وظايف حكومت در قبال انحرافات فكري و ديني و شبهات دشمنان چيست؟

در پاسخ به اين سؤال بايد گفت، انقلاب اسلامي با هدف احياي ارزش هاي اسلامي و حاكميت دين شكل گرفت و همين اسلامي بودن و تكيه بر فرهنگ ديني خصوصيتي است كه اين انقلاب را از ساير انقلابها متمايز مي سازد. در حقيقت انقلاب اسلامي با احياي فرهنگ و هويت ديني و ارائه الگويي عيني و عملي از يك نظام سياسي و اجتماعي مبتني بر ارزش هاي الهي و انساني از يكسو چون بارقه اي اميد بخش در ظلمت كده بي هويتي و لا قيدي، اين باور را در ميان ملت هاي مسلمان ايجاد كرد كه مي توان با تكيه بر فرهنگ اصيل اسلامي و هويت ديني به مجد و عظمت واقعي دست يافت؛ و از سوي ديگر با ساختار و فرهنگ ديني خود بسياري از مدعيان دروغين انديشه و فرهنگ به ويژه فرهنگ استعماري غرب را به چالش فرا خواند  و زير سؤال برد به طوري كه امروز به اعتراف صريح نظريه پردازان غربي درگيري اصلي بين فرهنگ ديني انقلاب و نظام اسلامي با فرهنگ غربي است.
ريچارد نيكسون رئيس جمهور اسبق آمريكا و نظريه پرداز مشهور آن كشور مي نويسد: «اسلام بنياد گرا  بر پايه يك اعتقاد قوي است و جذابيت آن نيز از اعتقادات مذهبي نشأت مي گيرد، نه سكولاريسم غربي و حتي ارزش هاي سكولار اسلامي قادر به رقابت با اعتقادات مذهبي بنيادگرايان نيست و در رويارويي تمدنها صرف اين واقعيت كه ملت آمريكا نيرومندترين و قوي ترين ملت تاريخ مي باشد، كافي نيست.»[1] به همين جهت نظام استكباري غرب به نابودي فرهنگ انقلاب و نظام مبتني بر آن همت گماشته و در اين راستا از هيچ اقدامي دريغ ننمود، زماني با تحميل جنگ و حمله نظامي و تحريم هاي اقتصادي و امروز با تهاجم فرهنگي و القاء شبهات اعتقادي توسط روشنفكران وابسته و ايادي داخلي و خارجي. در واقع امروز دشمن قصد ضربه زدن به ريشه و اساس نظام اسلامي را دارد و تمام تلاش خود را به اين امر معطوف ساخته است، همان چيزي که مرحوم شهيد مطهري در آن زمان متذكّر شدند و فرمودند:« استعمار سياسي و اقتصادي آن گاه توفيق حاصل مي كند كه استعمار فرهنگي توفيق به دست آورده باشد و بي اعتقاد كردن مردم به فرهنگ خودشان و تاريخ خودشان شرط اصلي اين موفقيت است، استعمار دقيقاً تشخيص داده و تجربه كرده است كه فرهنگي كه مردم بر آن تكيه مي كند فرهنگ و ايدئولوژي اسلامي است. پس مردم از آن اعتقاد و از آن ايمان و از آن اعتماد و حسن ظن بايد تخليه شوند تا آماده ساخته شدن طبق الگوي غربي گردند.»[2] مقام معظم رهبري دراين رابطه مي فرمايند: «امروز دشمني اردوگاه استكبار با ايران اسلامي به خاطر اسلام است، آن ها با اسلام دشمن هستند كه بر جمهوري اسلامي فشار وارد مي كنند و الله آمريكا از هيچ چيز ملت ايران به قدر مسلمانان بودن و پايبندي به اسلام ناب محمّدي ـ صلّي الله عليه و آله ـ ناراحت نيست او مي خواهد شما از اين پايبندي دست برداريد.»[3]با ارائه اين مقدمه، بايد ياد آور شويم كه وظيفه حكومت و مسئولين فرهنگي در قبال اين تهاجم گسترده و انحرافات و شبهات فكري در دو راه عمده خلاصه مي شود:
1. راه پيشگيرانه از طريق ترويج ارزشهاي معنوي و فرهنگي ديني.
2. مقابله و برخورد با شبهات و انحرافات ديني.
راه اول: در واقع اين راه، اصلي ترين روش مقابله با انحرافات و شبهات ديني است و جنبه پيشگيري دارد و آن ترويج ارزش هاي معنوي و تعميق آگاهي هاي فرهنگي و باورهاي ديني مردم به ويژه نسل جوان است. اگر عموم مردم خصوصاً جوانان آگاهي لازم را نسبت به معارف اسلام و باورهاي ديني پيدا كنند و با زواياي فرهنگ غني اسلام آشنا شوند به يقين شبهات ديني و انحرافات فكري نمي تواند در آنها تأثيري بگذارد. حكومت اسلامي بر اساس وظيفه خود كه بر پايي حق و بزرگداشت ارزش هاست، به حكم آيه، «الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ»[4]«كساني كه چون در زمين به آن ها توانايي دهيم، نماز بر پا مي دارند(نيرومند ساختن پيوند جامعه اسلامي با خداوند) و زكات مي دهند(تنظيم برنامه هاي اقتصادي و رفاهي مردم) و امر به معروف و نهي از منكر
مي نمايند(به اشاعه خير و صلاح در جامعه و مبارزه با هر نوع فسادوظلم اعتقادي و رفتاري مي پردازند)»؛ بايد محيط مساعدي براي رشد فضايل اخلاقي بر اساس ايمان و تقوا ايجاد نمايد و با كليه مظاهر فساد و تباهي و انحرافات فكري و عملي مقابله نمايد و در اين راه بايد از جديدترين روشها استفاده كند، به عبارتي بايد از شيوه هاي تهاجمي دشمنان بر ضد آنها استفاده شود؛ همانگونه كه آنان با شيوه هاي تبليغاتي متمركز براي ارائه الگوها و اهداف خويش از روزنامه ها، كتابها، فيلمها و …استفاده مي کنند، ما نيز بايد ارزش هاي اسلامي و فرهنگ غني خويش را در بهترين قالب ها و به صورت روز آمد و تكنولوژيك در قالب هنرمندانه ترين فيلم ها، نمايشنامه ها، كتاب ها و … به مردم، بويژه نسل جوان، بشناسانيم. طبيعي است كه وقتي مردم با زيبايي ها و لطايف فرهنگ پر بار اسلام آشنا گردند زير بار شبهات و انحرافات فكري و ديني نخواهند رفت، دركنار اين وظيفه، حكومت ديني بايد در جهت تحقق عدالت اجتماعي و رفع فقر و بيكاري و تبعيضات و مفاسد ديگر گام هاي سريع تري بردارد، چرا كه صيانت از فرهنگ اسلامي و هويت ديني و ملي و دست يابي به استقلال فرهنگي، سياسي، اجتماعي در بستري از توسعه و رشد يافتگي و كسب قدرت مادي و معنوي امكان پذير است.
راه دوم: مقابله و برخورد با شبهات و انحرافات ديني: در اين زمينه حكومت ديني و مسئولين فرهنگي وظيفه دارند با انحرافات ديني كه فضاي سالم جامعه اسلامي را غبار آلود مي نمايد، مبارزه نمايند واز يك سو مراكز فرهنگي و خصوصاً حوزه علميه به عنوان پاسداران احكام اسلام وظيفه پاسخگويي به شبهات ديني و فكري رادارند؛ زيراكه «حوزه هاي علميه و علماي متعهّد در طول تاريخ اسلام و تشيّع مهمترين پايگاه محكم اسلام در برابر حملات و انحرافات و كجروي ها بوده اند.»[5] از سوي ديگر راههاي نفوذ دشمنان داخلي و خارجي و ايجاد شبهات مسدود شود. كنترلِ لازم و منطقي نسبت به روزنامه ها، نشريات و كتاب ها اعمال شود، البته اين به معناي سلب آزادي نيست،چرا كه «معناي آزادي اين نيست كه هر كس برخلاف قوانين، برخلاف قانون اساسي يك ملت هر چه دلش مي خواهد بگويد، آزادي در حدود قوانين يك مملكت است، مملكت ايران مملكت اسلامي است و قوانين ايران اسلامي است.»[6]بر همين اساس مطابق قانون اساسي احزاب، جمعيتها، انجمن هاي سياسي و صنفي و انجمن هاي اسلامي يا اقليتهاي ديني شناخته شده آزادند، مشروط به اين كه اصول استقلال، آزادي، وحدت ملي، موازين اسلامي و اساس جمهوري اسلامي را نقض نكنند.[7] لذا در حكومت ديني با متخلّفين و كساني كه قصد تضعيف باورهاي ديني مردم را دارند مقابله و برخورد مي شود،زيرابا توجه به اينكه ايمان و عقيده نقش بنياديني در رفتار و اخلاق انسان ها دارد،لذا«اسلام با اين كار در صدد آن است كه حصار ايمان اسلامي را حفظ كند، در حقيقت اسلام بعد از اينكه مردم ايمان آوردند، نظام اسلامي را مكلف كرده است كه از ايمان مردم حفاظت و حراست كند.»[8]

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
ـ محمد تقي مصباح يزدي، تهاجم فرهنگي، مؤسسه آموزشي امام خميني ـ رحمة الله عليه ـ ، 1381.
ـ مهدي نويد، فرهنگ و مقاومت فرهنگي، انتشارات محيا، 1375.
ـ احمد طهماسبي، تهاجم فرهنگي، براندازي خاموش، نشر ياقوت 1380.

پي نوشت ها:
[1] . اميري، مجتبي، «ريچارد نيكسون و رؤياي رهبري آمريكا در جهان،» اطلاعات سياسي ـ اقتصادي سال 8، شماره 79 ـ 80، ص 32.
[2] . مطهري، مرتضي، خدمات متقابل اسلام و ايران، انتشارات صدرا، ص 353.
[3] . فرهنگ و تهاجم فرهنگي، سازمان مدارك فرهنگ انقلاب اسلامي، 75، ص 119.
[4] . حج/41.
[5] . موسوي خميني، سيد روح الله، ـ رحمة الله عليه ـ تبيان، روحانيت و حوزه هاي علميه از ديدگاه امام ـ رحمة الله عليه ـ مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني ـ رحمة الله عليه ـ ،74، ص 95.
[6] . موسوي خميني، سيد روح الله ـ رحمة الله عليه ـ صحيفه نور، ج 7، ص 18.
[7] . قانون اساسي، اصل 26.
[8] . خامنه اي، سيدعلي، آزادي از نظر اسلام و غرب، مجله انديشه حوزه، سال 4، شماره 2، ص 29.