خانه » همه » مذهبی » مهجوریت قرآن و راههای زدودن آن

مهجوریت قرآن و راههای زدودن آن

راههای زدودن مهجوریت از قرآن

این مقاله به دنبال پاسخ به این سئوال است که چه راهکارهایی را می توان برای مهجوریت زدایی قرآن ارائه داد؟ چگونه می توان مسیر جامعة اسلامی را به سوی یک جامعة ایده آل قرآنی تغییر داد؟ این راهکارها می تواند جامعه را در سمت و سوی سعادت و خوشبختی قرار دهد و از مهجوریت قرآن در جامعة اسلامی بکاهد که موارد آن ذکر می گردد.

1. اعتقاد و باور جامعه به الگو بودن قرآن در تمام ابعاد زندگی

اولین موردی که توجه به آن در زدودن مهجوریت از قرآن لازم و ضروری به نظر می رسد، اعتقاد و باور به این امر است که قرآن می تواند در تمام زمینه های زندگی بشراعم از اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، علمی و… الگو باشد و می تواند انسان ها و جوامع انسانی را به سعادت برساند. مگر همین مسلمانان نبودند که در سده های نخستین هجری با الهام از تعالیم انسان ساز قرآن توانستند قدرت آن روز جهان را در اختیار بگیرند و حتی در بسیاری از علوم و دانش ها پیشرو و برتر از سایر جوامع باشند؟
نگاهی به تاریخ در قرون اولیه اسلام این واقعیت را برای ما اثبات می کند، ولی متاسفانه باگذشت زمان و به علل متعدد، مسلمانان از این تعالیم عالیه فاصله گرفتند و هویت قرآنی خود را از دست دادند و این فاصله گرفتن از قرآن باعث شدکه موقعیت ویژة خود را در جامعة جهانی از دست بدهند. بنابر این اگر امروز مسلمانان خواستار به دست آوردن آن موقعیت رفیع در صحنة جهانی هستند باید به قرآن بازگردند و دستورات این کتاب عزیز را در تمام ابعاد زندگی فردی و اجتماعی پیاده کنند.

2. تصحیح فرهنگ استفاده از قرآن

یک فرهنگ نامناسب که در بین بیشتر افراد جامعه رایج است این است که مردم قرآن را بیشتر برای کارهای جانبی و آماده کردن مجلس برای مراسم مختلف می خواهند. یکی از شایع ترین آنها استفاده از قرآن در قبرستانها و مجالس ترحیم است و تسلیت دهندگان و عزاداران معمولا هیچ گونه توجهی به معانی و مفاهیم ندارند و هدف بیشتر کسانی که در چنین مراسمی شرکت می کنند خواندن فاتحه ای برای شادی روح مرحوم است. می توان گفت که قرآن در خانة بسیاری از مسلمانان از روی طاقچه ها و داخل کمدها پایین آورده نمی شود، تا چه رسد به اینکه بخواهند آن را بخوانند و در آن اندیشه کنند و فرامین آن را در زندگی پیاده کنند، چرا که دید این افراد این است که قرآن کتاب مقدسی است و کاربرد آن فقط در استخاره گرفتن و سفرة عقد و عروسی و مسائلی از این قبیل است.

این مظلومیت و مهجوریت قرآن و این طرز فکر تنها مختص عوام نیست، بلکه افراد تحصیل کردة جامعه هم با فرهنگ قرآن بیگانه اند. بسیاری از نخبگان و باسوادان جامعه نیز در زندگی روزمره به قرآن اهمیتی نمی دهند و با کمال تاسف باید اذعان داشت که در بین این طبقه نیز همان طرز تفکر عوام حاکم است واین گروه حداکثر کاری که می کنند این است که قرآن را بخوانند و احیانا در معانی هم دقت کنند، ولی عمل به دستورات و پایبندی به فرامین آن در جوامع اسلامی کنونی و حتی در جامعة شیعی ملموس نیست. به عنوان نمونه درجامعه مشاهده می شود که والدین بسیار علاقه مندند تا فرزندانشان درس هایی مانند انگلیسی و ریاضی و… را یاد بگیرند، ولی به درس قرآن و آموزش آن توجهی نمی کنند.

دربارة استفاده از قرآن می توان مردم جامعه را به چند دسته تقسیم کرد.
1.گروهی از مردم که اکثریت را تشکیل می دهند، دیدگاهشان نسبت به قرآن همان است که ذکرشد. 2.گروهی دیگر قرآن را با هدف کسب ثواب و بدون توجه به معانی می خوانند.
3.طبقة بالاتر از این گروه کسانی هستند که علاوه برخواندن قرآن در معانی هم تدبر و اندیشه می کنند و به عبارتی معانی قرآن را متناسب با ظرفیت خود می فهمند ولی در عین فهمیدن به آن عمل نمی کنند.
4.گروه اندکی از مردم هم ضمن خواندن و تدبر و اندیشه درآیات، قرآن را سرلوحة زندگی فردی و اجتماعی خود قرار می دهند و در حقیقت رستگاران واقعی اینان هستند.
امام خمینی(ره) به پیروی از فرهنگی که هدفش رهایی قرآن از قبرستانهاست افتخار می کند. ایشان در مقدمه وصیت نامة سیاسی الهی خویش می فرماید:«ما مفتخریم و ملت سرتا پا متعهد به اسلام و قرآن مفتخر است که پیرو مذهبی است که می خواهد حقایق قرآنی که سراسر آن از وحدت بین مسلمین بلکه بشریت دم می زند از مقبره ها و گورستانها نجات داده و به عنوان بزرگترین نسخة نجات دهندة بشر از جمیع قیودی که بر پای و دست و قلب و عقل او پیچیده است و او را به سوی فنا و نیستی و بردگی و بندگی طاغوتیان می کشاند نجات دهد.»
به نظر می رسد برای رهایی از این آسیب باید تمام نهادهای فرهنگی کشور هماهنگ شوند و این تفکر را در میان اقشار مختلف جامعه به خصوص جوانان القا کنند که قرآن تنها برای مجالس ترحیم وسفرة عقد و عروسی و خواندن و کسب ثواب نیست، بلکه قرآن کتاب زندگی است.

3. توجه به معانی و مفاهیم

یکی دیگر از اموری که می تواند در مهجوریت زدایی از قرآن تاثیر داشته باشد، توجه دادن افراد جامعه به معانی و مفاهیم قرآن است. هم اکنون در بسیاری از مناطق کشور کلاسهای آموزش روخوانی، روانخوانی، تجوید، صوت و لحن دایر است و این امری بسیار پسندیده و در خور تقدیر است، اما آیا بسنده کردن به این حیطه ها کافی است؟ آیا به تعداد این کلاسها، کلاس های مربوط به درک و فهم و تفسیر قرآن هم دایر است؟مسلما پاسخ منفی است و این نشان دهندة آن است که درک معانی و مفاهیم قرآن در جامعه نسبت به حیطة قبل مهجورتر است.

آنچه که اکنون در حیطة مسائل قرآنی بیشتر به آن بها داده می شود، توجه به تجوید، صوت و لحن و حفظ آیات قرآن است و نهادهای فرهنگی هم مسابقات خود را تحت عناوین مسابقات حفظ و قرائت قرآن برگزار می کنند و با کمال تاسف مشاهده می شود که از بحث درک مفاهیم قرآن در این مسابقات اثری نیست و یا اگر هست بسیار کم رنگ است. وقتی مسئولین و نهادهای فرهنگی کشور در بخش مسابقات به این حیطه توجه لازم را نداشته باشند، نمی توان انتظار داشت که حتی قاریان و حافظان هم گامی در جهت درک معانی قرآن بردارند.

4. عمل کردن دست اندرکاران قرآن به دستورات قرآن

یکی از عوامل مهم که در مهجوریت زدایی از قرآن می تواند بسیار تاثیرگذار باشد، این است که حافظان، قاریان، مفسران و تمام کسانی که در این بخش فعالیت دارند، عامل به قرآن باشند. این افراد که معمولا در جامعه به عنوان افراد الگو مطرح هستند، خود باید از عاملان به دستورات قرآن باشند و سایر مردم این خوشبختی و سعادتی را که، در سایة عمل به قرآن به دست می آید، درزندگی این افراد ببینند تا بقیه هم نسبت به آن تمایل و رغبت پیدا کنند. ولی اگر قرار باشد که دست اندرکاران علوم قرآنی، قرآن را در زندگی خود پیاده نکنند، چه انتظاری می توان از دیگران داشت.

خداوند متعال در قرآن کریم کسانی را که می دانند، ولی به دانسته های خود عمل نمی کنند نکوهش می کند و می فرماید: «أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنْسَوْنَ أَنْفُسَکُمْ وَأَنْتُمْ تَتْلُونَ الْکِتَابَ أَفَلا تَعْقِلُونَ؛ [1] آیا مردم را به نیکی فرمان می دهید و خود را فراموش می کنید، با اینکه شما کتاب خدا را می خوانید؟آیا هیچ نمی اندیشید؟» و در آیة شریفة دیگری می فرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لا تَفْعَلُونَ *کَبُرَ مَقْتًا عِنْدَ اللَّهِ أَنْ تَقُولُوا مَا لا تَفْعَلُونَ؛[2] ای کسانی که ایمان آورده اید چرا چیزی می گویید که انجام نمی دهید؟نزد خدا سخت ناپسند است که چیزی را بگویید و انجام ندهید.»

مولای متقیان حضرت علی (ع) در بیانی نورانی می فرماید: «من نصب نفسه للناس اماما فلیبدا بتعلیم نفسه قبل تعلیم غیره؛ هر کس خود را پیشوای مردم نمود باید پیش از یاد دادن به دیگری نخست به تعلیم نفس خویش بپردازد. (زیرا اثر سخن کسی که گفتار و کردارش یکسان باشدبیشتر است و مردم در مخالفت با او نمی کوشند.»[3] بنابر این اگر مردم تاثیرات قرآن را در زندگی دست اندرکاران علوم قرآن مشاهده کنند، به طور طبیعی به استفاده کردن از این کتاب و عمل به دستورات آن علاقه مند می شوند.

5. دعوت افراد جامعه به تدبر و اندیشه در قرآن

یکی دیگر از اموری که می تواند در مهجوریت زدایی از قرآن تاثیر بسزایی داشته باشد، دعوت افراد جامعه به تدبر و اندیشه در آیات نورانی قرآن است. قرآن، خود را کتاب اندیشه معرفی می کند و ازمسلمانان می خواهد که در آن تفکر و اندیشه کنند. قرآن کریم به گونه ای نازل شده است که همگان بتوانند در آن تدبر نموده و از آن بهره مند شوند. در واقع هرکس به اندازة ظرفیتها و استعدادهای خود می تواند از تعالیم این کتاب بهره مند شود و آن را بفهمد. «وَلَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ؛[4]و قطعاً قرآن را برای پند آموزی آسان کرده ایم؛ پس آیا پند گیرنده ای هست؟»

در روایات نیز به تفکر و اندیشه در آیات قرآن بسیار اهمیت داده شده است. حضرت علی(ع) در خطبة همام یکی از صفات متقین را تدبر و اندیشه در آیات قرآن می داند و می فرماید: «پرهیزکاران در شب بر پا ایستاده مشغول نمازند، قرآن را جزء جزء و با تفکر و اندیشه می خوانند، با قرآن جان خود را محزون و داروی درد خود را می یابند. وقتی به آیه ای برسند که تشویقی در آن است، با شوق و طمع بهشت به آن روی می آورند، و با جان پر شوق در آن خیره شوند، و گمان می برند که نعمت های بهشت برابر دیدگانشان قرار دارد، و هرگاه به آیه ای می رسند که ترس از خدا در آن باشد، گوش دل به آن می سپارند، و گویا صدای برهم خوردن شعله های آتش، در گوششان طنین افکن است، پس قامت به شکل رکوع خم کرده، پیشانی و دست و پا برخاک مالیده و از خدا آزادی خود را از آتش جهنم می طلبند.»[5]

6. نگاه ویژة آموزش و پرورش به درس قرآن

یکی از نهادهایی که می تواند در راستای مهجوریت زدایی از قرآن بسیار تاثیر گذار باشد، آموزش و پرورش است. آموزش و پرورش یک قشر عظیم نوجوان و جوان را در اختیار داردکه این قشر از ویژگیهای منحصر به فرد برخوردارند و مطابق کلام معروف امیر مومنان حضرت علی(علیه السلام) که فرمود: «العلم فی الصغر کالنقش فی الحجر»[6] از انعطاف پذیری بسیاری برخوردارند. چه بهتر که در این سنین روح و روان این قشر با آیات کریمة قرآن پیوند بخورد و به تعبیر امام جعفر صادق (علیه السلام) «من قرا القرآن و هو شاب مومن اختلط القرآن بلحمه و دمه؛[7] هر کس قرآن را بخواند در حالی که جوانی مومن است، قرآن با گوشت و خونش آمیخته می شود» و جوانی که روح و روانش با قرآن همراه شود، می تواند تمام برنامه های زندگی اش را بر مبنای قرآن قرار دهد، و چنین جوانی در زندگی به بن بست نمی رسد.

لازم به ذکر است که این رویکرد قرآنی در آموزش و پرورش نباید منحصر به حیطة روخوانی و تجوید و… باشدبلکه باید به جوان آموخت که قرآن کتاب زندگی است و الگوهای عملی آن را نشان داد، تا جوان به این باور برسدکه می تواند تمام برنامه های زندگی خود را برپایة قرآن قرار دهد. مهمترین ثمرة اقبال جوانان به قرآن خارج شدن قرآن از مهجوریت خواهد بود و البته نتایج گرانبهای دیگری هم خواهد داشت که در این نوشتار بررسی نمی شود. این نکته نیز شایان توجه است که امروزه با توجه به خلا فرهنگی که در اثر عدم توجه یا کم توجهی خانواده ها و مسئولین نسبت به الگوهای قرآنی وجود دارد، بسیاری از جوانان الگوهای زندگی خود را از ستارگان سینما و ستارگان ورزش انتخاب کرده اند. بنا بر این، آموزش و پرورش به عنوان یک نهاد فرهنگی که قشر عظیمی ازسرمایه های جامعه را در اختیار دارد، می تواند با برنامه ریزی دقیق فرهنگی و کارشناسانه در رفع مهجوریت از قرآن بسیار تاثیر گذار باشد.

7. توجه خاص مراکز علمی فرهنگی به مباحث قرآنی

نقشی که روشنفکران هر جامعه در ابعاد مختلف و تاثیری که می توانند در جامعه و افراد داشته باشند، کاملاً بدیهی و روشن است. آنچه امروزه به لطف و عنایت خداوند متعال و نظام مقدس اسلامی در مراکز دانشگاهی مشاهده می شود، رویکرد جدید این مراکز به دروس علوم قرآنی است، که این رویکرد در آینده تاثیرات بسیار خوبی را در جامعه خواهد داشت. تربیت متخصص در حیطة علوم قرآن باعث بهره مندی دانشگاهیان و جامعه از معارف والای قرآن خواهد شد. از سوی دیگر در مراکز حوزوی نیز همین توجه خاص به علوم قرآنی و تربیت متخصص، همین نتایج را برای جامعه به همراه خواهد داشت. هماهنگی حوزه ودانشگاه در این راستا و نشر معارف قرآن در سطح جامعه تاثیر بسزایی در زدودن مهجوریت از چهرة تابناک قرآن خواهد داشت.

8. محور قرار دادن قرآن در سخنرانی ها

روحانیون و مبلغان علوم دینی با توجه به نقش سازنده و تاثیر گذاری که در جامعه دارند، می توانند به مهجوریت زدایی از قرآن کمک شایانی بکنند و این امر محقق نمی شود، مگر اینکه مباحث سخنرانی ها با محوریت قرآن انجام گیرد. به تعبیری در سخنرانی ها باید قرآن اصل باشد نه اینکه یک موضوع مطرح شود و برای اثبات درستی آن به آیات قرآن استناد شود، اگر چه این کار هم اشکالی ندارد، ولی اصل قرار دادن قرآن در موضوع سخنرانی به مخاطب القا می کند، که همه چیز بر اساس قرآن است و نتیجة آن تشویق مخاطبین و توجه آنها به قرآن خواهد بود.

نتیجه

خداوند حکیم و متعال انسان را به نیروی عقل و فکر مجهز کرد و در او استعدادهای بالقوة فراوانی را به ودیعت نهاد و تمام قوای هستی را مسخر و رام او گردانید، از سوی دیگر با فرستادن پیامبران الهی و کتب آسمانی به انسان فهماند که تنها راه سعادت حرکت در خط سیر انبیا مطابق با کتب آسمانی اوست.

آخرین پیامبر الهی کامل ترین کتاب را که جامع تمام دستورات و تعالیم دنیا و آخرت است برای بشریت آورد. پیامبر اکرم (ص) کسب این سعادت را مشروط به عمل به قرآن و تمسک به اهل بیتش می داند. از آنجایی که حضرت محمد(ص) متصل به وحی الهی بود دریافت که امتش از قرآن اعراض خواهند کرد و آن را متروک خواهند گذاشت و دستورات آن را درزندگی پیاده نخواهند کرد، این بود که به درگاه حضرت حق از مهجور شدن قرآن در بین مسلمانان شکایت کرد، اگر چه گروهی معتقدند که ایشان این شکایت را در روز قیامت به درگاه الهی عرضه خواهد داشت.
مهجوریت قرآن به این معنا نیست که مردم قرآن را نمی خوانند و یا در آن اندیشه نمی کنند، اگرچه می تواند شامل این معانی هم بشود. معنای حقیقی مهجوریت قرآن این است که مردم به دستورات و تعالیم قرآن در زندگی عمل نمی کنند. ممکن است بسیاری از مردم قرآن را بخوانند و به نیکوترین وجه تلاوت کنند و حتی آن را بفهمند، ولی بازهم در بینشان مهجور باشد. نخواندن قرآن، ترجیح کتاب های دیگر بر قرآن، اندیشه و تدبر نکردن در قرآن و از همه مهمتر عمل نکردن به قرآن از مصادیق مهجوریت قرآن است.

عواملی برای به مهجوریت کشاندن قرآن وجود دارد که ازبین مهمترین آنها می توان به کنار گذاشتن اهل بیت عصمت و طهارت به عنوان قرآن ناطق، وسوسه های شیطانی، هوای نفس، عدم توجه جامعه به نقش سازندة قرآن در زندگی، گسترش خرافات در جامعه و… اشاره کرد.

مهجوریت قرآن پیامدهای ناگواری برای جامعه به همراه دارد، متروک شدن شریعت، رواج منکرات، گسسته شدن رشتة اتحاد و برادری در جامعه، جدا شدن مردم از فرهنگ قرآن، رانده شدن نیروهای مذهبی از صحنة اجتماع، پنهان شدن حق و آشکار شدن باطل، دروغ بستن به خدا و پیامبر، استفادة ابزاری از قرآن برای اثبات دعاوی خویش، توجه مردم به نقش و نگار و قرائت های زیبا و عدم راهیابی قرآن به زندگی روزانة مردم از پیامدهای مهم آن است.

برای زدودن مهجوریت از چهرة قرآن لازم است که رویکرد مسئولین و دیدگاه جامعه نسبت به قرآن دگرگون شود. مسئولین فرهنگی کشور اعم از مراکز علمی فرهنگی و آموزشی باید قرآن را سرلوحة برنامه های خود قرار دهند و جامعه هم باید به این باور برسد که قرآن کتاب زندگی است. اعتقاد و باور جامعه به الگو بودن قرآن در تمام ابعاد، تصحیح فرهنگ استفاده از قرآن در بین افراد جامعه، توجه به معانی و مفاهیم قرآن، عمل کردن دست اندرکاران قرآن به دستورات آن دعوت افراد جامعه به تدبر و اندیشه در قرآن، نگاه ویژة آموزش و پرورش به درس قرآن، توجه خاص مراکز علمی فرهنگی به مباحث قرآنی و محور قرار دادن قرآن در سخنرانی ها از جمله اموری است که می تواند به رفع مهجوریت از قرآن کمک شایانی بکند. بنابرآنچه گفته شد، اگر جامعه بخواهد مشمول شکایت و گلایة پیامبر(ص) در رابطه با مهجوریت قرآن نشود و قرآن را از مهجوریت خارج کند، باید تعالیم انسان ساز آن را در تمام ابعاد زندگی فردی و اجتماعی پیاده کند و تنها در این صورت است که بشریت به سعادت و کمال خواهد رسید.

به امید روزی که شاهد جامعه ای باشیم که در آن مسلمانان قرآن را در تمام ابعاد زندگی فردی و اجتماعی خود پیاده کنند.

با توجه به بیان نورانی حضرت علی (علیه السلام) می توان پیامدهای مهجوریت را به این شکل دسته بندی کرد:
الف) پنهان شدن حق و آشکار شدن باطل.
ب) دروغ بستن به خدا و پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم).
ج)استفاده ابزاری از قرآن برای اثبات دعاوی خویش.
د)متروک شدن شریعت و رواج منکرات.
ه‍) رانده شدن حاملان و حافظان قرآن از صحنة اجتماع.
و) جدا شدن مردم از فرهنگ قرآن.
ز) جایگزین شدن تفرقه و جدایی به جای اتحاد و یگانگی در جامعه.
ح) باقی ماندن خط و تذهیب قرآن و عدم راهیابی قرآن به زندگی روزانة مردم.

یکی از عوامل مهم در مهجوریت زدایی از قرآن این است که حافظان، قاریان، مفسران و تمام کسانی که در این بخش فعالیت دارند، عامل به قرآن باشند. این افراد که معمولا در جامعه به عنوان افراد الگو مطرح هستند، خود باید از عاملان به دستورات قرآن باشند و سایر مردم این خوشبختی و سعادتی را که، در سایة عمل به قرآن به دست می آید، درزندگی این افراد ببینند تا بقیه هم نسبت به آن تمایل و رغبت پیدا کنند.
مهجوریت قرآن به این معنا نیست که مردم قرآن را نمی خوانند و یا در آن اندیشه نمی کنند، اگرچه می تواند شامل این معانی هم بشود. معنای حقیقی مهجوریت قرآن این است که مردم به دستورات و تعالیم قرآن در زندگی عمل نمی کنند. نخواندن قرآن، ترجیح کتاب های دیگر بر قرآن، اندیشه و تدبر نکردن در قرآن و از همه مهمتر عمل نکردن به قرآن از مصادیق مهجوریت قرآن است.

 

پدید آورنده : محمد اسماعیل زاده

پی نوشت ها:
[1] . بقره/ 44.
[2] . صف/ 3-4.
[3] . نهج البلاغه، ترجمه فیض الاسلام، حکمت70، ص1117.
[4] . القمر/ 22.
[5] . نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، خطبه 193، ص403.
[6] . مجلسی، بحارالانوار، ج1، ص224.
[7] . کلینی رازی، الکافی، ج2، ص603.

منابع: 

معارف ، اسفند 1388 – شماره 74

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد