نزول آیه ی مودت، روایت ها و دیدگاه ها (1)
نزول آیه ی مودّت درباره ی اهل بیت
در مقالات قبلی (+ ، +) روشن شد که نزول آیه ی مبارکه ی مودّت در مورد اهل بیت علیهم السلام همان چیزی است که به ذهن خطور می کند و اعتقاد به این نظر، به دلایل استوار و متینی در کتاب های اهل سنّت تکیه دارد و از امامان خاندان پیامبر: امیرمؤمنان علی علیه اسلام- که به اتفاق، داناترین عالم به قرآن در میان یاران پیامبر می باشد- و حسن سبط پیامبر خدا، حسین شهید، امام سجاد، امام باقر، امام صادق علیهم السلام روایت شده است.
هم چنین این حدیث را تعداد زیادی از بزرگان صحابه پیامبر نقل نموده اند.
از طرف دیگر، ابن عباس نیز بنابر روایتی که از او به طریق سعید بن جبیر، مجاهد، کلبی و دیگران نقل شده، به همین معنا معتقد بوده است؛ بلکه ابوحیان آن را بدون سند و به صورت حتم و مسلّم گرفته است، که گفتار او را خواهیم آورد.
هم چنین نظر سعید بن جبیر، عمرو بن شعیب، سدّی و گروهی دیگر از صحابه پیامبر همین است.
دلایل و شواهدی دیگر
اینک دلایل و شواهد دیگری بر نظریه نزول آیه در مورد اهل بیت علیهم السلام می آوریم:
این نظریه را مفسران بسیاری و عالمان دیگری نقل کرده و آن را رد نکرده اند؛ بلکه هیچ نظری را بر آن برتری نداده اند. فراتر این که در این زمینه شواهد و دلایلی از اخبار و روایات برای اثبات آن یادآور شده اند که برخی از آن ها را نام می بریم.
دیدگاه زمخشری
جارالله زمخشری این نظریه را ذکر نموده است و روایتی نیز درباره ی آن آورده است. وی در این باره حدیثی را نقل می کند که آمده است: «وقتی این آیه نازل شد، گفته شد: ای پیامبر خدا! چه کسی خویشاوند توست؟…».
زمخشری پس از نقل این حدیث می گوید: روایتی که از علی نقل شده، بیان گر همین معناست… البته ما پیش تر آن را آورده ایم.
آن گاه زمخشری می گوید: در حدیثی آمده است که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
حرّمت الجنّة علی من ظلم أهل بیتی و آذانی فی عترتی، و من اصطنع صنیعة إلی أحدٍ من وُلد عبد المطّلب ولم یجازه علیها فأنا أُجازیه علیها غداً إذا لقینی یوم القیامة؛
بهشت بر کسی که به اهل بیت و خاندان من ستم روا بدارد و مرا در مورد خاندانم بیازارد، حرام شده است و هر گاه شخصی احسانی به یکی از فرزندان عبدالمطلب نماید و کسی پاداشی به او ندهد، پس خودم در روز قیامت آن هنگام که مرا ملاقات نماید، پاداش خواهم داد.
سپس روایت «انصار را نقل کرده…» که ما قبلاً آورده ایم و افزوده است: پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
من مات علی حبّ آل محمّد مات شهیداً.
ألا و من مات علی حبّ آل محمد مات مغفوراً له.
ألا و مَن مات علی حبّ آل محمّد مات تائباً.
ألا و مَن مات علی حبّ آل محمّد مؤمناً مستکمل الإیمان.
ألا و من مات علی حبّ آل محمّد بشّره مَلک الموت بالجنّة ثمّ منکر و نکیر.
ألا و من مات علی حبّ آل محمّد یزفُّ إلی الجنّة کما تُزفّ العروس إلی بیت زوجها.
ألا و من مات علی حبّ آل محمّد جعل الله قبره مزار ملائکة الرحمة.
ألا و مَن مات علی حب آل محمّد مات علی السُنّة و الجماعة.
ألا و مَن مات علی بغض آل محمّد لم یشمّ رائحة الجنّة؛ (1)
هر کس بر دوستی خاندان محّمد از دنیا رود، شهید از دنیا رفته است.
آگاه باشید! هر کس بر دوستی خاندان محمّد از دنیا رود، بخشوده شده از دنیا رفته است.
آگاه باشید! هر کس بر دوستی خاندان محمّد از دنیا رود، بر توبه کامل از دنیا رفته است.
آگاه باشید! هر کس بر دوستی خاندان محّمد از دنیا رود، مؤمنی با ایمان کامل از دنیا رفته است.
آگاه باشید! هر کس بر دوستی خاندان محمّد از دنیا رود، فرشته مرگ او را به بهشت نوید دهد، سپس دو فرشته مأمور سؤال برزخ به او نوید بهشت دهند.
آگاه باشید! هر کس بر دوستی خاندان محمّد از دنیا رود، او را با احترام و شادی به سوی بهشت برند، آن سان که عروس به خانه داماد برده می شود.
آگاه باشید! هر کس بر دوستی خاندان محمد از دنیا رود، خداوند قبر او را زیارتگاه فرشتگان رحمت خود قرار می دهد.
آگاه باشید! هر کس بر دوستی خاندان محمّد از دنیا رود، خداوند قبر او را زیارتگاه فرشتگان رحمت خود قرار می دهد.
آگاه باشید! هر کس بر دوستی خاندان محمد از دنیا رود، بر سنّت پیامبر و همه مسلمانان از دنیا رفته است.
آگاه باشید! هر کس بر دشمنی و کینه خاندان محمّد از دنیا رود، هیچ گاه بوی بهشت به مشام او نخواهد رسید.
دیدگاه فخر رازی
فخر رازی نیز درباره ی نزول آیه ی مودّت سخن گفته است. آن جا که گوید: کلبی از ابن عباس چنین روایت کرده است:
هنگامی که پیامبر صلی الله علیه و آله به مدینه آمدند، مشکلات و گرفتاری های مالی فراوانی داشتند و هیچ گونه دارایی در دست نداشتند. انصار گفتند: خداوند شما را به وسیله این مرد به راه راست هدایت و ارشاد نمود و او پسر خواهر از قبیله و همسایه شما در شهرتان می باشد، پس بخشی از دارایی خود را برای او گرد آورید! آنان چنین کردند و بخشی از دارایی خود را خدمت پیامبر آوردند. حضرت آن ها را بازگرداند و این آیه مبارکه فرود آمد:
(قُلْ لاَ أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً …)؛
بگو: بر این [رسالت و پیامبری] هیچ مزدی از شما نمی خواهم.
یعنی بر ایمان و هدایت شدنتان هیچ پاداشی نمی خواهم مگر دوستی نزدیکان و خاندانم.
پس آن ها را بر دوستی با خاندان خود برانگیخت.
آن گاه فخر رازی روایت زمخشری را به طور کامل آورده و گفته است:
من می گویم: خاندان محمّد، همان کسانی هستند که تمامی کارهایشان با محمّد در ارتباط است. پس هر کس ارتباطش با آن حضرت کامل تر و بیشتر باشد، خاندان او به شمار می آید و بی تردید فاطمه، علی، حسن و حسین بیشترین و شدیدترین ارتباط را داشتند که بر همگان به صورت تواتر روشن است. پس آن ها به طور مسلّم همان خاندان هستند.
فخر رازی در ادامه می افزاید:
مردم در معنای کلمه «آل- خاندان» اختلاف نظر دارند، و گفته شده: منظور نزدیکان پیامبر هستند، و بعضی دیگر گفته اند: منظور امّت پیامبر هستند.
پس در صورتی که «آل» را بر نزدیکان معنا کنیم، پس آنان خاندان پیامبر خواهند بود، و اگر به معنای امّت او بگیریم که دعوت او را پذیرفتند. باز هم آنان خاندان پیامبر خواهند بود. پس ثابت شد که در همه حالات آنان، خاندان پیامبر هستند.
اما آیا غیرآنان از خاندان، کسی دیگر نیز شامل کلمه «آل» می شود، در این باره اختلاف نظر وجود دارد. زمخشری صاحب الکشّاف نقل کرده است:
هنگامی که این آیه بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نازل شد، پرسیدند: نزدیکان شما که دوستی و مهرورزی به آنان بر ما لازم شد، چه کسانی هستند؟
فرمودند:
علی و فاطمة و ابناهما؛
علی، فاطمه، و دو فرزند آن ها علیهم السلام.
پس روشن می شود که این چهار نفر نزدیکان پیامبر هستند.
و هر گاه این مطلب ثابت شد، آن ها به این احترام و بزرگداشت، اختصاص پیدا می کنند که چند دلیل بر آن قابل عرضه است:
یکم.
حرف استثنا «إلّا» در آیه، که نحوه ی استدلال به آن گذشت.
دوم.
بدون تردید پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، فاطمه علیها السلام را دوست می داشت و در حق ایشان فرموده اند:
فاطمة بضعة منّی یؤذینی ما یؤذیها؛
فاطمه پاره ای از وجود من است، هر آن چه او را بیازارد مرا آزرده است.
و هم چنین به روایت متواتر از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ثابت شده است که آن بزرگوار، علی، حسن و حسین علیهم السلام را دوست می داشت و وقتی دوستی پیامبر نسبت به ایشان ثابت شود، این دوستی و محبّت بر تمامی امت اسلامی نیز لازم می آید؛ چرا که خداوند متعال می فرماید:
(وَاتّبِعُوهُ لَعَلَّکُم تَهتَدُونَ)؛ (2)
و او را پیروی نمایید بسا که از هدایت شدگان باشید.
در آیه دیگر می فرماید:
(لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ)؛ (3)
همانا در فرستاده خداوند برای شما الگو و نمونه خوب و کاملی می باشد.
سوم.
به راستی که دعا برای خاندان، مقام و مرتبه ی بزرگی را ثابت می نماید و به همین منظور این ادعا در انتهای تشهّد نماز قرار گرفته که:
اللهم صلّ علی محمّد و آل محمّد و ترحّم علی محمّد و آل محمّد؛
خداوندا! بر محمّد و بر خاندان او درود بفرست و بر محمّد و خاندان او رحمت قرار بده.
این بزرگداشت در مورد شخص دیگری غیر از خاندان پیامبر وارد نشده است. در این زمینه شافعی این گونه سروده است:
یا راکباً قف بالمحصّب من منی … واهتف بساکن خیفها و الناهضِ
سحراً إذا فاض الحجیج إلی منی … فیضاً کما نظم الفرات الفائِض
إن کان رفضاً حبّ آل محمّد … فلیشهد الثقلان أنّی رافضی (4)
ای سواره! در قسمت سنگریزه های دشت منا بایست و به ساکنان خیف (قسمتی از منا است که مسجد مشهوری نیز دارد) چه ایستاده یا نشسته؛
سحرگاهان در آن هنگام که حاجیان به سوی منا سرازیر می شوند؛ همان گونه که رود فرات متصل سرازیر می شود با صدای بلند ندا کن: هرگاه مهرورزی به خاندان محمّد رفض (خروج از دین و کفر) باشد، پس تمام موجودات گواهی دهند که من کافر و رافضی هستم.
دیدگاه قرطبی
قرطبی نیز درباره ی آیه ی مودّت اظهار نظر کرده است: وی می گوید: «گفته شده: منظور از کلمه (القربی) نزدیکان پیامبر صلی الله علیه و آله یعنی: از شما هیچ مزد و پاداشی نمی خواهم مگر مهرورزی و دوستی نزدیکان و خاندانم را همان طور که خداوند به بزرگداشت و احترام آنان فرمان داده.
این، نظر امام زین العابدین علیه السلام، عمروبن شعیب و سدّی است. در روایت سعید بن جبیر آمده که ابن عباس گوید:
هنگامی که خداوند متعال آیه ی مودّت را نازل فرمودند، همگان از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله پرسیدند: ای پیامبر خدا! اینان چه کسانی هستند که بر ما لازم است تا آنان را دوست بداریم؟
علی و فاطمة و ابناؤهما؛
علی، فاطمه و دو فرزند گرامیشان.
هم چنین روایتی که از حضرت علی علیه السلام نقل شده بیان گر این مطلب است، آن جا که فرمود:
از حسدِ مردم به پیامبر شکایت کردم… و پیامبر فرمود: بهشت حرام شده است بر کسی که….
وی می افزاید: هر کس بگوید: «تقرّب و نزدیکی به خداوند در فرمان برداری از او و دوستی پیامبر او صلی الله علیه و آله می باشد و دوستی اهل بیت و خاندان او، باطل و لغو است» در زشتی و بدی گفتارش همین بس که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرموده است:
مَن مات علی حبّ آل محمّد شهیداً، و مَن مات علی حبّ آل محمّد الله زوّار قبره الملائکة و الرحمة (5) و من مات علی بغض آل محمّد جاء یوم القیامة مکتوباً بین عینیه: «أیس الیوم من رحمة الله».
و مَن مات علی بغض آل محمّد لم یرح رائحة الجنّة، و من مات علی بغض آل بیتی فلا نصیب له فی شفاعتی؛
هر کس بر دوستی خاندان محمّد بمیرد، شهید از دنیا رفته است.
هر کس بر دوستی خاندان محمّد بمیرد، خداوند فرشتگان رحمت را زائران قبر او قرار می دهد.
و هر کس بر کینه و دشمنی خاندان محمّد بمیرد، در روز واپسین او را حاضر نمایند در حالی که بین چشمان او نوشته شده است: «از رحمت و بخشش الهی ناامید است».
و هر کس بر دشمنی خاندان محمّد بمیرد، هیچ گاه بوی بهشت به مشام او نمی رسد.
و هر کس بر دشمنی و کینه خاندان محمّد بمیرد، هیچ بهره ای از شفاعت و دستگیری من به او نمی رسد.
آن گاه می گوید: این حدیث را زمخشری در تفسیر خود به صورت کامل تر آورده است… (6)
دیدگاه خطیب شربینی
خطیب شربینی نیز درباره ی آیه ی مودّت سخن به میان آورده است. وی می گوید: گفته شده: منظور از خاندان پیامبر، فاطمه، علی و فرزندانشان هستند و درباره ی آنان آیه تطهیر نازل شده، آن جا که می فرماید:
(إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً)؛ (7)
همانا خداوند اراده فرموده هر گونه پلیدی و گناه را از شما اهل بیت و خاندان پیامبر دور بدارد و شما را به طور کامل پاک و پاکیزه دارد. (8)
دیدگاه آلوسی
مفسر دیگری که به تفصیل به آیه ی مودّت پرداخته، آلوسی است. وی می نویسد: بعضی گفته اند: منظور از «القربی» علی، فاطمه و فرزندانشان هستند. در این باره حدیث به صورت مرفوعه روایت شده است: ابن منذر، ابن ابی حاتم، طبرانی و ابن مردویه از ابن جبیر نقل می کنند که ابن عباس گوید: هنگامی که آیه ی مودّت نازل شد… .
ولی گروهی به نقل از اهل بیت علیهم السلام در تأیید آن، روایت های دیگری آورده اند.
آن گاه آلوسی حدیث ابن جریر از ابی دیلم را نقل می کند، آن جا که می گوید: «زمانی که علی بن الحسین علیهما السلام را وارد شام…»، سپس حدیث زاذان از علی علیه السلام را به صورت کامل آورده و گفتار کمیتِ شاعر و هیتی- یکی از نزدیکانش- را نقل نموده است که پیش تر همه این ها نقل شد.
سپس حدیث ثقلین را روایت نموده، آن گاه می گوید:
ترمذی حدیثی را نقل نموده و آن را پسندیده است و طبرانی، حاکم نیشابوری و بیهقی در کتاب شعب از ابن عباس نقل می کنند که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:
أحبوا الله تعالی لما یغذوکم به من نعمة، و أحّبونی لحبّ الله تعالی و أحبّوا أهل بیتی [لحّبی]؛
خداوند را به خاطر نعمت های فراوانی که به شما ارزانی داشته دوست بدارید و مرا به خاطر دوستی تان به خداوند دوست بدارید و اهل بیت و خاندانم را [به خاطر دوستی با من] دوست بدارید.
حدیث دیگری را ابن حبّان و حاکم نیشابوری از ابوسعید نقل کرده اند که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:
و الذی نفسی بیده، لایبغضنا أهل البیت رجل إلّا أدخله الله تعالی النار؛
به کسی که جان من در دست اوست؛ سوگند، هیچ کس ما اهل بیت را دشمن نمی دارد مگر آن که خداوند او را در آتش اندازد.
آلوسی می افزاید: در این زمینه روایت های بسیاری نقل است که قابل شمارش نیست. در بعضی از روایت ها، مطالبی آمده که بر عموم نزدیکان دلالت دارد و آن را شامل فرزندان عبدالمطب نیز می نماید. از جمله روایتی که احمد بن حنبل، تزمذی و نسائی از مطّلب بن ربیعه نقل کرده اند و ترمذی آن را تصحیح نموده است. در آن روایت آمده است: روزی عباس عموی پیامبر، خدمت آن حضرت رسید و گفت: هر گاه به میان قریش می رویم و در حال گفت و گو باشند، ساکت می شوند.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله خشمگین شدند و عرق پیشانی مبارکشان بین دو چشم جاری شد، آن گاه فرمودند:
والله، لا یدخل قلب امری مسلم إیمان حتّی یحبّکم لله تعالی ولقرابتی؛
به خدا سوگند! هیچ گاه ایمان داخل قلب مسلمانی نمی شود مگر این که شما را به خاطر خدا و نزدیکی با من دوست بدارد.
اگر منظور از (القربی) مؤمنان از آن ها باشد، این معنا روشن است و اگر این گونه نباشد، پس گفته شده حکم الهی لغو و نسخ شده است و این مطلب اشکال دارد.
حقیقت این است که دوستی نزدیکان او به خاطر نزدیکی و خویشاوندی با ایشان هر گونه که باشند، واجب و لازم است؛ و چه نیکو سروده است:
داریتُ أهلک فی هواک و هم عِدی … و لأجل عین ألفُ عین تکرمُ
با خانواده ات به خاطر عشق و مهر تو مدارا و دوستی نمودم؛ در حالی که دشمنان من بودند و به خاطر یک فردی که مورد محبت و احترام است؛ هزار نفر، مورد احترام قرار می گیرند.
و هر مقدار نزدیکی و خویشاوندی قوی تر باشد، باید مهرورزی شدیدتر و بیشتر باشد. پس با توجه به عموم (القربی) محبّت و دوستی علویان واجب تر از دوستی عباسیان باید باشد.
بنابر قول اختصاص مهرورزی به اهل بیت علیهم السلام، این حالت با توجّه به مقام ها و رتبه ها تفاوت پیدا می کند و آثار آن دوستی، بزرگداشت و احترام و برآوردن وظایف در مقابل آن ها به صورت کامل، نتایج مختلفی به همراه دارد.
گفتنی است که بسیاری از مردمان در این وظیفه مهم کوتاهی کرده اند تا آن جا که دوستی آن ها را رفض (نپذیرفتن دین و کفر) می دانند. من نیز در این زمینه همان گفتار شافعی را می گویم که شفادهنده گمراهان و دانشمندان است. آن جا که می گوید: ای سواره! در سنگزارهای منا بایست… . (9)
آری، به نظر ما قول اول- نازل شدن آیه در مورد علی، فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام- همان قول درست می باشد و در صورتی که کوتاه بیاییم و بپذیریم که عموم «القربی» تمامی خویشان پیامبر را در بر می گیرد، روایات خاصی که درباره ی اهل بیت آمده، مودّت را به آن بزرگواران محدود می نماید.
ادامه دارد…
پینوشتها:
1. الکشّاف: 220/4- 221.
2. سوره ی اعراف: آیه ی 158.
3. سوره ی احزاب: آیه ی 21.
4. التفسیر الکبیر: 166/27.
5. در این کتاب این گونه آمده است.
6. تفسیر قرطبی: 23/16.
7. سوره ی احزاب: آیه ی 33.
8. السراج المنیر: 537/3- 538.
9. روح المعانی: 31/ 25 و 32.
منبع مقاله: حسینی میلانی، آیت الله سید علی؛ (1390)، مهرورزی به اهل بیت (ع) از دیدگاه قرآن و سنت: نگاهی به تفسیر آیه ی مودت، قم: هیئت تحریریه انتشارات الحقایق، چاپ دوم
/م