در قرآن کریم درباره جایگاه و وظایف فرشتگان به صورت کلی مطالبی اشاره شده است؛ مانند اینکه میفرماید: «وَ ما مِنَّا إِلاَّ لَهُ مَقامٌ مَعْلُوم»؛[1] و هیچیک از ما(فرشتگان) نیست جز آنکه مقام معلومى دارد. و یا میفرماید: «یَخافُونَ رَبَّهُمْ مِنْ فَوْقِهِمْ وَ یَفْعَلُونَ ما یُؤْمَرُون»؛[2] [فرشتگان] از پروردگار مسلط و بالاى سر خویش میترسند و آنچه را که به آن مأمور میشوند انجام میدهند. لذا ما آگاه به تمام وظایف فرشتگان نیستیم، اما همین قدر میدانیم که فرشتگان به آنچه خداوند به آنها دستور میدهد مأمورند: «یفعلون ما یؤمرون». فرشتگان وظیفه اصلیشان تسبیح خداوند است. در عین حال برخی از فرشتگان علاوه بر تسبیح در برخی از وظایف محوّله از سوی خداوند نیز مسئولیت دارند که در همان محدوده آن کار را انجام میدهند؛ مانند حضرت اسرافیل که مأمور دمیدن در صور است برای پایان عمر دنیا و برای برپایی قیامت. بنابراین، وظایف فرشتگان را پروردگار تعیین میکند.
اما درباره وظایف و مسئولیتهای تک تک فرشتگان، جز دو مورد، یعنی جبرئیل که وظیفهاش رساندن وحی به پیامبران خدا بود، و عزرائیل(فرشته مرگ) به صورت خاص، درباره تکالیف و مسئولیت آنها در قرآن مطلبی وجود ندارد.
1. درباره جبرئیل میفرماید: «قُلْ مَنْ کانَ عَدُوًّا لِجِبْریلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلى قَلْبِکَ بِإِذْنِ اللهِ مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیْهِ وَ هُدىً وَ بُشْرى لِلْمُؤْمِنینَ»؛[3] به آنان که با جبرئیل دشمنى میورزند، بگو: او است که این آیات را به فرمان خدا بر دل تو نازل کرده است تا کتابهاى دیگر آسمانى را تصدیق کند و براى مؤمنان رهنمون و بشارت باشد.
2. در مورد وظیفه عزرائیل نیز فرمود: «قُلْ یَتَوَفَّاکُمْ مَلَکُ الْمَوْتِ الَّذی وُکِّلَ بِکُمْ ثُمَّ إِلى رَبِّکُمْ تُرْجَعُون»؛[4] بگو: فرشته مرگ که موکّل بر شما است، شما را میمیراند. سپس به سوى پروردگارتان باز گردانیده میشوید.
3. «و بیشک نگهبانانى والامقام و نویسنده [اعمال نیک و بد] بر شما گمارده شده، که میدانند چه میکنید».[5]
4. «فرشتگان حامل عرش و نیز فرشتگان گرداگرد آن، تسبیح و حمد پروردگارشان را میگویند و به او ایمان دارند و براى مؤمنان استغفار میکنند».[6]
5. برخی از آیات به صورت کلی وظایف فرشتگان را تسبیح خدای متعال بیان میکنند: «گفت: من در زمین خلیفهاى میآفرینم، گفتند: آیا کسى را میآفرینى که در آنجا فساد کند و خونها بریزد، و حال آنکه ما به ستایش تو تسبیح میگوییم و تو را تقدیس میکنیم»؟[7]
در اینجا نکتهای باقی میماند؛ برخی از فرشتگان تنها برای عبادت خداوند آفریده شدهاند که امام علی(ع) آنان را چنین توصیف میکند: «سپس آسمانهاى بالا را از هم گشود، و از فرشتگان گوناگون پُر نمود. گروهى از فرشتگان همواره در سجدهاند و رکوع ندارند و گروهى در رکوعند و یاراى ایستادن ندارند و گروهى در صفهایى ایستادهاند که پراکنده نمیشوند و گروهى همواره تسبیح گویند و خسته نمیشوند و هیچگاه خواب به چشمشان راه نمییابد، و عقلهاى آنان دچار اشتباه نمیگردد، بدنهاى آنان دچار سستى نشده، و آنان دچار بیخبرى برخاسته از فراموشى نمیشوند».[8]
اما درباره وظایف و مسئولیتهای تک تک فرشتگان، جز دو مورد، یعنی جبرئیل که وظیفهاش رساندن وحی به پیامبران خدا بود، و عزرائیل(فرشته مرگ) به صورت خاص، درباره تکالیف و مسئولیت آنها در قرآن مطلبی وجود ندارد.
1. درباره جبرئیل میفرماید: «قُلْ مَنْ کانَ عَدُوًّا لِجِبْریلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلى قَلْبِکَ بِإِذْنِ اللهِ مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیْهِ وَ هُدىً وَ بُشْرى لِلْمُؤْمِنینَ»؛[3] به آنان که با جبرئیل دشمنى میورزند، بگو: او است که این آیات را به فرمان خدا بر دل تو نازل کرده است تا کتابهاى دیگر آسمانى را تصدیق کند و براى مؤمنان رهنمون و بشارت باشد.
2. در مورد وظیفه عزرائیل نیز فرمود: «قُلْ یَتَوَفَّاکُمْ مَلَکُ الْمَوْتِ الَّذی وُکِّلَ بِکُمْ ثُمَّ إِلى رَبِّکُمْ تُرْجَعُون»؛[4] بگو: فرشته مرگ که موکّل بر شما است، شما را میمیراند. سپس به سوى پروردگارتان باز گردانیده میشوید.
3. «و بیشک نگهبانانى والامقام و نویسنده [اعمال نیک و بد] بر شما گمارده شده، که میدانند چه میکنید».[5]
4. «فرشتگان حامل عرش و نیز فرشتگان گرداگرد آن، تسبیح و حمد پروردگارشان را میگویند و به او ایمان دارند و براى مؤمنان استغفار میکنند».[6]
5. برخی از آیات به صورت کلی وظایف فرشتگان را تسبیح خدای متعال بیان میکنند: «گفت: من در زمین خلیفهاى میآفرینم، گفتند: آیا کسى را میآفرینى که در آنجا فساد کند و خونها بریزد، و حال آنکه ما به ستایش تو تسبیح میگوییم و تو را تقدیس میکنیم»؟[7]
در اینجا نکتهای باقی میماند؛ برخی از فرشتگان تنها برای عبادت خداوند آفریده شدهاند که امام علی(ع) آنان را چنین توصیف میکند: «سپس آسمانهاى بالا را از هم گشود، و از فرشتگان گوناگون پُر نمود. گروهى از فرشتگان همواره در سجدهاند و رکوع ندارند و گروهى در رکوعند و یاراى ایستادن ندارند و گروهى در صفهایى ایستادهاند که پراکنده نمیشوند و گروهى همواره تسبیح گویند و خسته نمیشوند و هیچگاه خواب به چشمشان راه نمییابد، و عقلهاى آنان دچار اشتباه نمیگردد، بدنهاى آنان دچار سستى نشده، و آنان دچار بیخبرى برخاسته از فراموشى نمیشوند».[8]
[1]. صافات، 164.
[2]. نحل، 50
[3]. بقره، 97.
[4]. سجده، 11.
[5]. انفطار، 10 – 13.
[6]. غافر، 7.
[7]. بقره، 30: «وَ إِذْ قالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَةِ إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلیفَةً قالُوا أَ تَجْعَلُ فیها مَنْ یُفْسِدُ فیها وَ یَسْفِکُ الدِّماءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَ نُقَدِّسُ لَک…».
[8]. شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق، صبحی صالح، خطبه اول، ص 41، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق.