وظايف يك زن در مقابل همسر
1. جلب محبت همسر؛
منظور از جلب محبت همسر آن است كه انسان از راههاي صحيح و مطلوب، عواطف انساني او را تحريك نموده، علاقة او را نسبت به خود و كانون گرم خانواده تشديد نمايد و رضايت خاطرش را فراهم كند. جلب محبت همسر يك روش علمي براي استحكام و سعادت خانواده است. دوستي و محبت زن و شوهر نسبت به يكديگر هر چند از ابتدا در كانون خانواده وجود دارد، امّا براي تداوم و تحكيم هر چه بيشتر آن، بايد تلاش دو جانبه صورت گيرد. البته بايد توجه داشت كه مراد از محبت و دوستي نسبت به همسر، تنها محبت قلبي نيست؛ بلكه بايد اين محبت نسبت به همسر ابراز شود. حضرت علي ـ عليه السّلام ـ ميفرمايد: «با ابراز دوستي، محبت استحكام بيشتري مييابد».[1]ضرورت جلب محبت همسر و ابراز محبت نسبت به همسر زماني آشكار ميشود كه زندگي مشترك از مراحل مقدماتي بگذرد و وارد مسايل مهم وجدي شود. يعني آن گاه كه مشكلات، درگيريها و كشمكشهاي زندگي، اعصاب زن و شوهر را فرسوده ساخته، علاقة آنها را نسبت به يكديگر كم كند.
جلب محبت همسر كه مايه سعادت و خوشبختي خانواده و يكي از وظايف زن در برابر همسر محسوب ميشود، از راههاي متعدد امكان پذير است. لذا براي جلب محبت همسر هر كار معقول و پسنديدهاي را بايد انجام داد. به عنوان مثال از ابتداي ورود به خانه زن و شوهر با سلام و احوالپرسي و گشاده رويي با يكديگر برخورد كنند. در برخي روايات، رفتار شايستة زن در هنگام ورود شوهر به خانه، از جمله حقوق مرد بر زن شمرده شده است. چنان كه رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرمود: «حقّ الرجلِ علي المرئة… ان تستقبلهُ عند باب بيتها فتُرحّب»[2]؛ حق مرد بر زن اين است كه… هنگام ورود در خانه استقبالش كند و به وي خوشآمد گويد.
بديهي است كه چنين برخوردي، محبت و علاقمندي به زن را در قلب شوهر افزايش داده، خستگي كار روزانه را برطرف ميكند و زندگي را دلپذير و جذاب ميسازد. علاوه بر توصيههاي ديني، روان شناسان نيز ابراز محبت نسبت به همسر را يكي ازعوامل ثبات خانواده بر شمردهاند.[3]مثال ديگري که در جلب محبت قابل ذکراست، تأمين نيازهاي همسراست. يک زن موفق زني است که نيازهاي شوهرش راشناسايي نموده وتمام تلاش خودرادرارضاي آن نيازها بنمايد.
2-آراسته شدن به فضايل اخلاقي؛
آراسته شدن به ديگر فضايل اخلاقي همچون صبر، گذشت، انصاف، تواضع و حسن خلق در جلب محبت همسر و در نهايت براي سعادت و خوشبختي در زندگي مشترك بسيار مؤثر است.
تأثير فضايل اخلاقي در جلب محبت همسر و تأمين سعادت خانوادگي به اندازهاي است كه انسان اگر هم داراي اين فضايل نباشد، به خاطر تداوم سعادتمندانة زندگي مشترك و در امان ماندن از اختلافات خانوادگي بايد نهايت سعي خود را در تحصيل و رعايت آنها به كار گيرد.
3. رفق و مدارا:
رفق و مدارا يكي ديگر از وظايف اخلاقي زن در برابر همسر است. بدين معنا كه در مقابل عيبها، كاستيها و رفتار ناخوشايند همسرش برخورد تند و خشن نداشته باشد و با صميميت و دوستي با وي رفتار كند. رفق و مدارا چه در زندگي اجتماعي و چه در محيط خانواده از آثار ارزندهاي برخوردار است. رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ دربارة اهميت آن ميگويد: «پروردگارم مرا به مداراي با ديگران امر نموده هم چنان كه به انجام واجبات فرمان داده است».[4]4. حفظ عفت و پاكدامني:
رعايت عفت و پاكدامني علاوه بر ثواب معنوي، نشانة سلامت شخصيت و باعث سعادت خانواده نيز ميباشد. حضرت علي ـ عليه السّلام ـ در اين باره ميفرمايد: «عليك بالعفاف فانّهُ افضلُ شيمِ الاشراف»؛ بر تو باد به پاكدامني كه برترين ويژگي اخلاقي انسانهاي شريف است.[5]5. درك همسر:
يكي از انتظاراتي كه هر كسي از همسر خود دارد اين است كه او را درك كند، با وي تفاهم داشته باشد، نسبت به مشكلات او همدلي و همكاري كند. تحقيقات روان پزشكان و روان شناسان نشان ميدهد كه ريشة بسياري از اختلافات خانوادگي در عدم درك همسر نهفته است.[6]افرادي كه از همسر خود راضي نيستند و شرايط و مشكلات زندگي را درك نميكنند علاوه بر آن كه زمينة اختلافات و فروپاشي نظام خانواده را فراهم ميكنند، اعمال خود را نيز تباه ميسازند. امام صادق ـ عليه السّلام ـ ميفرمايد: «ايّما امرئةٍ قالت لزوجِها ما رأيتُ قطُّ من وجهك خيراً فقط حبط عملُها»؛[7] هر زني كه به شوهرش بگويد، هرگز از تو خيري نديدهام، به راستي كه اعمالش تباه شده است.
وظايف متقابل همسران به آن چه بيان شد خلاصه نميشود. بلكه موارد بسياري در آيات و روايات بيان شده است كه در سعادت و سلامت خانواده نقش اساسي دارد. شما ميتوانيد به كتابهاي اخلاق در خانواده مراجعه كنيد و نكات تربيتي مربوط به روابط با همسر را فراگرفته و در زندگي خود رعايت نماييد.
پرسش ديگر اين است كه «اگر به هر دليلي با مشكل مواجه شديم بهترين راه حل چيست؟»
دراين مورد نيز در كتابهاي روان درماني خانواده مطالب مفيد و كاربردي وجود دارد كه آشنايي با آنها ميتواند براي همه مفيد باشد. مينوچين يكي از نظريه پردازان خانواده درماني براي رفع مشكلات خانواده به چند راهكار اشاره كرده است:
1. تشخيص مشكل و شناخت زمينههاي آن؛
وقتي روابط خانواده و همسران دچار مشكل ميشود، هر يك از اعضاي خانواده وظيفه دارند كه مشكل اصلي را شناسايي كنند. با توجه به اينكه هيچ مشكلي يكباره و به صورت دفعي عارض نميشود بلكه مشكلات خانواده ريشه در گذشته آنها دارد. لذا بايد مشكل مورد نظر به دقت ريشهيابي شود. در بسياري از موارد و به خصوص در خانواده وقتي مشكلات را ريشهيابي كنيم، ميبينيم كه انتظارات و توقعات نابجا، عدم رعايت احترام متقابل و برداشتهاي نادرست يكي از اعضاي خانواده، باعث شده نسبت به ديگري احساس بدبيني پيدا كند و در مرور زمان به كينه و عداوت تبديل شود. وقتي مشكلات ريشه يابي شد، زمينه درمان آن نيز فراهم ميشود.
2. تعيين مرزها و جايگاه هر يك از اعضاي خانواده؛
زن و شوهر هر كدام وظايف و جايگاه خاصي در زندگي مشترك دارند كه بايد موقعيت خود را بشناسند و سعي كنند از مرز تعيين شده تجاوز نكنند. در بسياري از موارد مشكلات خانواده ناشي از دخالتهاي بيجا و عدم رعايت اين مرزها است.
3. بهبود روابط؛
در مرحلة سوم بايد روابط خانواده از نو اصلاح شود، و الگوي صحيح تعامل و برخورد در بين اعضاي خانواده شكل گيرد.
4. مشورت با ديگران؛
مشورت با ديگران، مراجعه به روان شناس و مشاوره خانواده، از ديگر عوامل مؤثر در حل مشكلات خانواده محسوب ميشود.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. محمد تقي شيخي، جامعه شناسي زنان و خانواده، شركت سهامي انتشار، 1380.
2. سالوادور مينوچين، خانواده و خانواده درماني، ترجمه باقر ثنايي، انتشارات امير كبير، 1373.
پي نوشت ها:
[1] . آمدي، غرر الحكم، دانشگاه تهران، 1373، ج 3.
[2] . نوري، مستدرك الوسايل، آل البيت، ج 14، ص 254.
[3] . در اين خصوص مراجعه شود به: جان كارسون، خانواده درماني تضمين كارآمد، ترجمه شكوه نوايي نژاد، انجمن اوليا و مربيان، 1378، فصل 2.
[4] . حر عاملي، محمد بن حسن، وسايل الشيعه، بيروت، ج 8، ص 540.
[5] . آمدي، غررالحكم، دانشگاه تهران، 1373، ج 4، ص 293.
[6] . براي مطالعه بيشتر ر.ك: سالوادور مينوچين، خانواده و خانواده درماني، ترجمه باقر ثنايي، انتشارات امير كبير، 1373، ص 9 ـ 36.
[7] . حر عاملي، محمد بن حسن، وسايل الشيعه، بيروت، ج 14، ص 115.