خانه » همه » مذهبی » منظور خداوند از محو باطل و اثبات حق به وسیله قدرت کلام چیست؟

منظور خداوند از محو باطل و اثبات حق به وسیله قدرت کلام چیست؟

خدای متعال در آیه 24 سوره شوری در ارتباط با قدرت کلامش می‌فرماید: «أَمْ یَقُولُونَ افْتَرى‏ عَلَى اللَّهِ کَذِباً فَإِنْ یَشَإِ اللَّهُ یَخْتِمْ عَلى‏ قَلْبِک و یَمْحُ اللَّهُ الْباطِل وَ یُحِقُّ الْحَقَّ بِکَلِماتِه…»؛ بلکه می‌گویند که بر خداوند دروغ بسته است! (چنین نیست، زیرا کار در دست خدا است)، پس اگر مى‌‏خواست بر قلبت مهر مى‏‌نهاد (و توان بیان آیات را از تو مى‏گرفت). خداوند به وسیله کلمات خود (که به انبیا وحى مى‌‏کند، همواره طبق سنّت جاریه خویش) باطل را محو مى‏‌کند و حق را تحقق مى‏‌بخشد.
سبب نزول این آیه آن بود که چون خداى تعالى آیه مودت اهل البیت را فرستاد: «…قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى‏…»،[1] گروهى از افراد سست ایمان و منافق، رسول خدا(ص) را متهم کردند که او مى‌‏خواهد تا مردم را به اهل بیت خود علاقه‌مند کند. این‌جا بود که خداى تعالى این آیه را فرستاد و فرمود: مى‌‌‏گویند که محمد بر خداى تعالى دروغ و افترا بست، در حالی‌که خدا آیه مودت نفرستاد.[2] خداى متعال آیه را دلیل آورده بر صدق گفتار رسولش.
«أَمْ یَقُولُونَ افْتَرى‏ عَلَى اللَّهِ کَذِباً …». سیاق کلام، سیاق توبیخ است، و لازمه‌‏اش انکار این معنا است که آن‌حضرت به دروغ چیزى را به خدا نسبت دهد.
«فَإِنْ یَشَإِ اللَّهُ یَخْتِمْ عَلى‏ قَلْبِکَ» (معناى جمله قبلى این بود که منافقان مى‌‏گویند تو از پیش خود گفتى که باید به خویشاوندانت مودت ورزند). و معناى این جمله با کمک سیاق این است که نه، تو به خدا نسبت دروغ نمی‌دهی و دروغ‌گو نیستى؛ چرا که زمام هیچ کاری به دست تو نیست تا بخواهى افترایى ببندى. تو آنچه مى‌‏گویى وحى است از ناحیه خداى سبحان، بدون این‌که خود دخالتى در آن داشته باشى، بلکه زمام کارها بسته به مشیت خداى تعالى است، اگر خواست مهر بر دلت مى‌‏زند، و باب وحى را به رویت مى‏‌بندد، ولى او خواسته تا به تو وحى فرستد، حق را بیان کند و سنت خویش را اجرا نماید؛ زیرا سنت او چنین است که همواره با کلمات خود باطل را محو و حق را محقق کند.
پس این‌که فرمود: «فَإِنْ یَشَإِ اللَّهُ یَخْتِمْ عَلى‏ قَلْبِکَ»، کنایه از این است که امر، به مشیت خدا برمى‏‌گردد و ساحت رسول خدا(ص) منزه از این است که از پیش خود چیزى بگوید. این معنا با سیاق مناسب‏تر است، بنابر این‌که گفتیم مراد از قربى، قرابت رسول خدا(ص)، و توبیخ متوجه به منافقان و بیماردلان است.
تعبیر به مضارع  – «یمحو» محو مى‏‌‌کند و «یحق» ثابت مى‌‏کند- براى این است که بر استمرار دلالت کند و بفهماند مسئله محو باطل و احقاق حق سنتى است که خداى تعالى آن‌را با کلمات خود جارى مى‌‏سازد.
منظور از «کلمات» همان وحى است که خداى تعالى به پیامبران می‌فرستد، و کلام ربوبى او است که مقاصد را به پیامبرانش تفهیم مى‏‌کند. البته امکان دارد، منظور از کلمات خدا، خود پیامبران باشند؛ چراکه این نفوس شریفه خاصیت کلام را دارند، کلام از منویات پرده برمى‏‌دارد، پیامبران هم رازهاى غیبى را هویدا مى‏‌سازند.[3]
 

[1]. شوری، 23. «بگو من هیچ پاداشى از شما بر رسالتم درخواست نمى‌‏کنم جز دوست ‏داشتن نزدیکانم [اهل بیتم‏]».
[2]. ابوالفتوح رازى، حسین بن على، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیرالقرآن، تحقیق، یاحقی، محمد جعفر، ناصح، محمد مهدی، ج ‏17، ص 127، بنیاد پژوهشهاى اسلامى آستان قدس رضوى، مشهد، 1408ق.
[3]. ر. ک: طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏18، ص 49- 50، دفتر انتشارت اسلامی، قم، 1417ق؛ موسوی همدانی، سید محمد باقر، ترجمه المیزان، ج ‏18، ص 70- 71، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، 1374ش؛ شریف لاهیجى محمد بن على، تفسیر شریف لاهیجی، تحقیق، حسینى ارموى( محدث)، میر جلال الدین ، ج ‏4، ص 48، دفتر نشر داد، تهران، چاپ اول، 1373ش.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد