کارل رایموند پوپر (1902- 1994)، فیلسوف علم، منطقدان و ریاضیدان، اتریشی – انگلیسی است. شهرت پوپر به دلیل کوششهایش در رد روش کلاسیک(ارسطویی- افلاطونی) است. وی با ابداع نظریهی «ابطالپذیری» به مخالفت با روش قیاس ارسطویی و اثباتگرایی پرداخت.
طبق این نظریه تنها نظریاتی علمی محسوب میگردند که خود را در معرض آزمایش و رد شدن قرار دهند و نظریاتی که تحت هر شرایطی درست میباشند علمی محسوب نمیشوند. از نظر پوپر هر چه یک نظریه بیشتر خود را در معرض خطر رد شدن (از طریق پیشبینیهای دقیق) قرار دهد علمیتر است.[1]
به نظر میرسد مشکل اساسی این نظریه، خودویرانگر بودن آن است؛ زیرا طبق معیار این نظریه که: «تنها نظریاتی علمی محسوب میگردند که خود را در معرض آزمایش و رد شدن قرار دهند»، این سؤالها مطرح میشود:
آیا خود همین نظریه را میتوان علمی تلقی کرد؟!
آیا این نظریه، خود را در معرض آزمون و رد قرار داده است؟!
آیا با تجربه و آزمایش میتوان آن را نقد کرد؟!
آیا محتوای این نظریه واقعا همان اثباتگرایی است که پوپر در صدد ابطال آن است؟!
و در نهایت، آیا خود این سخن در واقع استدلالی از نوع استدلال قیاسی ارسطویی نیست؟!
شاید مشکل اصلی افرادی مثل پوپر، خلط بین علوم تجربی و فلسفه است؛ یعنی ذهنی تجربی دارند، ولی با همان ذهن و ابزار علوم تجربی، میخواهند فلسفی فکر کنند؛ در حالی که هر علمی جایگاه خاص خود را دارد و ابزار مختص به خود را میطلبد.
برخی معتقدند کارل پوپر، رویکرد جدلی، سیاسی و ژورنالیستی به فلسفه و فیلسوفان داشته و در قضاوت فیلسوفان بزرگ تاریخ، مبادی فکری آنها را در نظر نمیگرفت و مقاصد آنها را تحریف کرده است. در نظر آنان پوپر با اینکه داعیهی دفاع از عقل و استدلال دارد، بیشتر به جدل و مغالطه پرداخته است به عنوان مثال در باب اقوال و آرای عقاید به اعتبار نتایجی که از آنها حاصل میشود حکم کرده است و به جای رد تاریخانگاری، برداشت و تلقی خود از آنرا رد کرده است. آنان میگویند با اینکه پوپر مدعی دفاع از آزادی و تحمل مخالف بود، ولی خود ظرفیت تحمل آرای فلاسفه مخالف را نداشت.[2]
[1]. ر. ک: «کارل پوپر»، https://fa.wikipedia.org/wiki. برای اطلاع بیشتر: ر. ک: http://ensani.ir/fa/article/102692
[2]. ر. ک: «کارل پوپر»، https://fa.wikipedia.org/wiki .