طلسمات

خانه » همه » مذهبی » نوادر المعجزات؛ کتابی غیر اصیل

نوادر المعجزات؛ کتابی غیر اصیل

نوادر المعجزات؛ کتابی غیر اصیل

سالها پیش از سوی مؤسسة الامام المهدی در قم و زیر نظر آقای سید محمد باقر موحد ابطحی کتابی به نام نوادر المعجزات منتشر شد، که بر روی جلد و در مقدمه، کتاب به ابو جعفر محمد بن جریر الطبری الصغیر، مؤلف دلائل الامامة

14437 - نوادر المعجزات؛ کتابی غیر اصیل

14437 - نوادر المعجزات؛ کتابی غیر اصیل
 

 

نویسنده: حسن انصاری

 

سالها پیش از سوی مؤسسة الامام المهدی در قم و زیر نظر آقای سید محمد باقر موحد ابطحی کتابی به نام نوادر المعجزات منتشر شد، که بر روی جلد و در مقدمه، کتاب به ابو جعفر محمد بن جریر الطبری الصغیر، مؤلف دلائل الامامة منسوب شده بود. البته انتساب کتاب نوادر المعجزات به طبری سابقه کهنتری دارد و به حاجی نوری و آقابزرگ طهرانی باز می گردد[۱]. آقا بزرگ از نسخه ای از این کتاب در کتابخانه سید حسن صدر یاد می کند. با این وصف علامه مجلسی از یک نوادر المعجزات کهن یاد می کند، بدون آنکه نویسنده آنرا بشناسد[۲]؛ اما نقلی که از آن می کند در نوادر چاپی دیده می شود[۳].
کتاب البته کما اینکه از مقدمه مؤلف پیداست، کتابی است نوشته نویسنده ای متأخر که از روی چند کتاب دیگر مجموعه احادیثی در دلائل و معاجز امامان آورده که البته بیشتر آنها احادیثی غیر معتبر و با اسنادی ناشناخته است. مؤلف مجهول الهویة در مقدمه نوادر می نویسد (نوادر المعجزات،ص ۱۴) :
“… حاولت أن اؤلف مما أظهروه من المعجزات ، وأقاموه من الدلائل والبراهین ، مما سمعته وقرأته ، فی كتاب مقصور على ذكر المعجزات والبراهین ، لیسهل حفظها وبلوغ ما اوردت فیها من أحادیث عجیبة هائلة مهولة . فانها من المشكلات التی تتهافت فیها العقول لكونها من المعضلات [ مما ] لا یتحمله إلا مؤمن امتحن الله قلبه للایمان . وجمعت من كتب شتى من مناقبهم وعلومهم واحتجاجاتهم التی لا یستغنی عنها الطالب للحق والراغب فیه زلفة إلى الله ، وابتغاءا لمرضاته ، وتقربا إلى صاحب الحضرة العلیة الامامیة المرتضویة صلوات الله على مشرفها.”
از این عبارت تنها بر می آید که نویسنده در وقت تألیف کتاب مقیم نجف بوده است.
مهمترین منبع نویسنده کتاب موسوم به دلائل الامامة است که به روشنی نویسنده از آن نقل کرده اما عجیب اینکه این مسئله مورد توجه محققان کتاب نوادر المعجزات قرار نگرفته و آنان نیز کتاب حاضر را تألیفی دیگر از مؤلف دلائل الامامة قلمداد کرده اند. البته در آغاز کتاب نوادر، شماری از احادیث از باب مربوط به حضرت امیر از دلائل الامامة نقل شده که در نسخه موجود آن کتاب دیده نمی شود و همین امر برای یافتن بخشهای مفقود آن کتاب مفید است. کتاب دلائل الامامة در اصل شامل باب حضرت امیر هم بوده که مورد اشاره نویسندگان قرار گرفته و در چاپ جدید این کتاب سعی شده پاره ای از نقل قولها از آن بخش نخستین نیز همراه کتاب منتشر شود. در اینکه کتاب نوادر المعجزات اثری مستقل از صاحب دلائل الامامة نیست، البته تردیدی نیست؛ اما نکته جالبتر اینکه محققان کتاب نوادر به گونه ای در مقدمه از محمد بن جریر طبری صغیر یاد کرده اند، که گویا چنین شخصی اصلا وجود خارجی داشته است. بی تردید انتساب کتاب دلائل الامامة به طبری ناشی از یک اشتباه است و این کتاب نسبتی با طبری/ طبری های شیعی ندارد. در مورد دلائل الامامة جای دیگری سخن گفته ایم و اینجا تکرار آن بی دلیل است، اما اینجا بد نیست این نکته را مورد توجه قرار دهم که ابن طاووس از نویسندگانی است که در رواج کتاب دلائل الامامة که حتی نام آن هم در منابع بعدی محل اختلاف بوده، سهم اساسی داشته است. در منابع دوره صفوی این کتاب باز مورد توجه قرار گرفت و به طور بسیار گسترده ای در آثار علامه مجلسی، حر عاملی و سید هاشم بحرانی که به ویژه شخص اخیر به نقل احادیث معجزات اهتمام ویژه ای داشته و کتابهایی را در این باره نوشته بوده است، نقل شد. طبعا با معیارهای نقد سنتی رجالی و یا نقد تاریخی مدرن، بسیاری از احادیث کتاب دلائل الامامة محل مناقشه است؛ اما به هر حال این کتاب جای خود را در ادبیات دلائل نگاری به تدریج باز کرد و نمونه آن نوادر المعجزات است که اصلا معلوم نیست تألیف چه کسی است؛ اما بی تردید نویسنده ای است متأخر از ابن طاووس و متأثر از برخورد او نسبت به کتاب مجهول المؤلف دلائل الامامة.
در کتاب نوادر المعجزات از کتابهای دیگری هم نقل شده و از جمله از کتاب مجهول الهویه عیون المعجزات منسوب به حسین بن عبدالوهاب. اما همه جا به دلیل آنکه نویسنده نوادر با آداب نقل حدیث از کتابهای گذشتگان آشنا نبوده، نوع روایت او به گونه ای است که سبب مشکل در درک عدم درستی انتساب کتاب به مؤلف دلائل الامامة شده است.
با این وجود در تحقیق کتاب نوادر المعجزات که مشکلات بسیاری در نام محدثان در اسناد آن هم دیده می شود، یک بی دقتی دیگری هم دیده می شود و آن اینکه اصلا به قسمتی از متن کتاب توجه نشده که در آن مؤلف صراحتا از ابن نجار صاحب ذیل تاریخ بغداد نقل می کند و طبعا چنین نقلی با دوره مؤلف ادعایی دلائل الامامة سازگار نیست. عبارت نوادر در این مورد چنین است:

– نوادر المعجزات، ص ۶۴ :
“ومنها : منقول هذا الخبر من المجلد الثانی عشر من تاریخ محمد النجار شیخ المحدثین بالمدرسة المستنصریة ، باسناد مرفوع إلى أنس بن مالك ، عن النبی صلى الله علیه وآله أنه قال : لما أراد الله أن یهلك قوم نوح علیه السلام…”
جالب اینکه درست این نقل، با اندکی تفاوت در کتاب الأمان ابن طاووس نیز از ابن نجار نقل شده است[۴]. می دانیم که ابن طاووس بی واسطه از ابن نجار بغدادی روایت می کرده است[۵]. بنابراین نویسنده نوادر المعجزات به واسطه ابن طاووس از کتاب ابن نجار نقل می کرده است.
نقل نویسنده (البته با واسطه[۶]) از الحلوانی، نویسنده نزهة الناظر و کتابهای دیگر نیز با طبقه صاحب ادعایی دلائل الامامة سازگار نیست و نویسنده دلائل، حسب اسناد کتاب دلائل یک طبقه از الحلوانی مقدم بوده است. عبارت نوادر چنین است (نوادر المعجزات،ص ۱۲۰) :
“روى الشیخ أبو محمد (کذا) الحسن (کذا: الحسین) بن محمد بن نصر یرفع الحدیث برجاله إلى محمد بن جعفر البرسی ….”[۷].

پی‌نوشت‌ها:

[۱] الذریعة، ۲۴/۳۴۹-۳۵۰ ؛ مقایسه کنید با: خاتمة المستدرک نوری، ۴/۲۰۶
[۲] بحار الانوار، ۵۴/۳۳۹
[۳] نک: ص ۱۵
[۴] نک: الامان ابن طاووس، ص ص ۱۱۸
[۵] برای ابن نجار، نک: مقاله من ذیل مدخل ابن نجار بغدادی در دائرة المعارف بزرگ اسلامی.
[۶] در این مورد جای دیگری توضیح داده شده، نک: رساله دکتری من، در دست تألیف.
[۷] البته شاید ابن نصر در اینجا ارتباطی با الحلوانی نداشته باشد.

منبع مقاله :
http://ansari.kateban.com/

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد