براي پاسخ به سؤال فوق ذكر اين مقدمه لازم است كه اسرائيل لقب حضرت يعقوب عليه السلام مي باشد و به اولاد حضرت يعقوب عليه السلام «بني اسرائيل مي گويند. تعداد اولاد حضرت یعقوب عليه السلام دوازده نفر بوده است و اين تعداد در قرآن هم ذكر شده است، زيرا حضرت يوسف عليه السلام در خواب ديد كه … يازده ستاره و خورشيد و ماهدر برابرش سجده مي كنند[1] و هنگامي كه پدر و مادر و برادران آن حضرت بعد از ساليان دراز براي ملاقات وي به مصر رفتند و در مقابل وي سجده كردند حضرت يوسف عليه السلام فرمود:. اين تعبير خوابي است كه قبلاً ديدم…[2]
بنابراين معلوم مي شود برادران حضرت يوسف عليه السلام يازده نفر بوده اند يعني به شماره يازده ستاره اي كه در خواب ديده بودند و به اضافه خود حضرت يوسف عليه السلام دوازده نفر مي شوند. نام اين دوازده نفر كه در منابع اسلامي ذكر شده به ترتيب ذيل است:
1. روبيل. 2. شمعون. 3. لاوي. 4. يهود. 5. ريالون. 6. يشجر. 7. يوسف. 8. بنيامين. 9. دار 10. يقنالي. 11. حاد. 12. اشر.[3]
اين دوازده نفر هر كدام اولادي پيدا كردند و قبايل دوازده گانه بني اسرائيل فرزندان و اولاد همين دوازده برادر است و به نام آنها شناخته مي شود.
با توجه به مقدمه فوق بايد گفت باز طبق منابع اسلامي حضرت موسي عليه السلام فرزند شخصي به نام عمران بوده است كه وي نيز فرزند يصهر بن ماهث بن لاوي بن يعقوب مي باشد بنابراين حضرت موسي عليه السلام از طايفه لاوي مي باشد و لاوي هم از فرزندان حضرت يعقوب عليه السلام و از برادران حضرت يوسف عليه السلام بوده است.[4]
اما حضرت مريم سلام الله عليها نيز دختر شخصي است به نام «عمران» كه اين شخص يكي از انبياء بني اسرائيل بوده[5] و قرن ها حدود 18 قرن بعد از عمران پدر حضرت موسي عليه السلام به دنيا آمده و زندگي كرده است و نام پدر وي اشهم بن امون مي باشد كه با سلسله مراتب به حضرت سليمان و داود ـ عليها السّلام ـ مي رسد يعني عمران پدر حضرت مريم ـ عليه السّلام ـ از اولاد حضرت داود عليه السلام مي باشد. و حضرت داود عليه السلام هم از اولاد يهودا فرزند حضرت يعقوب عليه السلام و برادر لاوي مي باشد.[6] بنابراين مي توان نتيجه گرفت كه هم عمران پدر حضرت موسي ـ عليه السّلام ـ و هم عمران پدر حضرت مريم ـ عليه السّلام ـ از طايفه بني اسرائيل و از اولاد يعقوب و ابراهيم ـ عليه السّلام ـ مي باشد يعني هر دو از طايفه بني اسرائيل هستند. با اين تفاوت كه بين آنها قرن ها فاصله وجود دارد. و عمران پدر حضرت موسي عليه السلام از قبيله لاوي و عمران پدر حضرت مريم از قبيله يهودا مي باشند.
در نهايت بعد از دست يافتن به اين مطلب كه اين دو نفر هر دو از بني اسرائيل هستند ذكر اين نكته هم لازم است كه كتاب هايي كه به ذكر سلسله نسب انبياء مي پردازند معمولاً در شكل و تلفظ اسامي با هم اختلاف دارند و پيدا كردن يك عقيده مشترك در تعداد افراد يك قبيله و شكل و تلفظ اسامي آنها كاري مشكل و قريب به محال است و به دست آوردن اطلاعات ريز و جزيي در اين زمينه بسيار مشكل و با بازده كم مي باشد. دربارة مورد فوق هم تنها فايده و استفاده اي كه از آن مي توان انتظار داشت پيدا كردن منظور آية قرآن است كه مي فرمايد:
«خداوند، آدم و نوح و آل ابراهيم و آل عمران را بر جهانيان برتري داد.»[7]
در مورد تعيين مراد آيه فوق از آل عمران سه قول وجود دارد:
1. برخي معتقدند كه منظور از آل عمران حضرت موسي ـ عليه السّلام ـ است؛
2. و برخي ديگر گفته اند منظور اميرالمؤمنين علي ـ عليه السّلام ـ مي باشد چرا كه نام پدر آن حضرت عمران ذكر شده و ابو طالب در واقع کنيه آن حضرت است که بر نام شان غلبه پيدا کرده است ؛
3. و برخي ديگر نيز مراد قرآن از آل عمران را حضرت مريم و حضرت عيسي عليه السلام دانسته اند.[8]
و هر سه براي گفتار خود قرائني ذكر كرده اند و حتي علامه طباطبايي با ذكر ادله اي قول سوم را بهتر دانسته و آن را مورد تأييد قرار داده اند.[9] لكن بايد توجه داشت كه چون خداوند در آية مذكور ابتدا از آل ابراهيم ـ عليه السّلام ـ نام برده، اقوال سه گانه هيچ منافاتي با هم پيدا نمي كنند و شايد هر سه قول هم صحيح باشد زيرا هم عمران پدر موسي ـ عليه السّلام ـ از اولاد ابراهيم عليه السلام است و هم عمران پدر حضرت مريم و هم عمران پدر حضرت علي ـ عليه السّلام ـ . بنابراين هر سه اين افراد در ضمن آل ابراهيم از برگزيدگان مي باشند.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. منهج الصادقين،ملا فتح الله کاشاني ، ج 2، ص 212.
2. الميزان،علامه طباطبايي ، ترجمه : محمد باقر موسوي همداني ، ج 3، ص 262 و 261.
3. مجمع البيان،طبرسي ، ج 4، ص 41.
پي نوشت ها:
[1] . يوسف/4.
[2] . يوسف/100.
[3] . ر. ك: مجلسي ، محد باقر ، بحارالانوار، ، بيروت ، دار احياء التراث العربي، چاپ سوم، 1043 ق ، ج 12، ص 220 .
[4] . بحارالانوار، ج 12، ص 120.
[5] . همان، ج 14، ص 194.
[6] . ملا فتح الله كاشاني، منهج الصادقين، (كتابفروشي اسلاميه، چاپ دوم، 1344)، ج 2، ص 212.
[7] . آل عمران/ 33.
[8] . ر. ك: فضل بن حسن طبرسي، مجمع البيان، ترجمه گروهي، (تهران، انتشارات فراهاني، چاپ اول، 1350 ـ 136)، ج 4، ص 41 و ترجمه الميزان، ج 3، ص 262.
[9] . محمد حسين طباطبايي، الميزان، ترجمه محمد باقر موسوي همداني ، قم ، جامعه مدرسين حوزه علميه قم 1363 ه ش ، ج 3، ص 262.