نا امیدی؛ عاملی برای ورود به بهشت
امام سجاد علیهالسلام در دعای ابو حمزه به خدای متعال میفرمایند
نا امیدی؛ عاملی برای ورود به بهشت
امام سجاد علیهالسلام در دعای ابو حمزه به خدای متعال میفرمایند :« اَلحَمدُ ِللهِ الَذِی أَسئَلُه فَیُعطِینِی وَ إِن کُنتُ بَطیِئاً حِینَ یَدعونِی » ؛ « سپاس شایستهی خدایی است که هر گاه از او درخواست میکنم حاجتم را عطا میکند، اما هرگاه او از من چیزی میخواهد به سرعت اقدام نمیکنم».
«اَلحَمدُ لله الَذی لا أَرجو غَیرَه وَ لَو رجَوتُ غَیرَه لَأَخلَفَ رَجائِی» ؛ « حمد و سپاس شایستهی خدایی است که به غیر او امیدی ندارم و اگر به غیر او امیدوار بودم، امیدم نا امید میشد».
ریشهی اخلاص در نا امیدی به مردم است
کسی که به غیر از خدا هم امیدوار باشد اگر خدا را هم صدا بزند خالصانه نیست و در نظرش برای دیگران جایگاهی قائل است. اما کسی که امید خود را از مردم قطع نماید خدا را خالصانه صدا میزند و فقط به او امیدوار است. [2]
امام صادق علیهالسلام از قول جدشان رسول خدا صلی الله علیه و آله میفرمایند : « کسی که این شرط مرا بپذیرد که از هیچ کس درخواست نکند من ضمانت میکنم که به بهشت خواهد رفت.» [3]
بعضی از انصار آنقدر به انجام این دستور پایبند بودند که اگر بر چهار پا نشسته بودند و تازیانه از دستشان میافتاد پیاده میشدند و خودشان تازیانه را بر میداشتند که مبادا از کسی درخواست کنند.
مرحوم آیت الله شیخ محمد حسین نجفی اصفهانی یکی از همین افراد بودند. برادر ایشان مرحوم آقا شیخ نور الله نجفی نقل میکند: ” در یکی از مسافرتهایی که از اصفهان به عراق میرفتیم من همراه ایشان بودم. ایشان در طول این سفر هیچ درخواستی نداشتند و حتی کلمهای در امور دنیایی نمیگفتند
در روایت دیگری فرمودند:« چه کسی ضامن میشود که از مردم چیزی درخواست نکند تا من هم ضامن بهشت برای او شوم؟ ثوبان بلند شد و در پاسخِ پیامبر گفت: « من ضامن میشوم که از مردم چیزی درخواست نکنم».
در وصف ثوبان میگویند هیچ درخواستی از مردم نمیکرد. درخواست نکردن از مردم از کارهای بسیار مهم و مشکلی است که هر کسی قادر به انجام آن نیست.
بالاخره انسان در زندگی خود و در معاشرت با دیگران ناچار است مواردی را از آنها درخواست کند و الا باید فشار زیادی را متحمل شود. فرض کنید پدر و مادر از فرزند خود نخواهد درخواست کنند، و یا زن و شوهر از یکدیگر درخواست نکند، و یا چند نفر رفیق نخواهند به یکدیگر دستور دهند. این کار بسیار مشکل است.
اما در میان اولیاء خدا کسانی بودهاند که در رعایت کردن این گونه دستورات اخلاقی بسیار مصمم بودند.
مرحوم آیت الله شیخ محمد حسین نجفی اصفهانی یکی از همین افراد بودند. برادر ایشان مرحوم آقا شیخ نور الله نجفی نقل میکند: ” در یکی از مسافرتهایی که از اصفهان به عراق میرفتیم من همراه ایشان بودم. ایشان در طول این سفر هیچ درخواستی نداشتند و حتی کلمهای در امور دنیایی نمیگفتند.
معلوم است که حرف نزدن در مسائل دنیوی آن هم در مسافرتی که شاید بیشتر از یک ماه طول میکشیده است بسیار مشکل است.
انسان میتواند برای انجام اموراتش، از دستور دادن به دیگران بپرهیزد ولی به آنها خبر دهد که چه نیازی دارد. مثلاً خانم در خانه به جای اینکه به همسرش بگوید فلان چیز را بخرید بگوید فلان چیز را نداریم و شوهر خود را مطلع نماید. و با این کار از دستور دادن که از نظر اخلاقی کار ناپسندی است دوری کند. اگر افراد یک خانواده هرکدام علاوه بر اینکه کارهای خود را انجام میدهند مقداری از کارهای بقیه را نیز انجام دهند هیچ کاری در منزل بر روی زمین نمیماند.
از دیگر آثار ناامیدی از مردم، نزدیکی به آنها است
در حقیقت نزدیک شدن به خدای متعال در اثر درخواست از او محقق میشود و نزدیک شدن به مردم نتیجهی درخواست نکردن از آنها است[4].
امیر المومنین علیهالسلام میفرمایند : « اگر میخواهی به خدای متعال نزدیک شوی! از او درخواست کن و اگر میخواهی به مردم نزدیک شوی از آنها درخواست نکن! » چون وقتی مردم میفهمند که از آنها در خواستی داری خودشان را از انسان کنار میکشند.
حفظ وقار انسانیت ؛ با نا امیدی از مردم
منظور از وقار نوعی سنگینی باطنی است که بعضی از مردم آن را با تکبر اشتباه میگیرند و وقتی میخواهند وقار داشته باشند حالت تکبر به خود میگیرند.انسان با وقار به شدت متواضع است و چنان هیبتی دارد که انسان نمیتواند با او شوخی کند و یا از او سوء استفاده کند.
استغنای نفس از صفات مهمی است که در زندگی انسان بسیار کاربرد دارد و شخصی که به این صفت متصف است از درخواست کردن از دیگران خودداری میکند و سعی میکند تا ضرورتی پیش نیامده تمام کارهایش را خودش انجام دهد و حتی کارهایی همچون شستن لباس و آماده کردن غذا را نیز خود به عهده میگیرد مگر اینکه به خاطر موانعی نتواند
چگونه وقار را کسب کنیم ؟
کسی که میخواهد به صفت وقار دست پیدا کند باید کارهای پست و کوچک را انجام ندهد اما در مقابل مردم متواضع باشد. انسان متواضع کارهایی را که در شأنش نیست انجام نمیدهد. مثلاً نمیدود و یا با صدای بلند نمیخندد. در مسیر راه غذا نمیخورد. حرکات عاجلانه از او سر نمیزند. با دستش بازی نمیکند. و به طور کلی تمام کارهایی را که لغو و بیهوده است و شأن و منزلت انسان را پایین میآورد و موجب کوچکی او میشود ترک میکند. و اگر کسی مرتکب اینگونه کارها شد دیگر وقار نداشته و نفوذ کلمهاش از دست میرود.
یکی از چیزهایی که وقارِ انسان را حفظ میکند درخواست نکردن از مردم است. امام سجاد علیهالسلام میفرمودند : « طلب کردن حاجت از دیگران چند چیز انسان را از بین میبرد. اول اینکه انسان را ذلیل میکند. دوم اینکه حیا را از بین میبرد. و سوم اینکه وقار انسان را میگیرد و این شخص در همان حال فقیر است.»[5]
بعضی از افراد حتی در این حد که برای گرفتن تاکسی دستشان را جلوی کسی بگیرند هم از درخواست کردن دوری میکنند و در کنار خیابان میایستند تا اول تاکسی با بوق زدن از او درخواست کند که سوار شود.
بنابراین استغنای نفس از صفات مهمی است که در زندگی انسان بسیار کاربرد دارد و شخصی که به این صفت متصف است از درخواست کردن از دیگران خودداری میکند و سعی میکند تا ضرورتی پیش نیامده تمام کارهایش را خودش انجام دهد و حتی کارهایی همچون شستن لباس و آماده کردن غذا را نیز خود به عهده میگیرد مگر اینکه به خاطر موانعی نتواند.
از طرف دیگر یکی از دستورات دینی ما این است که اگر کسی از شما درخواستی کرد به او کمک کنید. دین اسلام به درخواست کننده میگوید خودت کارهایت را انجام بده و به درخواست شونده میگوید تا میتوانی به او خدمت کن.
پينوشتها:
1 ـ « من سأل غیر الله استحق الحرمان » ؛ غررالحکم/ح3775
2 ـ « أصل الإخلاص الیأس مما فی أیدی الناس» ؛ غررالحکم/ص 398
3 ـ « من یتقبل لی واحدة أتقبل له الجنة فقال إنا لا نسأل الناس شیئا فکان ثوبان إذا سقط سوطه لم یأمر أحدا أن یناوله و ینزل هو فیأخذه» ؛ مجموعةورام/ج1/ص45
4- « التقرب إلی الله تعالی بمسألته و إلی الناس بترکها »؛ غررالحکم 3953
5 ـ وَ قَالَ علیه السلام: « طَلَبُ الْحَوَائِجِ إِلَی النَّاسِ مَذَلَّةٌ لِلْحَیَاةِ وَ مَذْهَبَةٌ لِلْحَیَاءِ وَ اسْتِخْفَافٌ بِالْوَقَارِ وَ هُوَ الْفَقْرُ الْحَاضِرُ وَ قِلَّةُ طَلَبِ الْحَوَائِجِ مِنَ النَّاسِ هُوَ الْغِنَی الْحَاضِرُ » ؛ بحارالأنوار/ج75/ص136
منبع :سایت مؤسسه مؤمنون ؛ بیانات آیت الله مهدوی
منبع:سایت مؤسسه مؤمنون ؛ بیانات آیت الله مهدوی
ارسال توسط کاربر محترم سایت :hasantaleb
/ج