خانه » همه » مذهبی » منظور از این سخن که گفته شده:«الله اسم ذاتی است که جامع همه‌ی کمالات است، و گرنه اشتمال بر کمالات در معنای این کلمه مأخوذ نیست» چیست؟

منظور از این سخن که گفته شده:«الله اسم ذاتی است که جامع همه‌ی کمالات است، و گرنه اشتمال بر کمالات در معنای این کلمه مأخوذ نیست» چیست؟

پاسخ اجمالی

برخی از مفسران در تفسیر سوره‌ی حمد می‌گویند: «الله برترین نام از نام‌‌های ذات مقدسی است که هستی صِرف و جامع و مبدأ همه‌ی کمالات وجودی و منزه از هر نقصی است؛ و چون آن ذات اقدس جامع همه‌ی اسمای حسنا و صفات نیکو است، گفته می‌شود «الله اسم ذاتی است که جامع همه‌ی کمالات است». و گرنه اشتمال بر کمالات در معنای این کلمه مأخوذ نیست».[1]

ظاهرا مقصود از این جمله، آن است که معنای مطابقی یا تضمنی کلمه الله، جامع همه‌ی کمالات بودن نیست؛ چنان‌که در ادامه می‌گوید:« این نام مبارک که از آن به «لفظ جلاله» یاد می‌شود و 2698 بار در قرآن کریم به کار رفته است، در اصل «اله» بود که همزه‌ی آن بر اثر کثرت استعمال حذف شده است و با پیوستن «الف و لام» به آن به صورت «الله» در آمده است.

 «اله» به معنای «مَألُوه» است و مالوه یا به معنای معبود است، یا متحیر فیه(ذاتی که همه‌ی عقل‌ها و دل‌‌ها در باره‌ی او متحیر و سرگردانند)، و یا مفهومی جامع بین این دو.

در زبان عرب و فرهنگ وحی، «اله» بر هر معبودی که عابدان در پیش‌گاهش خضوع کنند، اطلاق می‌شود حق باشند یا باطل: «لاتتخذوا الهین اثنین»،[2] «ارأیت من اتخذ الهه هواه»،[3] «ءأنت فعلت هذا بآلهتنا»،[4] اما «الله» بر اثر کثرت استعمال، عَلَم(اسم خاص) ذات مقدس خداوند است که جامع همه‌ی صفات جلالی و جمالی است و جز بر او اطلاق نمی‌شود».[5]

در هر صورت هر چند مدلول کلمه «الله» به دلالت مطابقی یا تضمنی، جامع همه‌ی کمالات نیست، اما می‌توان گفت مدلول کلمه الله به دلالت التزامی، جامع همه‌ی کمالات بودن است؛ زیرا معبود بودن یا موجب تحیر همه‌ی عقل‌ها و دل‌ها بودن، مستلزم داشتن همه‌ی کمالات است.

در نظر اهل معرفت، نیز الوهیت مقتضی داشتن همه‌ی کمالات است: «در حقیقت، اسم الله همان توجه ایجادی و تعین مبدئیت است که قرار است همه‌ی اشیا و کثرات با آن ایجاد شوند؛ از این‌رو، همه‌ی کثرات، در رأس، همه‌ی اسما از او ناشی می‌شوند… الوهیت الله با چنین ویژگی، تنها در صورتی ظاهر می‌شود که جامع همه‌ی صفات و در رأس آنها، چهار اسم حیات، قدرت، علم و اراده باشد؛ زیرا توجه ایجادی بدون این اسما ممکن نیست. به بیان دیگر، در الوهیت است که همه‌ی اسما به صورت مندمج موجودند و همه‌ی این اسما از او پدید می‌آیند».[6]

 

 

 

 


[1]. جوادی آملی، عبدالله، تسنیم، تفسیر قرآن کریم، ج 1، ص 279، قم، مرکز نشر اسراء، چاپ سوم، 1381ش.

[2]. نحل، 51.

[3]. فرقان، 43.

[4]. انبیاء، 62.

[5]. تسنیم، تفسیر قرآن کریم، ج 1، ص 279 – 280.

[6]. یزدان‌پناه، سید یدالله، مبانی و اصول عرفان نظری، ص 455، قم، مؤسسه آموزشی امام خمینی ره، چاپ سوم،1391ش.

وی از جندی چنین نقل می‌کند: «بخلاف اسم الله فان له احدیه جمع جمیعها باشتمال الالوهیه علیحقائق کلیه هی امهات الجمیع و هی الحیاه و العلم و الاراده و القدره لعدمتحقق الالوهیه الا لذات حیاه و علم و اراده و قدره و لعدم تصورنا الاله الا کذلک». جندی، مؤیدالدین، شرح فصوص الحکم، تصحیح، آشتیانی، سید جلال الدین، ص 56، قم، بوستان کتاب، چاپ دوم،  1423ق، 1381ش.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد