نظر امام خمینی(قدس سره) در مورد اعجاز قرآن
حضرت روح الله موسوی خمینی، امام و پیشوای مسلمانان در دوره معاصر، بنیان گذار نظام مقدس جمهوری اسلامی، عالمِ عارف به قرآن، در مورد اعجاز قرآن نظریه ی نوینی دارد؛ ایشان ضمن احترام به نظریه های دانشمندان مسلمانِ
نویسنده: سیدرضا مؤدب
حضرت روح الله موسوی خمینی، امام و پیشوای مسلمانان در دوره معاصر، بنیان گذار نظام مقدس جمهوری اسلامی، عالمِ عارف به قرآن، در مورد اعجاز قرآن نظریه ی نوینی دارد؛ ایشان ضمن احترام به نظریه های دانشمندان مسلمانِ پیشین در خصوص اعجاز قرآن، بر دیدگاه خویش در اعجاز، تأکید دارد و از دریچه خاص بر اعجاز قرآن می نگرد. امام خمینی در بیان دیدگاه خود نخست بر وجوه رایج بین دانشمندان مسلمان از فصاحت و بلاغت، اخبار از غیب، اتقان معانی، گستردگی مطالب قرآن، جامعیت آن، نزول آن بر پیامبر امّی (صلی الله علیه و آله و سلم) و … تأکید نموده و می فرماید:
حُسن ترکیب و لطف بیان، غایت فصاحت و نهایت بلاغت و کیفیت دعوت و اخبار از مغیّبات و اِحکام اَحکام و اتقان تنظیم عائله و امثال آن، هر یک مستقلاً اعجازی فوق طاقت و خارق عادت است.(1)
حضرت امام (قدس سره) در مرحله دیگری، اهمیت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) را یادآور شده و می فرماید:
آن معارفی که به برکت بعثت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در عالم منتشر شد، کسانی که مطلعند که این معارف چیست و تا اندازه ای که ما می توانیم ادراک کنیم. می بینیم که از حد بشریت، خارج است، این اعجازی است فوق ادراک بشریت، از انسانی که در جاهلیت متولد شده، در جاهلیت بزرگ شده، آدمی بوده است که در محیطی پرورش یافته است که اسمی از این مسائل اصلاً در آن وقت نبوده.(2)
حضرت ایشان، گرچه فصاحت و بلاغت را جزء اعجاز قرآن دانسته، اما معتقد است که شهرت اعجاز قرآن به فصاحت و بلاغت، برای آن است که اعراب در صدر اول اسلام، در این فن متخصص بودند و فقط این جهت را بهتر درک می کردند؛ ولی قرآن در وجوه دیگری می تواند معجزه باشد و از این رو می فرمایند:
اینکه قرآن شریف معروف به فصاحت شد و این اعجاز در بین سایر معجزات مشهور آفاق گشت، برای این بود که در صدر اول، اعراب تنها این تخصص را داشتند و فقط این جهت از اعجاز را ادراک کردند.(3)
امام خمینی (قدس سره) بر جامعیت قرآن، به عنوان کتابی «فوق العاده و معجزه»، تأکید دارند و آن را تنها کتاب جامعِ مطالب زندگی بشر دانسته و می فرمایند:
کتابی داریم که مصالح شخصی، اجتماعی، مصالح سیاسی، کشور داری و همه چیزها در آن هست؛ (4) قرآن مشتمل بر تمام معارف و تمام مایحتاج بشر است.(5) قرآن مجید و سنت، شامل همه دستورات و احکامی است که بشر برای سعادت و کمال خود بدان احتیاج دارد؛ در کافی فصلی به عنوان تمام احتیاجات مردم در کتاب و سنت بیان شده و «کتاب» (یعنی قرآن) «تبیان کلّ شی» است.(6)
از حضرت امام(قدس سره)، اعجاز قرآن را نیز، در تهذیب نفوس و راه انسان سازی آن نیز می داند که آن را از هر کتاب دیگر، ممتاز نموده و در حد اعجاز بالا برده است و می فرمایند:
از مقاصد و مطالب آن، دعوت به تهذیب نفوس و تطهیر بواطن از ارجاس طبیعت و تحصیل سعادت و کیفیت سیر و سلوک الی الله است؛ (7) اسلام، همه این معانی را دارد و جامع تمام جهات مادی، معنوی، غیبی و ظاهری است، برای اینکه انسان دارای همه مراتب است و قرآن کتاب انسان سازی است.(8)
امام خمینی (قدس سره)، پس از اذعان به وجوه مذکور در اعجاز قرآن، به جهت شیوع عرفانی خود در فهم قرآن، اصلی ترین چهره اعجاز قرآن را «معانی بلند عرفانی» آن می داند و معتقد است که بزگترین سرآمدترین چهره اعجاز قرآن، در عرفان آن است و در این خصوص می فرمایند:
این کتاب عزیز در محیط و عصری نازل شد که تاریک ترین محیط و عقب افتاده ترین مردم در آن زندگی می کردند… و در آن حقایق و معارفی است که در جهان آن روز-چه رسد به محیط نزول آن-سابقه نداشت. بالاترین و بزرگترین معجزه آن همین است. آن مسائل بزرگ عرفانی که در یونان و نزد فلاسفه آن سابقه نداشت و کتب ارسطو و افلاطون، بزرگترین فلاسفه آن عصرها از رسیدن به آن عاجز بودند.(9)
ایشان درباره منزلت لطایف و حقایق عرفانی قرآن که سبب تحیّر عقول اهل خرد شده، می فرمایند:
قرآن شریف به قدری جامع لطایف و حقایق و سراسر و دقایق توحید است که عقول اهل معرفت در آن حیران می ماند و این اعجاز بزرگ این صحیفه نورانیه آسمانی است.(10)
امام خمینی (قدس سره) معتقد است که هر کس اهل عرفان باشد و قرآن را از نظر عرفانی مطالعه کند، اعجاز آن را از این زاویه، درک می کند؛ اما اگر اهل معرفت عرفانی نباشد، فقط به فصاحت لفظی آن خواهد پرداخت:
الان نیز آنهایی که هم افق آنها (اعراب جاهلی) هستند، جز ترکیبات لفظیّه و محسّنات بدیعیّه و بیانیّه چیزی از این لطیفه الهیه ادراک نکنند و اما آنها که به اسرار و دقایق معارف آشنا و از لطایف توحید و تجرید باخبرند، وجهه نظرشان در این کتاب الهی و قبله آمالشان در این وحی سماوی، همان معارف آن است و به جهات دیگر چندان توجهی ندارند؛ هر کس به عرفان قرآن و عرفای اسلام که کسب معارف از قرآن نمودند نظر کند… می فهمد [و اذعان می کند که اعجاز قرآن در معارف آن است] و برای او، تصدیق به اینکه کتاب وحی الهی و این معارف، معارف الهیه است، مؤونه ای ندارد.(11)
امام خمینی (قدس سره )، همچنین بر این نکته تأکید دارد که قرآن کتاب همه اعصار و همه ادوار زندگی هست و می فرماید:
آنکه قانون اسلام را آورده است، خدا است؛ خدا است که محیط بر همه اعصار است؛ قرآن است که کتاب همه اعصار است.(12)
ایشان تمام مطالب قرآن را دارای اسرار و نکات عرفانی می دانند، گرچه، حتی در قرآن چندبار تکرار شده باشد:
شما می دانید که قرآن معجزه است و در قرآن، راجع به مسایل، تکرار زیاد است، البته در هر تکراری مسایلی طرح شده، اما برای اینکه قرآن برای رشد مردم آمده است و برای انسان سازی، مسایلی که برای ساختمان انسان است، نمی شود، یک دفعه بگویند و از آن رد بشوند، باید آن را مکرر بخوانند.(13)
ایشان معتقد است که بشر، به خاطر همین وجوه اعجاز قرآن، بویژه اعجاز عرفانی آن، از آوردن مانند آن، احساس عجز نموده و بر بزرگی آن اعتراف دارد و اگر کسی بتواند به مانند قرآن را بیاورد، مسلمانان از قرآن دست برمی دارند و در این خصوص می فرماید:
قرآن کریم خود در چند جا معجزه بودن خود را به تمام بشر، در تمام دوره ها اعلان کرده است و عجز جمیع بشر را بلکه تمام جن و انس را از آوردن به مثل آن ابلاغ کرده؛ امروز ملت اسلام همین نشانه خدا را در دست دارند و به تمام عائله بشری از روی کمال اطمینان، اعلان می کنند که این نشانه پیغمبری نور پاک محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) است؛ هرکس از دنیای پر آشوب علم و دانش مثل آن را بیاورد، ما تسلیم او می شدیم و از گفته های خود برمی گردیم.(14)
پی نوشت ها :
1. ر.ک: آداب الصلوة، ص 264.
2. ر.ک: صحیفه نور، ج 16، ص 78.
3. ر.ک: اداب الصلوة، ص 263.
4. ر.ک: صحیفه نور، ج18، ص 257
5. ر.ک: به همان، ج20، ص 82.
6. ر.ک: ولایت فقیه، ص 21.
7. ر.ک: آداب الصلوة، ص 186.
8. ر.ک: صحیفه نور، ج1، ص 242.
9. ر.ک: جلوه های رحمانی، ص 24.
10. ر.ک: به آداب الصلوة، ص 263.
11. ر.ک: همان، ص 264.
12. ر.ک: صحیفه نور ج7، ص 121.
13. ر.ک: همان، ج9، ص153.
14. ر.ک: کشف الاسرار، ص 47.
منبع مقاله :
مؤدب، سیدرضا؛(1390)، اعجاز قرآن، قم: مرکز بین المللی ترجمه و نشر المصطفی صلی الله علیه و آله و سلم، چاپ دوم