مهارتهای ارتباطی امام حسن (ع)
مهارت های ارتباطی، نقش اثرگذاری در ایجاد، تسهیل و پایا شدن ارتباطات میان فردی دارد. این مهارت ها در فرمایشات امام حسن (علیه السلام) از جنبه های مختلفی قابل بررسی است. آثار مثبت ارتباط و همنشینی با علماء نقش هم نشینی و چگونگی دوست یابی، شناخت افراد از طریق حالت های روحی و احساسی، از جمله مواردی است که در فرمایشات حضرت تأکید شده است. جالب اینکه همین موارد، جزو نکات مهم و کلیدی است که در مباحث علم روان شناسی و مشاوره مطرح می شود در ادامه به برخی از این مهارت ها اشاره شده است:
1- تأثیر مجالست با علما
امام حسن (علیه السلام) می فرماید: «من اکثر مجالسه العلماء اطلق عقال لسانه، و فتق مراتق ذهنه، و سرّما وجد من الزّیاده فی نفسه، و کانت له ولایه لما یعلم، و افاده لما علّم؛ هر که با علما بسیار مجالست نماید، سخنش و بیانش در بیان حقایق آزاد و روشن خواهد شد و ذهن و اندیشه اش باز و توسعه می یابد و بر معلوماتش افزوده می گردد و به سادگی می تواند دیگران را هدایت نماید». (1)
2- اهمیت مشورت
امام حسن (علیه السلام) می فرماید: «ما تشاور قوم الا هدوا الی رشدهم؛ هیچ گروهی در کارهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و…، با یکدیگر مشورت نکرده اند، مگر آنکه به رشد فکری و عملی و…، رسیده اند». (2)
3- نقش هم نشین منتقد در آگاه سازی
امام حسن (علیه السلام) می فرماید: «انّ من خوفک حتی تبلغ الامن، خیر ممن یومنک حتی تلتقی الخوف؛ همانا کسی تو را –در برابر عیب ها و کمبودها- هشدار دهد تا آگاه و بیدار شوی، بهتر است از آن کسی که فقط تو را تعریف و تمجید کند تا بر عیب هایت افزوده گردد. (3)
4- نحوه برخورد با برادر مؤمن
امام حسن (علیه السلام) می فرماید: «اذا لقی احدکم اخاه فلیقبل موضع النوّر من جبهته؛ وقتی انسان برادر مؤمن- و دوست خود را ملاقات کرد، باید پیشانی و سجده گاه او را ببوسد». (4)
5- دوستی یعنی دل سوزی و محبت
امام حسن (علیه السلام) می فرماید: «القریب من قربته الموده ان بعد نسبه و البعید من باعدته الموده و ان قرب نسبه؛ بهترین دوست نزدیک به انسان، کسی است که در تمام حالات دل سوز و با محبت، باشد گر چه خویشاوندی نزدیکی هم نداشته باشد و بیگانه ترین افراد کسی است که از محبت و دلسوزی بیگانه باشد، گرچه از نزدیک ترین خویشاوندان باشد. (5)
6- پرهیز از سبک شمردن دوست
امام حسن (علیه السلام) می فرماید: «من استخف باخوانه فسدت مروته؛ کسی که دوستان و برادرانش را سبک شمارد و نسبت به آنها بی اعتنا باشد، مروت و جوان مردی اش فاسد گشته است». (6)
7- دقت در دوست یابی
دوست، عمیق ترین تأثیر بر زندگی و رفتار انسان می گذارد، تا آنجا که گفته شده است: «المرء علی دین خلیله؛ انسان بر آیین رفیقش است».
به این علت، در قرآن و روایات، سخت بر آیین دوست یابی تأکید و سفارش شده است.
حضرت در سفارش به یکی از فرزندان خویش فرمود:
یا بنی لاتواخ احدا حتّی تعرفم وارده و مصادره، فاذا استنبطت الخبره و رضیت العشره فآخه علی اقاله العثره و المواساه لی العسره» (7)
پسر! با هیچ کس برادری [ و دوستی] مکن مگر آنکه [اول] بدانی کجا رفت و آمد دارد و از چه خانواده ای می باشد، هرگاه به این مسئله پی بردی و معاشرت و دوستی او را [طبق معیارها] پسندیدی، پس با او برادری [ و دوستی ] کن، در گذشتن از لغزش ها و همدردی در سختی.
8- شناخت انسان از راه عصبانیت
امام حسن (علیه السلام) فرمود: «لا یعرف الرأی الا عند عند الغضب؛ قدرت اندیشه و خصلت های درونی انسان هنگام خشم، شناخته و آشکار می شود. (8)
معمولاً ویژگی های درونی افراد از دید دیگران مخفی است و در مواقع خاصی به طور ناخواسته بروز می کند. یکی از آن حالات خاص، وقتی است که آدمی به هر دلیلی دچار عصبانیت شود. سپس حالت های خوب یا ناشایست وی هویدا خواهد شد.
دلیل ظهور خصلت های درونی انسان، هنگام خشم این است که شخص در این حالت نمی داند چه می گوید و چه می کند و نیز در روایات آمده است که خشم و غصب نوعی جنون است.
9- چگونگی رابطه با مردم
ای بنی تفم وصیتی، و اجعل نفسک میزانا، فیما بینک و بین غیرک فاحسب لغیرک ما تحب لنفسک و اکره له ما تکره لنفسک و لا تظلم کما لاتحب ان تظلم، و احسن کما تحب این یحسن الیک، و استقبح من نفسک ما تستقبح من غیرک و ارض من الناس لک ما ترضی به لهم منک و لا تقل بما لا تعلم، بل لا تقل کلما تعلم، و لا تقل ما لاتحب ان یقال لک.
و قال (علیه السلام) و قل للناس حسنا و ای کلمه حکم جامعه ان تحب للناس ما تحسب لنفسک و تکره لهم ما تکره لها، انک قل ما تسلم ممن تسرعت الیه ان تندم او تتفضل علیه.
ای پسرم سفارش مرا دریاب، در رابطه با مردم، خود را معیار و میزان قرار بده. هرچه را برای خود می خواهی، برای دیگران بخواه. هرچه را برای خود نپسندیدی برای دیگران نپسندد. به کسی ستم مکن، چنانچه دوست نداری به تو ستم شود. احساس کن چنان که دوستداری احسانت کنند، آنچه از دیگران زشت شماری از خود زشت شمار. راضی باش از برخورد مردم با تو، آنچه که راضی هستی با مردم انجام دهی.
متن ادبی و شعر
خشم تو تخم سعیر دوزخ است
هین بکش این دوزخت را کین فخ است (9)
خشم و شهوت مرد را احول کند
ز استقامت روح را مبدل کند
چون غرض آمد هنر پوشیده شد
صد حجاب از دل به سوی دیده شد (10)
برداشت های اخلاقی از سیره و سخن حضرت امام حسن (علیه السلام)
درباره با خصوصیات اخلاقی و سیره امام حسن مجتبی (علیه السلام) احادیث و روایات بسیاری آمده است. دستگیری از ضعفا، سخاوت، زهد، فواید رفتن به مسجد و عظمت قرآن از جمله این موارد است. برای آشنایی بیشتر، به برخی از این خصوصیات اشاره می شود:
1- فریادرس محرومان
امام حسن (علیه السلام) نه تنها از نظر علم، تقوا، زهد و عبادت، مقامی برگزیده و ممتاز داشت. بلکه از نظر بذل و بخشش و دستگیری از بیچارگان و درماندگان نیز در زمان خود زبان زد خاص و عام بود. وجود گرامی آن حضرت آرام بخش دل های دردمند و پناهگاه مستمندان و تهی دستان و نقطه امید درماندگان بود. هیچ فقیری از در خانه آن حضرت دست خالی بر نمی گشت. هیچ آزرده دلی شرح پریشانی خود را نزد آن بزرگوار بازگو نمی کرد، جز آنکه مرهمی بر دل آزرده او می نهاد. گاه پیش از آنکه مستمندی اظهار نیاز کند و عرق شرم بریزد، نیاز او برطرف می کرد و اجازه نمی داد رنج و ذلت درخواست کردن را بر خود هموار سازد.
2- سخاوت و بخشش
امام حسن (علیه السلام) در تمامی صفات نیک بی مانند بود. تاریخ نویسان نوشته اند که حضرت در طول عمر شریف و پر برکت خود، سه بار مال و اثاث زندگی اش را تقسیم فرمود، به گونه ای که یک جفت کفش برای خود بر می داشت و یک جفت به مستمندان می داد.
3- شکوه و وقار
حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «به حسن، شکوه و جذبه و وقار به حسین، بخشندگی و رحمت خود را بخشیدم».
4- بخل و خساست
افرادی در بین انسان ها هستند که دیدگاه مادی گرایانه دارند و همه چیز را در مادیات می بینند و به فراتر از آن نمی اندیشند. این افراد آبرو را به داشتن مال و ثروت آن چنانی می دانند و اگر مالی به کسی بدهند، آن را تلف شده می شمارند. در حقیقت، اینان دچار بیماری بخلند. امام حسن مجتبی (علیه السلام) در این باره می فرماید: «بخل آن است که فرد تصور کند آنچه دارد مایه شرف، و آنچه انفاق کرده، تلف است».
5- روشنایی روح انسان
دین مقدس اسلام، برنامه هایی برای تکامل روحی انسان قرار داده است که در سایه آن به درجات بالای معنوی دست یابد و با جانی روشن و نورانی در مسیر زندگی حرکت کند. امام حسن مجتبی (علیه السلام) می فرماید: «نورانیت و روشنایی در انجام دادن نیک ها و ترک زشتی هاست». (11)
6- توجه به غذای روح
تعجب می کنم از کسانی که به غذای جسم خود فکر می کنند، ولی در امور معنوی و غذای جان خویش تعقل نمی کنند. شکم را از طعام مضر حفظ می کنند، ولی باک ندارند که افکار پلیدی در روان آنها وارد شود.
7- فواید رفتن به مسجد
کسی که مرتب در رفت و آمد به مسجد باشد، به یکی از هشت نیکی می رسد؛ اعتقادات محکم، برادری مفید دانشی همه جانبه، رحمت الهی، گفتاری که او را به هدایت می رساند یا او را از کار زشتی باز می دارد و ترک گناه از روی شرم حیا یا از خوف و خشیت خداوند تبارک و تعالی (12)
8– چیستی عظمت و بزرگی
از امام حسن (علیه السلام) سؤال کردند: «عظمت و بزرگی در چیست؟» فرمودند: «در هنگام خشم عطا کند و از جرم و خطا در گذرد» (13).
9- عبادت و زهد
امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «امام حسن (علیه السلام) عابدترین مردم زمان خویش بود و هم با فضیلت ترین بود و هرگاه به سفر حج، پیاده می رفت. گاهی پای برهنه راه می پیمود و چون به یاد مرگ و زنده شدن مردگان و گذشتن از صراط می افتاد، اشک می ریخت و هرگاه در قرآن تلاوت می کرد: «یا ایها الذین آمنوا، می گفت: لبیک اللهم لبیک».
همین که به نماز می ایستاد، بندهای بدنش می لرزید، به جهت آنکه خود را در مقابل پروردگار خویش می دید: (14)
در هیچ حالی، کسی او را ملاقات نکرد، مگر آنکه می دید که مشغول به ذکر خداوند است و زبانش از تمام مردم راستگوتر بود و بیانش از همه کس فصیح تر بود.
امام رضا (علیه السلام) فرمودند: امام حسن (علیه السلام) در موقع مرگ گریه می کرد. به ایشان عرض کردند: «شما چرا گریه می کنید، در حالی که جایگاه بلندی نزد پیامبر دارید و بیست مرتبه، پیاده به سفر حج رفته اید و تمام اموال حتی کفش هایتان را سه مرتبه در راه خدا تقسیم کرده اید؟ فرمودند: «انّما أبکر اخصلتی: لهول المطلع و فراق الأحبه؛ به دو چیز اشک می ریزم: یکی هول مطلع [ایستادن در روز قیامت و گرفتاری های گوناگون پس از مرگ] و فراق و جدایی از دوستان». (15)
بیشتر بخوانید: گهرهایی از امام حسن(علیه السلام)
امام مجتبی (علیه السلام) هرگاه وضو می گرفت، بندهای بندنش می لرزید و رنگ مبارکش زرد می گشت. سبب این حال را از آن حضرت پرسیدند و ایشان فرمودند: «سزاوار است بر کسی که می خواهد نزد رب العرش به بندگی بایستد، رنگش زرد شود و بدنش بلرزد». همین که به مسجد رفت که به در مسجد می رسید، سرشان را بلند می کرد و رو به آسمان می گفت: «الی ضیفک بباینک، یا محسن قد أتیک المیئی فتجاوز عن قبیح ما عندی بجمیل ما عندک یا کریم؛ ای خدای من، این مهمان توست که به درگاه تو ایستاده، ای خداوند نیکوکار، به نزد تو آمده بنده تبه کار، پس در گذر از کارهای زشت و ناستوده من به نیکی های خودت ای کریم». (16)
10- محبت و احسان به خلق
قال الامام الحسن المجتبی (علیه السلام) یا بن آدم! عف عن محارم الله عن محارم الله تکن عابداً و ارض بما قسم الله سبحانه تکن غنیاً و احسن جوار من جاورک تکن مسلماً، و صاحب النّاس بمثل ما تحب این یصاحبوک به تکن عدلاً .(17)
امام حسن مجتبی (علیه السلام) فرمود: ای فرزند آدم! نسبت به محرمات الهی عفیف و پاکدامن باش تا عابد و بنده خدا باشی. راضی باش بر آنچه خداوند سبحان برایت تقسیم و مقدر نموده است، تا همیشه غنی و بی نیاز باشی. نسبت به همسایگان، دوستان و همنشینان خود نیکی و احسان نما تا مسلمان محسوب شوی. با افراد [مختلف] آنچنان برخورد کن که انتظار داری دیگران همان گونه با تو برخورد کنند.
11- دقت در قرائت قرآن
امام حسن (علیه السلام) می فرماید: «من قرء القرآن کانت له دعوه مجابه، اما معجله و اما موجلهً؛ کسی که قرآن را با دقت قرائت کند، در پایان آن- اگر مصلحت باشد دعایش سریع مستجاب خواهد شد- و اگر مصلحت نباشد- در آینده مستجاب می شود». (18)
12- قرآن؛ چراغ هدایت
امام حسن (علیه السلام) می فرماید: «انّ هذا القرآن فیه مصابیح النّور و شفاء الصدور؛ همانا در این قرآن، چراغ های هدایت به سوی نور و سعادت موجود است و این قرآن شفای دل ها و سینه هاست. (19)
13- اهمیت نماز صبح
امام حسن (علیه السلام) می فرماید: «من صلّی فجلس فی مصلاه الی طلوع الشّمس کان له سترا من النّار». (20)
14- اهمیت فراگیری علم و دانش
امام حسن (علیه السلام) می فرماید: «تعلموا العلم فان لم تستطیعوا حفظه فاکتبوه و ضعوه فی بیوتکم؛ دانش را- از هر طریقی – فرا گیرید و چنانچه نتوانستید آن را در حافظه خود نگه دارید، ثبت کنید و بنویسید و در منازل خود در جای مطمئن قرار دهید». (21)
15- علل نابودی دین و ایمان
امام حسن (علیه السلام) می فرماید: هلاک المرء فی ثلاث الکبر؛ و الحرص و الحسد؛ فالکبر هلاک الذّین، و به لعن ابلیس، و الحرص عدوّ النّفس، و به خرج آدم من الجنه، و الحسد رائد السّوء، و منه قتل قابیل هابیل (22)
هلاکت و نابودی دین و ایمان هر شخص در سه چیز است: تکبر، حرص و حسد، تکبر سبب نابودی دین و ایمان شخص است و به وسیله تکبر شیطان با آن همه عبادت، ملعون گردید. حرص و طمع، دشمن شخصیت انسان است، همان طوری که حضرت آدم (علیه السلام) به وسیله آن از بهشت خارج شد. حسد سبب همه خلاف ها و زشتی هاست و به همان جهت، قابیل برادر خود هابیل را به قتل رساند.
16- عبادت خداوند
امام حسن (علیه السلام) می فرماید: «من عبدالله، عبدالله له کل شیئاً؛ هر کس خداوند را عبادت و اطاعت کند، خدای متعال همه چیزها را مطیع او گرداند». (23)
17- تهیه توشه برای آخرت
امام حسن (علیه السلام) می فرماید: «یا بن آدم ! لم تزل فی هدم عمرک منذ سقطت من بطن امک فخذ مما فی یدیک لما بین یدیک، فانّ المؤمن بتزوّد و الکافر یتمتع؛ ای فرزند آدم از موقعی که به دنیا آمده ای، در حال گذراندن عمرت هستی، پس از آنچه داری برای آینده ات [ قبر و قیامت] ذخیره نما، همانا که مؤمن در حال تهیه زاد و توشه می باشد؛ ولیکن کافر در فکر لذت و آسایش است. (24)
18- مروت و جوان مردی
«و سئل عن المروه؟ فقال (علیه السلام) شحّ الرجل علی دینه، و اصلاحه ماله، و قیامه بالحقوق؛ از حضرت درباره مروت و جوان مردی سؤال شد» فرمود: جوان مرد کسی است که در نگه داری دین و عمل به آن تلاش کند و در اصلاح اموال و ثروت خود همت گمارد و در رعایت حقوق طبقات مختلف پابرجا باشد. (25)
19- اهمیت شستن دست ها
امام حسن (علیه السلام) می فرماید: «غسل الیدین قبل الطعام ینفی الفقر، و بعده ینف اللهمّ؛ شستن دست ها قبل از طعام، تنگ دستی را می زداید و بعد از آن ناراحتی ها و آفات را از بین می برد». (26)
20- فایده سؤال کردن
امام حسن (علیه السلام) می فرماید: «حسن السؤال نصف العلم؛ کسی که عادت سؤال و حالت پرس و جو دارد، مثل آن است که نصف علم ها را فرا گرفته باشد. (27)
21- صبر و شکیبایی، وفای به عهد، عجله و شتاب زدگی
امام حسن (علیه السلام) می فرماید: «انّ الحلم زینه و الوفاء مروّه، و العجله سفه؛ شکیبای زینت شخص، وفای به عهد علامت جوان مردی و عجله و شتاب زدگی [در کارها بدون اندیشه] دلیل بی خردی می باشد. (28)
22- تبعات مزاح و شوخی زیاد و بی جا
امام حسن (علیه السلام) می فرماید: «المزاح یاکل الهیبه، و قد اکثر من الهیبه الصّامت؛ مزاح و شوخی های زیاد و بی جا، شخصیت و وقار انسان را از بین می برد، و چه بسا افراد ساکت دارای شخصیت و وقار عظیمی می باشند». (29)
23- اهمیت برآوردن حاجت افراد
امام حسن (علیه السلام) می فرماید: «لقضاء حاجه أخ لی فی الله احبّ من اعتکاف شهر؛ هر آینه برآوردن حاجت و رفع مشکل دوست و برادرم، از یک ماه اعتکاف، در مسجد و عبادت مستحبی، نزد من- بهتر و محبوب تر است». (30)
24- حلال و حرام
امام حسن (علیه السلام) می فرماید: انّ الدنیا فی حلالها حساب، و فی حرام ها عقاب، و فی الشّبهات عتاب، فانزل الدنیا بمنزله المیته، خذمنها ما یکفیک؛ چیزهای دنیا اگر حلال باشد حساب و بررسی می شود و اگر از حرام به دست آید عذاب و عقاب دارد و اگر حلال و حرام آن معلوم نباشد سختی و ناراحتی خواهد داشت. پس باید دنیا [ و موجوداتش] را همچون میته و مرداری بشناسی که به مقدار نیاز و اضطرار از آن استفاده کنی». (31)
25- برنامه ریزی برای دنیا و آخرت
امام حسن (علیه السلام) می فرماید: «واعمل لدنیاک کانّک تعیش ابداً و اعمل لاخرتک کانّک تموت غداً؛ در دنیا- از نظر اقتصاد و صرفه جویی و… -چنان برنامه ریزی کن، مثل آنکه می خواهی همیشه دوام باشی و نسبت به آخرت به نوعی حرکت و کار کن مثل اینکه فردا خواهی مرد». (32)
26- زیرک ترین، نادان ترین و گرامی ترین افراد
امام حسن (علیه السلام) می فرماید: «اکیس الکیس التقی، و احمق الحمق الفجور، الکریم هو التبرع قبل السؤال؛ زیرک ترین و هوشیارترین افراد، شخص پرهیزکار است. احمق و نادان ترین افراد، کسی است که تبه کار و اهل معصیت باشد و گرامی ترین و با شخصیت ترین افراد، کسی است که به نیازمندان پیش از اظهار نیازشان، کمک کند». (33)
27- فضیلت اندیشه
امام حسن (علیه السلام) می فرماید: «علیکم بالفکر فانه مفاتیح ابواب الحکمه؛ بر شما [شیعیان] لازم است که اندیشه کنید؛ زیرا فکر کلیدهای درهای حکمت است».(34)
28- پرهیز از بداخلاقی
امام حسن (علیه السلام) فرمود: «اشد من المصیبه سوء الخلق؛ بد اخلاقی از هر مصیبت و بلایی سخت تر است. (35)
29- پستی یعنی کفران نعمت
امام حسن (علیه السلام)می فرماید: «اللؤم لا تشکر النعمه؛ پستی این است که سپاس گزار نعمت نباشی». (36)
30- ملاک زیرکی و حماقت
امام حسن (علیه السلام) می فرماید: «یا ایها الناس، ان اکیس الکیس التقی و احمق الحمق الفجور؛ ای مردم بدانید که بهترین زیرکی ها، پرهیزکاری است و بدترین حماقت ها، آلودگی و معصیت الهی است».(37)
سخنان امام حسن مجتبی (علیه السلام) در فضای ماه مبارک رمضان
از جمله نکاتی که حضرت در ماه مبارک رمضان به آن اشاره دارند. بهره گیری از فضای روحانی و معنوی ماه مبارک رمضان و پرهیز از اسراف و وقت و بیهودگی است.
1- پرهیز از سهل انگاری
«انّ الله جعل شهر رمضان مضماراً لخلقه فیستبقون فیه بطاعته الی مرضاته، فسبق قوم ففازوا، و قصر آخرون فخابوا؛ خداوند متعال ماه رمضان را برای بندگان خود میدان مسابقه قرار داد. پس عده ای در آن ماه با اطاعت و عبادت به سعادت و خشنودی الهی از یکدیگر سبقت خواهند گرفت و گروهی از روی بی توجهی و سهل انگاری خسارت و ضرر می بینند.» (38)
2- پرهیز از خنده بیجا و بیهوده
مرّ (علیه السلام) فی یوم فطر بقوم یعلبون و یضحکون فوقف، علی رؤسهم فقال، ان الله جعل شهر رمضان مضمارا لخلقه، فیستبقون فیه بطاعته الی مرضاته فسبق قوم فقازوا، و قصر اخرون فخابوا فالعجب کل العجب من ضاحک لا عب فی الیوم الذی یثاب فیه المحسنون و یخسر فیه المبطلون و ایم الله لو کشف الغظاء لعلموا المحسن مشغول باحسانه و المسی مشغول باسائته، ثم مضی (علیه السلام) (39)
امام حسن مجتبی (علیه السلام) در روز عید فطر، مرورش به گروهی افتاد که به بازی های بیهوده و خنده های بیجا اشتغال داشتند. بالای سر آنان ایستاد و فرمود: خدای تعالی ماه رمضان را میدان مسابقه خلق خود قرار داده است تا در آن به سوی طاعت او سبقت گیرند و رضایتش را بجویند. آن گروهی که پیشی گرفتند، کامیاب شدند و گروهی که کوتاهی کردند، نومید و زیان کار گشتند. بسیار جای تعجب است از کسانی که مشغول بازی و خنده های بیجایند، در روزی که نیکوکاران پاداش می گیرند و بیهودگان در آن روز زیان و خسران برند، به خدا قسم اگر پرده برداشته شود، هر آینه خواهند دانست که نیکوکار به پاداش خود رسیده، و بدکاران به کیفر اعمال خود گرفتارند. آن گاه آن حضرت از کنار آنان گذر کرد.
امام حسن مجتبی (علیه السلام) در این حدیث به اهمیت حسن استفاده از فرصت ها و شب و روزهای مبارک، مانند روز عید فطر و دیگر اوقات برکت دار اشاره می کند که باید برای جلب رحمت و مغفرت الهی و کسب معنویت کوشید و از این گونه فرصت و موقعیت ها بهره فراوانی برد و فرصت را بیهوده از دست نداد.
نمایش پی نوشت ها:
1- إحقاق الحق، ج 11، ص 238، س 2.
2- تحف العقول، ص 233؛ اعیان الشیعه، ج1، ص 577، بحارالانوار: ج75، ص 105، ح4.
3- احقاق الحق، ج 11، ص 242. س 2.
4- تحف العقول، ص 236، س13؛ بحارالانوار، ج 75، ص 105، ح 4.
5- تحف العقول، ص 234، س3؛ بحارالانوار، ج 75، ص 106، ح 4.
6- کلمه الامام الحسن (علیه السلام)، ص 209.
7- تحف العقول، ص 404، ش 3.
8- محمد دشتی، فرهنگ سخنان امام حسن مجتبی (علیه السلام)، ص 15.
9- مولوی، مثنوی معنوی، دفتر سوم، بیت 843.
10- همان، دفتر اول، ابیات 333 و 433.
11- سایت تبیان، زنجان.
12- تحف العقول، ص 235.
13- همان، ص 225.
14- بحارالانوار، ج 43، ص 331.
15- همان.
16- مناقب، ج 4، ص 14.
17- نزهه الناظر و تنبیه الخاطر، ص 79، ح 33؛ بحارالانوار، ج 78، ص 112 س8.
18- دعوات الرّاوندی، ص 24، ح13، بحارالانوار، ج 89، ص 204. ح 21.
19- بحارالانوار، ج 75، ص 111، ضمن ح 6.
20- وافی، ج4، ص 1553، ح 2: تهذیب الاحکام، ج2، ص 321، ح 2 و 166.
21- احقاق الحق، ج11، ص 235، س 7.
22- اعیان الشیعه، ج1، ص 557، بحارالانوار، ج 75، ص 111 ، ح 6.
23- تنبیه الخواطر، معروف به مجموعه ورّام، ص 427؛ بحارالانوار، ج 68، ص 184، ضمن ح 44.
24- نزهه الناظر و تنبیه الخاطر، ص 79، س 13، بحارالانوار، ج 75، ص 111 ، ج6.
25- تحف العقول، ص 235، س 14، بحارالانوار، ج 73، ص 312، ح3.
26- کلمه الامام الحسن (علیه السلام)، ص 46.
27- همان، ص 129.
28- همان، 198.
29- همان، ص 139، بحارالانوار، ج 75، ص 113، ح 7.
30- همان، ص 139.
31- همان، ص 36، بحارالانوار، ج 44، ص 138، ح6.
32- همان، ص 37، بحارالانوار، ج 44، ص 138، ح 6.
33- احقاق الحق، ج 11، ص 20، س 1؛ بحارالانوار، ج 44، ص 30.
34- میزان الحکمه، ج 8، ص 245.
35- فرهنگ سخنان امام حسن (علیه السلام) ص 4.
36- تحف العقول، ص 632.
37- فرهنگ سخنان، ص 43.
38- تحف العقول، ص 234، س 14؛ من لا یحضره الفقیه، ج1، ص 511، ح 1479.
39- الرسول و الزاری، ص 705.
منبع:حسینی ایمنی، سید علی؛ اشارات، قم: مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما، تابستان 1391.