خانه » همه » مذهبی » من با مادرم خیلی مشکل دارم و خیلی با هم بحثمان می شود، من خیلی ایشان را دوست دارم ولی ایشان همیشه دنبال بهانه هستند تا با من دعوا کنند. گاهی آن قدر دل مرا می سوزانند که من هم عصبی می شوم و از کوره در می روم. با این اوصاف می دانم تمام عباداتم بیهوده است و به شدت در عذابم ولی هر چقدر هم که گوشه گیری می کنم تا حرفی بینمان پیش نیاید، آخر ایشان بهانه شان را پیدا می کنند. به من می گویند من از ایشان کینه دارم. از فرط غصه احساس افسردگی می کنم. چه کنم؟

من با مادرم خیلی مشکل دارم و خیلی با هم بحثمان می شود، من خیلی ایشان را دوست دارم ولی ایشان همیشه دنبال بهانه هستند تا با من دعوا کنند. گاهی آن قدر دل مرا می سوزانند که من هم عصبی می شوم و از کوره در می روم. با این اوصاف می دانم تمام عباداتم بیهوده است و به شدت در عذابم ولی هر چقدر هم که گوشه گیری می کنم تا حرفی بینمان پیش نیاید، آخر ایشان بهانه شان را پیدا می کنند. به من می گویند من از ایشان کینه دارم. از فرط غصه احساس افسردگی می کنم. چه کنم؟

قبل از این که به تبیین مسأله شما بپردازیم توجه شما را به نکات چندى جلب مى کنم:
الف) حرمت پدر و مادر را به عنوان یک اصل در زندگى خویش قرار دهید و هرگز از آن تخطّى نکنید که خداىسبحان تشکر از پدر و مادر را در کنار تشکر از خود قرار داده است. ان اشکر لى ولوالدیک، (لقمان، آیه 12) و این نکته بسیار پرمعنایى است.
ب )اگر خواسته آنها توأم با گناه و معصیت حضرت بارى باشد هرگز پیروى از آنها جایز نیست. پیامبر اسلام(ص)مى فرماید: «لا طاعة لمخلوق فى معصیة الخالق؛ کسى حق ندارد از مخلوقى در عصیان خالق اطاعت و پیروى کند»(شرح ابن ابى الحدید بر نهج البلاغه ج 16، ص ولی باز هم به خود اجازه ی اهانت و تندی به وی را ندهید که این موقعیت زمانی است که شما در ان ازموده می شوید لذا تلاش کنید موفق بیرون بییایید 158).
ج ) اگر خواسته هاى آنها نامشروع نبوده ولى منطقى هم نباشد شایسته است در عین ملاطفت مهارت به خرج دهیدو آنان را از خواسته خویش منصرف سازید و در این راستا از مشاجره و جر و بحث به طور جدى برحذر باشید. مطمئن باشید با خویشتن دارى و مدارا و رعایت سکوت به موقع و توجیه منطقى و استوار نتیجه بهترى خواهید گرفت.
هر گاه نتوانستید خود را کنترل نمایید از صحنه خود را دور کنید و انجا را ترک نمایید
مطلب دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد ، این است که در بیشتر جوامع بین جوانان و بزرگسالان مخصوصا والدین اختلاف بوجود می آید و این اختلاف ها ناشی از چند امر است :
1 گاهی اوقات اختلاف بین آنها ناشی از سلایق آنهاست . طبیعی است روحیه جوان اقتضاآتی دارد و روحیه والدین که حداقل یک نسل با آنها فاصله دارد اقتضائات دیگری و این امری طبیعی است و باید هم والدین و هم جوانان مراعات همدیگر را بکنند و این اختلاف سلیقه ها را به همه امور زندگی تعمیم ندهند.
2. گاهی اختلافات ناشی از عدم درک متقابل یکدیگر است یعنی نه والدین جوانان را درک می کنند و نه جوانان شرایط پدر و مادر را درک می کنند در اینجا نباید یک طرف مثلا جوانان فقط والدین را متهم کنند به این اینکه آنها قدیمی هستند و ما جوانان را درک نمی کنند بلکه خود جوانان نیز همین مشکل را دارند. 3. گاهی اوقات اختلاف میان جوانان با والدینشان جنبه روان شناختی دارد به این معنا که والدین بدلیل عدم آگاهی از روانشناختی جوان و عدم شناخت این حقیقت که جوانان دارای یک اخلاق خود پیرو هستند و از دوران اخلاق دیگر پیرو خارج شده اند در اینجا والدین توقع دارند که جوانان تابع محض آنها باشند و در مقابل حرف والدین هیچگونه اظهار نظری نکنند و مقلد محض باشد و حتی گاهی اوقات والدین با تعصب و سختگیری می خواهند به جوان بگویند تو نمی فهمی و باید تابع بزرگسالان باشی . اینجاست که درگیری بین جوانان و بزرگسالان آغاز می شود و مشکلات و مخاطرات جدی نیز بدنبال دارد راه حل اساسی دراینجا اینست که کسانیکه متصدی امور فرهنگی، دینی و مسائل تربیتی هستند والدین را نسبت به ویژگیهای دوران جوانی آگاه کنند و به آنها تفهیم کنند که جوان با نوجوان امروز شما با کودک دیروز که مطیع محض شما بود فرق کرده است زیرا جوان و نوجوان هم از نظر شناختی و هم از نظر عاطفی و هم از جهت اخلاقی و اجتماعی فرق اساسی کرده است بنابراین اگر نوجوان و جوان نظر می دهد به این معنا نیست که شما را قبول ندارد یا می خواهد همه ارزشهای خانوادگی را زیر پا بگذارد بلکه نوجوان و جوان می خواهند مستقلانه فکر کنند، انتخاب کنند و رفتار نمایند و برای خودشان نیز یک نظام ارزشی خاصی برگزیده اند که بر اساس آن رفتار می کنند یعنی اخلاق خود پیرو دارند. علاوه بر این جوانان نیز باید در عین استقلال فکری و حرکتی در چهارچوب نظامی ارزشی پذیرفته شود توسط آنها حریمها شکسته نشود یعنی صرفا به خاطر این که والدین بی سواد یا کم سواد هستند آنها را متهم با پایین بودن سطح فکری و علمی کنند بلکه باید حرمت آنها را حفظ کرد هیچگونه بی ادبی در مقابل آنها انجام نداد. احترام به والدین ربطی به این ندارد که پدر و مادر چند کلاس درس خوانده اند بلکه وظیفه فرزندان اینست که بدون شرط به والدین احترام بگذارند و حرمت آنها را حفظ کنند. بنابراین وظیفه جوانان در مقابل والدین اینست که احترام آنها حفظ شود و در مواردی که اختلاف سلیقه یا اختلاف در سطح دانش و فهم و جود دارد تا آنجایی که امکان دارد با آنها هماهنگ باشد و هر کجا اشتباه آنها کاملا آشکار و روشن است با حفظ حرمت آنها ما کار خودمان را بر اساس فهم خودمان انجام دهیم نکته پایانی اینکه جوانان باید توجه داشته باشند که چند کلاس سواد و تحصیلات نباید باعث غرور شود و فکر کنند همه چیز را می فهمند و والدین را متهم به نفهمی کنند بلکه باید توجه داشته باشند که رشد علمی آنها مرهون زحمات والدین است و در هر حال باید قدردان والدین باشند.
بنابراین با توضیحاتی که داده شد هیچگونه تعارضی بین دستورات اسلام که تأکید دارد به والدین خود احترام بگذارید و عمل کردن بر اساس علم ، حکمت و تدبیر نیست و اگر گهگاهی والدین سخنان کنایه آمیز به ما می زنند اولا این کنایه هارا باید تحمل کرد و نباید آنها را به دل گرفت چون والدین با دیگران فرق می کنند و ثانیا باید ما در مواردی که رفتارمان مورد معیارهای والدین نیست بدلیل اینکه احساس می کنیم معیارهای آنها غلط است. در اینگونه موراد باید خیلی زیرکانه و مدبرانه عمل کنیم و رفتار ما بگونه ای نباشد که مخالفت آشکار با والدین داشته باشد بلکه در مواردی که می شود عمل خود را در میدان دید آنها انجا ندهیم و اگر شرایط به گونه ای بود که مجبور بودیم در معرض دید آنها رفتاری را انجام دهیم جوری عمل کنیم که والدین را نرنجانیم. و با لطایف الحیل لبه های تیز مخالفت رفتار خودمان را نشان ندهیم و این گونه رفتار کردن یک نوع کیاست و زرنگی و هوشمندی می خواهد «المؤمن کیس» مؤمن باید کیاست و زیرکی داشته باشد که هم کارش را انجام دهد و باعث رنجش دیگران به ویژه والدین نشود.
با توجه اینکه این ارتباطها به عصبانیت منتهی می شود و شما برای کنترل خود باید بر اعصابتان مسلط باشید لذا راهکارهای کلی کنترل عصبانیت را تقدیم می کنیم تا با تطبیق آن بر مورد ارتباطط با مادرتان کمتر دچار عصبانیت و گناه شوید :
بدانید که عمل به این راهکارها شما را از هر عصبانیت دور می کند چه در برابر مادرتان و چه در برابر دیگران
به طور کلی حالت غضب ناشی از ضعف انسان در برابر ناملایمات زندگی است که باعث نابردباری در برابر رفتار دیگران می شود. انسان های خودساخته و قوی بسیار بردبارند و هرگز دچار عصبانیت و پرخاشگری نمی شوند، بنابراین درمان کلی این حالت، نیز خودسازی ، تقویت نفس و روح و بازسازی کلی شخصیت است، ولی راهکارهای جزیی تری هم دارد که پس از ذکر مقدمه بدان اشاره خواهد شد.. پیشوایان دینى و دانشمندان مطالب فراوانى در این مورد دارند؛ نبى اکرم(ص) مى فرماید: انّ الغضب جمرة توفذ فى جوف ابن آدم، الم تروا الى حمرة عینیه و انتفاخ اوداجه ؛ M}به راستى که غضب آتشى است که در درون انسان برافروخته مى شود، نمى بینید که چگونه هنگام غضب، چشمانش قرمز و رگ هایش برافروخته مى شود»{M، (عیون الاخبار «ابن قتیبه»، ج 1، ص 282). حضرت على(ع) نیز مى فرماید:الحدة ضرب من الجنون ؛ M}غضب و تندى یک نوع دیوانگى است{M، (نهج البلاغه، قصار 255). انسقراطیس حکیم مى گوید: «من به سلامت آن کشتى که باد سخت و شدت آشوب دریا آن را به لجّه اى مى افکند و بر سنگ هاى سخت مى زند، امیدوارترم از آن که به سلامت غضبان ملتهب؛ چه ملاحان را در تخلیص آن کشتى، مجال استعمال لطایف حیل باشد و هیچ حیلت در تسکین شعله غضبى که زبانه مى زند، نافع نیاید و چندان که وعظ و تضرع بیشتر به کار دارند – مانند آتشى که هیزم خشک بر او افکنند – سورت بیشتر نماید»، (اخلاق ناصرى، ص 176). دیل کارنگى روان شناس معروف آمریکایى نیز مى نویسد: «تداوم خشم و غضب در مزاج و قلب آدمى، اثر سوء مى گذارد و بسیارى از بیمارى هاى درونى و امراض بر اثر خشم هاى پى در پى و زیاده از حد طبیعى است»، (آیین کامیابى، ص 233). خشم و غضب نابه جا، آتشى شیطانى است که از درون انسان شعله کشیده و انسان را به سوى آتشى ابدى رهنمون مى شود. امام باقرعلیه السلام فرموده است:«ان هذا الغضب جمرة من الشیطان توقد فى قلب ابن آدم…»؛ «خشم پاره آتشى شیطانى است که در قلب انسان شعله ور مى شود…»الکلینى، محمد بن یعقوب، اصول کافى، تصحیح و تعلیق: على اکبر غفارى، (تهران: دارالکتب الاسلامیه)، ج 2، ص 304. و نیز: «ان الرجل لیغضب فما یرضى ابداً حتى یدخل النار…»؛ «[گاه ]شخصى به خشم مى آید و در آن پیش مى رود و راضى نمى شود تا آن گاه که داخل آتش شود».همان، ص 302. در مقابل، حلم و بردبارى برآورنده بزرگ ترین آرزوى سالکان الى اللَّه و رسیدن به رضوان الهى است. امام صادق علیه السلام مى فرماید: «من کظم غیظاً، ولو شاء ان یمضیه امضاه، املأ اللَّه قلبه یوم القیامة رضاه»؛ «هر کس خشم و غضب خود را بشکند – در حالى که اگر بخواهد مى تواند آن را عملى کند – خداوند در روز قیامت قلب او را با رضوان خود پر مى سازد».همان، ص 110. آنچه مهم است اینکه شخص عزم راسخ و جدى بر پالایش نفس خویش از خشم و کژخلقى داشته و آن را به زیور حلم و بردبارى بیاراید. در این راستا مجاهدت جدى و استمرار و مداومت بر این جهاد، لازم است.جهت آگاهى بیشتر نگا: شجاعى، محمد، مقالات (تهران: سروش، چاپ اول 1368)، ج 2 صص 234-258. بنابراین براى تقویت حلم و بردبارى، باید طبق برنامه اى جدى، به تقویت اراده پرداخت و همواره بر خود مسلط باشد. در این رابطه راه هاى مختلفى وجود دارد؛ ولى مهم آن است که در راه درمان آن، مصمّم باشید و مطالب پیشنهادى را بدون کمترین کاستى به اجرا گذارید:
1. مطمئن باشید که مى توانید روحیه خود را تغییر دهید؛ ولى براى نتیجه گیرى شتاب نکنید. بیندیشید که باید مدتى طولانى، رفتارهاى خود را به دقت کنترل کنید و اگر چنین کردید، پس از آن حتماً دگرگونى رفتارى خواهید داشت.
2. از حساسیت بیش از حد در هر زمینه بپرهیزید.
3. در هر مسئله اى، ابتدا از دیگران انتظار بدترین برخورد را داشته باشید و خود را براى تحمل آن آماده کنید. این نکته باعث مى شود، برخوردهاى خوب بیش از انتظار، در شما ایجاد خشنودى کند. اگر همیشه انتظار برخورد خوب داشته باشید، چه بسا نتیجه عکس خواهید گرفت
4. با خود شرط کنید که هیچ گاه و در هیچ شرایطى، برخورد تند نداشته باشید و اگر ناگهان از شما برخورد تندى سر زد، خود را جریمه کنید. براى مثال تصمیم بگیرید – یا در صورت امکان نذر کنید – اگر بر سر کسى فریاد زدید، فلان مبلغ را صدقه بدهید، یا نماز شب بخوانید و یا یک روز روزه بگیریداین گونه جریمه معنوى نباید نگاه انسان به عمل نیک را منفى کند؛ بلکه باید آن را با یک تیر دو نشانه زدن به حساب آورد؛ یعنى از طرفى رشد و تعالى معنوى و کسب تقرب مستقیم به سوى خدا و از طرف دیگر بازداشتن از بدى ها و زشتى ها.. کارآیى این روش، بسیار بالا است و بسیارى از علماى بزرگ، بدین سان تمرین عملى و خودسازى کرده اند.
5. از تفریحات سالم، آرامش بخش و تقویت کننده اراده – مانند کوهنوردى، شنا، دو پیاده روى و گردش در طبیعت و… – استفاده کنید.
6. در تصمیم گیرى ها، با افراد عاقل و پخته مشورت کنید و از اقدامات عجولانه و مطالعه نشده بپرهیزید.
7. با افراد خوش خلق و غیر عصبى معاشرت کنید.
8. از موقعیت هایى که زمینه تندخویى در آن فراوان است، اجتناب کنید و در موقعیت هایى حضور یابید که رفتار پرخاشگرانه در آنجا دیده نمى شود و از شرایطى که شما را به رفتارهاى تند دعوت مى کند، دورى گزینید.
9. قبل از هر عملى، در مورد پیامد آن بیندیشید و آن گاه اقدام کنید. با تمرین به این راه کار در تمام امور، اندک اندک کنترل خویش را بر تمام رفتارها توسعه بخشید.
10. به رفتارها و حالاتى که از افراد سر مى زند و شما را عصبانى مى کند، بى توجه باشید. براى مثال اگر کسى با حرف ناروا شما را بر مى افروزد، از شنیدن و گوش سپردن به سخنان وى بپرهیزید و یا محیط را ترک کنید. به گفته هاى او توجه نکرده و آنها را در ذهن خود مرور نکنید. نسبت به دیگر اعمال فیزیکى و رفتارهاى پرخاشگرانه و تحریک کننده نیز همین طور واکنش نشان دهید و راه بى توجهى و سهل گیرى را پیش گیرید.
11. سطح شناخت خود را با مطالعه و تفکّر از زشتى، ناپسندى و جبران اعمال پرخاشگرانه بالا ببرید. روایات، آیات و داستان هایى را در این زمینه، مطالعه و در مورد آنها فکر کنید. در برخى از موارد، به آثار بد رفتار تند خود، توجه و زشتى آن را در ذهن مرور کنید تا به یک حالت خود هشدارى از درون دست یابید. همچنین آثار فردى و اجتماعى و پیامدهاى حیثیتى آن عمل زشت را در ذهن خود، حاضر و به زشتى آن توجه کنید تا از درون از آن عمل متنفّر شوید.
12. به هنگام بروز عصبانیت و تندخویى، سریع حالات خود را تغییر دهید. براى مثال اگر ایستاده اید، بنشینید و اگر نشسته اید، دراز بکشید و صورت خود را با آب سرد بشویید. یک لیوان آب خنک بیاشامید و خود را از آن موقعیت دور سازید.
13. از خواندن قرآن به مقدار زیاد و در نوبت هاى متعدد در روز غفلت نورزید. قرآن تأثیر زیادى در رسیدن به حالت سکینه و آرامش درونى دارد. عبادت هاى خود، مانند نماز را در اول وقت و با حضور قلب کامل به جا آورید که تأثیر بزرگى در رسیدن به اطمینان خاطر دارد و آدمى را از درون به آرامش مى رساند.
14. بعد از استحمام و به هنگام خروج از حمام، دو پاى خود را تا قوزک، با آب سرد بشویید.
15. دیگر رفتارهاى عادى و روزمره خود را با تسلّط کامل بر رفتار و بدون شتابزدگى انجام دهید و آنها را آرام آرام تعقیب کنید، تا نرم خویى و پرحوصلگى، بر تمام رفتارهاى شما حاکم شود.
16. شرح موارد یاد شده را در جدولى بنویسید و موارد انجام شده و یا تخلّف از آن را یادداشت کنید. همواره بکوشید موارد تخلف را کاهش داده و بیش از پیش خود را به انجام آنها مقید سازید. حتى قبل از بروز آن موقعیت ها و به صورت مستمر، این راه کارها را سرلوحه اعمال خود قرار دهید. از آن به بعد، باید میزان موارد پرخاشگرى شما کاهش یابد. آنها را نیز یادداشت کنید و کم کم از میزان آنها در طول روز، هفته و … بکاهید.
17. یک نفر محرم اسرار براى خود برگزینید. این فرد مى تواند همسر یا دوست شما باشد. این رابطه نزدیک و صمیمانه، باید به گونه اى باشد که بتوان در مورد موضوعات بى اهمیت با او درد دل کرد و حتى بدون اینکه احساس کنید وقت او را تلف کرده اید به او تلفن بزنید و موضوع را با وى درمیان گذارید. در این صورت است که با پدید آمدن هرگونه مشکل جسمى یا روانى، مى توان با تکیه کردن به او و بیان مشکل خود، احساس آرامش کرده و پشتوانه روانى شما باشد.
18. شوخ طبع باشید و احساسات منفى و تندتان را نسبت به دیگران با تمرین به احساسات مثبت تبدیل کنید. البته نباید شوخ طبعى حالت تهاجمى به خود گیرد و از طریق شوخى و خندیدن به شکست هاى دیگران، به گونه اى پرخاشگرى بروز داده شده و با شوخى هاى آزار دهنده و متلک هاى غیراخلاقى یا ضد اخلاقى به انتقام جویى از دیگران پرداخت. پس با شوخ طبعى مى توان در برخورد با مسائل جدى، فشارها و مشکلات زندگى خود را کاهش داد؛ زیرا لذت بردن از شوخ طبعى، خنده سرگرم کننده و شادى آفرین، در فرد هیجان و احساس مثبت ایجاد کرده و در درازمدت بر کاهش میزان عصبانیت مى انجامد.
19. پرهیز از تحریکات عصبى؛ بعضى از مواد به طور طبیعى سیستم اعصاب و دستگاه قلبى – عروقى را تحریک مى کند. نوشابه هاى گازدار، شکلات ها و برخى داروهاى غیرمجاز، محرک هایى است که سبب تشدید واکنش افراد حساس به محرک هاى اطراف آنها مى شود؛ به طورى که در مواقع لزوم نمى توانند واکنش مناسب نشان دهند. آنها براى به دست آوردن آرامش قادر نیستند به موقع از سیستم پاراسمپاتیک خود استفاده کنند و براى مدت طولانى در حالت عصبى باقى مى مانند. بنابراین توصیه مى شود از مصرف چنین مواد تحریک کننده به حداقل ممکن اکتفا کنند.
20. بهبود بخشیدن به مهارت هاى اجتماعى و ارتباطى؛ است افرادى که مهارت هاى ارتباطى بسیار ضعیف و نامناسبى دارند، سهم زیادى در عصبانیت و تندى در جامعه را به خود اختصاص مى دهندهافمن، کارل (و دیگران)، روانشناسى عمومى از نظریه تا کاربرد، ترجمه سیامک نقشبندى و دیگران، (تهران: ارسباران، 1378)، ص 309.. بنابراین قراردادن وقت کافى و مناسب براى ارائه خدمات نیکوکارانه به دیگران، نقش خوبى در کاهش آن ایفا مى کند و احساس ارتباط و همبستگى با دیگران را دو چندان مى کند. این گونه مشارکت ها، علاقه فرد را براى خدمت ایثارگرانه به دیگران افزایش مى دهد و با افزایش حس همدردى نسبت به دیگران، فرد قادر مى شود تا شناخت بیشترى از آنها به دست آورد. درک انگیزه ها سبب کاهش بدبینى و قضاوت عادلانه ترى در مورد رفتار آنان خواهد شد و در نتیجه به دور از افکار پرخاشگرانه و احساسات منفى، ستیزه جویانه و خشم آلو، با خود استدلال مى کند و خویشتن را آرام مى سازد؛ زیرا قضاوت هاى بدبینانه و غیرواقعى از دیگران نقش عمده اى، در نحوه تعامل و برخورد منفى با آنان دارد.
21. در هنگام عصبانیت چند لحظه دراز بکشید و چشمان خود را ببندید و همه ماهیچه هاى خود را شل کنید تا آرامش عضلانى پیدا کنید و فکر خود را از آنچه موجب عصبانیت شما شده است منصرف کنید و به عضلات بدن خود تمرکز یابید.
22. به خودتان تلقین کنید که اتفاق خاصى نیفتاده است؛ مگر آسمان به زمین آمده؟ بقیه در چنین مواردى چه مى کنند؟ آیا همه عزا مى گیرند؟ هر کسى به کارى مشغول مى شود و اعتنایى به این گونه موارد نمى کند.
23. اگر برخى موارد سریع سخن گفتید و عجولانه تصمیم گرفتید و رفتار نابجا از شما سرزد سریع خود را سرزنش و حتى در لفظ اظهار پشیمانى نمایید و وعده ها و قولى که با خود داشتید را در ذهن خویش حاضر سازید.
24. از خود ارزندگیهاى نابجا و شخصیت قائل شدن بیش از اندازه براى خود اجتناب ورزید و تنها هنجارها را رعایت کنید و لذا به سراغ رفتارهاى متواضعانه همانند تقدم در سلام، همنشینى مناسب با افراد پایین تر، ابراز ارادت به کوچکترها، مصافحه و احوالپرسى با دیگران به خصوص طبقه پایین تر، تفریح و صحبت با دیگران اقدام کنید.
25. ذکر «لا حول و لا قوة الا بالله» را زیاد بر زبان جارى سازید و سوره والعصر را زیاد بخوانید و تکرار اذکار: «استغفرالله ربى و اتوب الیه» و «اعوذ بالله من الشیطان الرجیم».6
26. وقتى که با امور عصبانیت آفرین مواجه هستید براى مدتى (حدود 10تا 15 دقیقه) راه دریافتهاى حسى خود را سد سازید مثلاً جلوى گوش خود را بگیرید و چشمان خود را ببندید و سر خود را پایین اندازید تا دریافت هاى عصبانیت را تحت کنترل شما در آیند و موجب تحریک بیشتر شما نشوند.77
26. براى توجیه رفتارهاى خلاف انتظارى که از دیگران سر مى زند توجیه مناسب داشته باشید و آنها را مقصر تلقى نکنید تا موجب شود به خود اجازه عکس العمل بدهید مثلاً بگویید خودم از این فرد بدتر رفتار مى کنم او اشتباه گرفته مقصر نیست اشتباه من باعث رفتار نامناسب او شده است.
28. به نظرات و عقاید دیگران احترام قائل شوید و به دیده احترام به آنها بنگرید و حتى محترمانه با آنها رفتار کنید.
29. همیشه خودتان و رفتارتان را درست و صحیح تلقى نکنید و احتمال خطا در کارهاى خود را بدهید. شرح موارد فوق را در جدولى بنویسید و موارد انجام شده و یا تخلف از آن را یادداشت کنید و همواره سعى کنید موارد تخلف را کاهش داده و بیش از پیش خود را به انجام آنها مقید سازید و حتى قبل از بروز آن موقعیت ها و به صورت مستمر، راه کارهاى فوق را سرلوحه اعمال خود قرار دهید. و از آن به بعد، باید میزان موارد پرخاشگرى شما کاهش یابد. آنها را نیز یادداشت کنید و کم کم از میزان آنها در طول روز، هفته و… بکاهید و خود تنبیهى را به کار بگیرید. مطالعه کتاب معراج السعاده، مقام سوم، بحث مربوط به غضب و حلم را توصیه مى کنم.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد