طلسمات

خانه » همه » مذهبی » نماز در دوران نوجواني

نماز در دوران نوجواني

نماز در دوران نوجواني

دوران کودکي سنگ زيرين و زير بناي دوران نوجواني است، تفاوت اين دوره با دوره قبل، ورود کودک به دنيايي جديدتر و بروز و ظهور برخي گرايش ها و احساسات جسمي و روحي است. در دوران کودکي، فرد با افراد محدودي معاشرت دارد و سرزمين وجود او متأثر از آموخته هاي آن هاست. در دوران نوجواني، دوستان و همسالان و برخي شرايط

c602b161 7b0f 487e ad76 5c5d0a710299 - نماز در دوران نوجواني
mvk06 - نماز در دوران نوجواني
نماز در دوران نوجواني

دوران کودکي سنگ زيرين و زير بناي دوران نوجواني است، تفاوت اين دوره با دوره قبل، ورود کودک به دنيايي جديدتر و بروز و ظهور برخي گرايش ها و احساسات جسمي و روحي است.
در دوران کودکي، فرد با افراد محدودي معاشرت دارد و سرزمين وجود او متأثر از آموخته هاي آن هاست. در دوران نوجواني، دوستان و همسالان و برخي شرايط اجتماع که او قادر به درک آن هاست، او را تحت تأثير قرار مي دهد، مهم ترين ويژگي دوران نوجواني، پذيرش آراي ديگران است واز همين خاصيت بايد براي جذب آن ها به نماز استفاده کرد. با بروز مشکلات در اين دوران و حس پناه جويي نوجوانان که در اين دوره به فراتر از پدر و مادر کشيده مي شود، مي توان نوجوان را به منبع اتکال و پناه مطمئن خداوندي هدايت کرد. اگر نوجوان در اثر نماز بتواند مقداري لذت عبادت و ارتباط با خدا و اتکال بر او و ياري او را درک کند، به اين امر عادت مي کند. چنان که گفته اند: « و الخير عاده ». بهترين دوران براي درک لذت نماز و آغاز عبادت معمولا اين دوران است و والدين و مسئولان امر هدايت نوجوانان، از جمله مدرسه و صدا و سيما و…، بايد در اين دوره به فکر آموزش جدي و تعميق نماز در جان آن ها باشند و اين امر آن ها را از خطر انحراف نگه مي دارد.
همچنين توجه آن ها به بزرگان دين و اولياي حق و تأسي به روش قرآن و شرح حال بزرگان ومقامات و کرامات و… يک روش تربيتي بسيار مؤثر مي باشد.

نماز و آموزش و پرورش

آموزش و پرورش، يا مدرسه، بعد از محيط خانواده مهم ترين محيط تربيت افراد به شمار مي رود؛ زيرا دانش آموز بيشترين ساعات روز خود را در مدرسه مي گذراند.
هدف مدارس، علم آموزي است، گرچه علم و ويژگي هاي آن از ديدگاه اسلام با آنچه که غرب آن را علم مي نامد، فرق بسيار دارد؛ از نظر اسلام هدف از علم تعالي روح انسان است، در حالي که علم از نگاه غربي بيشتر بر محور انسان و پيشرفت در آن است، از اين رو بسياري از علوم جديد از مقوله ي علم در اسلام نيست؛ هر چند طلب علوم مفيد يک امر واجب شمرده شده است. متاسفانه مدارس امروز ما چون برگرفته از سبک بيگانه است؛ معمولا در آموختن علم واقعي موفقيت بسياري ندارد.
اما محيط مدرسه به چند دليل براي پرورش مذهبي دانش آموز و نمازگزار شدن او اهميت دارد:
اول اين که دانش آموز حدود نيمي از ساعت هاي روز خود را در مدرسه مي گذراند.
ديگر اين که در سنين مدرسه هنوز خاصيت تقليد و الگوبرداري وجود دارد؛ و در پاره اي موارد به خصوص در سنين پايين حرف و نظر معلم را بالاتر از حرف والدين خود مي داند.
دليل ديگر، حضور دانش آموز در جمع همسالان و وجود اختلاف در تربيت خانوادگي آن ها است.
بنابراين با توجه به دلايل فوق و نيز سخن امام راحل که « تزکيه قبل از تعليم و تعلم است » و اساس دعوت انبيا: « يزکيهم ويعلمهم الکتاب و الحکمه؛ (1) آنان را تزکيه کرده و کتاب و حکمت به آن ها ياد مي دهد.» بايد تمام برنامه هاي آموزش و پرورش در جهت پرورش روحي و مذهبي دانش آموزان باشد.
برخي از مهم ترين وظايف آموزش و پرورش به شرح زير است:
1- اصلاح و تقويت برنامه هاي پرورشي و رفع نواقص موجود هم در برنامه هاي پيش بيني شده و هم در تربيت مربي؛
2- حساسيت و دقت در امر گزينش معلمان ديني و پرورشي؛
3- به کارگيري معلمان آگاه و با سواد، به خصوص در دروس ديني و مذهبي و سطوح پايين آموزش (ابتدايي و راهنمايي)؛ زيرا آموزش هاي بي پايه و اساس در درس ديني، فرد را در مقطعي از زندگي دچار تعارض در ارزش ها مي کند؛
4- برنامه هاي پرورشي مذهبي و تشويق و ترغيب دانش آموز به سوي آن، نه با استفاده از قدرت مدير و مربي پرورشي و…،
5- در مورد مراسم نماز و شرکت دانش آموزان در آن، به مسائل ظاهري و ارقام… خيلي بها داده نشود، بلکه در پياده کردن هدف نماز و تعليم آداب آن کوشش بيشتري شود؛ بايد توجه داشت که کساني که به دين اسلام مي گروند؛ اغلب به دليل رفتار ديني صحيح است، نه به جهت آمار نمازگزاران؛
6- گردآوري اولياي دانش آموزان و آموزش معنوي آنان در امر پرورش فرزندان خود و تشويق آنان به نماز؛
اين آموزش ها مي تواند از طريق آگاهي والدين نسبت به خطرات جامعه و مسائل تهاجم فرهنگي و بازگويي و تذکر اثر مصونيت بخش نماز و تعاليم دين و تعليم رفتارهاي مناسب در خانه با دانش آموز و… باشد. اين امر باعث مي شود که در آموزش ارزش ها، تعارض هاي احتمالي به حداقل برسد.
7- واگذاري مسئوليت اجراي نمازهاي جماعت بر عهده ي خود دانش آموزان؛
8- تبيين نقش نماز در پيشرفت هاي علمي و ديني دانشمندان؛
9- آموزش و پرورش بايد سعي نمايد که مسئله تعارض و ناسازگاري دين و نماز با پيشرفت هاي دنياي کنوني را روشن نمايد، به عبارت ديگر، تعارض علم و دين را در سطح فکري آنان حل نمايند.

نماز باران رحمت الهي

بسياري از مردم انجام عبادت و نماز را تنها يک تکليف مي دانند و گاهي براي به جا آوردن آن خود را شايسته تحسين و پاداش مي بينند؛ از اين رو در اجابت دعاي خود تسهيل امور زندگي چشم به امدادهاي خاص الهي دارند؛ حتي در مقابل عبادت خود، بر خداوند حقي احساس مي کنند. در حالي که در مناجات هاي امامان ما، بين مناجات شونده و مناجات کننده اصلا تناسب مقام وجود ندارد؛ يکي در نهايت قدس و رفعت مقام و ديگري در نهايت ضعف و دنائت مکان و ذات است.
به قول شاعر: شاه خوباني و منظور گدايان شده اي
امام سجاد (ع) در بيان مقام پروردگار در مقابل بنده مي گويد:
« پروردگارا، اگر اطاعت فرمان تو به مناجات واجب نبود، تو را از ذکرم منزه مي کردم، زيرا که ذکر من به قدر من است، نه به قدر تو. » (2)
از اين رو، اجازه ي عبادت در زمره ي بزرگترين بخشش هاي الهي در حق بندگان است:
« من اعظم النعم علينا جريان ذکرک علي السنتنا، (3)
از بزرگترين نعمت هاي بر ما، جريان ذکر تو زبان هاي ماست. »
البته به استناد آيه قرآن: « لقد کرمنا بني آدم » خداوند انسان را در بين خلايق مقامي ويژه عطا فرموده و قلب و روح او را شايسته صعود از عالم خاکي و وصل به عالم بالاتر از رتبه خويش نموده است:
« لا يسعي ارضي و لا سمائي بل يسعني قلب عبدي المومن؛ (4) نه زمين ونه آسمان مرا در بر نمي گيرد ( درک نمي کند ) بلکه قلب بنده مؤمنم مرا در بر مي گيرد.»
از اين رو، خداوند بنده ي خود را به ذکر و عبادت فرمان مي دهد: « اقم الصلوه لذکري؛ (5) نماز را براي ياد من به پادار.»

نماز در آينه ي وحي

قبل از اين که مورد نماز در قرآن مطالبي بياوريم؛ بهتر است ريشه بحث را از ابتدا در قرآن پي گيري نموده، تا به اهميت و جايگاه نماز در قرآن آگاه شويم.
قرآن در آيه اي خطاب به انسان مي فرمايد:
« هو الذي خلق لکم ما في الأرض جميعا؛ (6) خدا هر چه در زمين است را براي شما آفريد. »
همچنين درباره خلقت انسان و جن مي فرمايد:
« و ما خلقت الجن و الانس الا ليعبدون؛ (7) و جن و انس نيافريديم را مگر براي آن که مرا عبادت کنند، نيافريديم. »
قرآن رستگاري انسان را در اقامه نماز معرفي مي کند:
« و ما امروا الا ليعبدوا الله مخلصين له الدين حنفاء و يقيموا الصلوه و يؤتوا الزکوه؛ (8)
و دستور داده نشدند مگر اين که خدا را خالصانه در دين عبادت کنند و نماز به پاي دارند و زکات دهند. »
يکي از اهداف ارسال انبياي الهي، دعوت به پرستش پروردگار و اقامه نماز است:
« و لقد بعثنا في کل امه رسولا ان اعبدوا الله؛ (9) محققا ما در ميان هر امتي رسولي برانگيختيم که (مردمان ) خدا را عبادت کنند.»
در ميان شيوه هاي عبادت که مالي و بدني است، عبادتي برتر است که انسان را به ياد حق مشغول کند؛ يعني عبادت ذکري برتر است. ذکر حق باعث مي شود که حق نيز به ياد ذکر بنده ي خويش باشد.
« اذکروني اذکرکم؛ (10) مرا ياد کنيد تا شما را ياد کنم. »
«اذکروني» در آيه فوق، نماز را ذکر خداوند معرفي مي کند و به پيامبر خود نيز دستور مي دهد:« و اقم الصلوه لذکري » که اين امر اهميت ويژه نماز را در ميان ساير عبادت ها نشان مي دهد.
اگر فرد از ذکر حق روبرتابد، پروردگار نيز به تعبير قرآن او را فراموش خواهد کرد:
« و قيل اليوم ننساکم کما نسيتم لقاء يومکم هذا؛ (11)
و گفته شود که امروز شما را فراموش مي کنيم همان گونه که شما اين روز خود را فراموش کرديد. »
غفلت از ياد خدا، انسان را با سختي مواجه مي کند:
« و من اعرض عن ذکري فان له معيشه ضنکا؛ (12)
هر کس از ذکر و ياد من روي برگرداند، زندگي سختي خواهد داشت. »
ياد خدا سبب آرامش دل ها است:
« الا يعلم من خلق و هو اللطيف الخبير؛ (13)
آيا خدا نمي داند که چه کسي را آفريده است در حالي که او آگاه به دقايق امور و آگاه است. »
و در آيه اي ديگر مي فرمايد:« الا بذکر الله تطوئن القلوب؛ (14) دل ها به ياد خدا آرام مي گيرد. »
قرآن به صورت مستقيم و غير مستقيم به اهميت نماز و جايگاه آن اشاره کرده است؛ برخي از آيات قرآن به صراحت به نماز و آثار و نتايج آن اشاره دارد؛ به شرح ذيل است:
1- فراگير وهمگاني بودن نماز در بين تمام مخلوقات، ( از جماد گرفته تا ملک ) عموميتي که هيچ عبادتي آن را دارا نيست:
« الم تر ان الله يسبح له من في السموات و الارض و الطير صافات کل قد علم صلاته و تسبيحه و الله عليم بما يفعلون؛ (15)
آيا نمي بيني که آنچه در آسمان ها و زمين است و پرندگان همه خدا را تسبيح مي گويند و هر کدام تسبيح و نماز خود را مي داند و خداوند به آنچه انجام مي دهند آگاه است.»
چنان که پيش از اين گفته شد، از نظر قرآن عبادت ساير موجودات به صورت تسبيح، تحميد، سجودي و نيز طوعا و کرها مي باشد.
2- نماز ذکر ويژه حق:
خداوند به پيامبر خود دستور مي دهد:« و اقم الصلوه لذکري ». اين ذکر مقام مناجات است؛ زيرا در آياتي ديگر مي فرمايد: « نعمت هاي الهي را ياد کنيد » که با آن شخص متوجه احسان پروردگار مي شود و به ذکر خاص او ( نماز ) روي مي آورد.
3- هدف تمام انبيا؛ يکي از اهداف انبيا هدايت خلق به عبادت و ذکر حق است. در قرآن نماز ذکر خاص حق تعالي است.
4- نماز اولين و آخرين سفارش انبيا:
با نگاهي سطحي به نحوه ي تبليغ انبيا و سفارش هاي آنان در مورد نماز، که در قرآن نيز به آن اشاره شده است، مي توان به اهميت نماز نزد انبيا پي برد. در بحث « نماز از ديدگاه قرآن و وحي » درباره ي آن به تفصيل بحث شده است.
5- اثر نماز در دوري از گناه:
«… ان الصلاه تنهي عن الفحشاء و المنکر…..؛ (16) نماز انسان را از فحشا و منکر باز مي داد. »
6- نقش نماز در امور زندگي و هدف خلقت:
« و استعينوا بالصبرو الصلوه (17)؛ و از صبر و نماز ياري بجوييد. »
7- « ان الصلوه کانت علي المؤمنين کتابا موقوتا؛ (18)
به راستي که نماز بر مؤمنين امر واجبي با زمان معين است.»
برخي از آيات قرآن نيز به طور غير مستقيم به نتايج و اثر عمل يا ترک نماز اشاره دارند که حاکي از مقام نماز و ديدگاه قرآن نسبت به آن است:

1- ثبات روحي در اثر نماز؛

« ان الانسان خلق هلوعا اذا مسه الشر جزوعا و اذا مسه الخير منوعا الا المصلين؛ (19)
انسان حريص آفريده شده است هنگامي که به او شر وارد شود جزع و بي تابي مي کند و هنگامي که به او خير رسد منع مي کند (بخل مي کند) مگر نمازگزاران.»

2- سقوط در جهنم در اثر عدم به جا آوردن نماز:

«کل نفس بما کسبت رهينه الا اصحاب اليمين في جنات يتساءلون عن المجرمين ما سلککم في سقر قالوا لم نک من المصلين…؛ (20)
هر کس به آنچه که کسب نموده است در گرو خواهد بود مگر اصحاب يمين که در بهشت ها از گناه کاران مي پرسند که چه چيز شما را درآتش افکند، گويند که ما از نمازگزاران نبوديم. »
خداوند در قرآن هنگامي که مي خواهد سقوط قوم بني اسرائيل را بيان کند، دليل سقوط و انحطاط آن ها را ترک نماز و به تبع آن پيروي از شهوات مي داند:
« فخلف من بعد هم خلف اضاعوا الصلوه و اتبعوا الشهوات فسوف يلقون غيا؛ (21)
پس بعد از آن ها گروهي جانشين آنان شد که نماز را ضايع کردند و از شهوات پيروي نمودند پس به زودي در آتش افکنده شوند. »

3-اشاره به اهميت نماز در موارد متعدد:

قرآن هنگامي که وظايف الهي يک قومي را بيان مي کند، يا نشانه ها و ويژگي هاي اهل ايمان و گروه هاي مختلفي که خداوند از آن ها تمجيد مي کند، برمي شمارد، از نماز و اقامه ي آن نيز ياد شده است:
« قد افلح المومنون، الذين هم في صلاتهم خاشعون؛ (22)
به تحقيق که مؤمنان رستگار شدند، آن کساني که در نمازشان خاشع اند. »
در قرآن کريم، علاوه بر مطالب فوق، در مورد آداب نماز و بعضي احکام ديگر آن، دستوراتي آمده است که به ذکر بعضي ا زآن ها پرداخته مي شود:
– در اياتي از قرآن حفاظت از نماز و لزوم آن مطرح شده است:
« حافظوا علي الصلوات و.. (23)؛ بر نمازها حافظت نماييد.»
– در آياتي ديگر، حفاظت از نماز از نشانه هاي اهل ايمان شمرده شده است:
« الذين هم علي صلواتهم يحافظون؛ (24)
کساني که آن ها بر نمازهايشان محافظت مي کنند (مومن هستند).»
– موانع بر پاداشتن نماز، از جمله شراب و قمار:
« انما يريد الشيطان ان يوقع بينکم العداوه و البغضاء في الخمر والميسر و يصدکم عن ذکر الله و عن الصلاه فهل انتم منتهون؛ (25)
شيطان در شراب و قمار تنها قصدي که دارد آن است که در بين شما دشمني و کينه اندازد و شما را از ذکر خدا و از نماز باز دارد، پس آيا نهي مي پذيريد ؟ »
– لزوم حضور قلب و توجه در نماز:
« يا ايها الذين آمنوا لا تقربوا الصلوه و انتم سکاري حتي تعلموا ما تقولون؛ (26) اي کساني که ايمان آورده ايد در حالي که مست هستيد به نماز نزديک نشويد تا اين که بدانيد چه مي گوييد. »
همچنين مقدماتي براي نماز در قرآن ذکر شده است:
– قبله:
« ومن حيث خرجت فول وجهک شطر المسجد الحرام…؛ (27)
و از هر جايي که خارج شدي پس روي خود را به سوي مسجدالحرام بگردان. »
– وضو، غسل، تيمم:
« يا ايها الذين آمنوا إذا قمتم الي الصلوه فاغسلوا وجوهکم و ايديکم الي المرافق و امسحوا برؤوسکم و ارجلکم الي الکعبين و ان کنتم جنبا فاطهروا و ان کنتم مرضي او علي سفر او جاء احد منکم من الغائط او لمستم النساء فلم تجدوا ماء فتيمموا صعيدا طيبا فامسحوا بوجوهکم و ايديکم منه…؛ (28)
اي اهل ايمان هنگامي که براي نماز برخاستيد، پس صورت و دستان خود را تا مرفق ها بشوييد و سرها را مسح نماييد و پاهاي خود را تا برآمدگي مسح نماييد و اگر جنب بوديد پس خود را تطهير (غسل) کنيد و اگر در سفر بوديد، يا اين که يکي از شما را قضاي حاجتي دست داد و يا با زنان مباشرت کرديد و آب نيافتيد پس به خاک پاکيزه تيمم کنيد و صورت و دست هاي خود را با آن مسح کنيد…»

پی نوشت:

1. جمعه (62)، آيه 2.
2. مفاتيح الجنان، دعاي مناجات الذاکرين، ص 175.
3. همان.
4. چهل حديث امام خميني، ص 108، به نقل از بحارالانوار، ج 55، ص 39.
5. طه (20)، آيه 14.
6. بقره (2)، آيه 29.
7. ذاريات (51)، آيه 56.
8. بينه ( 98)، آيه 5.
9. نحل (16)، آيه 36.
10. بقره (2)، آيه 152.
11. جائيه (45)، آيه 34.
12. طه (20)، آيه 124.
13. ملک (67)، آيه 14.
14. رعد (13)، آيه 28.
15. نور (24)، آيه 41.
16. عنکبوت (29)، آيه 45.
17. بقره (2)، آيه 45.
18. نساء (4)، آيه 103.
19. معارج (70)، آيه 22-19.
20. مدثر (74)، آيه 43-38.
21. مريم (19)، آيه 59.
22. مومنون (23)، آيه 1 و 2.
23. بقره (2)، آيه 238.
24. مؤمنون (23)، آيه 9.
25. مائده (5)، آيه 91.
26. نساء(4)، آيه 43.
27. بقره (2)، آيه 146.
28. مائده (5)، آيه ي 6.

منبع: بهشت وصال

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد