خانه » همه » مذهبی » نظريه شيعه درباره روايت مناظره امام رضا(ع) با علي بن جهم در مورد شخصيت حضرت داود و گناه آدم را بنويسيد.

نظريه شيعه درباره روايت مناظره امام رضا(ع) با علي بن جهم در مورد شخصيت حضرت داود و گناه آدم را بنويسيد.

در اين مناظره كه ميان حضرت امام رضا(ع) و علي بن محمد بن جهم در حضور مأمون عباسي انجام شده است امام(ع) در راستاي عصمت انبياء به نحوي استدلال فرموده است كه نظريه و پاسخ شيعيان او به يقين همان خواهد بود كه امام(ع) درباره حضرت آدم(ع) مي فرمايد كه اين معصيت آدم(ع) در بهشتي كه براي آن خلق نشده بود، انجام شده است، و واجب است كه او در زمين معصوم باشد و لذا وقتي كه او را بعد از هبوطش در زمين حجّت و خليفه خود قرار داد، معصومش گردانيد. علامه طباطبايي در جلد 14 ص 222 الميزان در اين مورد بياني به اين صورت دارد كه واقعه حضرت آدم(ع) قبل از تشريع اصل دين اتفاق افتاده و بهشتي كه آن حضرت در آن ساكن بود، بهشت برزخيه بوده كه در زندگي غير دنيوي و مادي تمثل داشته است. و نهي خداوند هم ارشادي بوده، نه مولوي و مخالفت نهي ارشادي معصيت شمرده نمي شود، آنچه معصيت بر آن مترتب مي شود، مخالفت امر مولوي و تكليفي است. و همه انبياء از مخالفت در امر مولوي معصوم مي باشند و كلام حضرت امام رضا(ع) نيز به همين معنا اشاره دارد.
اما در مورد حضرت داوود(ع) كه امتحان و خطاء آن حضرت در سوره (ص) آمده است امام رضا(ع) ارتباط اين امتحان و خطاء با افسانه تمثل شيطان به شكل پرنده را نفي نموده است و ديدن زن اوريا در حال استحمام و عاشق شدن آن حضرت، و قتل اوريا، را كه از تورات نقل شده است، كذب محض دانسته است. علامه طباطبايي در ص 196 جلد 17 الميزان مي گويد كه حضرت داوود وقتي متوجه غير عادي بودن ورود متخاصمين كه از فرشتگان بودند، شد و او در قضاوت هم عجله نمود، دانست كه مورد امتحان خدا قرار گرفته است، لذا استغفار و توبه نمود. اين خطاي ‌حضرت داوود(ع) مستلزم معصيت او نيست، زيرا اين واقعه با توجه به غير عادي بودن آن در عالم غير تكليف و مادي شبيه عالم رؤيا بوده است و همانند خطيئه حضرت آدم، قبل از هبوطش به زمين مي باشد و اگر هم اين واقعه در عالم ماده واقع شده باشد قضاوت و حكم حضرت داوود(ع) تقديري خواهد بود يعني در فرض اينكه در اين دعوا مدعي عليه حجت نداشته باشد به مظلوميت مدعي حكم مي شود و در هر دو فرض هيچ معصيتي براي حضرت داوود(ع) ثابت نميگردد.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. تفسير الميزان، ج 14، ص 222 به بعد و جلد 17 ص 196 به بعد.
2. العصمه، تأليف سيد علي ميلائي.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد