نمونه هایی از کرامات حضرت معصومه(س)
کریمه اهل بیت علیهم السلام
از مقامات آن حضرت که توسط امام باقر علیه السلام به آن حضرت نسبت داده شده است، «کریمه اهل بیت» بودن است.
از مرحوم آیت اللّه العظمی سیدمحمود مرعشی نقل شده است که بسیار علاقمند بودم که به طریقی محل قبر شریف جده ام حضرت زهرا علیهاالسلام را بیابم.
برای این مقصود، ختم مجربی انتخاب کرده و چهل شب به آن مداومت کردم، تا شاید با این طریق، از محل مرقد شریف حضرت زهرا علیهاالسلام، آگاه گردم.
شب چهلم بعد از انجام ختم و توسل فراوان به بستر خواب رفتم. در عالم خواب به محضر امام باقر علیه السلام یا امام صادق علیه السلام رسیدم، امام به من فرمود: «عَلَیکَ بِکَریمَةِ اهلِ البَیتِ؛ به دامن کریمه اهل بیت علیهاالسلام چنگ بزن.» تصور کردم که منظور امام علیه السلام از این جمله، حضرت زهرا علیه السلام است. عرض کردم: آری قربانت گردم، من نیز ختم را برای همین گرفتم که محل شریف قبر حضرت را دقیق تر بدانم و زیارتش کنم. امام علیه السلام فرمود: منظور من، قبر شریف حضرت معصومه علیهاالسلام در قم است. سپس افزود: به خاطر مصالحی، خداوند اراده کرده است که قبر حضرت زهرا علیهاالسلام برای همیشه برای همگان مخفی باشد. از این رو قبر حضرت معصومه علیهاالسلام را تجلیگاه قبر شریف حضرت زهرا علیهاالسلام قرار داده و شکوه و عظمت مرقد حضرت زهرا علیهاالسلام را در قبر حضرت معصومه علیهاالسلام متجلی کرده است.
مرحوم سیدمحمود مرعشی رحمه الله وقتی از خواب برمی خیزد، تصمیم می گیرد که با اعضای خانواده خود عازم قم شود. (1)
نمی از یم کرامات کریمه
پایان بخش بحث را ذکر نمونه هایی از کرامات آن بانو قرار می دهیم.
1. حل مشکل آیت اللّه العظمی نجفی مرعشی رحمه الله
مرحوم آیت اللّه العظمی سید شهاب الدین مرعشی نجفی می گوید: روزی بر اثر مشکلات فراوان زندگی، از جمله اینکه می خواستم دخترم را شوهر دهم ولی مال و ثروتی نداشتم تا برای او جهیزیه تهیه کنم، با ناراحتی به حرم حضرت معصومه علیهاالسلام رفتم و با عتاب و خطاب، در حالی که اشکهایم سرازیر بود گفتم: ای سیده و مولای من! چرا نسبت به امر زندگی من اهمیت نمی دهید؟ من چگونه با این دست خالی دخترم را شوهر دهم؟
سپس با دلی شکسته به خانه برگشتم، حالت خواب مرا فرا گرفت، در همان حال شنیدم که در می زنند؛ رفتم و در را باز کردم؛ شخصی را دیدم که در پشت در ایستاده و وقتی مرا دید گفت: «سیده تو را می طلبد»، با شتاب به حرم رفتم، وقتی که وارد صحن شریف آن حضرت شدم، چند کنیز را دیدم که به تمیز کردن ایوان طلا اشتغال داشتند، از سبب آن پرسیدم، گفتند: اکنون سیده می آید، پس از اندکی، حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام آمد در حالی که در شکل و شمایل، مانند مادرم فاطمه زهرا علیهاالسلام بود (چون جده ام زهرا را سه بار قبل از آن در خواب دیده بودم) نزد عمه ام حضرت معصومه علیهاالسلام رفتم و دستش را بوسیدم؛ به من فرمود: «ای شهاب! کی ما در فکر تو نبوده ایم که ما را مورد عتاب قرار داده و از دست ما شاکی هستی؟ تو از زمانی که به قم آمدی زیر نظر ما و مورد عنایت ما بوده ای.»
وقتی که از خواب بیدار شدم، فهمیدم که نسبت به حضرت معصومه علیهاالسلام اسائه ادب کرده ام، همان دم برای عذرخواهی به حرم شریفش رفتم و از آن پس، حاجتم برآورده شد و در کارم گشایشی صورت گرفت و مشکل من حل و زندگی ام آسان گردید. (2)
2. هلاکت مزدور گستاخ
در عصر رضاخان و کشف حجاب، روزی رئیس شهربانی قم که مردی گستاخ وبدزبان بود، به حرم حضرت معصومه علیهاالسلام وارد می شود و در همان جا به زنان باحجاب حمله می کند تا چادر را از سرشان بگیرد؛ آه و ناله زنان بلند می شود. در همین وقت غیرت آیت اللّه نجفی که این صحنه را می بیند به جوش می آید و به نزد رئیس شهربانی رفته، سیلی محکمی به صورت او می زند. او که از این سیلی سخت یکّه خورده بود، آیت اللّه مرعشی را تهدید به قتل می کند ولی روز بعد که در بازار قم در حال حرکت بوده، قسمتی از ساختمان سقف بازار بر سر او خراب شده، و او در همان دم به هلاکت می رسد و می میرد. (3)
3. رفع خطر سیل
کسانی که به وضع جغرافیایی شهر قم آگاهی دارند می دانند که در وسط شهر قم رودخانه بزرگی قرار گرفته که پیش تر مسیر آب باران دهها فرسخ از زمینهای قبل از رودخانه، از پایین زاینده رود اصفهان گرفته تا قم، از طریق همین رودخانه به دریاچه قم می ریخت. در این صورت ناگفته پیداست که هنگام بارشهای شدید پی درپی، سیلهای خطرناکی در این رودخانه به جریان می افتاد و گاهی باعث خرابی هایی می شد. در یکی از این موارد نقل شده، که سیل بسیار عظیمی آمد که اهل قم را فوق العاده ترسانده و هر لحظه انتظار می رفت که خطر سیل، ساختمانها را ویران کند.
در این بحران شدید، مشاهده شد که دستی نمایان شد و به سیل اشاره کرده، و آن سیل به سوی دیگر رفته و رفع خطر شد، از این رو شیخ زکی باغبان در شرفنامه معروف خود می گوید:
دانی که کرد رفع بلا از این دیار؟ // معصومه بود دختر موسی سرفراز
ذریه رسول خدا، غمگسار قم (4)
کرامات آن بانوی گرامی بیش از آن است که در یک مقاله بگنجد. سخن را با شعری در اوصاف آن بانوی مکرمه به پایان می بریم.
گرچه شهر قم شده گنجیه علم و ادب // قطره ای باشد ز دریای کمال فاطمه
تابش شمع و چراغ و کهربای نورها // باشد از نور جمال بی مثال فاطمه
صافی آیینه ایوان نیکومنظرش // گوشه ای از صافی قلب زلال فاطمه
عطرآگین گشته گر این بارگاه جنتی // این نسیمی است از عبیر دلگشای فاطمه
بر سر ما سایه افکن از کرامت ای بتول // شد سعید آن کس که بد اندر ظلال فاطمه
آفت دلها غم است بر درگه معصومه ام // حرمت من، حرمت عز و جلال فاطمه
یا رب از غمها مرا برهان هم از افسردگی // عفو کن ما را به قلب پر ملال فاطمه (5)
پی نوشت:
1) کریمه اهل بیت، (همان) ص43 ـ 45 و حضرت معصومه، فاطمه دوم (همان) ، ص139.
2) بر ستیغ نور، شرح حال آیت اللّه نجفی مرعشی، ص79.
3) همان، ص77 و حضرت معصومه فاطمه دوم، (همان) ، ص156.
4) انوار المشعشعین، ج1، ص216.
5) گنجینه دانشمندان، ج1، ص17.
منبع: مرکز مطالعات شیعه