مقدمه: بررسى و ژرفکاوى معیارهاى اساسى امامت و رهبرى در اسلام به خوبى نشان مى دهد که اساسا اسلام با نظام موروثى کاملاً در تضاد و چالش است و به هیچ روى چنین شیوه اى را برنمى تابد، امامت اهل بیت(ع) نیز به معناى امامت و حکومت عالى ترین و برجسته ترین معیارها از جمله عصمت است که برتر از آن هیچ ملاکى قابل تصور نیست، بنابراین آن نقطه منفى که در نظام هاى موروثى وجود دارد هرگز در امامت اهل بیت یافت نمى شود. از طرف دیگر آنچه عقلا مطرود است نظام موروثی اعتباری است: یعنی اینکه ملاک انتقال قدرت سیاسی صرفا رابطه نسبی باشد، نه لیاقت ها و شایستگی های حقیقی اشخاص. اما وراثت تکوینی مانند وجود پاره ای از ویژگی های مناسب در یک مجموعه نسبی نه عقلا محال است و نه دارای بار ارزشی منفی. بنابراین اشکالی ندارد که ارزش هاى لازم تنها در 12 نفر از سلسله شریفه اهل بیت پیامبر(ص) جمع گردید زیرا رسیدن به هر چیزى، به ویژه اهداف، آرمان ها و مقامات عالیه تکوینى در گرو شرایط متعددى است و هیچ چیزى بدون تحقق شرایط لازم آن تحقق پذیر نیست، مثلاً اگر پیدایش یک پدیده وابسته به صد شرط باشد حتى اگر یکى از شرایط آن محقق نشود، آن نیز پدید نمی آید. مسأله امامت و نبوت نیز که رسالتى بسیار سنگین و با اهمیت است شرایط و لوازم متعددى دارد که برخى از آنها اکتسابى و وابسته به کنش اختیارى فرد مى باشد و برخى دیگر وابسته به طهارت نسلى و شرافت معنوى، تهذیب، خلوص و صفاى باطن پدر و مادر و بلکه همه آباء و نیاکان است. چرا که آنها در سلسله طولی و علل خلقت فرد و زمینه شکل گیری پاره از اوصاف خلقی و خلقی اویند، لذا براساس تعالیم اسلامى از نسل کسانى که گرفتار شرک یا مرتکب فحشاء گردیده اند فرزندانى شایسته امامت و نبوت پدید نخواهد آمد و همان گونه که نوشیدن الکل ممکن است تأثیرات فیزیکى و معنوى سوئى بر روى نسل هاى متوالى بگذارد. شرک و زنا نیز شرایط معنوى و تکوینى لازم براى احراز مقامات بلند و عالیه معنوى مانند امامت و نبوت را به کلى از بین مى برد. از همین رو است که در نسل بزهکاران هیچ امام و پیامبرى دیده نمى شود. ولى مثلاً از نسل ابراهیم(ع) پیامبران بسیارى از جمله حضرت محمد(ص) برخاسته اند. نیز در زیارت حضرت اباعبداللّه (ع) مى خوانیم که: «اشهد انک کنت نورا فى الاصلاب الشامخه والارحام المطهرة» و در این زیارت طهارت و پاکى اعتقاد و آباء و امهات آن حضرت آدم گواهى مى دهیم و به قول شاعر: «گوهر پاک بباید که شود قابل فیض». بنابراین اگر وجود آن امامان بزرگ را در نسل واحدى شاهدیم از سویى به خاطر وجود تمام شرایط لازم معنوى به ارث رسیده از حضرت آدم(ع) تا آخرین امام در این خاندان شریف است و از سوى دیگر وابسته به کنش هاى اختیارى خود آنان که لحظه به لحظه عمرشان و ارتباط وثیقشان با خدا و دورى از هرگونه آلودگى و مبارزه و جهاد و بى امان در راه خدا و… تفوق بخش آنان بر دیگر منسوبین به خاندان پیامبر(ص) است.
بر همه این شرایط را انسان های عادی بلکه غیرعادی احاطه ندارند، تنها کسی که از تمامی این شرائط آگاهی دارد خداوند است و او هم این شرائط در نسل امام حسین(ع) یافته، نه در نسل امام حسن مجتبی(ع) با این که فرزند علی و زهرا(ع) می باشند.
در قرآن کریم می خوانیم: «وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمّا صَبَرُوا وَ کانُوا بِآیاتِنا یُوقِنُونَ؛ و چون شکیبایى کردند و به آیات ما یقین داشتند برخى از آنان را پیشوایانى قرار دادیم که به فرمان ما [مردم را] هدایت مى کردند». (سجده، 24) و در آیه ی دیگر قرآن می فرماید: «اللّهُ أَعْلَمُ حَیْثُ یَجْعَلُ رِسالَتَهُ؛ خدا بهتر می داند رسالتش را کجا قرار دهد». (انعام، 124)
امام صادق(ع) فرمود: «به درستی خداوند متعال انسان هایی را از فرزندان آدم انتخاب کرد که تولد آنان را پاک و بدن های آنان را پاکیزه گردانید و آنها را در پشت مردان و رحم زنان در حفظ خویش قرار داد، نه به جهت طلبی که از خداوند داشته باشد، بلکه از آنجا که خداوند در هنگام خلقت می دانست که از او فرمانبرداری می نمایند و هیچ گونه شرکی نسبت به او روا نمی دارند، پس اینان به واسطه فرمانبرداری از خداوند به این کرامت و منزلت والا در نزد خداوند نایل شدند». (بحارالانوار، ج 10، ص 170)
این روایات و مطالعه زندگی امامان به خوبی نشان می دهد که انتخاب آنان براساس لیاقت ها بوده نه وراثت، اگر وراثت اعتباری بود باید امامت در نسل امام حسن که فرزند ارشد علی(ع) است قرار می گرفت نه حسین(ع) که کوچکتر است، در نظام های موروثی فرزند ارشد (ولیعهد) می شود، این نشان می دهد که خداوند براساس لیاقت و عصمت و پاکی امامان را انتخاب نموده است. از همین رو در پاسخ به تقاضای حضرت ابراهیم(ع) که امامت را در نسل خود درخواست نمود. فرمود: «لاینال عهدی الظالمین» به آنها که کمترین گناهی داشته باشند امامت من نمی رسد.
بر همه این شرایط را انسان های عادی بلکه غیرعادی احاطه ندارند، تنها کسی که از تمامی این شرائط آگاهی دارد خداوند است و او هم این شرائط در نسل امام حسین(ع) یافته، نه در نسل امام حسن مجتبی(ع) با این که فرزند علی و زهرا(ع) می باشند.
در قرآن کریم می خوانیم: «وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمّا صَبَرُوا وَ کانُوا بِآیاتِنا یُوقِنُونَ؛ و چون شکیبایى کردند و به آیات ما یقین داشتند برخى از آنان را پیشوایانى قرار دادیم که به فرمان ما [مردم را] هدایت مى کردند». (سجده، 24) و در آیه ی دیگر قرآن می فرماید: «اللّهُ أَعْلَمُ حَیْثُ یَجْعَلُ رِسالَتَهُ؛ خدا بهتر می داند رسالتش را کجا قرار دهد». (انعام، 124)
امام صادق(ع) فرمود: «به درستی خداوند متعال انسان هایی را از فرزندان آدم انتخاب کرد که تولد آنان را پاک و بدن های آنان را پاکیزه گردانید و آنها را در پشت مردان و رحم زنان در حفظ خویش قرار داد، نه به جهت طلبی که از خداوند داشته باشد، بلکه از آنجا که خداوند در هنگام خلقت می دانست که از او فرمانبرداری می نمایند و هیچ گونه شرکی نسبت به او روا نمی دارند، پس اینان به واسطه فرمانبرداری از خداوند به این کرامت و منزلت والا در نزد خداوند نایل شدند». (بحارالانوار، ج 10، ص 170)
این روایات و مطالعه زندگی امامان به خوبی نشان می دهد که انتخاب آنان براساس لیاقت ها بوده نه وراثت، اگر وراثت اعتباری بود باید امامت در نسل امام حسن که فرزند ارشد علی(ع) است قرار می گرفت نه حسین(ع) که کوچکتر است، در نظام های موروثی فرزند ارشد (ولیعهد) می شود، این نشان می دهد که خداوند براساس لیاقت و عصمت و پاکی امامان را انتخاب نموده است. از همین رو در پاسخ به تقاضای حضرت ابراهیم(ع) که امامت را در نسل خود درخواست نمود. فرمود: «لاینال عهدی الظالمین» به آنها که کمترین گناهی داشته باشند امامت من نمی رسد.