نگاهی به حقوق حیوانات در اخلاق محیط زیست اسلام از منظر نهج البلاغه
چکیده
برخی از متفکران معاصر غرب بر این عقیده اند که ادیان، از جمله اسلام، عامل اساسی تخریب و ایجاد بحران محیط زیست اند. این مقاله با ردّ این ادعا، اثبات می کند اخلاق زیست محیطی که غربی ها در دوره ی معاصر در اندیشه ی رعایت آن برآمده اند، پیش تر در منابع و آموزه های دینی و اسلامی بدان توجه شده است. در این میان، ریزترین نکته های اخلاق زیست محیطی مانند توجه و اهتمان به آبادانی زمین و طبیعت، سفارش به حفظ حقوق کشاورزی و دامپروری، رعایت عدالت در رفتار با حیوانات و بچه های آنها، پرهیز از استفاده های بی حدّ و حصر و اجتناب از اذیت و آزار موجودات در سیره ی علوی. به ویژه کتاب نهج البلاغه بازتاب گسترده ای داشته، و افزون بر آن، امام علی (علیه السلام) راه کارهای عینی حفاظت از محیط زیست را ارائه کرده است. امام علی (علیه السلام)، در نهج البلاغه به تنظیم رفتار کارگزارانش، در بهره برداری از حیوانات به گونه ای دقیق و قابل توجه پرداخته است. این مقاله به بررسی موارد مذکور در نهج البلاغه می پردازد.
دنیای معاصر به دنبال تحولات همه جانبه در زمینه های علمی، فناوری، اجتماعی، فرهنگی و …، شاهد پیدایش علوم و فنون نوین و بین رشته ای متعددی است. بشر افزون بر توجه به موضوع های انسانی، به محیط و پدیده های پیرامونی که در خدمت و تسخیر انسان قرار دارد، اهتمام ویژه ای ورزیده است. اخلاق زیست محیطی در دوره ی معاصر، ذهن بسیاری از اندیشمندان را به خود جلب کرده است. متفکران معاصر، با گرایش های انسان محور نشئت گرفته از فلسفه ی مدرن، ادیان الهی و آموزه های دینی را از عوامل اساسی تخریب محیط زیست و تهدید آن می دانند.(1) لین وایت (2) در سال 1967 م در مقاله ای با عنوان «ریشه های تاریخی بحرانهای اکولوژی»، سنت مسیحی و یهودی را عامل بحران های زیست محیطی معاصر دانست که در آگاهی زیست بومی در جامعه ی دینی نقش مهمی ایفا کردند. وایت در آن مقاله بیان کرد که مسیحیت در بحران زیست محیطی نقش عمده ای دارد. به عقیده ی او، جهان نگری مسیحی و امر کتاب مقدس به حاکمیت بر طبیعت، زمینه ی رویکرد ابزاری و نه احترام آمیز به طبیعت و انگیزه ی تکوین علم و فناوری را که از لحاظ زیست محیطی مخرب باشد، فراهم آورده است.(3)
آرنولد توین بی نیز در گفت و گو با دای ساتو ایکه دا، دانشمند ژاپنی به این نتیجه رسید که دین مورد نیاز بشر کنونی، خدایی گرایی است که احترام به منزلت و قداست کل طبیعت را تعلیم می دهد و یکتاپرستی یهودی توجیه گر بهره برداری حریصانه بشر از طبیعت است؛ چیزی که بشر کنونی به آن نیاز ندارد. لکن بسیاری دیگر از متفکران فرعی زیست، دانشمندان و فعالان حوزه ی محیط زیست، به دلیل اشتراک هدف و تعهد، به جامعه ی دینی روی آوردند. برای مثال، در سال 1992، یکصد وپنجاه دانشمند و رهبر دینی، در همایشی بیانیه ای صادر کردند که تصوری عمیق از هدف و تعهد مشترک برای اقداماتی جسورانه به منظور حمایت از محیط زیست ارائه می داد و خواهان همکاری مشترک دین و علم برای حمایت زیست شدند.(4)
بر همین اساس، بسیاری از متفکران برای ردّ ادعای وایت، سنت مسیحی را مجدداً بررسی کردند تا منابعی برای تفکر و اشتغال کلامی معطوف به محیط زیست بیابند. تاکنون، برای عملیاتی کردن یا به کاربردن اخلاق یا بینش جدید درباره ی مسائل گوناگونی که بحران محیط زیست را پدید می آورند، تلاش اندکی انجام شده است؛ (5) اما آنچه اهمیت دارد این است که متفکران زیست بومی غرب، خواهان گفت و گوی بیشتر میان علم و دین در جهت پدید آوردن اخلاق زیست محیطی مجهز به علم هستند.
دنیای معاصر غرب، در حالی به دنبال ایجاد نگرش ها و آرا و تفسیرهای جدید دینی درباره ی حمایت مسیحیت از اخلاق محیط زیست است که اخلاق زیست محیطی، در کتاب جاودانه و مقدس قرآن و روایات نورانی معصومان و آموزه های دینی به شکلی شفاف و گسترده، بیان شده است. در قرآن کریم، بارها به احیای طبیعت و عناصر طبیعت از قبیل دریا، کوه، درخت، باد، آب، خاک، آسمان، زمین، چارپایان و پرندگان و …اشاره، (6) و به منزله ی آیات و نشانه های خالق جهان هستی بدان ها توجه ویژه شده است. در این میان، اخلاق محیط زیست در کتاب نهج البلاغه که کتابی بالاتر از کلام مخلوق و پایین تر از کلام خالق و مبتنی بر کلام وحی و اندیشه های اسلام ناب محمدی (صل الله علیه و آله و سلم) و بیانگره ی سیره ی علوی و رهنمون های روشنگر حضرت علی (علیه السلام) است ــ به روشنی و فراوان بازتاب یافته است. مقاله ی حاضر، می کوشید به تبیین اخلاق محیط زیست در نهج البلاغه بپردازد و نشان دهد که اولاً توجه به محیط زیست، دستاورد دنیای معاصر غرب نیست، بلکه خاستگاه آن آموزه های دینی و اسلامی است؛ ثانیاً بطلان تفکر اندیشمندان معاصری مانند وایت و دیگران را مبنی بر اینکه دین عامل اساسی تخریب محیط زیست است، اثبات کند.
محیط زیست و اخلاق
محیط زیست در حقوق ایران، عبارت است از: «فضایی با تمامی شرایط فیزیکی و بیولوژیکی، اجتماعی و سیاسی و غیره که همه موجودات زیست کننده در آن را شامل می شود و مجموعه ی روابط آنها را در بر می گیرد».(7) بنابراین تعریف، می توان عناصر و ارکان محیط زیست را شامل این موارد دانست: مکان و فضا، شرایط فیزیکی و زیستی، حضور زیست کنندگان، تنظیم روابط میان زیست کنندگان. اخلاق کاربردی نیز که در حقیقت زیر مجموعه ی اخلاق هنجاری یا به تعبیر دیگر همان اخلاق هنجاری می باشد، درصدد است در حوزه های خاصی از زندگی فردی و اجتماعی، کاربرد و اعمال منظم و منطقی نظریه ی اخلاقی را در زمینه ی مسائل اخلاقی خاصی نشان دهد. اخلاق زیست محیطی از جمله مباحثی است که زیر مجموعه ی اخلاق کاربردی به شمار می رود.(8) به عبارت دیگر، اخلاق محیط زیست شاخه ای از اخلاق کاربردی است که به برخورد انسان ها با عالم غیر انسانی و عناصر غیر انسانی می پردازد. از این روی، آنچه به طور مستقیم مورد توجه اخلاق محیط زیست قرار دارد، بررسی چگونگی رابطه ی عوامل انسانی آگاه و
خود مختار با چیزهای موجود در محیط زیست است.(9) بنابراین، اخلاق زیست محیطی به موضوع های عام درباره ی زوایای متعدد رابطه ی افراد انسانی با محیط پیرامونی و زیستی اش می پردازد.
پس از بیان مطالب مقدماتی، لازم است مروری کوتاه به اخلاق محیط زیست اسلام، ماهیت و محور این اخلاق داشته باشیم. در مکتب توحیدی اسلام، اخلاق زیست محیطی، اخلاقی خدامحور است؛ زیرا برگرفته از جهان بینی توحیدی است که در آن، خدا محور جهان، خالق و نگهدارنده ی آن می باشد. بنابراین، مراقب از محیط زیست، مراقب ازچیزهایی است که متعلق به خداوند است. برخی به این دیدگاه، ایراد انسان محور را گرفته اند؛ زیرا معتقدند انسان را در مقایسه با سایر موجودات در مرتبه ای متفاوت می بیند. در پاسخ باید گفت انسان درادیان ابراهیمی متفاوت از دیگر مخلوقات است، ولی به دلیل مسئولیتی که در برابر خداوند دارد، نسبت به محیط زیست نیز مسئولیتی ویژه دارد. اینچنین مسئولیتی مستلزم آن است که در هنگام تصمیم گیری درباره ی محیط زیست، پیامدهای ممکن بر سایر موجودات زنده نادیده گرفته نشود.(10) بنابراین، پاسخ اخلاق زیست محیطی اسلامی به دو پرسش اساسی اخلاق این گونه است: 1.چه چیزی به طور ذاتی دارای ارزش است؟ تمامی مخلوقات زنده و غیر زنده (کل هستی) مخلوق خداوندند و به همین دلیل، دارای ارزش وشایسته ی توجه اخلاقی می باشند؛ 2.چه چیزی باعث می شود یک عمل، درست یا نادرست محسوب شود؟ انجام دستورهای الهی برای ارتباط با زیست بوم.(11) بنابراین، اخلاق محیط زیست اسلامی مبتنی بر عدالت در رفتار و تعامل با محیط پیرامونی است و گستره ی رفتار عادلانه، نه تنها به انسان محدود نشده است، بلکه به تمام ارکان جهان هستی ــ جاندار و بی جان ــ تسری پیدا کرده است. در نظام هستی، همه ی موجودات در تسخیر خداوند قرار دارند و از آنِ خداوند هستند و بسوی او در حرکت و جنب و جوش اند. بر این اساس، اخلاق زیست محیطی بر تبیین رفتار، نوع نگاه و نیز تحدید و تعیین وظایف انسانی در برابر عناصر تشکیل دهند ه ی محیط (طبیعت وپدیده های پیرامونی مانند گیاهان، پرندگان و حیوانات و …) مبتنی است. اینجاست که می توان ادعای لین وایت و کسانی که ادیان توحیدی را عامل اساسی تخریب محیط زیست معرفی می کنند، ادعایی پوچ و باطل دانست؛ زیرا انسانی که خداوند، آسمان و زمین و هر چه در آنهاست را مسخر او گردانیده، انسانی است که دردرجه ی اول، خدا را خالق و مالک کل هستی و صاحب اختیار خود و آنها می داند و در
درجه ی دوم، خود را در مقابل خداوند و مخلوقات او مسئول می داند؛ نه انسان مورد نظر مکتب های اومانیستی که انسان را محور عالم می دانند و آزادی های بی حد وحصر برای او قائل اند.
حقوق حیوانات در نهج البلاغه
حیوانات از مهم ترین زیست بوم هایی اند که حقوق آنها بیش از هر موجود دیگری توجه مدافعان زیست محیطی را به خود جلب کرده است. در دهه های اخیر، توجه جوامع به این مطلب جلب شده است که فقط انسان ها از حقوق مختلف برخوردار نیستند؛ بلکه تمام آنچه روی زمین وجود دارد مانند کوه ها، دریاها و حیوانات و گیاهان نیز دارای حقوق می باشند. چند سالی بیش نیست که انجمن های حمایت از حقوق حیوانات سراسر دنیا متوجه حیوانات و حق و حقوق آنها شده اند و به این مسئله پرداخته اند. بیانیه ی جهانی حقوق حیوانات به طور رسمی در تاریخ 15 اکتبر 1978 در شورای مرکزی یونسکو اعلان شد. مفاد این بیانیه توسط اتحادیه بین المللی حقوق حیوانات در سال 1989 مورد تجدید نظر قرار گرفت و از 1990 به رئیس مجمع عمومی یونسکو تسلیم، و در همان سال منتشر شد.(12) این بیانیه ی ده ماده ای بیانگر حقّ و حقوق حیوانات بر انسان و نحوه ی رفتار و نگهداری از آنهاست. طرفداران حقوق حیوانات معتقدند حیوانات حقوق قانونی و اخلاقی معینی اند که شامل حقّ مورد صدمه و آزار قرار داده نشدن آنها نیز می شود؛ (13) در حالی که اسلام قرن ها پیش با لطافت و دقت تمام به این مسئله مهم در قرآن کریم و سایر متون دینی توجه کرده است. در این میان، حضرت علی (علیه السلام) در نهج البلاغه به شکل تقریباً برجسته و مبسوط در خطبه ها و نامه ها به موضوع مورد بحث پرداخته است.
1ــ3.رعایت حقوق حیوانات توسط کارگزاران
حضرت علی (علیه السلام) در نامه ای به یکی از کارگزاران مسئول گرفتن زکات، ضمن تأکید بر رعایت حقوق انسان ها، به چگونگی رعایت حقوق حیوانات می پردازد:
الف)تنظیم شیو ه ی ورود به میان حیوانات: حضرت در این باره تأکید می کند مانند کسی که بر رمه و حیوانات چیرگی و تسلط و قصد آزار و اذیت آنها را دارد بر آنها وارد نشو: «فَإِن کَانَت لَهُ ماشیه او ابل فلا تدخلها الا باذنه، فانَّ اکثرها له، فإذا اتیتها فلا تدخلها دخول متسلط علیه و لا عنیف به، و لا تنفرنَّ بهیمهً وَلاَ تُفزعنَّها…»(14)
ب)پرهیز از جدایی افکندن میان حیوانات و نوزادانشان: امام در همین نامه به کارگزار خود سفارش می فرماید چنانچه مودیان زکات تمایل داشتند زکات شتر و گوسفندان را بپردازند، این گونه عمل کنید: «میان ماده شتر و بچه ی شیرخوارش جدایی میفکن، و ماده را چندان ندوشان که شیرش اندک مانَد و به بچه اش زیان رساند».(15)
ج)عدالت در رفتار با حیوانات: حضرت در این خصوص می فرمایدچنانچه از حیوان به عنوان مرکب استفاده شد، نباید آن را خسته کرد. امام (علیه السلام) در ادامه بر رعایت عدالت میان حیوانات نیز تأکید می کند: «میان آن شتر مرکوب و سایر شتران عدالت را برقرار ساز و شتر خسته را آسوده گردان و آن را که کمتر آسیب دیده یا از رفتن ناتوان گردیده آرام ران».(16) همچنین بر تغذیه حیوانات و سیراب کردن و استراحت دادن به آنها نیز سفارش اکید می کند: «ولیوردها ما تمرَّ به من الغدُرِ، و لا یعدل بها عن نبتِ ا لارض جوادِّ الطرقِ، ولیروحها فی الساعات، ولیمهلها عند النطاف و الاعشاب، حتَّی تاتینا بإذن الله بدِّناً منقیات، غیر متعبات و لا مجهودات، لنقسمَهَا علی کتاب الله وسنَّهِ نبیِّه علیه السلام».
به نظر می رسد امام بر رعایت حقوق حیواناتی که به منزله ی زکات در دست کارگزارش قرار دارند، تأکید و اهتمام بیشتری دارند؛ زیرا این نوع حیوانات، اسیر آن کارگزارند و مال دیگران هستند، نه مال آن کارگزار، بنابراین، امام بیم آن داشته است چه بسا که کارگزار به سیری و گرسنگی و چاقی و لاغری آنها توجه نداشته باشد و به آن اهمیت ندهد. از این روی، امام (علیه السلام) بر رعایت حقوق حیواناتی که در دست غیرمالکان آنها هستند و سود مستقیمی برای نگهداری کنندگان ندارد، حساسیت بیشتری نشان می دهد. نکته ی قابل توجه اینکه حضرت، حفظ و رعایت حقوق حیوانات را به نظام دینی و الهی نسبت می دهد و برای این کار اجر و مزد اخروی و معنوی قائل می شوند: «فَإِنَّ ذلکَ اعظمُ لاجرِکَ، واقربُ لِرشدِکَ، إِن شاءَ اللهُ».(17)
امیرالمؤمنین (علیه السلام) به حیوانات بیمار و شکسته پا و پیر و فرسوده نیز توجه دارد و از گرفتن آنها بجای زکات نهی می کند: زیرا این کار مستلزم حرکت دادن و طی راه های طولانی است و بی تردید چنین حیواناتی در راه اذیت خواهند شد: (18) «ولا تاخذَنَّ عوداً، وَلاَ هَرِمَهً، وَلا مَکسُورهً، وَلاَ مَهلُوسَهً، وَلاَ ذَاتَ عَوَار».(19)امام علی (علیه السلام) به کارگزارش تأکید می کند که حیوانات را به فردی خیرخواه و مهربان و درستکار و امین بسپارد تا آنها را آزار ندهد: «و بر آن مگمار جز خیرخواهی مهربان، ودرستکاری نگاهبان که نه بر آنان درشتی کند و زیان شان رساند و نه
مانده شان سازد و نه خسته شان گرداند».(20) حقوق حیوانات و عدالت نسبت به آنها در سیره ی علوی تا آنجا مورد تأکید و سفارش است و اهمیت دارد که حضرت در مقابل تمام هستی و اقلیم هفتگانه، حاضر به گرفتن پوست جویی از دهان مورچه ای به ظلم و ناروا نیست: «واللهِ لو اعطیتُ الاقالیم السّبعهَ بَمَا تحتَ افلاکِهَا، عَلَی ان أعصِِیَ اللهَ فی نمله اسلبها جلبَ شعیرة ما فعلتهُ…»(21) حضرت امیر (علیه السلام) سفارش می کند که پس از شهادت ایشان، بیشتر از یک ضربه را بر ابن ملجم نزنید و او را مُثله نکنید و سپس با اشاره به سخن پیامبر (صل الله علیه و آله و سلم) مثله کردن را حتی نسبت به سگ هم نهی می کند: «انظُرُوا اذا انا متُّ من ضربته هذه، فاضربوه ضربه بضربه، ولا یمثل بالرجل، فانِّی سمعتُ رسول الله (صل الله علیه و آله و سلم) یقُولُ: «إیاکُم و المثلهً وَلَو بلاکلب العقورِ»(22) در حدیثی از حضرت امیر درباره ی ذبح گوسفند چنین آمده است: «گوسفند را نزد گوسفند و شتر را نزد شتر ذبح مکن؛ در حالی که آن دیگری به او می نگرد»؛ (23) یعنی احساسات حیوانات را نیز باید در نظر گرفت. در جای دیگر نیز بر نگهداری از حیوانات، به ویژه گوسفند تأکید می فرماید: «بهترین چیزی که انسان در خانه برای خانواده ی خود تهیه می کند، گوسفند است. هر کس در منزل خود گوسفندی داشته باشد، در هر روز فرشتگان خدا دو بار او را تقدیس می کنند».(24)
2ــ3.سیره ی علوی و اهتمام به پرندگان، شگفتی های آفرینش
پرندگان به منزل هی مخلوقات خداوند و نشانه های خلقت بی بدیل خالق هستی، مورد توجه قرآن و نهج البلاغه قرار گرفته است.(25) در قرآن کریم، به داستان پرندگان از قبیل هدهد، غراب
(کلاغ)، طیر ابابیل و …از زوایای مختلف اشاره، و گاهی به عنوان الگوی رفتاری و پندآموز انسان معرفی شده است. در سوره مائده، پس از اینکه یکی از دو فرزندان آدم، برادر خود را به قتل می رساند، خداوند کلاغی را می فرستد تا به قاتل، روش پوشیدن و دفن جسد برادر را نشان دهد. و در نتیجه، برادر قاتل پند می گیرد و همان گونه عمل می کند و پشیمان می شود: «سپس خداوند زاغی را فرستاد که در زمین، جستجو (کندوکاو) می کرد؛ تا به او نشان دهد چگونه جسد برادر خود را دفن کند. او گفت: «وای بر من! آیا من ناتوان تر از آن هستم که مانند این زاغ باشم و جسد برادرم را دفن کنم؟!» و سرانجام (از ترس رسوایی، و بر اثر وجدان) از نادمان شد».(مائده: 31)
در نهج البلاغه نیز در موارد متعددی به توصیف پرندگان و نوع زندگی و پرواز آنها پرداخته شده است؛ از جمله، در خطبه 165، حضرت به وصف پرندگان، به ویژه طاووس می پردازد و در حقیقت با این خطبه می خواهد بشر را به شگفتی های جهان خلقت و قدرت لایزالی خالق متوجه و متنبه کند و به تفکر در ملکوت مالک هستی وادارد.(26)
حضرت امیر در این خطبه به آفرینش شگفت جانداران و مردگان و آرام گرفتگان و جنبندگان، اشاره می کند و آنها را شاهدان روشن خلقت و صنع و قدرت خداوند می دند. «ابتدعهم خلقا عجیبا من حیوان و موات، و ساکن و ذی حرکات. فاقام من شواهد البیّنات علی لطیف صنعته و عظیم قدرته ما انقادت له العقول معترفه به و مسلِّمه له».(27) سپس حضرت گونه گونه بودن پرندگان را به عنوان دلایل و نشانه های وحدانیت خداوند معرفی می کند: «و نعقت فی اسماعنا دلائله علی وحدانیته و ما ذرأ من مختلف صور الاطیار التی أسکنها أخادید الارض و خروق فجاجها و رواسی اعلامها من ذات اجنحه مختلفه م هیأت متبایته…».(28) امام (علیه السلام) در این خطبه به انواع پرندگان اشاره می کند: «دسته ای از این پرندگان را که فربه بودند، از بالا رفتن و سبک پریدن در آسمان باز داشت و به پرواز در نزدیکی زمین واگذاشت و مرتّب شان فرمود با رنگی جدا که هر یک را بود، به مهارت در قدرت و باریکی در صنعت. بر دسته ای از آنها یک رنگی ریخته است و رنگی دیگر بدان نیامیخته است…».(29) امام علی (علیه السلام) در این خطبه به صورت جزئی تر و دقیق تر طاووس و خلقت وی را یکی از زیست کنندگان محیط پیرمونی انسان مطرح می کند: «و من اعجبها خلقا الطاووس الذی اقامه فی احکم تعدیل و نضّد الوانه فی احسن تنضید بجنانح اشرج قصبه و ذنب اطال مسبحه…».(30) بدون شک توجه امام به جزئیات یک پرنده از قبیل پَر، دُم، بال، سر، رنگ، راه رفن، ناز و کرشمه، کبر و غرور و حتی پیش ماده رفتنش، نگریستن به پر خویش، پوشش زیبا، قهقهه، اندوه و پاهای لاغر و سیه فام، همه هزار نکته ی باریک تر از مو دارد و اهمیت این پرندگان را به مثابه موجودات جهان خلقت می رساند تا بشر هم از زیبایی و دستاوردهای آنها سود ببرد و هم به تأمل و تفکر در آفرینش فرو رود و هم از آنها به طور معتدل و منطقی بهره بردرای کند.
بدیهی است اهتمام حضرت به طاووس و دیگر پرندگان، تنبیه، هشدار و تأکیدی است بر حمایت همه جانبه ی بشر از این موجودات زیست محیطی و پرهیز از آزار و اذیت و تخریب و هلاک آنها. ایشان بشر را به تدبر و تفکر در خلقت ریزترین موجودات دعوت می کند و آنها را وادار
می سازد تا از ریزترین موجودات به عظمت و قدرت خالق نظم هستی پی ببرند. امام در این میان به مورچه و ملخ، به منزله ی دو موجود ریز اشاره می کند:
به مورچه و کوچکی جثه ی آن بنگرید که چگونه لطافت خلقت او با چشم واندیشه های انسان درک نمی شود. نگاه کنید چگونه روی زمین راه می رود…و اگر خواهی در شگفتی ملخ سخن گو که خدا برای او دو چشم سرخ با دو حدقه چنان ماه تابان آفرید و به او گوش پنهان و دهانی متناسب اندامش بخشیده است. دارای حواس نیرومند و دو دندان پیشین که گیاهان را می چیند و دو پای داس مانند که اشیاء را بر می دارد…ملخ ها نیرومندانه وارد کشتزار می شوند و آنچه میل دارند می خورند؛ در حالی که تمام اندام شان به اندازه یک انگشت باریک نیست.(31)
بدیهی است دقّت حضرت در توصیف این موجود و تشریح ساختمان بدن ریزترین آنها، نشانگر اهمیت این موجودات در جهان هستی است. بنابراین، همان گونه که قبلاً گفته شد، این موجودات زیبا و با اهمیت از این روی که مخلوق ومصنوع خداوندند و به دلیل ارتباطی که با او دارند و متعلق به اویند، باید مورد توجه و مهرورزی انسان قرار گیرند. انسان نیز همان طور که در برابر خداوند مسئول است، در برابر مخلوقات او نیز مسئولیت دارد. حضرت امیر (علیه السلام) موجودات و حیوانات و پرندگان و به طور کلی محیط زیست را عناصری به هم پیوسته و مکمل یکدیگر می داند که به رغم اختلاف ها و تفاوت ها، ارزش ذاتی یکسانی در نظام هستی دارند:
اگر اندیشه ات را بکار گیری تا به راز آفرینش پی برده باشی، دلایل روشن به تو خواهند گفت که آفریننده مورچه کوچک همان آفریدگار درخت بزرگ خرماست؛ به جهت دقّتی که جدا جدا در آفرینش هر چیزی بکار رفته، و اختلافات و تفاوت های پیچیده ای که در خلقت هر پدیده حیاتی نهفته است، همه موجودات سنگین و سبک، نیرومند و ضعیف، در اصول حیات و هستی یکسانند، و خلقت آسمان و هوا و بادها و آب یکی است.(32)
حضرت سپس همه ی پدیده های پیرامون و زیست محیط را نشانه های روشن پروردگار می داند: «پس اندیشه کن در آفتاب و ماه، درخت و گیاه، آب و سنگ، و اختلاف شب و روز و جوشش دریاها، و فراوانی کوه ها، بلندی قله ها، و گوناگونی لغت ها، و تفاوت زبان ها که نشانه های روشن پروردگارند. پس وای بر آن کس که تقدیر کننده را نپذیرد و تدبیر کننده را انکار کند».(33)
3ــ3.رویکرد نهج البلاغه به آبادانی و بهره وری زمین
آبادانی زمین یکی از مواردی است که در نهج البلاغه بدان توجه شده است. امام (علیه السلام)، میان گرفتن خراج و آبادانی ارتباط تنگاتنگی را لحاظ می کند؛ ایشان معتقد است گرفتن خراج باید به گونه ای باشد که به زمین و کشت و محصول آسیب نرساند: «و تفقد أمر الخراج بما یصلح اهله و فانّ فی صلاحه و صلاحهم صلاحا لمن سواهم و لا صلاح لمن سواهم الّا بهم لانّ الناس کلّهم عِیال علی الخراج و اهله و لیکن نظرک فی عِماره الارض أبلغ من نظرک فی استجلاب الخراج لأنّ ذلک لا یذدرک الا بالعماره…»(34) حضرت در این نامه تنگدستی ساکنان زمین را باعث ویرانی آن می داند و در این میان، نقش والیان و کارگزاران را مهم و برجسته معرفی می کند: «…و زمین جز باتنگدستی ساکنان آن ویران نشود. مردم شهرها هنگامی تنگدست گردند که والیان روی به گردآوری مال آرند…»(35) حضرت حتی دردعای طلب یاران، به آبادانی و سرسبزی و گیاهان و حیوانات توجه می کند:
خداوندا کوه های ما از بی آبی شکاف خورده و زمین ما غبارآلود و دام های ما در آغل های خود سرگردانند و چون زن بچه مرده فریاد می کنند…خدایا بارانی ده که بسیار ببارد تا زمین های بلند ما پر گیاه شود و درزمین های پست روان گردد و نعمت های فراوان در اطراف ما گسترش یابد تا با آن میوه های ما بسیار، گله های ما زنده و فراوان، و سرزمین های دورتر از ما بهره مندگردند…خدایا بارانی ده دانه درشت که پیاپی برای سیراب شدن گیاهان ما ببارد…(36)
حضرت امیر در خطبه 91، فلسفه ی هبوط آدم را آبادانی زمین معرفی می کند: «هنگامی که زمین را آماده ی سکونت نمود و فرمان خویش را جاری ساخت، آدم (علیه السلام) را از میان مخلوقاتش برگزید…پس از توبه او را از بهشت به زمین فرستاد تا با نسل خود زمین را آباد سازد و بدین وسیله حجت را بر بندگان تمام کرد».(37) امام (علیه السلام) در جای دیگر به درختکاری و حفاظت از درختان نخل توصیه می فرماید: «…با کسی این اموال در دست اوست شرط می کنم اصل مال را حفظ کرده، تنها از میوه و درآمدش بخورند و انفاق کنند و هرگز نهال های درخت خرما را نفروشند تا همه ی این سرزمین یکپارچه به گونه ای زیر درختان خرما قرار گیرد که راه یافتن در آن دشوار شود».(38) در سخنان امام (علیه السلام) چند نکته اهمیت دارد: 1.نگاه اقتصادی به زمین و درختان و تأکید بر انتفاع از میوه و ثمره و حفظ اصل آها؛ 2.تأکید بر یکپارچه سازی مزارع کشاورزی که در دنیای معاصر در بخش کشاورزی به آن توصیه می شود؛ 3.نگاه زیباشناسانه به درختان، علاوه بر استفاده از میوه و فایده های مادی آنها. به عبارت دیگر، حضرت معتقد است که افزون بر میوه دهی و نقش اقتصادی، از درختان می توان برای لذت بخشی چشم و ایجاد آسایش روحی و روانی نیز بهره مند شد.
نتیجه گیری
خداوند با مسخر قرار دادن آسمان و زمین برای انسان ــ خلیفه خدا بر روی زمین ــ به معرفی نعمت های دنیوی و موارد استفاده و کاربرد آنها می پردازد، امّا اینها همه به معنای ایجاد حق ویران کردن طبیعت یا استفاده های بی حد و حصر و نابجا از زمین و اکوسیستم ها وزیست بوم های مختلف نیست تا حق با لین وایت و دیگر مدافعان اخلاق زیست محیط غربی باشد که ادیان آسمانی را عامل اساسی تخریب محیط زیست می دانند. در منابع دینی، به ویژه نهج البلاغه هر جا سخن از استفاده و برخورداری از مواهب طبیعی است، به دنبال آن روش صحیح برخورد با زیست بوم ها و میزان و حد و مرز و چگونگی استفاده از آنها بیان شده است. حضرت علی (علیه السلام) در نهج البلاغه، پدیده های طبیعی را به لحاظ داشتن ویژگی های همچون زیبایی و خدمت رسانی به انسان، دارای ارزش می داند و آنها را وسیله ای برای تأمل و تفکر انسان برای پی بردن به قدرت و عظمت و دانایی خالق هستی می داند. از این روی، بر رعایت رفتار عادلانه و توجه و اهتمام به زیست بوم ها به طور ویژه تأکید می کند و راه کارهای عینی استفاده ی درست از موهبت های الهی را پیش روی انسان های عادی قرار می دهند. علی (علیه السلام)، در نهج البلاغه به تنظیم رفتار کارگزارانش، در بهره برداری از حیوانات به گونه ای دقیق و قابل توجه پرداخته است. حضرت، سِیری و راحتی گوساله و نوزاد را معیار و میزان بهره برداری از شیر ماده گاو می داند و سواری بر چارپایان را تا حدّی مجاز می داند که مرکب، خسته و رنجور نشود. اقلیم های هفت گانه را در مقابل سلب پوست جوی به ناحقّ از دهان مورچه، جایز نمی داند. پرندگان را نشانه ها و دلایل شگفت انگیز جهان آفرینش و قدرت لایتناهی خالق هستی می داند و انسان را به تدبّر و تامّل در خلقت آنها، تشویق، توصیه و امر می کند. به اعتقاد نگارنده، منشأ اشتباه های مدافعان اخلاق زیست محیطی در انتساب تخریب محیط زیست به آموزه های آسمانی و ادیان الهی، به این نکته بر می گردد که انسان، حیوان یا گیاهان را محور اخلاق می دانند؛ در حالی که بر اساس آموزه های دینی، اخلاق زیست محیطی، اخلاقی خدامحور می باشد. در این دیدگاه استفاده از پدذیده های طبیعی بر اساس نیاز و ضرورت، جایز و استفاده نابجا و حدّ و حصر ممنوع شده است.
پی نوشت ها :
*عضو هیأت علمی گروه معارف اسلامی دانشگاه پیام نور دلفان. دریافت: 89/3/4 ــ پذیرش: 89/5/30 p.rezaei68@gmail.com
1.ر.ک:بهناز امین زاده، «جهان بینی دینی و محیط زیست درآمدی بر نگرش اسلام به طبیعت»، محیط شناسی، ش 30، ص 98
2.Lynbn White.
3.Lynn White. jr., “The Historical roots of our ecological crisis”, Science 155, p.1203-7.
4.ر.ک: آری آر چاپمن و همکاران، علم والاهیات، ترجمه ابوالفضل حقیری.
5.همان، ص 326.
6.ر.ک: احسان تاریمرادی و محمدتقی فخلعی، «مبانی و احکام فقهی محیط زیست»، مطالعات اسلامی، ش 71، ص 35.
7.مجموعه قوانین محیط زیست ایران، ص 23.
8.احمد حسین شریفی، آئین زندگی (اخلاق کاربردی)، ص 22؛ جمعی از نویسندگان، اخلاق کاربردی، ص 199.
9.جمعی از نویسندگان، اخلاق کاربردی، ص 199.
10.احمد عابدی سروستانی، و همکاران، «ماهیت و دیدگاه های اخلاق زیست محیطی با تأکید بر دیدگاه اخلاق و علوم و فناوری، ش 1 و 2، ص 65.
11.همان.
12.Voice of veterinary, universal declaration of animal Rights
13.سلانه سلانه با حیوانات آشنا شویم و از جانب آنها سخن بگوییم، ص 109 و 110، ترجمه فاطمه معتمدی.
14.نهج البلاغه، نامه 25، ترجمه سید جعفر شهیدی، ص 287.
15.همان، نامه 25 ص 287.
16.همان، نامه 25 ص 287.
17.همان.
18.ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، ج 8، ص 153.
19.نهج البلاغه، نامه 25، گردآوری محمد بن حسین شریف الرضیّ، ترجمه سید جعفر شهیدی، ص 287.
20.همان، نامه 25، ص 287.
21.همان، خطبه 223.
22.همان، نامه 47، ص 268.
23.ابوجعفر محمدبن حسن طوسی، تهذیب الاحکام، ج 9، ص 341.
24.محمدباقر بن محمد تقی مجلسی، بحارالانوار، ج 14، ص 686.
25.ر.ک: محمدتقی جعفری، ترجمه و تفسیر نهج البلاغه، ج 7، ص 260ــ 268.
26.کمال الدین میثم ابن علی ابن میثم البحرانی، شرح نهج البلاغه، ص 550.
27.نهج البلاغه، ص 169.
28.همان.
29.همان، ص 169.
30.همان.
31.ر.ک: محمددشتی و سیّد کاظم محمدی، المعجم المفهرس لالفاظ نهج البلاغه.
32.همان، ص 151.
33.نهج البلاغه، ص 105.
34.همان، 334.
35.همان، 334.
36.همان، ص 60ــ61.
37.همان، خطبه 91.
38.محمددشتی و سیّدکاظم محمدی، المعجم المفهرس لالفاظ نهج البلاغه، ص 151.
منابع:
نهج البلاغه، گردآوری محمدبن حسین شریف الرضیّ، ترجمه سید جعفر شهیدی، چ بیست و یکم، تهران، شرکت انتشارت علمی و فرهنگی، 1380.
پرتوی از نهج البلاغه (با نقل منابع و تطبیق با روایات مآخذ دیگر)، ویراستاری محمدمهدی جعفری، گردآوری محمد بن حسین شریف الرضیّ، ترجمه محمود طالقانی، چ دوم، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1374.
ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالجیل، المجلد السابع، بی تا.
بحرانی، ابن میثم، شرح نهج البلاغه، بحرین، مکتبه ی فخراوی، بی تا.
امین زاده، بهناز، «جهان بینی دینی و محیط زیست درآمدی بر نگرش اسلام به طبیعت»، محیط شناسی، ش 30، 1381، ص 97ــ107.
تاریمرادی، احسان و محمدتقی فخعلی، «مبانی و احکام فقهی محیط زیست»، مطالعات اسلامی، ش 71، بهار، 1385، ص 31ــ66.
جعفری، محمدتقیّ، ترجمه و تفسیر نهج البلاغه، چ ششم، ج هفتم، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1385.
جمعی از نویسندگان، اخلاق کاربردی، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، 1386.
چاپمن، آدری آر، و همکاران، علم و الاهیات، ترجمه ابوالفضل حقیری، تهران، موسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، 1385.
دشتی، محمد و سیّد کاظم محمدی، المعجم المفهرس لالفاظ نهج البلاغه، قم، مشهور، 1380
شریفی، احمد حسین، آئین زندگی (اخلاق کاربردی)، تدوین نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، مرکز برنامه ریزی و تدوین متون درسی، قم ، دفتر نشر معارف، 1384.
طاهری، حبیب الله، درس هایی از اخلاق اسلامی، چ یازدهم، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1384
طوسی، خواجه نصیرالدین، اخلاق ناصری، قم، اندیشه، بی تا.
طوسی، ابوجعفر محمدبن حسن، تهذیب الاحکام، چ چهارم، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1407ق.
عابدی سروستانی، احمد و همکاران، «ماهیت و دیدگاه های اخلاق زیست محیطی با تأکید بر دیدگه اسلامی»، اخلاق و علوم و فناوری، سال دوم، ش 1 و 2، 1386، صص 59ــ 68.
مجلسی، محمدباقر بن محمد تقی، بحار الانوار، بیروت، مؤسسه ی الوفاء، 1404ق.
Lynn White . jr., “The Historical roots of our ecological crisis”, Science 155, 1967, p. 1203-7
منبع:نشریه معرفت اخلاقی، شماره 3