خانه » همه » مذهبی » هويت و هويت انساني، يا هويت فرهنگي يا هويت اسلامي يعني چه؟

هويت و هويت انساني، يا هويت فرهنگي يا هويت اسلامي يعني چه؟

دوست عزيزم كلام خود را با چند بيت از شاعر خوش‌سخن شيخ محمود شبستري آغاز و در ادامه معناي هويت و اقسام آن را توضيح خواهم داد.
كه باشم من؟ مرا از من خبر كن
چه معني دارد «اندر خود سفر كن»
اگر كردي سؤال از من كه من چيست
مرا از من خبر كن تا كه من كيست
چو هست مطلق آمد در اشارت
به لفظ من كنند از وي عبارت
حقيقت كز تعيّن شد معيّن
تو او را در عبارت گفته‌اي من
من و تو عارض ذات وجوديم
مشبّك‌هاي مشكات وجوديم
همه يك نوردان اشباح و ارواح
گه از آيينه پيدا گه ز مصباح
تو گويي لفظ «من» در هر عبارت
به سوي روح مي‌باشد اشارت
چو كردي پيشواي خود خرد را
نمي‌داني ز جزو خويش خود را
ز خط وهميي‌هاي «هويت»
دو چشمي مي‌شود در وقت رؤيت
يك از هاي «هويت» در گذشتن
دوم صحراي هستي در نوشتن
گلشن راز ص 33
حال معاني هويت را از چند ديدگاه تقديم حضورتان مي‌كنم، آنگاه جمع‌بندي كرده و نظر خويش را عرضه خواهيم داشت.
در فرهنگ معين آمده است:
ـ هويت يعني آنچه كه موجب شناسايي شخص باشد. در فرهنگ عميد هويت چنين تعريف شده است:
ـ هويت يعني حقيقت شيء يا شخص كه مشتمل بر صفات جوهري او باشد.
و دهخدا در لغت‌نامه‌اش:
ـ هويت را عبارت از تشخص دانسته و مي‌گويد همين معني ميان حكيمان و متكلمان مشهور است. اريكسون روان‌شناس معروف قرن حاضر كه نام او با هويت پيوندي عميق دارد مي‌نويسد:
ـ هويتي كه نوجوان در صدد است تا به طور روشن با آن مواجه شود اين است كه «او كيست؟ نقشي كه بايد در جامعه ايفا كند چيست؟ آيا او يك كودك است يا بزرگ‌سال؟ آيا او توانايي آن را دارد كه روزي به عنوان يك همسر يا پدر يا مادر باشد؟ آيا او علي‌رغم نژاد، مذهب يا زمينه‌هاي ملي كه او را از نظر مردم كم‌ارزش جلوه مي‌دهد، احساس اعتماد به نفس دارد؟»[1]سي‌فرت صاحب‌نظر ديگري است كه همچون اريكسون هويت را در تقابل با «فقدان نقش» تبيين مي‌كند. و كراجر از صاحبنظران اين رشته در تعريف هويت مي‌نويسد: «هويت يعني توازن ميان خود و ديگران برقرار كردن» و آن را يك مرحله در چرخة زندگي مي‌داند.[2]

هويت در يك نگاه:
براي تعريف «هويت» مي‌توان چنين گفت: اگر آدمي براي پرسش‌هاي زير پاسخ‌هاي مطمئن و متقاعدكننده‌اي بيابد در حقيقت هويت خويش را بازيافته است.
ـ بداند جايگاه، منزلت و مرتبت او دقيقاً چيست؟ و چه تعريفي دارد؟
ـ آگاه باشد كه چه پيوندها، رشته‌ها و ارتباط‌هايي او را به خود و جهان خارج از خود متعلق مي‌سازد؟
ـ درك كند كه چه نقش‌ها، وظايف و مسئوليت‌هايي در قبال خود و ديگران بر عهده دارد؟
ـ شناخت واقع‌بينانه‌اي از توفعاتش نسبت به خود و ديگران به دست آورد.
ـ و در نهايت نسبت به خود را به گذشته، حال و آينده به درستي بداند.
اريكسون معتقد است: «فردي كه قادر به يافتن ارزش‌هاي مثبت پايدار در فرهنگ، مذهب يا ايدئولوژي خود نيست، ايده‌آل‌هايش به هم مي‌ريزد. چنين فردي كه از درهم ريختگي هويت رنج مي‌برد، نه مي‌تواند ارزش‌هاي گذشته خود را ارزيابي كند و نه صاحب ارزش‌هايي مي‌شود كه به كمك آنها بتواند آزادانه براي اينده طرح‌ريزي نمايد.»[3]پرسش‌گر عزيز در سؤال شما فقط از 3 نوع هويت سؤال شده بود، امّا بهتر است كه استحضار داشته باشيد كه 7 نوع هويت مطرح است كه ضمن اشاره به نام آنها هر يك را به صورت بسيار مختصر تعريف خواهم كرد.

انواع هويت
1. هويت فردي (شخصي). 2. هويت خانوادگي. 3. هويت ملي. 4. هويت ديني. 5. هويت اجتماعي. 6. هويت فرهنگي. 7. هويت تمدني.
هويت فردي[4] يعني اينكه: فرد به اين چند سؤال پاسخ دهد كه:
ـ اين من يا خويشتن كيست؟
ـ چه نسبتي ميان من و جهان برون وجود دارد؟
– ميان تن و روان من چه رابطه‌اي است؟

تذكر:
براي شناخت و دستيابي به هويت فردي و روش‌هاي تحقق آن مي‌توانيد به كتاب«جوان و بحران هويت» تأليف دكتر محمدرضا شرفي، انتشارات سروش، 1380. مراجعه فرماييد.

هويت خانوادگي:
هر چند ارائه تعريفي دقيق از هويت خانوادگي نسبتاً دشوار است ولي در يك عبارت كوتاه مي‌توان گفت كه منظور از اين نوع هويت «تعيين نسبت ميان جوان و خانوادة اوست و اين‌كه چه پيوندهايي ميان آنها وجود دارد؟»

هويت ملي:
يعني اين‌كه فرد بداند در كشور خود چه جايگاه و مسئوليت مدني دارد و چه خدمت شايسته‌اي مي‌تواند براي كشور و ملت خود انجام دهد. وحدت بين تمامي افراد يك ملت بهترين زمينه‌ساز بروز «هويت ملي» است. زيرا ارزش‌ها، افتخارات و ويژگي‌هاي برجسته يك ملت زماني تبلور مي‌يابد كه وحدت كامل بين اقشار و آحاد آن جامعه تحقق يابد.
هويت ديني: (هويت ديني ما اسلام است پس بهتر است گفته شود هويت اسلامي) هويت ديني و اسلامي يعني اين‌كه شخص بداند چه ديني را انتخاب كرده و آن دين (اسلام) چه چيزي را از او مي‌خواهد كه انجام دهد و چه چيزي را بايد ترك كند.
تجلي اين هويت اسلامي در اعمال و رفتار ديني شخص نمايان مي‌شود. ابن طفيل اندلسي حكيم و فيلسوف نامدار مسلمان در اثر ارزنده‌اش بنام «زندة بيدار» مي‌گويد: «رابطه آدمي و دين و نسبتي كه با آن پيدا مي‌كند در مقوله «هويت ديني» قابل تبيين و توضيح است.» بديهي است كه از پيامدهاي تكوين هويت ديني، احساس تعهد و مسئوليت در قبال ارزش‌ها و باورهاي آن مكتب مي‌باشد. برخي از صاحب‌نظران، تعهد را به عنوان سنگ‌بناي «هويت ديني تلقي مي‌نمايند.»
هويت اجتماعي: (قانون محبت، به هر كس دو دستور مي‌دهد: اول آن‌كه خواستار خوبي ديگران باشد، دوم آن‌كه خود را شايستة دوست داشتن ديگران سازد). هويت اجتماعي يعني اين‌كه فرد نقش‌ها و وظايف اجتماعي‌اش را بشناسد و متقابلاً انتظارات جامعه از خود را بداند.
تحقق هويت اجتماعي در گرو تحقق تربيتِ جامعه فرد است يعني شخص در همه ابعاد وجودي‌اش (فيزيكي، عاطفي، اجتماعي، ذهني و اخلاقي) داراي صفات و رفتارهاي ارزشمندي شده باشد تا بتواند نقش خود را به طور مؤثر در جامعه ايفا كند.

هويت فرهنگي:
هويت فرهنگي مهم‌ترين نوع هويت است. هم از لحاظ ساخت و محتوا و هم از لحاظ شرايط زماني، بايد مورد توجه عميق و جامع قرار گيرد زيرا به صورت جدي و اساسي در تحقق ساير هويت‌ها نقش دارد.
هويت فرهنگي يعني اين‌كه: فرد به درستي فرهنگ خود را شناخته، درك كرده و وجوه امتياز آن را نسبت به ساير فرهنگ‌ها بداند همچنين قدردان آن باشد و در پرورش و اشاعه فرهنگ خود تلاش نمايد.
هويت ديني (اسلامي) و فرهنگي ارتباط تنگاتنگي دارند.
در تعريف فرهنگ آمده است: «مجموعة عادات، باورها، هنر و ساير دستاوردهاي تفكر انساني كه به وسيله گروهي از مردم در زماني خاص بوجود آمده است، فرهنگ نام دارد.»
بايد دانست كه دشمنان بشريت بويژه دشمنان مردم مسلمان جهان و مخصوصاً مردم مسلمان ايران و علي‌الخصوص جوانان اين كشور امام زمان ـ عليه السّلام ـ به صورت جدي در تلاشند تا از تحقق فرهنگ اسلام ناب محمدي ـ صلي الله عليه و آله ـ جلوگيري كرده و فرهنگ مخصوص خود را كه دوري از خداوند و خالق متعال است، بر اين مردم تحميل نمايند امّا بايد كاملاً‌ بيدار و هوشيار باشيم تا از اين توطئه شوم جلوگيري كرده و براي رشد فرهنگ اسلامي خود تا پاي جان بايستيم.[5]

هويت تمدني:
هرچند برخي از صاحب‌نظران هويت تمدني و فرهنگي را يكسان مي‌دانند ولي نظر صحيح اين است كه هويت تمدني گسترده‌تر از فرهنگي است زيرا هويت فرهنگي به يك كشور محدود مي‌شود در حالي كه هويت تمدني عمدتاً از مرزهاي كشوري خاص فراتر رفته و چندين مليت را پوشش مي‌دهد مثل تمدن اسلامي كشورهاي مسلمان زيادي را شامل مي‌شود.

منظور از هويت تمدني:
«معرفت وآگاهي عميق آدمي به تمدني است كه منسوب به آن مي‌باشد. درك چنين هويتي به فرد اين امكان را مي‌دهد كه احساس نمايد در سرزميني زندگي مي‌كند كه ريشه‌هاي فرهنگي آن تا اعماق تاريخ كشيده شده است و اين احساس، موجود تعلق و ارتباط به آن تمدن و در نتيجه شكل‌گيري «هويت تمدني» مي‌شود. احساس تعلق به يك تمدن به معناي وابستگي به تمامي مظاهر آن تمدن و از جمله مشاهير، افتخارات، ميراث‌ها و ارزش‌هاي آن مي‌باشد.
آمادة پاسخ‌گويي به ديگر سؤالات شما هستيم همچنين سؤالات ريزتر شما در بحث هويت را پس از طرح پاسخ خواهيم گفت.

معرفي منبع جهت مطالعه بيشتر:
1. جوان و بحران هويت، شرفي، محمدرضا، سروش، 1380.

پي نوشت ها:
[1] . شرفي، محمدرضا، جوان و بحران هويت، انتشارات سروش، ص 25.
[2] . همان.
[3] . همان.
[4] . شايد اين قسم را بتوان هويت انساني ناميد.
[5] . به جهت اهميت اين موضوع پيشنهاد مي‌كنم حتماً صفحات 125 تا 162 كتاب جوان و بحران هويت، دكتر شرفي را كه قبلاً ذكر شد مطالعه فرماييد.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد