خانه » همه » مذهبی » نفس اماره-فلسفه وجود شیطان

نفس اماره-فلسفه وجود شیطان

اگر در وجود انسان، نفس اماره، یا در خارج از وجود انسان، آن که الهام بخش به نفس اماره است، نبود، و اگر شیطانی نبود، اگر دعوت به شر و فسادی نبود، اگر امکان شر و فساد در انسان نمی بود، خوبی هم دیگر معنا پیدا نمی کرد. چرا؟ برای اینکه خوبی آن وقت خوبی است که انسان، هم امکان خوبی را داشته باشد و هم امکان بدی، از میان خوبی و بدی، خوبی را انتخاب کند، اما اگر راه بدی در وجود انسان بسته باشد، اگر به تعبیر قرآن: «فَاَلْهَمَها فُجورَها وَ تَقویها»شمس/8«اَلهَمَها تَقَویها» باشد، میل به تقوا در انسان باشد ولی میل به فجور در انسان نباشد، آن تقوا دیگر تقوا نیست. تقوا آن وقت تقواست که انسان در حالی که میل به فجور و دعوت به فجور در او هست، تقوا و عدالت را انتخاب می کند. اطاعت کی محقق می شود؟ شما می گویید خداوند امر کند، ما اطاعت کنیم. اطاعت در وقتی است که ما می توانیم اطاعت نکنیم و می توانیم اطاعت بکنیم، اما در جایی که اجباراً باید یک کاری را انجام بدهیم، آن دیگر اطاعت نیست. اطاعت که نبود، مدح و ذمی نیست. مدح و ذمی که نبود، ثواب و عقابی نیست، تکلیفی نیست، قانونی نیست، اجتماعی نیست، انسانی نیست، هیچ چیزی نیست. بنا براین اگر شیطان نباشد، اگر دعوتهای به بدی نباشد، عمل صالحی نیست؛ یعنی اگر شیطان نباشد و آن امکانات شیطانی در انسان نباشد، عمل صالح، عمل صالح نمی شود. عمل صالح، صالح بودن خودش را از این دارد که نفس اماره ای و شیطانی هست و امکان رفتن آن راه هست ولی امکان رفتن این راه هم هست و انسان از میان دو راه «هَدَیْناهُ النَجْدَینِ» این راه را انتخاب می کند.مجموعه آثار شهید مطهری ج4 – توحید.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد