طلسمات

خانه » همه » مذهبی » وحدت اسلامي در ديدگاه و سيره علماء

وحدت اسلامي در ديدگاه و سيره علماء

وحدت اسلامي در ديدگاه و سيره علماء

وحدت اسلامي عامل قوت و قدرت پايدار و برتري امت اسلامي و حركت جامعه به سمت كمال و رشد است.صدور فتواي اخير مقام معظم رهبري درباره حرمت اهانت به مقدسات اهل سنت ما را بر آن داشت تا به بررسي اين موضوع در نظرات و فتاواي ساير مراجع و علما بپردازيم.

ce9f250c 7bbf 45e1 b3ae 8b990041305a - وحدت اسلامي در ديدگاه و سيره علماء

0017878 - وحدت اسلامي در ديدگاه و سيره علماء
وحدت اسلامي در ديدگاه و سيره علماء

 

 

انديشه مسیر پیشنهادی :
وحدت اسلامي عامل قوت و قدرت پايدار و برتري امت اسلامي و حركت جامعه به سمت كمال و رشد است.صدور فتواي اخير مقام معظم رهبري درباره حرمت اهانت به مقدسات اهل سنت ما را بر آن داشت تا به بررسي اين موضوع در نظرات و فتاواي ساير مراجع و علما بپردازيم.

اشاره:
 

وحدت اسلامي عامل قوت و قدرت پايدار و برتري امت اسلامي و حركت جامعه به سمت كمال و رشد است. برعكس، تفرقه و تنازع مهمترين عامل شكست دروني امت و اضمحلال قدرت و شوكت مسلمانان است.
يكي از آسيب هاي جدّي جوامع اسلامي در شرايط فعلي، اختلافهاي مذهبي است. مقام معظم رهبري، حضرت آيت اللّه خامنهاي با توجه به همين موضوع فتواي تاريخي حرمت اهانت به مقدسات اهل سنت كه بايد آن را در كنار فتواي تحريم تنباكو ارزيابي نمود، صادر كردند و با اين فتوا ضربه سختي بر پيكره دشمنان اسلام و ايران نواختند و همانگونه كه امام با صدور حكم ارتداد سلمان رشدي كافر دستهاي پشت پرده اهانت به مقدسات اسلامي را برملا كردند، رهبر بصير انقلاب نيز با اين فتوا عوامل منحرفي را كه توسط ايادي استكبار براي ايجاد شكاف و تفرقه بين مسلمانان به قصد تضعيف جبهه مقاومت اسلامي چه در لباس شيعه و چه در لباس سني نقش آفريني مي نمايند را افشا و توطئه آنها را خنثي نمودند.صدور اين فتوا ما را بر آن داشت تا به بررسي اين موضوع در نظرات و فتاواي ساير مراجع و علما بپردازيم.همانطور كه در ادامه خواهيد ديد ساير مراجع و علما هم نظري مشابه نظر ولي امر مسلمين جهان حضرت آيت الله خامنه اي دارند.

حضرت آيتالله سيستاني: از شيعيان و اهل سنت ميخواهم كه از يكديگر حمايت كنند
 

هيچگونه اختلاف واقعي بين شيعه و سني وجود ندارد. من همه را دوست دارم و خدمتگزار همه هستم. اساس و پايه دين محبت و دوستي است و تعجب ميكنم كه دشمنان چگونه ميتوانند بين مذاهب اسلامي تفاوت قايل شوند. هيچگونه اختلافي بين شيعه و سني وجود ندارد و تنها نقاط اختلاف به مسايل فقهي بازميگردد. شيعيان بايد از حقوق اجتماعي و سياسي اهل تسنن دفاع كنند و متقابلاً سنيها نيز بايد چنين كاري انجام دهند. من به خطبههاي جمعه خطباي اهل تسنن بيش از خطبههاي علماي شيعه گوش ميكنم و معتقدم هيچ فرقي بين مسلمانان وجود ندارد و اسلام چيزي است كه ما را گرد هم آورده است.(1)
به فتواهاي علماي اهل تسنن احترام ميگذارم؛ زيرا معتقدم همه مسلمانان به كعبه، نماز و روزه اعتقاد دارند. م احترام به حرمت خون عراقيها، به ويژه خون سنيها، ضرورت دارد و حفظ حرمت خون عراقيها به ويژه حفظ حرمت خون سنيها واجب است.
از شيعيان و اهلسنت ميخواهم كه از يكديگر حمايت كنند؛ من انتظار وحدت بيشتري را در ميان شما دارم. (2)

آيت الله فاضل لنكراني (ره):اهل فكر و دانشمندان و علما با تشكيل جلسات متعدد به دنبال رفع موانع وحدت باشند
 

بسم¬الله الرحمن الرحيم
(واعتصموا بحبل الله جميعاً ولا تفرقوا)
بشر از آغاز خلقت تا كنون هميشه به دنبال رشد و شكوفايي و سعادت بوده است. خداوند تبارك و تعالي دو حجت محكم رسولان و عقل را در ميان آنان قرار داد تا بتواند با اين دو وسيله راه را تشخيص و حق را از باطل تميز دهد و در دام راهزنان و دنياطلبان قرار نگيرد. بشريت تا مادامي كه اعمال خويش را مطابق با فرامين و دستورات الهي قرار دهد و تا زماني كه در حوادث بسيار مهم گوش جان به هدايت¬هاي اولياي دين و ائمه معصومين: بسپرد و تا هنگامي كه با چراغ عقل و خرد در فراز و نشيب هاي جاده تكامل و سعادت حركت نمايد؛ همواره مصون خواهد ماند و با اطمينان كامل به سر منزل مقصود خواهد رسيد.
از دستورات بسيار اكيد قرآن كريم اعتصام به حبل خدا و عدم تفرقه است. كساني كه به دنبال عمل نمودن به اين كتاب مقدس هستند، نمي توانند از اين اصل مهم غافل باشند؛ بايد همواره در همه زمانها انسانهاي پيروان حق و آگاهان به دين، محوريت خداوند را مورد توجه قرار دهند و همه اقشار و گروه ها را هرچه بيشتر به اين نقطه مركزي نزديك نمايند. اختلاف و تفرقه موجب دوري بشريت از ريسمان الهي و قرار گرفتن در مكر و حيله شيطان است. امروزه بايد مذاهب آسماني بر مشتركات خود تكيه نمايند و به دنبال پياده نمودن اصول مسلم اديان توحيدي باشند؛ بايد همه مسلمانان با بيداري و هوشياري به دنبال تجديد عزت و عظمت خود باشند؛ بايد اهل فكر و دانشمندان و علما با تشكيل جلسات متعدد به دنبال رفع موانع وحدت باشند و آنچه را كه موجب تفرقه و دشمني مي شود را از بين ببرند؛ بايد با اتحاد دنياي اسلام در مقابل كساني كه به دنبال محو و اضمحلال اساس دين هستند، بايستند؛ بايد همه باور داشته باشيم كه دشمنان بشريت و دين با برنامه هاي مختلفي درصدد توطئه عليه مسلمانان مي باشند و در نتيجه مسلمانان هم بايد با برنامه، دشمن را در اين توطئه ناكام بگذارند؛ البته همان طوري كه مكرر گفته ايم و مقصود بزرگان در گذشته و حال بوده است آن كه مقصود از وحدت رجوع به اصول مسلم و مشترك است، نه عدول از مباني و اصول؛ هيچ گاه كسي نمي گويد كه براي اتحاد و وحدت ميان مسلمانان بايد در عقايد تجديد نظر كرد و يا نسبت به آن ترديد نمود، بلكه با حفظ مباني مذهبي بايد بر مسايل مشترك تكيه نمود و در مقابل ظلم و كفر ايستاد. اينجانب به همه علما و دانشمندان و همه گروه ها و اقشار مذهبي و ديني توصيه مي نمايم كه به شرايط اسلام در زمان معاصر توجه نمايند و براي حفظ اين دين عزيز و احياي مجدّد عظمت مسلمانان و اقتدار آنان بكوشند و با اتحاد و يكپارچگي در رشد و تعالي همت گمارند. اگر امروزه مسلمانان خصوصاً كساني كه مسؤوليت هدايت فكري را بر عهده دارند، از اين امر غفلت نمايند و اجازه دهند دامنه اختلافات روز به روز تشديد گردد؛ ديگر اسلام نخواهد توانست زمام امور بشر و جامعه را در دست گيرد و دين از صحنه زندگي بشر كنار خواهد رفت. به همه شما علما و گروه هايي كه در اين مجلس شركت نموده ايد و درصدد بحث و پيدا نمودن ريشه هاي اصلي وحدت در مقام عمل و تقريب فكري و ديني مي باشيد درود و سلام مي فرستم و از خداوند متعال خواستارم تا نور حق را در قلوب همه روشن فرمايد و دست دشمنان را از جامعه مسلمين كوتاه نمايد: (إن تنصروا الله ينصركم و يثبت أقدامكم).(3)

حضرت آيت الله مصباح يزدي: امام صادق (ع) بر وحدت بين شيعه و سني تأكيد مي فرمود
 

عمده مسايل فقهي و اخلاقي و اعتقادي مذهب تشيع توسط امام صادق (ع) به ما رسيده است كه اگر قدر آنها را بدانيم هر كدام از آموزههاي ايشان را به ارزش تمام عالم خواهيم دانست.
بايد معرفت خود را نسبت به اهلبيت: بيشتر كنيم، هر قدر ذهن ما در مورد شناخت اهلبيت: توسعه پيدا كند باز نيز جاي حركت وجود دارد و ذهن ما از شناخت حقايق آنان عاجز است، اما اين مسأله نبايد سبب شود كه در مورد اهلبيت: غلو كنيم؛ زيرا آنان بندگان خدا هستند و از خود چيزي ندارند. دوستي با برادران ديني صرفاً به شيعيان محدود نميشود. امام صادق (ع) به عدهاي از دوستان خود نامهاي نوشتند كه عمده مسايل آن در مورد وحدت بين شيعه و سني است.
حضرت دستور دادند تا شيعيان از مريضان اهل تسنن عبادت كنند و در تشييع جنازه امواتشان شركت نمايند و حتي جفاي آنان را تحمل كنند و به طور كلي طوري رفتار كنند كه موجب افتخار مكتب شوند. (4)

حضرت آيت الله مكارم شيرازي: تمام دستورات اجتماعي اسلام و حتي دستورات عبادى، بر محور وحدت دور مي زند
 

مي دانيم آيين اسلام، آيين وحدت است و تمام دستورات اجتماعي اسلام و حتي دستورات عبادى، بر محور وحدت دور مي زند. همه، پيرو يك كتاب آسماني هستيم و پيروان يك پيامبر، همه به سوي يك قبله نماز مي خوانيم و همه در مراسم حج، مناسك را به صورت متحد انجام مي دهيم. قرآن كريم اختلاف را، هم رديف زلزله و صاعقه شمرده و توحيد را مانع هرگونه تفرقه دانسته است و ممكن است مذاهب مختلف اسلامى، در بعضي از مسايل اختلاف نظر داشته باشند، ولي در اصول مسلم اسلام، متحد و متفق هستند. ضرورت اتحاد، آن گاه روشن تر مي شود كه مي بينيم دشمنان اسلام، دست به دست هم داده اند، يك روز، به پيامبر اسلام(ص) اهانت مي كنند، پيامبري كه رحمت عالميان و افتخار جهان بشريت است؛ روز ديگر، قرآن را هدف قرار داده و تيرباران مي كنند، قرآني كه مايه هدايت و نسخه شف بخش همه انسان ها و درمان دردهاي اجتماعى، سياسي جامعه است.
مطمئناً بسياري از جنگ و نزاعها و مشكلات موجود در جهان با ترويج فرهنگ مدارا در بين مردم قابل حل است. وقتي فرهنگ مدارا از جامعه رخت بربندد، مشكلات نيز پشت سر آن خواهد آمد؛ به ويژه در دنياي امروز كه برخوردها و نزاعها زياد شده است.(5)

حضرت آيت الله بهجت(ره):با تفرقه و نزاع و اختلاف، وحدت اسلاميه و برادرى خود را از دست ندهيم
 

خدا به ما تنبّه بدهد تا براى امور شخصى، برادران مسلمان خود را از دست ندهيم، چنان كه هر كارى كردند كه شيعه هاى عراق را عليه دولت عثمانى بر له انگليس به جنگ وادارند، نتوانستند.
بلكه شيعيان با اهل تسنّن متّحد شدند و هم دست و هم صدا و هم پيمان بر له عثمانى و عليه انگليس جنگيدند.
حتّى روحانيون شيعه به جبهه جنگ رفتند و به خصوص شيخ شريعت ـ رحمه اللّه ـ با آن سنّ و سال در جنگ شركت نمود. با اين كه از عثمانيها دل خوشى نداشتند، با اين حال اسلام اسمى و ظاهرى دولت عثمانى را بر كفر بريتانيا ترجيح دادند.
ما را از هم جدا مي سازند و براى هر جمعيت مرز و گذرنامه جداگانه قرار مي دهند و از هم جدا و بيگانه مي سازند و بدين وسيله امت واحده اسلامى را تضعيف مي نمايند و بعد از ضعف همه، دانه به دانه به سراغ آن ها مي روند!
آيا ما نبايد در فكر اين باشيم كه با هم متّحد باشيم و با تفرقه و نزاع و اختلاف، وحدت اسلاميه و برادرى خود را از دست ندهيم؟!
البته براى كفّار خيلى سخت است كه يكى از آن ها به طور مستقيم و رو در رو با ما بجنگد، لذا تا جايى كه امكان دارد و جان دارند، پول خرج مي كنند كه ما مسلمان ها را اغوا كنند و به جان هم بيندازند.
ولى ما هم چنان غافل هستيم و توجّه نمي كنيم كه همديگر را به حق راضى كنيم. چنان كه مي بينيم به مقتضاىِ “وَقَاسَمَهُمَآ إِنِّى لَكُمَا لَمِنَ النَّـصِحِينَ “؛ (و شيطان براى آن دو [آدم و حوا ـ عليهم السّلام ـ] سوگند ياد كرد كه من به راستى خيرخواه شما هستم.) به دولت هاى منطقه و همسايه گفته اند كه اگر او ( اشاره به صدّام و حزب بعث. ) را كمك نكنيد از بين رفته ايد. در جنگ عراق عليه ايران.
“فَرِّقْ، تَسُدْ “؛ (جدايى بينداز و آقايى كن) با همين تفرقه و جدايى بين ملّتها و دولتها وايجاد مرز بين آنها و هر ملّتى را در برابر ديگرى اجنبى قلمداد نمودن بود كه نگذاشتند بين ايران و عثمانى اتّحاد نظامى در برابر كفّار (از جمله بريتانيا) تشكيل شود.
با اين كه خدا و رسول و ائمه طاهرين ـ عليهم السّلام ـ هر چه به ما فرمودند:
با هم باشيد. وحدت خود را حفظ كنيد. از هم جدا و متفرق نشويد، مواظب باشيد بيگانه در بين شما رخنه نكند، با كفّار مخلوط نشويد، با آنها هم پيمان نشويد، اينها بر ضرر دين و دنياى شما هستند؛ ولى ما به فرموده هاى آنها گوش نكرديم و آخر ديديم آن چه را كه نبايد ببينيم.
اساتيد ما در سامرا با سنّى ها مخلوط بودند و حتّى بعضى از سنّى ها با علماى شيعه رفت و آمد داشتند. آقايى مى فرمود: يك نفر از سنّى ها به خانه ى ما آمد و گفت: در فلان آبادى خود باغى دارم، آيا هنگام مسافرت به آن جا بايد افطار كنم؟ گفتم: از فلان راه برو و از فلان راه برگرد، به روزه ات صدمه نمى زند. راحت شد، با اين كه سنّى بود. هم چنين يك سنّى مى گفت: اگر بخواهم از شيعه تقليد كنم، از فلانى تقليد مى كنم.
گويا سنّى ها خوش سلوكى و محبّت قلبى علماى شيعه را مى ديدند و نسبت به آن ها تمايل پيدا مى كردند! (6)

حضرت آيت الله مظاهري: يك پايه اسلام وحدت است
 

جملي مشهوري از بزرگان نقل شده كه مي فرمايند: بُنِيَ الأِسلامُ عَلي كَلِمَتَينِ، كَلِمَةِ التَّوحيدِ، وَ تَوحيدِ الكَلِمَةِ يعني اسلام دو ركن دارد و اگر يكي از آنها نباشد اسلامي هم در كار نيست- اول: توحيد- يعني توجه به خداوند تبارك و تعالي د رهمه حال (توجه قلبي و توجه ظاهري) دوم: وحدت و يگانگي بين مسلمين و جامعه ي اسلام، از نظر اين روايت شريف محور اسلام و انقلاب اسلامي بر پايه ي توجه به خداوند و وحدت امت اسلام، استوار است.
اگر كسي ظاهراً الله بگويد و توحيد را قبول داشته باشد ولي به وحدت و اتحاد مسلمين ضربه بزند مسلمان نيست، و اگر كسي شعار وحدت بدهد ولي توجه به خداوند تبارك و تعالي نداشته باشد اينهم مسلمان نيست.(7)

حضرت آيتالله وحيد خراساني : با گوينده شهادتين؛ هر چند شما را كافر بداند به حسن معاشرت رفتار كنيد
 

هر كس شهادت به وحدانيت خداوند متعال و رسالت خاتم انبيا(ع) بدهد، مسلمان است، و جان و عرض و مال او مانند جان و عرض و مال كسي كه پيرو مذهب جعفري است، محترم است. و وظيفه شرعي شما آن است كه با گوينده شهادتين؛ هر چند شما را كافر بداند به حسن معاشرت رفتار كنيد، و اگر آنها به ناحق با شما رفتار كردند شما از صراط مستقيم حق و عدل منحرف نشويد، اگر كسي از آنها مريض شد به عيادت او برويد، و اگر از دنيا رفت به تشييع جنازه او حاضر شويد، و اگر حاجتي به شما داشت حاجت او را برآوريد، و به حكم خدا تسليم باشيد كه فرمود: (وَ لا يجْرِمَنّكُمْ شَنَئَاَنُ قَوْمٍ عَلي ألاّ تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتّقْوي) و به فرمان خداوند متعال عمل كنيد كه فرمود: (وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقي إلَيكُمُ السَّلَمَ لَسْتَ مُؤْمِنًا) والسلام عليكم و رحمة الله. (8)

حضرت آيت الله مهدوي كنى: يكي از عوامل و عناصر حفظ وحدت اين است كه به اختلافها دامن نزنيم
 

بين شيعه و سني بالأخره اختلاف عقيدتي هست، اگر اين اختلاف نبود كه ما شيعه و سني نميشديم. مسأله غدير به يك معنا همان منشأ اين اختلاف هم است؛ يعني ما بالأخره از غدير يك برداشتي داريم؛ آنها يك برداشت ديگري دارند، ولي همانگونه كه مقام معظم رهبري فرمودند مسأله اتحاد بدان معنا نيست كه ما بياييم شيعه را سني و سني را شيعه كنيم، بلكه امتي را كه اعتقادات مشترك دارند، قبلهشان يكي است، قرآنشان يكي است، پيامبرشان يكي است و دشمن واحد دارند؛ اين را درك بكنند. در يك چنين موقعيتي با حفظ همان اختلاف مذهب بتوانند در برابر دشمن غدار خودشان بايستند و وحدتشان را در برابر دشمن حفظ كنند. البته يكي از عوامل و عناصر حفظ وحدت اين ميشود كه به اختلافها دامن نزنيم، حتي اختلاف عقيدتي را خيلي پر رنگ نكنيم. توهين كردن به همديگر بيان عقيده، يا استدلال نيست. وقتي مرحوم علامه اميني الغدير را مينويسد، عدهاي از بزرگان سنيها هم بر آن تقريظ مينويسند؛ براي اينكه مؤدبانه مسايل را بيان ميكند. ممكن است آن سني كه تقريظ هم نوشته، برداشت علامه اميني را از ماجراي غدير نپذيرفته باشد، ولي تأييد ميكند كه يك تحقيقي انجام شده و يك مباني دارد كه قابل بررسي است. دشمن هاي اسلام، شيعه را به جان سني و سني را به جان شيعه، عراق را به جان ما، ما را به جان آنها، يا عربهاي ديگر مياندازند. به علماي كشورهاي اسلامي عرض ميكنم: شما كه عقلاي قوم هستيد بايد فكري بكنيد. مبادا از اين حرفهايي كه بين ما منشأ عقيدتي دارد، يك جنگ درست بشود. دشمن اگر اين احساس را بكند از اين جنگها سوء استفاده ميكند و اين مسلماً به نفع مسلمانان نيست. )وَ لَوْ شاءَ رَبّكَ لَجَعَلَ النّاسَ أُمّةً واحِدَةً وَ لا يزالُونَ مُخْتَلِفينَ إِلاّ مَنْ رَحِمَ رَبّكَ وَ لِذلِكَ خَلَقَهُمْ…
قرآن، اصل اختلاف را قبول ميكند. اينها طبيعي است. بين انسانها اختلاف ادامه دارد، اما مهم اين است كه قرآن نمي فرمايد: لاتختلفو ولكن مي فرمايد: لا تنازعو نزاع غير از اختلاف است؛ تكيه قرآن بر روي نزاع است. نزاع از ماده نزع؛ يعني بركندن و براندازي كردن. ميفرمايد در مقام براندازي نباشيد؛ زيرا طرف مقابل هم براندازي ميكند و دشمن از آب گل آلود سوء استفاده ميكند. (وَ أطيعُوا اللّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ ريحُكُمْ وَ اصْبِرُوا إِنّ اللّهَ مَعَ الصّابِرينَ).نزاع كه كرديد؛ خواه ناخواه وهن و سستي پيش ميآيد و آن ابهتي كه داريد در برابر دشمنانتان از بين مي رود.
اين كه چرا در بين مذاهب اسلامى، اختلاف بين شيعه و سني معروف شده است و مثلاً اختلاف بين حنفي و مالكي يا مالكي و شافعي يا شافعي و حنبلي در طول تاريخ به اندازه اختلاف بين شيعه و سني مهم نبوده، ميتواند دو وجه داشته باشد؛ وجه سياسي آن، اين است كه شيعه هميشه براي خودش علاوه بر يك اعتقاد مذهبي يك اعتقاد سياسي و حكومتي داشته، اما فرقه مالكي نميگفته من ميخواهم يك حكومت جداگانه تشكيل بدهم. شايد در كنار همان حكومت شافعي قرار مي گرفته، ولي شيعه با اعتقاد به مسأله امامت و ولايت، ادعاي حكومت داشته و قهراً دولتها با آنها نمي ساختند و اين سبب ميشد كه اختلاف بين شيعه و سني به وجود آيد. ما اگر بگوييم در ايران ميخواهيم حكومت اسلامي داشته باشيم؛ معنايش اين نيست كه ميخواهيم حكومت عربستان را از بين ببريم. در عراق ديديم كه شيعه و سني آمدند و يك حكومت تشكيل دادند. مگر ما گفتيم كه اين كار خلاف است؟! هميشه گفتهايم كه اگر دولتي مورد قبول مردم عراق باشد، مورد تأييد نيز هست. مقام معظم رهبرى، علما و نيز مجلس شوراي اسلامي همين را گفتند. كداميك از علماي ما گفتند كه چون در آن جا حكومت شيعي تشكيل نشده ما اصلاً حكومت آنها را قبول نداريم. حضرت آيتالله سيستاني هم اين را نفرموده، با اينكه اكثريت با شيعه است. در ايران هم اكثريت با شيعه بود و يك حكومت شيعه تشكيل شد. آنجا هم يك حكومت ائتلافي درست شد و ما هم تاكنون تأييد كردهايم. (9)

پي نوشت ها :
 

1- پيام آيتالله سيستاني به اولين كنفرانس ملي علماي شيعه و سني عراق 1386
2- بيانات آيتالله سيستاني در ديدار با تعدادي از علماي شيعه و سني عراق مرداد86
3- پيام حضرت آيت الله فاضل لنكراني (ره) به كنگره وحدت در فكر و تقريب در عمل در تركيه 1386
4- سايت حضرت آيت الله مصباح يزدي
5- پيام آيت الله مكارم شيرازي به نشست علمي چهره هاي تقريب شهريور 1387
6- سايت حضرت آيت الله بهجت (ره)
7- سايت حضرت آيت الله مظاهري
8- سايت حضرت آيت الله وحيد خراساني
9- نشريه پيام جامعه شهريور86
منبع:
ارسال مقاله توسط کاربر محترم سايت :samsam

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد