۱. همانگونه که میدانید، شرک دارای مراتبی است، ممکن است آنهایی که ایمان آوردهاند چنین تصور کنند که مؤمنان خالصى هستند، ولى معمولاً رگههایى از شرک در افکار، گفتار و یا کردارشان وجود دارد. برای اطلاع بیشتر درباره اقسام و مراتب شرک و کفر پاسخهای: 612 و 27147 را مطالعه کنید.
۲. این آیه ناظر به مراتب پایین شرک است؛ یعنی بیشتر مردم با اینکه به خدا، معاد و پیامبران الهی ایمان آوردهاند، اما در عین حال در مرتبه عمل مشرکاند.
امام باقر(ع) در تفسیر این آیه شریفه فرمودند: منظور این آیه شرک در اطاعت است، نه شرک در عبادت. گناهانى که مردم مرتکب مىشوند، شرک اطاعت است؛ چرا که در آن اطاعت شیطان مىکنند و به جهت این کار براى خدا شریکى در اطاعت قائل مىشوند.[1]
از امام صادق(ع) نیز در تفسیر این آیه سؤال شد که منظور قرآن از اینکه میفرماید اکثر مؤمنان مشرکاند، چیست؟ امام در پاسخ فرمودند؛ مردم بدون توجه، از شیطان اطاعت میکنند و اطاعت از شیطان شرک است.[2]
۳. البته با توجه به اینکه شرک دارای مراتب بسیار خفی یا اخفی است؛ مراتبی از شرک وجود دارد که هیچ منافات با توحید ندارد: «قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) إِنَّ الشِّرْکَ أَخْفَى مِنْ دَبِیبِ النَّمْل»؛[3] امام صادق(ع) فرمود: شرک در اعمال انسان مخفىتر از حرکت مورچه است.
۲. این آیه ناظر به مراتب پایین شرک است؛ یعنی بیشتر مردم با اینکه به خدا، معاد و پیامبران الهی ایمان آوردهاند، اما در عین حال در مرتبه عمل مشرکاند.
امام باقر(ع) در تفسیر این آیه شریفه فرمودند: منظور این آیه شرک در اطاعت است، نه شرک در عبادت. گناهانى که مردم مرتکب مىشوند، شرک اطاعت است؛ چرا که در آن اطاعت شیطان مىکنند و به جهت این کار براى خدا شریکى در اطاعت قائل مىشوند.[1]
از امام صادق(ع) نیز در تفسیر این آیه سؤال شد که منظور قرآن از اینکه میفرماید اکثر مؤمنان مشرکاند، چیست؟ امام در پاسخ فرمودند؛ مردم بدون توجه، از شیطان اطاعت میکنند و اطاعت از شیطان شرک است.[2]
۳. البته با توجه به اینکه شرک دارای مراتب بسیار خفی یا اخفی است؛ مراتبی از شرک وجود دارد که هیچ منافات با توحید ندارد: «قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) إِنَّ الشِّرْکَ أَخْفَى مِنْ دَبِیبِ النَّمْل»؛[3] امام صادق(ع) فرمود: شرک در اعمال انسان مخفىتر از حرکت مورچه است.
[1]. «عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع فِی قَوْلِ اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى «وَ ما یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَ هُمْ مُشْرِکُونَ» قَالَ شِرْکُ طَاعَةٍ وَ لَیْسَ شِرْکَ عِبَادَةٍ- وَ الْمَعَاصِی الَّتِی یَرْتَکِبُونَ شِرْکُ طَاعَةٍ- أَطَاعُوا فِیهَا الشَّیْطَانَ فَأَشْرَکُوا بِاللَّهِ فِی الطَّاعَةِ لِغَیْرِهِ- وَ لَیْسَ بِإِشْرَاکِ عِبَادَةٍ أَنْ یَعْبُدُوا غَیْرَ اللَّه». قمى، على بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج 1، ص 358، دار الکتاب، قم، 1367ش.
[2]. «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ ما یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَ هُمْ مُشْرِکُونَ قَالَ یُطِیعُ الشَّیْطَانَ مِنْ حَیْثُ لَا یَعْلَمُ فَیُشْرِکُ». کلینی، کافی ج 2، ص 397، دار الکتب الاسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق.
[3]. شیح حر عاملی، وسائل الشیعة، ج 5، ص 99، مؤسسة آل البیت علیهم السلام، قم، چاپ اول، 1409ق.