خانه » همه » مذهبی » وظيفة ما در اين وهلة زماني كه با دسيسة مستكبران و اشاعة فحشايي كه روزبروز با آن رو به رو هستيم، چيست و يك طلبه در شرايط فعلي بايد چه توانايي هايي داشته باشد؟

وظيفة ما در اين وهلة زماني كه با دسيسة مستكبران و اشاعة فحشايي كه روزبروز با آن رو به رو هستيم، چيست و يك طلبه در شرايط فعلي بايد چه توانايي هايي داشته باشد؟

1. وظيفة همة دلسوزان به انقلاب به ويژه طلاب و روحانيون در قبال توطئه‎هاي دشمنان چيست؟
2. يك طلبه آيا بايد با توجه به شرايط حساس جامعه فقط به درس خواندن مشغول باشد و يا آنكه در كنار تحصيل علوم و دروس حوزوي، بايد نسبت به فراگيري ساير علوم هم تلاش نمايد؟
اول: وظيفة همه ما در قبال انقلاب:
انقلاب اسلامي ايران؛ بزرگترين انقلابها در تمامي ادوار تاريخي مي‎باشد. زيرا غير از آنكه ماهيت يك رژيم را پس از 2500 سال حاكميت مطلقة شاهنشاهي تغيير داد، موجب بارور شدن معنويت و دين در ميان تودة مردم شد. اين انقلاب كه به تأسيس نظام جمهوري اسلامي منجر شد، باعث وحشت و دلهره در ميان سردمداران طاغوت در سر تا سر عالم شد تا جائي كه نخست‎وزير وقت رژيم اشغالگر اين انقلاب و حكومت را (تعبير به زلزله‎اي كرد كه لرزه بر سلطه‎گران بين‎المللي و صهيونيسم وارد ساخت و كاخ آمال شيطاني آنان را بر سرشان آوار نمود)[1]. بديهي است انقلابي كه چنين اثرات گسترده، بنياني و ماندگار در پي داشته است، حساسيت‎هايي را هم متوجه خود مي‎سازد. عده‎اي در صددند تا بتوانند پاسدار و تعميق دهندة انقلاب و ارزش هاي آن باشند و عده‎اي هم به دنبال اين مسئله هستند كه بتوانند راه‎هاي نفوذ در اين انقلاب را بيابند و با ايجاد انحراف در آن از تأثيراتش در امان بمانند و يا آنكه اگر توانستند، زمينه‎هاي تضعيف و سقوط آن را فراهم سازند.
دستة اول؛ خودي ها و ياران انقلاب مي‎باشند و دستة دوم؛ غير خودي ها و دشمنان انقلاب. در دستة اول كه خوشبختانه شامل اكثر آحاد ملّت ما مي‎شوند يك گروه و صنف وظيفة سنگين‎تر و حساس‎تري نسبت به ديگران دارند. اين گروه همانا روحانيون و طلاب عزيز مي‎باشند، زيرا انقلاب و نظام به رهبري آنان و كمك مردم و عنايات الهي به پيروزي رسيده و تداوم دارد. با اين حساب مشخص است كه وظيفة طلاب و روحانيون، بسيار سنگين و حياتي است. ما هم معتقديم كه همة دلسوزان به نظام و انقلاب و امام (ره)‌ بويژه طلاب و روحانيون بايد حساسيت بيشتري نسبت به حفظ و حراست نظام در برابر توطئه‎هاي دشمنان قسم خوردة انقلاب و امام داشته باشند، اما سؤال اينجاست كه وظيفة ما واقعاً به چه صورت قابل اجرا است؟ در پاسخ به اين پرسش بايد بگوئيم كه يك طلبة علاقمند به نظام و امام در وهلة اول بايد آسيب‎هايي كه متوجة انقلاب و نظام مي‎شود را بشناسد تا در مقابل اين آسيب‎ها از انقلاب پاسداري نمايد. ابتدا بايد ديد منظور از آسيب‎شناسي چيست؟
آسيب‎شناسي «Pathoroghy» يعني شناسايي آن دسته از عوامل مهم و مؤثري كه به وجود آمدن و تداوم حيات آنها مي‎تواند فرآيند تحقق اهداف هر نظامي «سيستمي» را متوقف و يا به صورت محسوس كند نمايد.[2]آسيب‎شناسي انقلاب اسلامي ايران، به معني بررسي واقع‌بينانة مشكلات، اشكالات، انحرافات، آفات، تحريفات و موانع رشد و كمال انقلاب اسلامي است. مراد از آسيب ها و آفات، اموري هستند كه مي‎توانند دستيابي انقلاب اسلامي را به‌ آرمان ها و اهداف خود، كند يا ناممكن سازند.[3] در هر صورت مفروض ما هم اين است كه انقلاب موجودي زنده است كه در نقطه‎اي متولّد و به سوي هدفي مطلوب در حال حركت مي‎باشند. اين حركت شرايط و زمينه‎هاي مساعدي مي‎خواهد و ممكن است موانع و آسيب هايي هم در راه آن ايجاد گردد.
اين آسيب‎ها چه بسا موجب كندي حركت انقلاب مي‎شود و اگر دلسوزان و حاميان انقلاب اين مانع و آسيب را معالجه نكنند و جلوي آن را نگيرند اين آسيب مانند يك غدّة سرطاني پيشرفت مي‎كند و تمامي بدنه نظام و انقلاب را از بين برده و متلاشي مي‎كند. با اين حساب بايد در اين مورد راه كار و تدبيري انديشيد. همان طوري كه گفته شد ابتدا بايد آسيب‎ها را شناخت و بعد راه جلوگيري از آن را آموخت.
آسيب‎هاي موجود در انقلاب اسلامي:‌
الف: آسيب‎شناسي فرهنگي:
در تحولات اجتماعي پس از نقش محوري خواص، نخبگان، انديشمندان و نيز حاكمان، نقش توده‎ها و حمايت و پشتيباني ملّي آنان تأثيرگذار و در صف اول اين حركت، حضور مؤثر نسل جوان جامعه چشمگير است. با اين توضيح بايد گفت آنچه در اندلس «اسپانياي فعلي» در سدة 15 ميلادي به وقوع پيوست، نمونة تلخ و غمباري است كه مي‎تواند بهترين گواه اهميت نسل جوان باشد؛ زيرا روزگاري كه اسلام با سپاهي اندك اما متشكل از سربازان جوان و فداكار اسپانيا را فتح كرد، آنچه ذهن معاندان توسعه فرهنگ اسلامي را به خود مشغول ساخت، از پاي در آوردن بازوهاي اين نظام تازه شكل گرفته بود و به اين منظور نوك پيكان تهاجم آنان به سوي جوانان سرزمين اندلس قرار گرفت. مهمترين ابعاد طرح دشمنان در اين خصوص عبارت بودند از:
1. اعزام مبلغان مسيحي در اجتماعات و بين مردم به منظور تشكيك در دين اسلام.
2. ايجاد 4 دانشگاه بزرگ در پايتخت اندلس با اساتيد مسيحي، كه براي تحصيل رايگان جوانان مسلمان تأسيس شده بود.
3. تأسيس پارك براي جوانان مسيحي و رها كردن عده‎اي دختر تعليم داده شده، اين امر موجب شد كه جوانان مسلمان اوقات فراغت خود را كه تا قبل از آن با تمرين تيراندازي و سواركاري و مباحث علمي پر مي‎كردند؛ اكنون با دختران مسيحي سرگرم شوند.
4. تأسيس كلوپ هاي مجلل مجاني براي جوانان مسلمان با پذيرايي زنان و دختران.
5. خريد باغ هاي انگور پايتخت و تبديل آن به شراب و در اختيار گذاشتن آن براي جوانان مسلمان دانشجو.[4]اين برنامه‎ها همراه با ساير اقدامات اقتصادي و تجاري و با وجود ضعف حكومت مركزي اسلامي، توانست قبح گناه را در نظر جوانان مسلمان بشكند و آنان را گرفتار مسائل ضد اخلاقي و ضد ديني كند. نتيجة اين تلاش ها آن بود كه از اسپانياي مسلمان يك طبل تو خالي ساخته شد كه عاقبت با هجوم ارتش صليبي، كنگره‎هاي عمارت آن فرو ريخت. در جوامع امروزي، به ويژه در جوامعي مانند جامعه جوان ايران، پروژة آندلسي كردن و تخريب فرهنگي در قالب‎هاي پيچيده و پر زرق و برق و گمراه كننده انجام مي‎شود؛ نيز آسيب‎هاي فرهنگي ديگري وجود دارد كه برخي عبارتند از:
1. عدم پويايي ايدئولوژي و ناتواني در پاسخگويي به نيازها و شرائط جديد.
2. اختلاف بين حوزه و دانشگاه.
3. اختلاف روحانيون با هم.
4. عدم تهذيب و دنياگرايي مسئولين و روحانيون.
5. غفلت از محرومين جامعه.
6. گسست فرهنگي بين نسل هاي انقلاب با نسل‎هاي بعدي.
7. تقويت كانون‎هاي فكري همخوان با دشمن و …..
ب: آسيب‎شناسي سياسي، اجتماعي:
يكي از آسيب‎هايي كه در ابعاد سياسي و اجتماعي، انقلاب اسلامي و نظام برآمده از آن را مورد تهديد قرار مي‎دهد، تهديد وحدت ملّي و تماميت ارضي است كه از آن به بالكانيزه شدن ياد شده است. منظور از بالكانيزه شدن، اجراي طرح تجزية قومي و سرزميني اعمال شده در اروپاي مركزي و منطقة بالكان است كه در مورد كشورهايي كه داراي قوميت‎هاي مختلف هستند، اعمال مي‎شود. در اينجا اين واژه علاوه بر حوزة تماميت ارضي در مورد تهديدات و چالش‎هايي كه متوجه وحدت و همدلي فرزندان ايران اسلامي است، به كار گرفته شده است. بي‎شك يكي از آسيب‎هاي جدي و جبران ناپذير جوامع انقلابي و نهضت ها، عامل تفرقه و اختلاف در جمع وفاداران انقلاب و نظام برآمده از آن است. عامل شكست نهضت مشروطيت و نهضت ملي نفت، چيزي جز تفرقه، دو دستگي و نفوذ عناصر بيگانه و فرصت‎طلب در ميان وفاداران به نهضت نبوده، سياست «تفرقه بيانداز و حكومت كن» به عنوان يكي از شگردهاي مؤثر دشمن در ناكام ساختن نهضت‎ها، در حافظة تاريخي اين ملت وجوددارد. اين نكته از آموخته‎هاي مهم امام راحل (ره) در تاريخ اين مرز و بوم است و به همين جهت مبارزه با اين سياست، در اولويت دستور كار ايشان قرار داشت.
غير از سياست ايجاد تفرقه از سوي استكبار كه به عنوان يك آسيب سياسي بسيار مهم تلقي مي‎شود برخي ديگر از آسيب‎هاي سياسي و اجتماعي كه انقلاب ما را مورد تهديد قرار مي‎دهند از اين قرارند:[5]ا. تضعيف ولايت فقيه.     2. ترويج جدايي دين از سياست.      3. اختلاف بين مسئولين.      4. عدول از اصل نه شرقي و نه غربي.      5. نفي صدور انقلاب اسلامي.      6. تضعيف ارگان‎ها و نهادهاي قانوني كشور.     7. روي كار آمدن عناصر فرصت‎طلب و مخالف انقلاب.
ج: آسيب‎هاي اقتصادي:
در بعد مسائل اقتصادي هم انقلاب ما آسيب‎هاي فراواني از جانب دشمنان داخلي و خارجي خورده است كه اين موارد را نيز با ذكر جزيي آنها ذكر خواهيم كرد:
1. فاصلة طبقاتي و تبعيض بين فقير و غني.
2. تفسير غلط از مكتب اقتصادي اسلام: حضرت امام در وصيت‎نامة سياسي و الهي خود، با توجه به برداشت‎هاي غلطي كه از احكام نوراني اسلامي در خصوص مسائل اقتصادي وجود دارد، اسلام را مخالف با سرمايه‎داري ظالمانه و بي‎حساب و محروم كننده توده‎هاي تحت ستم و مظلوم و همچنين مخالف مرام كمونيستي كه مالكيت فردي را لغو مي‎كند مي‎دانند.[6]3. فشار اقتصادي بر مردم.           4. دولتي كردن اقتصاد.         5. وابستگي اقتصادي.
6. بي‎توجهي به توسعه كشاورزي.      7. كم‎كاري و بيكاري.       8. مصرف‎گرايي و تجمل‎پرستي و رفاه‎طلبي.
البته غير از اين آسيب‎ها، مهم‌ترين آسيبي كه امروزه گريبان‎گير انقلاب و نظام اسلامي شده است، تجمل‎گرايي بعضي از روحانيون و طلاب است كه متأسفانه موجب بدبيني قاطبة مردم شده است. اگر روحانيون و طلاب محترم طبق منش و روش امام خميني (ره) و همين طور حضرت آيت ا… خامنه‎اي، زندگي ساده و بي‎پيرايه و يا حداكثر در حد زندگي افراد معمولي جامعه داشته باشند، قطعاً ملّت عزيز ما علاقة وافر خود را به نظام و انقلاب نشان خواهند داد، همان طوري كه تاكنون علاقة آنها را به امام و برخي از مسئولين عالي رتبة كشورمان شاهد بوديم.
راه‎هاي برخورد با توطئة دشمنان براي حفظ انقلاب:
1. تداوم آموزش مكتبي: بايد دانست كه انقلاب ما در ساية مبارزه مكتبي به پيروزي رسيد و در كل يك انقلاب مكتبي است بر اين اساس بايد متذكر شد كه انسان هيچگاه به حد كمال نهايي نمي‎رسد و همواره در جهت تكامل است و به هر اندازه كه رشد كند احساس مي‎كند كه محتاج‎تر است و از طرفي حركت نكردن و ماندن و سكون، ضعف و ركود مي‎آورد، بنابراين آموزش‎هاي تئوري، شناخت هر چه بيشتر اسلام و مسائل قرآن و نهج‎البلاغه و احاديث افق ديد او را گسترده‎تر مي‎كند و يك طلبه بايد در وهلة اول خود را مأنوس و متعهد به كلمات نوراني قرآن، نهج‎البلاغه و ساير كتب نوراني نمايد.
2. حفظ روحيه انقلابي: بايد دقت كرد كه هنوز ريشه‎هاي فاسد نظام طاغوت در همة نهادهاي جامعه از بين نرفته است و آثار فرهنگ شاهنشاهي هنوز هم وجود دارد و هر چند كم‎رنگ شده است، لذا بايد با آن در حال مبارزه دائمي باشيم. از طرف ديگر مستضعفين جهان چشم به انقلاب و نظام ما دوخته‎اند ضمن اين كه امروزه تهاجم فرهنگي و اقتصادي پس از تهاجمات نظامي، كشور و نظام ما را مورد تهديد قرار داده است. وظيفة دلسوزان و علاقه‎مندان اين است كه بدانند كه بايد به استقبال دشمن رفت و وقتي دشمن پشت كرد به تعقيب او پرداخت نه آنكه منتظر بمانيم تا دشمن سر برسد و ما مجبور به دفاع از خود باشيم. امام علي ـ عليه السلام ـ مي‎فرمايند: «فو الله ماغزي قوم قط في عقر دارهم اِلّا ذلّوا»[7] يعني هيچ قومي جنگ را به داخل خانه خود نكشانيد مگر آنكه شكست خورد. هر گونه عقب‎نشيني از مواضع اصولي موجب جري شدن دشمن خواهد شد، لذا همواره ما تأكيدات مكرر رهبر معظم انقلاب مبني بر عدم ترس در مقابل دشمن را شنيده‎ايم، كه اين وظيفة اساسي بايد هميشه نصب العين همة ما باشد زيرا دلسوزان واقعي انقلاب بايد، مانند امام خميني (ره) و رهبري، جسور و نترس باشد و در مقابل دشمنان روحيه تهاجمي داشته باشد نه تدافعي.
3. تداوم راه و ياد امام خميني (ره): مقام معظم رهبري در اين مورد مي‎فرمايند: «ما نبايد بگذاريم نظام اسلامي از ريشة خود «امام» جدا شود.»[8]4. پافشاري بر اصول و ارزش‎هاي الهي انقلاب: يك علاقمند به انقلاب بايد حتماً پافشاري منطقي و عقلاني بر سر مواضع و اصول ارزشي انقلاب داشته باشد تا دشمن جرأت اهانت، گستاخي و توطئه را به خود راه ندهد.
5. حفظ ارتباط با خدا و اخلاص در عمل و تعميق معارف اسلامي: امروزه وظيفة مهم همة مردم؛ به ويژه طلاب و روحانيون تهذيب نفس و حفظ ارتباط معنوي با خداست. رهبر انقلاب مي‎فرمايند: «راه نجات، صلاح و پيروزي بر دشمن خبيث، حفظ ارتباط با خدا، توكل به او، نترسيدن از دشمنان خدا و با همه وجود حمايت و حراست از جمهوري اسلامي است».[9]6. دشمن‎شناسي و تداوم مبارزه با دشمن و حفظ آمادگي دفاعي: معظم له در اين مورد تأكيد مي‎كنند: «كشور و ملّت ايران به مناسبت سوابق تاريخي، اقتصادي و سياسي كه در دنيا براي خود تعريف كرده است دشمناني دارد»[10] ايشان در جاي ديگر مي‎فرمايند: «ما آمادگي براي دفاع از انقلاب را هميشه لازم مي‎دانيم، نبايد روزي بر ما بگذرد كه اهميت آمادگي عمومي، مغفول عنه واقع شود».[11]7. خسته نشدن و جذب دنيا و راحت آن نگرديدن: در اين باره مقام معظم رهبري مي‎فرمايند: «هدف عمده آمريكا و استكبار اين است كه انقلاب و جمهوري اسلامي و ملت ايران را وادار كند كه اعلان نمايد از حرف خود و حرف امام برگشته است …. امروز اگر مي‎خواهيد ايران عزيز و سربلند بشود  …. راهش ايستادگي در مقابل توقعات دشمن است».[12]8. طرد كامل فرهنگ منحط غربي: رهبري در اين مورد نيز مي‎فرمايند: «فرهنگ غرب، فرهنگ برنامه‎ريزي براي فساد است، فرهنگ دشمني و بغض با ارزش‎ها و درخشندگي‎ها و فضيلت‎هاي انساني است …. جوانان عزيز! دشمن روي شما سرمايه‎گزاري زيادي مي‎كند، حواستان جمع باشد ….».[13]بنابراين با توجه به نكاتي كه اجمالاً ذكر كرديم وظيفة همه ما در قبال انقلاب آنست كه ابتدا بايد آسيب‎ها و آفاتي كه نظام و انقلاب ما را تهديد مي‎كند، دقيقاً بشناسيم. سپس با توجه به راه‎كارهايي كه ذكر كرديم در مقابل اين توطئه‎ها و آفات بايستيم. البته همان طوري كه قبلاً نيز عرض كرديم وظيفة طلاب ارجمند بسيار حساس‎تر است. يك طلبه بايد ضمن عمل به مواردي كه ذكر كرديم؛ غير از آن دشمنان واقعي اين نظام را بشناسد و هميشه خدا و رضايت او و خلق او را در نظر داشته باشد ضمن اين كه گوش به فرمان رهبر خردمند باشد و بدون اجازه و ارادة ايشان دست به اقدامات شخصي در جهت مقابله با توطئه و فسادهاي موجود نزند. در اينجا لازم است اختصاراً به پرسش دوم هم پاسخ بگوئيم: به اعتقاد ما؛ طلاب عزيز در شرائط حساس كنوني ابتدا بايد توجه ويژه خود را به تهذيب نفس و خودسازي و سپس فراگيري عالمانه و دقيق علوم حوزوي متوجه سازند و سپس سعي كنند تا آنجائي كه توان دارند و به دروس حوزوي آنها ضربه‎اي نمي‎زند؛ به ساير علوم هم بپردازند و يا حداقل آشنايي جزئي داشته باشند. يك طلبة دلسوز و علاقه‎مند به نظام بايد از همه لحاظ مجهز باشد تا در وقت پاسخگويي به افراد مغرض يا غير مغرض كه اركان و اصول انقلاب را زير سؤال مي‎برند؛ كاملاً آماده باشد. امروزه حوزه‎هاي علميه به شخصيت‎هاي ارزشمند و متعهدي مانند حضرت امام خميني و شاگردان ايشان مانند علامة شهيد استاد مطهري و همين طور رهبري انقلاب حضرت آيت ا… خامنه‎اي؛ به خود مي‎بالد چرا كه امام امت (ره) و برخي از شاگردان ايشان با دفاع منطقي و علمي از دين و انقلاب، فصل جديدي را در باب دين‎پژوهي و ارائه نظرية حكومت ديني به روي شيفتگان اسلام ناب محمدي (ص) گشوده‎اند. در هر حال آگاهي به زمان و علوم روز از ملزمات عزيزان طلبه و روحاني مي‎باشد.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. ويژگي‎هاي انقلاب اسلامي در ديدگاه مقام معظم رهبري، تهران، موسسه فرهنگي قدر ولايت.
2. رمز تداوم انقلاب در نهج‎البلاغه، محمد محمدي ري شهري، تهران، انتشارات ياسر.
3. عوامل فساد و بدحجابي و شيوه‎هاي مقابله با آن، احمد رزاقي. تهران، انتشارات سازمان تبليغات.

پي نوشت ها:
[1] . خامنه اي، سيد علي، ويژگي‎هاي انقلاب اسلامي در آيينة مقام معظم رهبري، مؤسسه فرهنگي قدر ولايت، ص 5.
[2] . بنيانيان، حسن، مدلي بر آسيب‎شناسي انقلاب اسلامي، «مجموعه مقالات»، دفتر نمايندگي ولي فقيه در دانشگاه ها، ص 128.
[3] . ذوعلم، علي، آسيب‎شناسي انقلاب اسلامي از ديدگاه امام خميني (ره)، پيشين، ص 25.
[4] . مجيدي، محمدرضا، ده گفتار پيرامون انقلاب اسلامي، تهران، دفتر نشر معارف، چاپ اول، 1382، صص 120 – 118.
[5] . همان، ص 122.
[6] . صحيفة امام، ج 10، ص 348.
[7] . نهج البلاغه، خطبة 27.
[8] . حديث ولايت، ج 1، ص 334.
[9] . همان، ج 1، ص 96.
[10] . بيانات مقام معظم رهبري در حرم امام رضا ـ عليه السلام ـ، يكم فروردين 78.
[11] . حديث ولايت، ج 1، صص 157و 156.
[12] . حرم امام (ره)، 14 / 3/ 1375.
[13] . همان، ج 3، ص 61 – 64.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد