خانه » همه » مذهبی » وسواس در نماز

وسواس در نماز

مهم ترین و موثّرترین راه درمان وسواس، بى توجّهى به پیام هاى آن و بى اعتنایى به آن است. اگر مدّتى این روش عملى شود، به طور قطع از شدّت آن کاسته خواهد شد.براى کسانى که از آلودگى و نجاست هراس دارند و این هراس منشأ اضطراب و وسواس در آنها شده است، آلوده سازى عمدى شخص توسط خود او یا دیگران، از راه هاى درمان و رفع حساسیت به این امر است. اگر این روش با تکرار تحمّل شود به طور قطع مؤثّر خواهد بود.البته بیمارى وسواس چون داراى ریشه هاى هورمونى است و با فعالیت هورمونى بدن نیز در ارتباط است، پزشکان با تجویز داروهایى سعى مى نمایند فعالیت هورمونى بدن را متعادل سازند و از این طریق کمک مى کنند تا فرد بتواند راحت تر با این مشکل طرف شود و آن را از خویش براند.در برخى روایات از وسواس به عنوان وسوسه اى از سوى شیطان یاد شده است. نزد امام صادق علیه السلام شخصى را به عقل و درایت نام بردند و گفتند او وسواس دارد، حضرت فرمود چگونه عاقل است که شیطان را اطاعت مى کند؟از همین رو به خدا توکّل نموده و به خودتان تلقین کنید که «وسواس» یک نوع کار شیطانى است و باید هر چه زودتر دست از آن بردارم.مردى خدمت رسول خدا صلى الله علیه و آله رسید و عرض کرد یا رسول اللّه به شما از بلاى وسوسه که در نماز بدان گرفتار گشته ام شکایت مى کنم تا آنجاست که بیشتر اوقات نمى فهمم چند رکعت خوانده ام، زیاد خوانده ام یا کم. حضرت فرمود: هر گاه خواستى وارد نماز شوى بگو: «بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ تَوَکَّلْتُ عَلَى اللَّهِ أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِیعِ الْعَلِیمِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ»[1] ؛ «از خداوند و از نام او یارى مى جویم، و به خداوند توکّل مى کنم و پناه مى برم به خدایى که شنوا و دانا است از شرّ شیطان (رانده شده درگاه الهى) پس (چون این کلمات را بگویى) شیطان را مى کشى و زجرش مى کنى و از خود میرانى».
در روایت دیگرى پیامبر خدا صلى الله علیه و آله براى در امان ماندن از وسواس به حضرت على علیه السلام خواندن این آیات را توصیه فرمودند:
«إِذا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ جَعَلْنا بَینَکَ وَ بَینَ الَّذِینَ لا یومِنُونَ بِالْ آخِرَةِ حِجاباً مَسْتُوراً وَ جَعَلْنا عَلى قُلُوبِهِمْ أَکِنَّةً أَنْ یفْقَهُوهُ وَ فِى آذانِهِمْ وَقْراً وَ إِذا ذَکَرْتَ رَبَّکَ فِى الْقُرْآنِ وَحْدَهُ وَلَّوْا عَلى أَدْبارِهِمْ نُفُورا»[2]
پاورقی:
1- الکافى، ج3، ص 358؛ من لا یحضره الفقیه، ج1، ص 338؛ بحارالانوار، ج85، ص 238.
2- اسراء 17، آیه 46 و 45.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد