خانه » همه » مذهبی » منظور از عرفان نظری و عرفان عملی چیست؟ و چه تفاوتی با هم دارند؟

منظور از عرفان نظری و عرفان عملی چیست؟ و چه تفاوتی با هم دارند؟

پاسخ اجمالی

برای عرفان عملی دو معنا مطرح است: یکی نفس(خود) سلوک و رفتار. و دیگری تعلیماتی که مشتمل بر شیوه‌ی سلوک است.

عرفان نظری گاهی در مقابل معنای اوّل قرار داده می‌شود، و گاهی در مقابل معنای دوم؛ یعنی عرفان نظری در پی بیان یافته‌های سالک است و یا در پی بیان مباحث هستی‌شناسی و انسان‌شناسی است.

پاسخ تفصیلی

برای تبیین عرفان نظری و عرفان عملی و فرق بین آن دو، در کلمات اهل فن تعبیرات مختلفی وجود دارد.

بیان اوّل

عرفان دارای دو جنبه است:

  1. جنبه‌ی اجتماعی(تصوف): در این جنبه عرفا به عنوان یک فرقه‌ی اجتماعی با مختصات مخصوص به خود مورد بررسی قرار می‌گیرند.[1]
  2. جنبه‌ی علمی و فرهنگی: و این خود بر دو قسم است:

الف) عملی، از این جنبه عرفان می‌خواهد انسان را تغییر دهد و خلاصه روابط و وظایف انسان را با خودش و جهان و خدا بیان کند.

ب) نظری، از این جنبه عرفان می‌خواهد هستی را تفسیر کند؛ یعنی تفسیر خدا و جهان و انسان.[2]

بیان دوم

مباحث ارشادی درباره‌ی انسان‌شناسی، انسان کامل، توحید، اسما و صفات حق و هستی‌شناسی همگی از مقوله‌ی عرفان نظری‌اند. و زهد و محبت، ریاضت، ذکر، احسان، عبادت و… از مقوله‌ی عرفان عملی.[3]

بیان سوم

در عرفان نظری عارف آنچه را که با دیده‌ی دل شهود کرده، با زبان عقل توضیح می‌دهد.[4]

بیان چهارم

صاحب کتاب عرفان نظری بعد از بیان این مطلب که اساسی‌ترین مسائل عرفان اسلامی (عناصر اصول اساسی عرفان) عبارت‌اند از: 1. وحدت، 2. شهود، 3. فنا، 4. ریاضت، 5. عشق، در فرق بین عرفان عملی و نظری می‌گوید: عرفان عملی عبارت است از: اجرای یک برنامه‌ی دقیق و پر مشقت جهت گذشتن از مراحل و منازل و رسیدن به مقامات و احوالی در راه دست‌یافتن به آگاهی عرفانی و نیل به توحید و فنا که از آن به طریقت تعبیر می‌شود. و عرفان نظری مجموعه‌ی تعبیرات عرفا از آگاهی‌ها و دریافت‌های شهودی خویش در باره‌ی حقیقت جهان و انسان است.[5]

بیان پنجم

تمهید القواعد بعد از بیان اشکالاتی که متوجه مبادی نظری ضرورت وجود انسان کامل است، اشکالاتی را که متوجه مبادی عرفان عملی – که برای وصول به مقام کون جامع توصیه می‌شود- است، مطرح می‌کند و می‌گوید: «اقول ما سبق من الاشکالات انما هی متعلقة بالقسم النظری من علومهم و هذه الایرادات متعلقة بالقسم العملی منها…».

آیت الله جوادی آملی در شرح این قسمت می‌گوید:

مراد از عرفان عملی در این‌جا آن دسته از تعلیمات و آموزش‌هایی است که مشتمل بر شیوه‌ی سلوک و آئین رفتار می‌باشند؛ و لذا مغایر با آن عرفان عملی است که متن سلوک و رفتار را  تشکیل می‌دهد و مقید به الفاظ و قضایا و مسائل و نظایر آنها نمی‌باشد.[6] وی می‌گوید در عرفان از مسئله و قضیه اثر و خبری نیست و سخن از مرحله است؛ یعنی عارف می‌کوشد تا با طی مراحل به عین الیقین برسد و عین الیقین غیر از آگاهی به واسطه‌ی مفهوم بوده، بلکه مشاهده‌ی متن واقع است.

آن‌کس که به وساطت مفهوم به درک واقع نائل می‌گردد، مانند کسی است که با مشاهده‌ی دود از بود آتش سخن می‌گوید، اما آن‌کس که مانند حارثة بن مالک موفق به رفع واسطه می‌شود، می‌تواند با عین الیقین، هنر مشاهده‌ی مستقیم آتش را کسب نماید:

خود هنر دان دیدن آتش عیان

نی گپ دلّ علی النار الدخان

و اما عرفان نظری که متکی بر مفهوم است به عنوان علم دارای مسئله و برهان است.[7]

با توجه به آنچه بیان شد، ظاهرا در این بیانات تهافت و تعارضی به چشم می‌خورد، ولی با دقت در مطالب مطرح شده معلوم می‌شود که سعه و ضیق مفهوم عرفان نظری بستگی به چگونگی معنایی دارد که ما از عرفان عملی در ذهن داریم.

برای عرفان عملی دو معنا مطرح گردید:

  1. نفس سلوک و رفتار،
  2. تعلیماتی که مشتمل بر شیوه‌ی سلوک است.

دو بیان اوّل ناظر به فرق عرفان نظری و عملی است. از این باب که عرفان نظری در مقابل معنای دوم قرار داده شد، و اما سه بیان اخیر عرفان نظری را در مقابل معنای اوّل گرفتند و طبق این تلقی دوم اشکالی ندارد که کل بحث اسفار اربعه و بیان مراحل سیر سلوک و قوس صعود و زهد و محبت و ریاضت و… در عرفان نظری مطرح گردد.


[1]. از این جهت به این فرقه صوفیه می‌گویند. در کتاب مبانی عرفان و تصوف، اثر قاسم انصاری، درس اول وجوهی برای تسمیه این فرقه به صوفیه بیان شده است.

[2]. مطهری، مرتضی، فقه و حقوق (مجموعه آثار)، ج 23، ص 28، قم، صدرا، چاپ اول، بی‌تا.

[3]. ناظم زاده قمی، علی آینه‌ی عرفان، ص 40 – 41.

[4]. فقه و حقوق (مجموعه آثار)، ج 23، ص 29-30.

[5]. یثربی، عرفان نظری، ص 38-53.

[6]. جوادی آملی، عبدالله، تحریر تمهید القواعد، ص 598-601.

[7]. همان، ص13و 158.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد