مي دانيم كه يكي از دغدغههايي كه ذهن بسياري از افراد دلسوز را مشغول كرده است بحث انحراف برخي از جوانان، مشكلات جنسي، دوستي دختر و پسر، شرايط سخت ازدواج و زياد شدن افراد بد حجاب و… است. اسلام عزيز براي زندگي بشر برنامههايي داردكه هر كس آن را در زندگي خود اجرا كند از آرامش و رشد و تعالي در سراي (دنيا و آخرت) بهرهمند ميشود. از جمله دستورات دين اسلام بحث ازدواج است كه منبع بسياري از فضايل شخصي و اجتماعي افراد مثل ايثار، حسن تعاون، اجتماع پذيري، كار و تلاش و آرامش است. به نظر ما اسلام هر برنامهاي را كه براي ما بيان نموده است، به خاطر رشد و تعالي و رسيدن به كمال مطلوب ميباشد؛ اما گاهي در جامعه و يا در سطح جهاني زمينه اجراي حكمي پيش نميآيد و يا به خاطر برخي سوء استفادهها و مشكلات آن در شرايط محدود اجرا ميشود. به عنوان مثال ازدواج موقت يكي از مسائلي است كه شيعه و اهل سنت از زمان اواخر خلافت عمر تا به امروز بر سر آن اختلاف دارند و همچنين صحابه نيز بر سر مشروعيت و حليت آن اختلافهايي دارند، برخي قائل هستند كه حلال است و نسخ نشده است و مشروعيت آن تا قيامت باقي است؛
برخي اعتقاد به حرمت آن دارند؛
عدهاي در وقت اضطرار و ضرورت فتوي به حليت آن دادهاند؛
عدهاي هم ميگويند آيه متعه در قرآن به آيهاي ديگر از قرآن كريم نسخ شده است.[1]به همين منوال برخي از دشمنان شيعه از ازدواج موقت به عنوان وسيلهاي براي هجوم بر آنها و ايجاد شبهه در عقائد آنها استفاده نمودهاند، تا جايي كه عدهاي از اهل سنت آن را زناي آشكار شمردهاند و گفتهاند بايد بر عاملان آن حد جاري شود.[2] (همين مسألهاي را كه حضرت علي ـ عليه السّلام ـ ميفرمودند: اگر با شرايط صحيحاش اجراء شود عدهاي كمي (شقيترين افراد) تن به زنا مي دهند.) در اين راستا بين علماء شيعه از جمله شيخ مفيد و سني مناظراتي صورت گرفته و دو طرف كتابهايي در مورد حليت و عدم حليت، نسخ و عدم نسخ آن، شرايط و… نوشتهاند. در يكي از كتابهاي شيعه از 19 منبع معتبر آنها جواز آن را اثبات كرده و اسم هاي برخي از صحابه كه آن را مباح شمردهاند ذكر نمودهاند.[3] از سويي ديگر اين مسأله با مخالفتهاي تفريطي و حمايتهاي افراطي مواجه بوده است. علاوه بر اين مباحث علل ديگري وجود دارد كه باعث تأخير در تعيين حدود و عدم برنامهريزي صحيح در اين امر شده است، كه در ذيل به برخي از آنها اشاره ميكنيم.
1 . برخي كه گرايش فيمنيستي دارند بدون توجه به اينكه اين اصل با چه شرايط خاصي و در چه محدودهاي جائز است، در نقد آنان مطالبي نوشتهاند و شبهاتي وارد كردهاند، كه البته گاهي اين امر با غرضهاي ديگري مثل سياسي صورت گرفته است.
2 . تبليغات دشمن: دشمن بدترين وضع را براي زنان غرب درست كرده است، به طوري كه ابزاري بودن زنان در غرب يك امر مسلم است؛ اما اين ازدواج كه با شرايط خاصي و با توجه به آزادي اختيار دو طرف و شرايط خاص صورت ميگيرد را تحقير زن ميشمارد[4] چيزي كه به قول شهيد مطهري اگر از طرف غرب بود با آن مانور ميدادند كه به چه قانوني رسيدهاند و برتراند. راسل فيلسوف معروف براي جامعه چنين ازدواجي را كه نزديك به ازدواج موقت در اسلام است را لازم شمرده است.[5]3 . مخالفت برخي از متدينين و علما: به نظر آنها اسلام اين ازدواج را تشريع كرده تا در شرايط خاص و براي رشد زن و مرد اجراء شود، نه اينكه عدهاي تنها در فكر امر جنسي باشند و بعد حيواني خود را تقويت كنند.
4 . مخالفت زنان: زناني كه نگران آينده زندگي خود و يا دختران خود هستند، ادعا دارند كه مردان آنها به آنها خيانت ميكنند و به بهانه كوچكترين اختلافي زندگي را به هم ميزنند تا از طرفي ديگر هر روزي به گونهاي با زنان ديگر بگذرانند و از مشكلات نفقه و محدوديتهاي زندگي شانه خالي كنند.
5 . مخالفت برخي از متخصصان مسائل جامعهشناسي: آنها ميگويند اگر اين امر بدون شرايط خاصي صورت گيرد سن ازدواج از سوي پسران بالا ميرود و حتي آنها انگيزهاي براي محدود كردن خود در ازدواج دائم نميبينند. و از سوي ديگر دختران باكره كه طبق نظر فقهاء نميتوانند تن به چنين ازدواجي دهند،[6] به گناه ميافتند؛ چرا كه آنها نيز از غريزه جنسي برخوردارند و بالاخره گاهي هم با مكر مرداني هوسران به دام ميافتند و آيندهاي همراه با نگراني، ترس، اضطراب، خواهند داشت.
6 . بچههاي بي سر پرست: اگر اين ازدواج به صورت قانونمند نباشد مرد پس از تمام شدن مدت، زن را رها ميكند و ميرود و زن با بچهاي كه احياناً از او ميماند آيندهاي تاريك (نفرت مردم و اقوام و سنگيني مخارج بچهداري و…) در انتظارش خواهد بود. و از سويي ديگر گاهي اين زنان طبق نظرسنجيهايي كه با برخي از آنان شده چنين ابراز داشتهاند كه ما به اميد اين بچهدار شديم تا شايد اين ازدواج به ازدواج دائم مبدل شود.
7 . سوء استفادهها: متأسفانه برخي ها از دختران فراري سوء استفاده كردند و به بهانة خانه عفاف آنها را تبديل به منبعي براي شهوتراني خود و ابزار هوس ديگران ساختند.
8 . طبق يك تحقيقي كه بر روي زنان متعه توسط يك روانشناس صورت گرفته است، نيازهاي اين زنان چنين بيان شده است:[7]1 . نياز عاطفي 2 . نياز به توجه و تأييد اجتماعي 3 . نياز اقتصادي 4 . نياز جنسي 5 . نياز به داشتن فرزند؛
كه نيازهاي عاطفي و رواني در زن بر ساير نيازها غلبه داشته است و در مقابل طبق نظر اين زنان شوهران آنها فقط و فقط به ارضاء غريزه جنسي خود فكر ميكردند. و از سويي ديگر اين زنان بيان داشتهاند كه به خاطر ترس از متوجه شدن فرزندان، همسايهها، بچهدار شدن و احساس گنهكاري به خاطر مخالفت عمومي و مخفي بودن دچار عذاب وجدان، اضطراب و تشويش بودهاند (چه در وقت معين ازدواج و چه پس از آن). با توجه به مطالب بالا بايد گفت كه اغلب اين زنان به خواسته خود نرسيدهاند و جز تشويش چيزي عائد آنها نشده است، مگر عدهاي خاص كه به خاطر شرايط سني و خانوادگي راضي بودهاند. آري زنان عاطفياند كه طرف مقابل آن دگرخواهي است و مردان عشقشان بيشتر پيوند با سكس و شهوت و جنبه خودخواهي داشته است (عدم تطابق نيازها و عدم ارضا، نياز زن). زن آسيبپذير است، پس طبق اين بحث در ازدواج موقت حتماً نيازها بايد شناسايي شوند.
9 . مشكلات عدم ثبت ندادن مهريه، سوء استفاده مالي، وجود فرزند (مرد هيچ وظيفه و مسئوليتي به عهده نميگيرد و زن به خاطر اين امر مورد تهمت (مثلاً زنا) ديگران واقع ميگردد، عدم ازدواج دائم جوانان پسر و به گناه افتادن دختران باكره[8]10 . طرح عجولانه خانه عفاف: با توجه به مسائل و مشكلات ريشه اي كه بيان كرديم، به نظر مي آيد كه اين طرح بايد اول در مباحث نظري مطرح و شبهات دفع ميشد، سوء برداشتها معرفي ميشد، غرضورزيها مشخص ميشد، موانع برطرف ميشد و قانوني نوشته ميشد و ضوابط خاص و افراد خاص آن معرّفي ميشد؛ و از سوي ديگر براي افرادي كه سوء استفاده ميكردند، بايد يك سري جريمه و… معين ميشد؛ و در كل اوّل طبق مباحث روانشناختي و تربيتي، جامعه شناختي، حقوقي و… (در قالب كتاب، همايش، نسشتها، دعوت كارشناسان، تهيه فيلم و…) خوب بودن آن مطرح ميشد، و قبح آن و آسيبهاي رواني كه به زنان ميآمد برطرف ميشد بعد از تريبونها و روزنامهها اعلام ميشد. مسلّم است چيزي كه سالهاي متمادي ضد آن تبليغ ميشده و جلوة خوبي در افكار عمومي ندارد به محض قدم گذاشتن به جامعه شكست ميخورد (تبليغ تدريجي و حساسيّتزدايي تدريجي دو امر بسيار مهم و روانشناختي است.)
حرف آخر
در مباحث بالا اشاره كرديم كه اصل صيغة موقت همانگونه كه همة مراجع در توضيحالمسائل خود آوردهاند امري مسلّم در احكام دين ماست، اما بخاطر مخالفتهايي كه از زمان خليفة دوم تا الان شده و به سوء برداشت، سوء استفادهها، نسبتهاي ناروا به شيعه، تبليغ بد دشمن، غرضهاي سياسي، گرايشهاي فيمنيستي بر زنان قلم به دست و… هنوز به صورت نهاد مخصوصي درنيامده و هرگاه تبليغ شد به خاطر مشكلات فوق با شكست روبرو شده است. البته فعلاً اين حكم تعطيل نشده به گونهاي كه اگر دو نفر توافق كنند و به نتيجه برسند كه ميخواهند ازدواج موقت كنند، طبق شرايط خاص خود ميتوانند به مراكز ثبت ازدواج دائم بروند و در آنجا زير نظر قانون ازدواج موقت داشته باشند.
پس در كل بايد گفت در ازدواج موقت نياز به يك پژوهش گسترده و تحليل آسيبها، فوائد، افراد واجد شرايط و… است، از سويي با تبيين آن براي جامعه به طور دراز مدّت (همانگونه كه دراز مدت مخالف و تبليغ سوء شد) از نفرت اجتماع كاهش دهند و ديگر اينكه كاري كنند كه اين ازدواج گامي براي ادامه زندگي در مسير بندگي حق صورت گيرد، نه اينكه مركزي شود براي افرادي كه تنها دوست دارند زندگي حيوانياي داشته باشند و امر خطير ازدواج دائم نبايد با آن براي جوانان خطرآفرين باشد و يا اينكه برخلاف نظر اسلام دختران باكره بدون اجازه پدر تن به اين ازدواج دهند و عمري در تشويش و تهمت و… بسر برند. از اينرو بايد محققان و مسئولين قبل از هر چيز به مباني نظري و پژوهشي بپردازند تا بتوانند آن را در سطح جامعه معرفي كنند و از نفرت مردم بكاهند و جلوي سوء استفاده را بگيرند.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1 . هادي اسماعيل، دورنماي حقوقي ازدواج موقت، دفتر نشر و فرهنگ اسلامي.
2 . محمد حسين زينلي، ازدواج موقت، مؤسسة انشارات سوره.
پي نوشت ها:
[1]. توفيق الفكيكي، المتعه واثرها في الاصلاح الاجتماعي، بيروت، دارالاضواء، ص5.
[2]. همان، ص5.
[3]. همان، ص47.
[4]. مطهري، مرتضي، گفتگويي با دكتر ساچيكو مورآتا (خانم ژاپني) دربارة مسايل اسلامي به ضميمه حقوق زن، انتشارات دفتر مذهبي سليمان و فارسيت دورود، ص165.
[5]. المتعه و مشروعيتها في الاسلام، بيروت، دارالزهراء، ص24.
[6]. البته اين حكم در صورتي است كه پدر يا جد پدري اجازة اين كار را نداده باشند، كه اكثر قريب به اتفاق آنها اجازه نمي دهند.
[7]. رافعي، طلعت، تحليلي بر روانشناسي زن در ازدواج موقت، نشر دانش، 1381، ص31، اقتباس.
[8]. همان، ص136.