توصيف عارضه در علوم تجربي
وقتي كه براي انسان يك فكر كه اولاً علي رغم ميل انسان است ثانياً مزاحم است ثالثاً فرد در برابر آن مقاومت ميكند ولي نميتواند آن فكر را از خود دور كند رابعاًً تكرار شونده است به نظر خود فرد شنيع و فجيع باشد.پيش آيد اصطلاحاً در روانپزشكي به آن « وسواس فكري» ميگويند[1].که در اين صورت نياز به پيگيري و معالجه زير نظر روان پزشک و روان شناس باليني دارد.
برخي راههاي درماني
روان پزشكان وجود اين عارضه را ناشي از اختلال در ميزان ترشح سروتونين ميدانند كه دارويي براي مهار سروتونين تجويز ميكنند، يكي از اين داروها كه به صورت اختصاصي عمل كرده و وعوارض جانبي ندارد Fluoxetine فلوئوكستين است كه ميتوان با نظر پزشك مصرف كرد[2].
راه ديگري براي درمان اين عارضه عنوان كردهاند و آن « شرطي سازي انزجاري» است. در اين روش هر گاه فرد دچار وسواس در حيطة فكر شد موظف ميشود كه بوسيله انجام عملي كه اندكي هم آزار دهنده باشد فكر خود را از آن موضع ناراحت كننده به چيز ديگر منصرف كند مثلاً به آرامي لب خود را ميگزد يا نفس خود را حبس ميكند، بعد از چند وقت تكرار، كم كم آن فكر مزاحم با آن عمل آزار دهنده پيوند پيدا كرده و با آمدن فكر، آن عمل آزار دهنده هم تداعي ميشود در نتيجه فرد براي فرار از آن عمل آزار دهنده بصورت ناخود آگاه از آن فكر مزاحم صرف نظر ميكند.
بررسي موضوع از نظر اسلام
در اصطلاح اسلامي اين حالت « حديث نفس» يا « وسوسه» نام دارد. از نظر اسلام تنها اعمال اختياري تكليف بردار است و فرد نسبت به آن مسؤليت دارد و از آنجا كه شما اعمال واجاب خود را انجام داده و از محرمات اجتناب ميكنيد، و آمدن اين افكار در ذهن شما هم در اختيارتان نيست، شما نسبت به آن هيچ تكليفي نداريد و اين عمل غير اختياري هيچگاه عذاب اخروي نميآورد. نمونههاي بسياري در كتب روايي موجود است كه افراد از اين افكار ناصواب و آزار دهنده به پيامبر و ائمه اطهار ـ عليهم السلام- شكايت كردهاند و ابزار نگراني كردهاند و آن حضرات وجود اين حالت را طبيعي دانستهاند؛ لكن انسان بايد به اين افكار ترتيب اثر ندهد و آن را برزبان هم نياورد.
در كتاب ارزشمند اصول كافي روايتي از امام محمد باقر -عليه السلام- نقل شده است كه آن حضرت فرمودند: فردي به نزد رسول خدا (ص) آمد و عرض كرد يا رسول الله به تحقيق كه من منافق شدهام، حضرت فرمودند به خدا قسم شما دچار نفاق نشدهايد و اگر منافق ميشدي به نزد من نميآمدي، چه چيز تو را به ستوه آورده است؟ گمان ميكنم كه شيطان به نزد شما آمده و از شما سؤال كرده است كه چه كسي شما را خلق كرده است؟ شما گفتيد خدا سپس از شما سؤال كرد كه چه كسي خدا را خلق كرده است؟ آن فرد عرض كرد: آري به همان كسي كه تو را به حق مبعوث كرده است همين گونه است كه فرمودي! حضرت فرمودند: شيطان از راه اعمال به نزد شما آمده است نتوانست بر شما غلبه كند سپس ازاين راه وارد شده است تا شما را دچار لغزش كند پس هرگاه چنين حالتي براي شما پيش آمد تنها خدا را ياد كنيد.»[3]در روايتي ديگر نقل شده است كه فردي خدمت وجود مبارك حضرت پيامبر شرفياب شد و عرض كرد يا رسول الله هلاك شدم و جريانش را كه شبيه جريان مذكور است نقل ميكند حضرت پيامبر فرمودند: به خدا قسم اين ايمان ناب و خالص است.[4] و منظور آن حضرت آن است كه اين نگراني شما به خاطر آن فكر مزاحم، ايمان ناب است.
راه هاي درمان
1 ـ ذكرهاي وارد شده از معصومين: امام باقر ع فرمود گروهي نزد پيامبر آمدند و شكايت كردند از افكار بدي كه بر آنها عارض ميشود كه اگر باد آنها را از مكان بلندي به زمين پرتاب كند يا قطعه قطعه شوند بهتر است براي آنها تا اينكه آن افكار را بر زبان آورند. پس حضرت فرمود: آيا واقعاً چنين ميانديشيد؟ عرض كردند: آري پس حضرت پيامبر فرمود: قسم به آن كسي كه جان من در دست اوست اين حالت شما ايمان ناب است؛ پس هرگاه آن افكار بر شما عارض شد بگوئيد: « آمنّا بالله و رسوله و لاحول و لا قوة الا بالله.»[5] ذكرهاي ديگري كه در روايات متعدد براي برطرف شدن اين حالت وارد شدهاند عبارتند از:
الف: « لا اله الا الله»[6] ب: « توكتلت علي الحي الذي لا يموت و الحمد لله الذي لم يتخذ ولداً و لم يكن له شريك في الملك و لم يكن له وليٌّ من الذل و كبّره تكبيراً»[7]2ـ روزة سه روز در هر ماه.
قال علي (ع): صوم ثلاثة ايام من كل شهر« اربعاء بين خمسين و صوم شعبان يذهب بوسواس الصدر و بلابل الصدر»[8]؛ يعني روزه سه روز در هر ماه (پنج شنبة يكهفته، چهارشنبة هفته بعد، و پنج شنبة هفتة سوم) و روزه ماه شعبان وسوسه و آشفتگي را از دل ميبرد.
3 ـ بي اعتنائي به وسوسه
امام صادق(ع) فرمودند: «كسي كه بسيار در نماز شك ميكند نماز را به خاطر شك به هم نزند تا شيطان به او عادت كند… انما يريد الخبيث ان يطاع فاذا عصي لم يعد الي احدكم. شيطان تنها هدفش اين است كه اطاعت شود پس وقتي فرد از شيطان نافرماني كرد شيطان سراغ او نميآيد»[9]4 ـ ذكر ائمه اطهار ـ عليهم السلام
در كلامي از مولاي متقيان وارد شده است كه: « ذكرنا اهل البيت شفاء من الوعك و الاسقام و وسواس الريب» ذكر و ياد ما خاندان شفاي هر تب، مريضي و وسواس است.
5 – سؤال از علما و حل شبهات فكري
گاهي اوقات افكاري كه به ذهن انسان وارد ميشود ناشي از شبهات اعتقادي و…بوده و لازم است كه انسان علاوه بر پيمودن راههاي فوق الذكر در جهت حل آن شبهة اعتقادي نيز بكوشد و لذا پيشنهاد ميشود كه شبهات اعتقادي فكري خود را با يكي از علماي انديشمند يا با مراكزي كه اين سؤالات پاسخ ميهند در ميان گذاشته و سعي كنيد در ذهن خود سؤالي را بي پاسخ نگذاريد.
6. ياد خداوند به طور مداوم
چون علت پديد آمدن وسوسه غفلت از باد خداوند است، تذكر و ياد خدا كردن باعث از بين رفتن تاريكي وسوسه خواهد شد. آيه 83 سوره صاد مي فرمايد: «هر كه از ياد خداوند رحمان باز مي ماند، شيطاني را بر انگيزانيم كه قرين و هم نشين، و باشد» و در سوره اعراف آيه 201 آمده است: «كساني كه متقي و پرهيز كارند هر گاه بر ايشان و سوسه اي از شيطان برسد، هشيار و متذكر خدا مي شوند، پس به واسطه تذكر، ديده بصيرت ايشان بينا مي شود و از چنگ و ساوس رها مي گردند».
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. معراج العاده؛ ملا احمد نراقي، قم، هجرت.
2. راهکارهاي عملي درمان وسواس،آيت الله مظاهري،مؤسسه فرهنگي مطالعات الزهراء قم.
پي نوشت ها:
[1] كاپالان و سادرك، خلاصه روانپزشكي، ترجمة دكتر حسن رفيعي و فرزين رضاعي، انتشارات ارجمند، 1378، ج 2، ص 249
[2] .همان
[3] اصول كافي، ج 2، ص 425 .
[4] همان، ج2، ص 425.
[5] همان.
[6] همان، ص 424
[7] من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص 224
[8] بحار الانوار، ج 97، ص 72
[9] فروع كافي، ج 3، ص 358 .