خانه » همه » مذهبی » نماز و آثار آن (1)

نماز و آثار آن (1)

نماز و آثار آن (1)

براي بيان و فهم اهميت و اسرار نماز و محسوس و ملموس نمودن معارف اين معراج انساني مي توان با ارائه ي تمثيل هاي مناسب ، معارف صعب و دشوار آن در قالبي نوين و جذاب همچون آبي گوارا نموده و در كام تشنگان وادي معرفت ريخت . با دقت در آثار بزرگان دين و دانش در مي يابيم آنجا كه از نماز سخن گفته اند به نحو آشكار يا پنهان از محسوسات بهره برده و از تشبيه و تمثيل استفاده نموده اند .

666bbd8e 5c24 48e7 9e4a c7f8da889787 - نماز و آثار آن (1)
0002157 - نماز و آثار آن (1)
نماز و آثار آن (1)

مقدمه

براي بيان و فهم اهميت و اسرار نماز و محسوس و ملموس نمودن معارف اين معراج انساني مي توان با ارائه ي تمثيل هاي مناسب ، معارف صعب و دشوار آن در قالبي نوين و جذاب همچون آبي گوارا نموده و در كام تشنگان وادي معرفت ريخت . با دقت در آثار بزرگان دين و دانش در مي يابيم آنجا كه از نماز سخن گفته اند به نحو آشكار يا پنهان از محسوسات بهره برده و از تشبيه و تمثيل استفاده نموده اند .
نمونه اي از تمثيلات و تشبيهات ( با توجه به روايات )
• مثل نماز ، مثل نهر آب است .
• نماز سفره ي گسترده ي خداست .
• همچون حصني محكم در برابر يورش هاي شيطاني است .
• مانند ميزان است .
• مرزبين ايمان و كفر است .
• گناهان را همچون برگ درختان مي ريزد .
• به سان چهره اي نوراني است .
• همانند امام است و امرش مطاع .
• خانه ي اخلاص است .
• فضيلت اقامه ي آن در اول وقت همانند برتري آخرت بر دنياست .
• مثل نمازگزار ، مثل كسي است كه در خانه ي فرمانروا را مي كوبد .
• هميچ چيز همانند آن بيني شيطان را خاك نمي مالد .
• نور چشم پيامبر است .
و …

تعهد با امام زمان (علیه السّلام)

اول وقت نماز بود ، صداي اذان از راديوي ماشين به گوش مي رسيد جواني كه پهلوي من نشسته بود بلند شد و به طرف راننده رفت و به او گفت : آقاي راننده نگهدار ! مي خواهم نماز بخوانم !
راننده با بي تفاوتي و بي خيالي گفت : بر بابا ، حالا كي نماز مي خواند ، بعدش هم توجهي به اين مطلب نكرد ، ولي جوان با عصبانيت و ناراحتي گفت : بهت مي گم نگهدار !
راننده فهميد كه او بسيار جدي است ، گفت اينجا كه جاي نماز خواندن نيست ، وسط بيابان بگذار به يك قهوه خانه اي يا شهري برسيم بعد نگه مي دارم !
خلاصه بحث بالا گرفت و بگو مگو بين آن جوان و راننده منجر به سر وصدا شد ، راننده چاره اي نداشت جز اينكه ماشين را كنار جاده نگه داشت و جوان پياده شد و ايستاد نمازش را با آرامش و طمانينه خواند ! من هم به طفيل او نماز را خواندم .
پس از اينكه كنارم نشست و ماشين حركت كرد از او پرسيدم چه چيزي باعث شده كه نمازتان را اول وقت خوانديد !
چون آن روزها دوران طاغوت و حكومت ستمشاهي خاندان پهلوي بود و اكثر جوانان در بيراهه ها و انحرافات و فساد و فحشاء غوطه ور بودند و براي من شگفت انگيز و تعجب آور بود كه چنين جواني اول وقت نمازش را بخواند و اينقدر به مسئله ي دين اهمت بدهد گفت : من با امام زمانم حضرت ولي عضر عجل الله تعالي فرجه الشريف عهد بسته ام نمازم را اول وقت بخوانم !
تعجب من بيشتر شد گفتم : چگونه و بخاطر چه چيز تعهد داديد ؟ ( و از همه مهمتر ملاقات با امام زمان كه آرزوي همه شيفتگان و دلدادگان اوست براي او چگونه ميسر شده است ؟ ! )
گفت : من قضيه و داستاني دارم كه برايتان بازگو مي رامش كنم .
من در يكي از كشورهاي اروپايي براي ادامه ي تحصيلاتم درس مي خواندم چند سالي بود كه آنجا بودم ، محل سكونتم در يك بخش كوچك بود تا شهري كه دانشگاه در آن فاصله ي زيادي بود كه اكثر اوقات من با ماشين اين مسير را طي مي كردم . ضمناً در اين بخش يك اتوبوس بيشتر نبود كه مسافران را به شهر مي برد و بر مي گشت .
براي فازغ التحصيل شدنم بايد آخرين امتحانم را مي دادم . پس از سال ها رنج و سختي و تحمل غربت خلاصه روز موعود فرا رسيد . درس هايم را خوب خوانده بودم و آماده بودم براي آخرين امتحان ، كه امتحان سرنوشت ساز و مهمي بود .
و سوار ماشين اتوبوس شدم و پس از چند دقيقه اتوبوس پر از مسافراني بود كه به شهر مي رفتند . من هم كتابم جلويم باز بود و مي خواندم . نيمي از راه را آمده بوديم كه يكباره اتوبوس خاموش شد راننده پايين رفت كاپوت ماشين را بالا زد ماشين روشن نشد ، دوباره چند بار همين كار را كرد فايده اي نداشت . طولاني شد . مسافران آمده بودند كنار جاده نشسته و بچه هايشان بازي مي كردند و من هم دلم براي وقت امتحانم جوش مي زد و ناراحت و چيزي به وقت امتحان نمانده بود . وسيله ي نقليه ي ديگري هم از جاده عبور نمي كرد كه با آن بروم . نمي دانستم چه كار كنم ، در اضطراب و نگراني و نااميدي به سر مي بردم تا شهر هم راه زيادي بود كه نمي شد پياده بروم با خودم فكر مي كردم همه تلاش هاي چند ساله ام از بين مي رود و خيلي نگران و ناراحت بودم يكباره جرقه اي در مغزم زد كه وقتي ما در ايران بوديم در دعاي ندبه متوسل به امام زمان مي شديم و وقتي كارها به بن بست مي رسيد از او كمك و ياري مي خواستيم اين بود كه دلم شكست و اشكم جاري شد . گفتم يا بقيه الله اگر امروز كمكم كني و كارم را درست نمايي و من به امتحانم برسم قول مي دهم و تعهد مي نمايم كه تا آخر عمرم نمازم را هميشه اول وقت بخوانم .
پس از چند دقيه اي يك آقايي از آن دورها آمد و به راننده رو كرد و گفت چه كار شده ؟ ( با زبان خود آنها حرف ميزد ) راننده گفت نمي دانم هر كار مي كنم روشن نمي شود : آن آقا جلو رفت و قدري ماشين را دستكاري كرد و گفت استارت بزن راننده چند تا استارت زد ماشين روشن شد و من برق اميد در دلم زد و اميدوار شدم مسافرين سوار شدند همين كه اتوبوس مي خواست راه بيفتد ، ديدم همان آقا بالا آمد و مرا به اسم صدا زد و گفت تعهدي كه به ما دادي يادت نرود ! نماز اول وقت !!
فهميدم كه حضرت بقيه الله امام عصر (عج) عمايت فرموده و من اشك حسرتي ريختم كه چقدر در غفلت بودم اين بود سر گذشت نماز اول وقت من . [1]

نام هاي نماز در قرآن

1- صلات

اِنَّمَا المُومَنونَ …. اَلَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلوةَ و …
مومنان ، فقط كساني هستند كه نماز را به پا مي دارند و …

2- ايمان

و مَا جَعَلنَا القِبلَةَ الَّتِي كُنتَ عَلَيهَا اَلّا لِنَعلَمَ مَن يَتَّبِعُ الرَّسولَ …. و مَا كَان اللهُ لِيُضِيعَ اِيمَانَكُم
آن قبله را كه بر آن بوي ( بيت المقدس ) ، براي آن مقرر كردم تا كساني را كه از فرستاده ي ما پيروي مي كنند از آنان كه بر هر دو پاشنه بر مي گردند و از دين روي مي تابند جدا سازيم … و خدا كسي نيست كه نماز شما را بدون پاداش بگذارد .

3- تسبيح :

فَسُبحَانَ اللهِ حِينَ تُمسُونَ و حينَ تُصبِحُونَ … و عَشِيّاً و حين تُظهِروُنَ
هنگامي كه شام مي كنيد و وقتي كه وارد صبح مي شويد … و شبانگاه و آنگاه كه به نيمروز ، در مي آييد ، تسبيح معبود يگانه را به جاي آوريد ، يعني نماز بگذاريد .

4- قرآن

اَقِمِ الصَّلوةَ لِدُلوك الشَّمسَ اِلَي غَسَقِ الَّيلِ وَ قُرآنَ الفَجرِ
پس از زوال آفتاب تا هنگام هجوم تاريكي شب ، نماز را بپاي دار و همچنين نماز صبح را بجاي آور …

5- حسنه

وَ اَقِمِ الصَّلوةَ… اِنَّ الحَسَنَاتِ يُذهِبنَ السَّيِّئاتِ …
و نماز را بر پا كن … همانا كه نمازها ، بديها را دور مي سازد .

6- ركوع

وَ اَقِیمُو الصَّلوةَ… وَ اركَعُوا مَعَ الرَّاكَعِينَ
و نماز را به پا داريد … و با نماز كنندگان نماز بگذاريد .

7- قنوت

يَا مَريَمُ اقنُتِي لِرَبِّكِ وَ اسجُدِي وَ اركَعِي مَعَ الرّاكِعِينَ
اي مريم ! براي پروردگار خود ، به نماز بايست ، براي او به خاك بيفت و با نماز كنندگان نماز به جاي آور .

8 و 9 – قيام و سجده

لَيَسُوا سَوَاءً مَن اَهلِ الكِتَابِ اُمَّةً قَائِمَةٌ ، يَتلُونَ آيَاتِ الله انَاءَ الَّيلِ وَ هُم يَسجُدوُن
همه يكسان نيستند . بخشي از اهل كتاب ، گروهي هستند كه نماز گزارند . و در حال نماز آيات كلام الله را در اوقات شب مي خوانند .

10- امانت

اِنّا عَرضنَا الاَمَانَةَ عَلَي السَّموَاتِ وَ الاَرضِ وَ الجِبَالِ فَاَبَينَ اَن يَحمِلنَهَا وَ اَشفَقّنَ مِنهَا وَ حَمَلَهَا الاِنسَانُ …
ما امانت خود را بر آسمان ها و زمين و كوهها عرضه كردیم ، از برداشتن آن سرباز زدند و از آن ترسيدند و انسان ، ان را برداشت …
برخي از مفسران ، بار امانت را عبارت از نماز مي دانند .

11- … وَ اللهُ بَصِيرٌ بِالعِبَادِ الَّذِينَ …. وَ المُستَغفِرِينَ بِالاسحَارِ

… و خدا به بندگان خود بيناست . همان بندگاني كه … و به آن بندگان كه در اواخر شب ها نماز مي خوانند .

12- ذكر

حَافِظُوا عَلَي الصَّلََوَاتِ … فَاِن خِفتُم ، فَرِجَالاً وَ رُكبَاناً ، فَاِذَا اَمَنتُم فَاذكُرُو اللهَ
به اجراي همه ي نمازهاي واجب ، پايبند … و چنانچه از دشمن و مانند آن بر جان خويش مي ترسيدند ، در همان حال كه بر پاهاي خود يا سوار بر مركب روان هتسيد ، نماز بگزاريد و آنگاه كه ايمن شديد ، خدا را ياد كنيد ؛ يعني با آرامش و آداب آن را به جاي آوريد . [2]

محبت نماز

پيامبر اسلام (صلّی الله علیه و آله و سلّم) نماز را همچون طعام و آب معرفي مي نمايد . با اين تفاوت كه گرسنه با غذا و تشنه با آب سير مي گردد ، اما شخصيتي همچون پيامبر (صلّی الله علیه و آله) به قدري دوستدار نماز است كه هرگز از آن سير نمي گردد : « همان گونه كه خداوند طعام را براي گرسنه و آب را براي تشنه دوست داشتني ساخت ، نماز را هم براي من دوست داشتني نمود با اين تفاوت كه گرسنه با خوردن سير و تشنه با نوشيدن آب سيراب مي گردد اما من هرگز از نماز سير نمي شوم ! »

نماز نردبان ترقي

غالبا انسان هر كاري كه انجام مي دهد براي هدفي است . گاهي كاري را انجام مي دهد ، براي كاري ديگر مثلا به كسي كمك مي كند تا روز درماندگي به او كمك شود ، غذا مي خورد تا قوت بگيرد … اما نماز هر دو حالت را دارد ، يعني خود نماز در عين اينكه تقرب و وصول است وسيله ي تقرب و وصول نيز هست ؛ نماز هم عروج است ؛ هم وصل است و هم وسيله ي وصل ( البته اين مراتب دارد )
نماز نه تنها زمينه و مقدمه اي است براي رسيدن به ساير كمالات ، بلكه مستجمع جميع كمالات است . لهذا اگر كسي نماز را زنده كرده خود زنده مي شود و هر كسي كه نماز را اقامه كرد ، خود اقامه شد ، و انگاه با نماز زنده شود هرگز نمي ميرد ، و آنكه با نماز به پا خيزد هرگز سقوط نمي كند . خلاصه اينكه نه قيام با نماز قعود دارد و نه حركت با نماز ايستايي …
هرگز نميرد آنكه دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جريده ي عالم دوام ما

نماز الگوي تلاش فرهنگي

نماز از آغاز تا انجام بهترين الگو براي تلاش هاي فرهنگي است . به عنوان مثال يكي از ويژگيهاي حركت فرهنگي تدريجي بودن آن است . با دقت در نماز و مقدمات آن به اين اصول پي مي بريم و از ديگر ويژگي هاي تلاش فرهنگي و تكرار است كه اين امر هم در نماز وجود دارد .

تو خود حجاب خودي

انسان مادامي كه خود و هواي خود را روي هر چيزي بگذارد و بزرگ مي داند ، اما اگر آن را جداي از خود بنگرد آن گاه واقع بين مي شود و اشيا را همان گونه كه هست مي بيند . كوچك را كوچك و بزرگ را بزرگ مي داند ؛ معصيت غير را بزرگ مي داند و معصيت خود را بزرگتر ، چون از نزديكتر مي بيند . لهذا بيشتر احساس نموده ، شهود و ارتباطش هم قوي تر است . ولي عبادت و نماز خود را بزرگ نمي داند چون نفس و خود در معصيت دخيل است و اگر دخيل نباشد معصيت انجام نمي شود ، ولي در عبادت بر عكس ، عبادت خود را كوچك و عبادت ديگري را بزرگ مي داند . [3]

نماز در مكتب وحي

بحث هاي پيرامون عبادات و شرايط و فلسفه ي آن گذشت . پس از ذكر آن كليات به مصاديق آن مي پردازيم و به بارزترين نوع بندگي كه « نماز » است وارد مي شويم . ابتدا بايد جايگاه نماز را در متون ديني ( قرآن و حديث ) سپس به جزئيات و اسرار آن برسيم . اينك به گوشه اي از نظرهاي مكتب وحي پرامون نماز توجه كنيد :
نماز ار مهمترين سفارش هاي انبياء بوده و از بارزترين مصاديق عبادت است . حضرت لقمان به فرزندش مي گويد : پسركم ! نماز را به پاي دار : « يا بُنَيَّ اَقِمِ الصَّلوةَ »
نماز داروي نسيان و وسيله ذكر خداوند است « اَقم الصَّلوة لِذِكري »
نماز پيمان خداوند است . رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود : « الصَّلوةُ عَهدَ الله »
نماز ، نور چشم پيامبر عزيز است كه فرمود : « قُرَّةَ عَینی فِي الصَّلوةِ »
نماز ، اهرم استعانت در غم ها و مشكلات است . خداوند مي فرمايد : از صبر و نماز در مشكلات كمك بگيريد و بر آنها پيروز شويد : « وَ استَعينُوا بِالصَّبرِ وَ الصَّلوةِ »
نماز ، داروي تكبر است . علي عليه السلام مي فرمايد : خداوند ، نماز را واجب كرد تا انسان را از كبر ، دور كند : « و الصلَوة تَنزيهاً عن الكِبر »
نماز وسيله ي تشكر از خداوند بر نعمت هاي اوست : « فَصَلِّ لِربِّكَ وَ انحَر »
نماز ، سيماي مكتب است : « الصَّلوةُ وجهُ دينِكُم »
نماز به منزله ي پرچم و آرم و نشانه ي مكتب اسلام است .پيامبر فرمود«عَلَمُ الاسلامِ الصَّلوةُ »
نماز پایه و ستون دین است . « وَ هیَ عَمُودُ دینِکم »
نماز به منزله ی سر نسبت به بدن می باشد . پیامبر اسلام : « مَوضِعِ الصَّلاهِ مِنَ الدین کَموضِعِ الرَاس مِنَ الجَسَدِ »
نماز کلید بهشت است « اَلصَّلاهُ مَفتاحُ الجَنَّهِ »
نماز وسیله ی سنجش مردم است « الصَّلاهُ میزانٌ »
نماز اساس دین است « بُنِیَ الاِسلامَ عَلَی … الصَّلاه »
نماز اولین سوال در قیامت است « اَوَّلَ ما یُحاسَبُ بِهِ العَبدُ الصَّلاه »
نماز گناهان را از بین می برد . در حدیث نماز به نهری تشبیه شده که انسان روزی پنج بار در آن شستشو می کند و دیگر چرکی باقی نمی ماند .
نماز رابطه ی مخلوق باخالق است ، انسان مادی را معنوی می کند و انسان را علاوه بر آشنا کردن با خدا ، با طبیعت نیز آشنا می سازد با آب ، خاک ، قبله ، طلوع ، غروب ، وقت و …
نماز ، تنها عبادتی است که حتی در حال غرق شدن و جنگ هم ساقط نمی شود و برترین فریاد آزادگی انسان از سلطه ی قدرتمندان و اعلام بندگی در آستان خداوند است .
نماز زنده نگه داشتن سنت ابراهیم و محمدو حسین و مهدی علیه السلام است .
نماز وسیله ی نزدیک شدن انسان به خداست « الصَّلاةُ قُربانُ کُلِّ تقیّ »
نماز آخرین سفارش انبیاء ( و هی اخر وصایا الانبیاء ) و آخرین سفارش امام صادق (ع) پیش از وفات است که همه ی خویشاوندان و فرزندان را دور خود جمع کرد و توصیه نمود که هر که نماز را سبک بشمارد مشمول شفاعت ما در قیامت نخواهد شد .
نماز برای اولیاء خدا شیرین و برای منافقان دشوار و بار سنگین است . « وَ اِنَّها لَکَبیرَة اِلّا عَلَی الخاشِعینَ » نماز کوبنده شیطان است : « مُدحِرةً للشَّیطانِ »[4]

پي نوشت :

[1] . برگزيده از كتاب نماز اول وقت . محمد حسين رجائي خراساني – صص 51 ، 52 ، 53 ، 54 .
[2] . برگزيده از كتاب نماز شناسي ( جلد اول ) . حسن راشدي . صص 83 ، 84 ، 85 ، 86 .
[3] . نماز در آيينه تمثيل . محمد رضا سوقندي . صص 12 ، 38 ، 39 .
[4] . برگزیده از کتاب پرتوی از اسرار نماز . محسن قرائتی . صص 79 ، 80 ، 81 ، 82 .

ادامه دارد …….
ارسال مقاله توسط عضو محترم سایت با نام کاربری : abolfazl0362

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد