معيار در معاشرت با ديگران:
ما در روابط اجتماعي مان رفتارهايي از خود نشان مي دهيم كه بايد خودمان به ارزيابي آنها بپردازيم. و صحيح و غلط آنها را از هم بازشناسي كنيم تا اينكه تمامي رفتارهايمان در اجتماع و از جمله خانواده، در راستاي رشد و تعالي خود و ديگران باشد. اما مثل هر ارزيابي ديگري، ما براي ارزش گذاري رفتارهايمان، نياز به يك (ملاك و معيار) داريم. آقا امير المومنين علي ـ عليه السّلام ـ در جملة گهرباري اين ملاك را معرفي مي فرمايند: «در رابطه ميان خود با ديگري، خويشتن را ميزان قرار ده و براي ديگري آن بخواه كه براي خود مي خواهي و آن چه بر خود نمي پسندي بر او نيز مپسند. همچنان كه دوست نداري به تو ستم شود، تو نيز به كسي ستم مكن و همچنان كه دوست داري به تو خوبي شود، تو نيز به ديگران خوبي كن و آن چه از ديگران زشت مي شماري از خود نيز زشت شمار و آن چه را از خود پسنديده مي داني از آنان نيز پسنديده بدان.»[1]بر اساس توصية امام اول شيعيان، به بررسي سؤال شما مي پردازيم. فرض كنيد كه شما هم اكنون در «آينده اي» كه در سؤال به آن اشاره كرده ايد، واقع شده ايد و خداوند مهربان، به شما فرزنداني عنايت فرموده است، فرزنداني كه ماه ها رنج و سختي حمل آنها بر دوش شما سنگيني كرده، نزديك به دو سال از شيرة وجودتان او را تغذيه كرده ايد، شب ها براي تسكين درد و بيماري هاي او بيدار خوابي كشيده ايد و روزها براي تأمين نيازمندي هاي او اين طرف و آن طرف دويده ايد. انصافاً آيا شما نسبت به اين فرزندي كه اين قدر براي تربيتش سختي متحمل شده ايد، محبت نداريد؟ پس انگيزة شما براي تحمل زحمات او چه بوده است؟ جز اينكه خداوند قلب شما را مثل هر پدر و مادر ديگري سرشار از محبت نسبت به فرزندتان كرده است. مطمئن باشيدوالدين شما نيز همينگونه هستند، البته ممكن است پدر و مادر به خاطر موانعي، كمتر اين محبت شان را ابراز كنند.توصيه مابه شما اين است که:
1. تا مي توانيد به ايشان احترام بگذاريد:
فرض كنيد در مثالي كه زديم، از فرزند شما رفتاري سر بزند كه در آن حدود و احترام شما رعايت نشده است، آيا دل شما در برابر اين رفتار نمي شكند؟ شما كه جز احترام از فرزندتان توقع نداريد؟ بر همين اساس است كه اسلام به فرزندان دستور داده است كه قدردان و شكرگزار زحمات والدين باشند و به آنان نهايت احترام را بگذارند و گرنه آنها را عاق والدين دانسته كه عقوبت هاي شديدي را در زندگي دنيا و آخرت به دنبال دارد.[2] پدر و مادر شما هم مثل هر پدر و مادري، از شما انتظار احترام و احسان و نيكي در رفتار را دارند و گرنه از شما ناخشنود شده و مسلماً از محبت به شما كم مي گذارند. خواهرگرامي، احترام و احسان و محبت حربه اي است كه هر دلي را شكار مي كند، به خصوص دل هاي مهرباني مثل پدر و مادر كه خود به خود نسبت به فرزندان رؤوف و مهربانند و اگر از او احترام ببينند، اين محبتشان صد چندان مي شود. پس اگرخداي نخواسته رفتار نامناسبي با آنها داشته ايد، از آنها عذر خواهي كنيد و رفتارتان را جبران كنيد. مطمئن باشيد كه به خواست خدا توجه و محبت آنها به شما معطوف مي شود. چرا كه امام علي ـ عليه السلام ـ مي فرمايند: عامل دوستي، نيكوكاري است.[3]2. در اصلاح روابط پدر و مادرتان با همديگر بكوشيد:
در مثال مذكور، تصور كنيد كه شما و همسرتان در روابطتان با يكديگر دچار مشكل شده ايد و از آنجا كه بين شما مادر و پدر تنش ايجاد شده، اين تنش به اعضاي ديگر خانواده نيز سرايت مي كند و آنها هم آسيب مي بينند پدر و مادري كه محيط خانه و خانواده را محل آسايش و آرامش خودشان نمي يابند، نمي توانند وظايف پدري و مادري خود را درست ايفا كنند. در اين اوضاع، آنها نيازمند دخالت شخص سومي هستند كه اختلافاتشان را برطرف كند. اگر شرايط و اوضاع خانواده شما اين گونه است، براي بازگرداندن صفا و صميميت به خانه، تلاش كنيد به صورت غير مستقيم و غير آشكار مشكلات ميان آنها را برطرف كنيد.
الف: به مادرتان كمك كنيد تاكارهايي ر كه موجب خوشحالي پدرتان است انجام دهدمثلاً غذاي مورد علاقة پدرتان را بپزد و… .
ب: بين آنها ميانجي گري كنيد و به صحبت كردن و رفع سوء تفاهم ها دعوتشان كنيد.
ج: اگر از شما كاري ساخته نيست، از يكي از بزرگان صاحب نفوذ در فاميل بخواهيد ميان آنها واسطه گري كند.
3. آخرين حالت اين است كه پدر و مادري، بدون اينكه مانعي براي ابراز عواطف و محبت وجود داشته باشد، از روي غفلت و يا خطا و اشتباه در اظهار محبت به فرزندان،كوتاهي مي كنند. يعني نه مشكل از طرف فرزندان است و نه از سوي روابط ميان والدين، بلكه خود پدر يا مادر مشكل دارند. در اين حالت بايد تلاش كرد به هر نحو شده، زمينة تنبّه و توجه آنها فراهم گردد تا آنها به اشتباهشان پي ببرند:
الف: امروزه، خوشبختانه برنامه هاي تلويزيوني توجه دهنده اي در حال پخش است، به نحوي آنها را پاي اين برنامه ها بكشانيد، (مثل قرآن و زندگي، برنامه خانواده، سخنان استاد راشد يزدي و هزار راه نرفته).
ب: اگر پدر و مادرتان، اهل شركت در سخنراني و جلسات خطابه هستند آنها را پاي صحبت سخنراناني كه از اين مسائل بحث مي كنند، دعوت كنيد.
ج: كتابهاي مفيدي را كه در اين زمينه نوشته شده در دسترس آنها قرار دهيد مثل «اسلام و تربيت دختران» و غيره (ر.ك به منابعي براي مطالعة بيشتر).
د: اگر اين راه كارها موثر واقع نشد از برخي از نزديكان در فاميل كه حرفشان در والدين شما تاثير دارد، بخواهيد با آنها صحبت كنند و آنها را متوجه خطايشان بكنند. البته پدر و مادر نفهمند كه اين صحبت با تحريك و تشويق شما بوده است. لذا در انتخاب آن شخص دقت كنيد.
حل هر مشكل و درمان هر دردي، هر چند مزمن و كاري باشد، در دست كسي است كه اين همه انسان ها را با تمام پيچيدگي هايشان آفريده و اين گونه روابط گسترده را ميان آنها برقرار كرده است و به آنها، در اين مدت چند روزة دنيا، فرصتي داده تا سرماية لازم براي تأمين كمال و سعادت ابدي خود را فراهم كنند. كسي كه علم بي نهايت، قدرت لايزال و محبت بي حد و حصر نسبت به بندگان خود دارد. خواهر محترم، با خدا انس بگيريد و خانة دلتان را پذيراي محبت او سازيد، تا از هر محبتي جز محبت او بي نياز شويد.و خداوند متعال، قلب هاي ديگران را به شما متمايل كند. چرا كه پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ مي فرمايند: كه هرگاه بنده اي با دل خود به خدا روي بياورد، خدا دلهاي مومنان را بر آن مي دارد تا به دوستي و مهرباني به او روي آورند، و خدا برايش به هر خيري شتابان تر است.[4]با مناجات خمس عشر، كه در مفاتيح الجنان از امام زين العابدين ـ عليه السّلام ـ نقل شده، به خصوص «مناجات المحبين» كه مناجاتي كوتاه و پر محتوا است، با خدا درد دل كنيد، تا او با دست لطف و كرمش، نياز شما را برآورد و شما را محكم و سرشار سازد و الا كسي كه دلش را از محبت خدا پرنكرده است به راحتي در دام محبت هاي دروغين مي افتد. بنده به عنوان يك مرد، به شما توصيه مي كنم كه مردان نامردي هستند كه اسير شهوت اند و ذليل هواي نفس، اينان براي ارضاي شهوات خود، استادانه به اغفال و گمراهي دختران كم تجربه مي پردازند و با وعده هاي دروغين و اظهار محبت هاي ساختگي، دل دختران جوان را ربوده و البته در پس اين اظهار محبت، هدفي جز رسيدن به خواسته هاي پست خود نيستند.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. تربيت، ابراهيم اميني.
2. نقش پدر در تربيت، دكتر علي قائمي.
3.خانواده متعادل، دكتر محمد رضا شرفي، انتشارات انجمن اولياء و مربيان (حتما مطالعه شود).
4. انتخاب همسر، ابراهيم اميني.
5. روان شناسي رابطه ها، دكتر غلام علي افروز، انتشارات نوادر تهران. (بسيار مفيد است).
پي نوشت ها:
[1] . موسوي كاشمري، سيد مهدي، روش هاي تربيت، مركز انتشارات دفتر تبليغات اسلامي، چاپ اول، 1379، ص43.
[2] . دستغيب، سيد عبدالحسين، گناهان كبيره، دفتر انتشارات اسلامي، بي تا، ج اول، ص117.
[3] . محمدي ري شهري، محمد، دوستي در قرآن و حديث، دارالحديث، اول، 1379، ص 93.
[4] . محمدي ري شهري، محمد، دوستي در قرآن و حديث، دارالحديث، اول، 1379، ص 91.