ذكر اين نكته لازم است كه در حقوق اسلام آنچه درباره نگهداري و تربيت از وظايف مادر و يا پدر نسبت به فرزند آمده است درباره فرزندي است كه به سن رشد نرسيده است و هنوز تحت قيموميت والدين قرار داد. اما برخي از وظايف مادر در قبال طفل عبارتند از:
الف: نگاهداري طفل:
1. شير دادن به طفل: به اين موضوع در قانون مدني ماده «1176» اشاره شده است: «مادر مجبور نيست كه به طفل خود شير بدهد». از گفتار فقهاي اماميه نيز بر ميآيد كه شير دادن مادر از تكاليف حضانت به شمار نيامده است، بنابراين مادر ملزم به شير دادن كودك نميباشد. در صورتي كه تغذيه طفل با شير ديگري و يا شير خشك، يا شير گاو و با غذا، موجب ناراحتي و يا بيماري كودك شود، مادر نميتواند از شير دادن به فرزند خود استنكاف نمايد و ملزم به آن ميگردد، زيرا در اين صورت حفظ نفس منوط به آن است، لذا كه ماده «1176» قانون مدني ميگويد: مادر مجبور است كه به طفل خود شير بدهد اگر در صورتي كه تغذيه طفل به غير شير مادر ممكن نباشد. در اين صورت مادر ميتواند هرگاه طفل دارائي داشته باشد و چنانچه دارائي ندارد و پدر قدرت بر تأديه اجرت داشته باشد، براي شير دادن به طفل خود اجرت مطالبه كند، و اين امر منافات با وجوب شير دادن ندارد، زيرا ممكن است عملي بر شخص واجب باشد و استحقاق دريافت اجرت هم بر آن عمل را داشته باشد.
2. تربيت طفل: تربيت طفل عبارت است از آموختن طفل با آداب اجتماعي و اخلاق متناسب با محيط خانوادگي او و همچنين كوشش در فراگرفتن طفل، علم يا صنعت يا حرفة متناسب با زمان و وضعيت اجتماعي خانوادگي كه بعداً بتواند از طريق آن عايدات كافي براي گذران زندگاني خود داشته باشد، لذا مادة «1178» قانون مدني ميگويد: «ابوين مكلف هستند كه در حدود توانائي خود به تربيت اطفال خويش بر حسب مقتضي اقدام كنند و نبايد آنها را مهمل بگذارند.
ب: حضانت طفل با پدر و مادر او است:
نگاهداري و تربيت طفل با پدر و مادر است، ولي قانون براي آنكه بين پدر و مادر بر سر انتخاب روش لازم براي نگاهداري و تربيت او اختلاف روي ندهد، چارهاي انديشيده است كه به اعتبار آشنا بودن به طرز نگاهداري طفل، تا دو سال در پسر و تا هفت سال در دختر، مادر را بر پدر مقدم دارد و هر عملي را كه مادر براي نگاهداري طفل لازم بداند انجام خواهد داد و پدر نميتواند او را منع يا روش ديگري را بر او تحميل نمايد، زيرا تجانس روحي و اخلاقي مادر و آشنايي او به طرز نگاهداري و تربيت كودك در سنين مزبور بيش از پدر است به همين خاطر ماده «1169» قانون مدني مقرر ميدارد «براي نگاهداري طفل مادر تا 2 سال از تاريخ ولادت او اولويت خواهد داشت، پس از انقضاي اين مدت حضانت با پدر است قدر نسبت به اطفال اناث كه تا سال هفتم حضانت آنها با مادر خواهد بود.»
ج: حضانت طفل در مورد جدايي ابوين
در صورتي كه نكاح بين ابوين منحل گردد يا در اثر ناسازگاري بدون انحلال نكاح به آنان در محل هاي جداگانه سكونت نمايند، طفل نزد كسي ميماند كه در حضانت او بوده است و طرف ديگر نميتواند بخواهد كه طفل در حضانت او قرار گيرد، اگر چه دور باشد.
د: حضانت حق و تكليف ابوين است
مطابق مادة «1168» قانون مدني: «نگاهداري اطفال هم حق و هم تكليف ابوين است». بدين جهت طبق ماده «1175» ق.م: «طفل را نميتوان از ابوين و يا از پدر و يا از مادري كه حضانت با او است گرفت، مگر در صورت وجود علت قانوني» همچنان كه ماده «1172» ق. مي گويد: «هيچ يك از ابوين حق ندارد در مدتي كه حضانت طفل به عهده آنها است از نگاهداري او امتناع كند.» كلمه نگهداري درماده «1168» ق.م به قرينه مواد «1172» و «1175» ق م، در معني اعم استعمال شده است كه شامل تربيت نيز ميشود.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. قانون مدني جمهوري اسلامي ايران، مواد 1168 ـ 1178.
2. قانون مدني، سيد حسن امامي، جلد 5، صص 187 الي 195.