نماز از روي كسالت
انّ المنافقين يخادعون الله و هو خادعهم و اذا قاموا الي الصّلاة قاموا كسالي يراؤون النّاس و لا يذكرون الله الاّ قليلاً.
منافقان ميخواهند خدا را فريب دهند، در حالي كه او آنها را فريب ميدهد و هنگامي كه به نماز برميخيزند با كسالت برميخيزند و در برابر مردم رياء ميكنند و خدا را جز اندكي ياد نمينمايند. «نساء ، 142»
منافقان ميخواهند خدا را فريب دهند، در حالي كه او آنها را فريب ميدهد و هنگامي كه به نماز برميخيزند با كسالت برميخيزند و در برابر مردم رياء ميكنند و خدا را جز اندكي ياد نمينمايند. «نساء ، 142»
نماز از روي كسالت
انّ المنافقين يخادعون الله و هو خادعهم و اذا قاموا الي الصّلاة قاموا كسالي يراؤون النّاس و لا يذكرون الله الاّ قليلاً.
منافقان ميخواهند خدا را فريب دهند، در حالي كه او آنها را فريب ميدهد و هنگامي كه به نماز برميخيزند با كسالت برميخيزند و در برابر مردم رياء ميكنند و خدا را جز اندكي ياد نمينمايند. «نساء ، 142»
در اين آيه چند صفت منافقان را بيان ميكند
1ـ آنها براي رسيدن به اهداف شوم خود از راه خدعه و نيرنگ وارد ميشوند و حتي ميخواهند: به خدا خدعه و نيرنگ زنند در حالي كه در همان لحظات كه در صدد چنين كاري هستند در يك نوع خدعه واقع شدهاند زيرا براي به دست آوردن سرمايههاي ناچيزي سرمايههاي بزرگ وجود خود را از دست ميدهند.
2ـ آنها از خدا دورند و از راز و نياز با او لذت نميبرند و به همين دليل:
و اذ اقاموا الي الصلوة قاموا كسالي.
هنگامي كه به نماز برخيزند سر تا پاي آنها غرق كسالت و بيحالي است.
3ـ آنها چون به خدا و وعدههاي بزرگ او ايمان ندارند اگر عبادت يا عمل نيكي انجام دهند آن نيز از روي ريا است نه به خاطر خدا. (يراؤون الناس)
4ـ آنها اگر ذكري هم بگويند و يادي از خدا كنند از صميم دل و از روي آگاهي و بيداري نيست و اگر هم باشد بسيار كم است.
و لا يذكرون الله الا قليلا
5ـ آنها افراد سرگردان و بيهدف و فاقد برنامه و مسير مشخصاند نه جزو مؤمنانند و نه در صف كافران.![1]
منافقان ميخواهند خدا را فريب دهند، در حالي كه او آنها را فريب ميدهد و هنگامي كه به نماز برميخيزند با كسالت برميخيزند و در برابر مردم رياء ميكنند و خدا را جز اندكي ياد نمينمايند. «نساء ، 142»
در اين آيه چند صفت منافقان را بيان ميكند
1ـ آنها براي رسيدن به اهداف شوم خود از راه خدعه و نيرنگ وارد ميشوند و حتي ميخواهند: به خدا خدعه و نيرنگ زنند در حالي كه در همان لحظات كه در صدد چنين كاري هستند در يك نوع خدعه واقع شدهاند زيرا براي به دست آوردن سرمايههاي ناچيزي سرمايههاي بزرگ وجود خود را از دست ميدهند.
2ـ آنها از خدا دورند و از راز و نياز با او لذت نميبرند و به همين دليل:
و اذ اقاموا الي الصلوة قاموا كسالي.
هنگامي كه به نماز برخيزند سر تا پاي آنها غرق كسالت و بيحالي است.
3ـ آنها چون به خدا و وعدههاي بزرگ او ايمان ندارند اگر عبادت يا عمل نيكي انجام دهند آن نيز از روي ريا است نه به خاطر خدا. (يراؤون الناس)
4ـ آنها اگر ذكري هم بگويند و يادي از خدا كنند از صميم دل و از روي آگاهي و بيداري نيست و اگر هم باشد بسيار كم است.
و لا يذكرون الله الا قليلا
5ـ آنها افراد سرگردان و بيهدف و فاقد برنامه و مسير مشخصاند نه جزو مؤمنانند و نه در صف كافران.![1]
پي نوشت :
[1] . تفسير نمونه، ج 4، ص 177.
/س