود اكبري، انتشارات گلستان ادب، قم.
2. تحليلي تربيتي بر روابط دختر و پسر در ايران، علي اصغر احمدي، انتشارات انجمن اولياء مربيان، تهران.
3. جوانان و روابط، ابوالقاسم مقيمي حاجي، مركز مطالعات و پژوهشهاي فرهنگي حوزه علميه قم.

پي نوشت ها:
[1] . عنكبوت/45.
[2] . كليني، محمد بن يعقوب، اصول كافي، ترجمه محمد باقر كمره اي، انتشارات اسوه، چاپ دوم، ج6، ص131.